پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
موسیقی, كپی رایت و سیاست گذاران
در حوزهی سرگرمی (Entertainment)، كه متاسفانه در كشورمان هنوز واژه مناسبی نیز برای آن وجود ندارد، هنرهایی چون سینما، تئاتر و موسیقی از جمله چشمههای بزرگ درآمد به حساب میآیند. جهت تضمین حیات اقتصادی هر یك از اركان این حوزه ، زیرساخت و بسترهای قانونی خاصی، كه كپی رایت مهم ترین آن است، ایجاد شده است. مقولهای كه مدتهاست در صنعت موسیقی جهان موضوعی بدیهی و پیش پا افتاده شده است، برای ما هنوز حرف روز است و در آغاز قرن بیست و یكم كماكان از معماهای لاینحل صنعت موسیقی ما تلقی میشود. البته اگر مقایسه كنیم كه عمر مترو در شهرهایی چون لندن و پاریس از مرز صد سالگی نیز گذشته است ولی تهران بزرگ فقط چند سالی است كه كمابیش از نعمت آن بهرهمند شده، میتوان گفت كه برای حل این معما خیلی هم دیر نشده است!
از همان روزی كه اولین اثر خلق شد، كپیبرداری از آثار هم رواج پیدا كرد. كپیبرداری غیرمجاز یا دزدی هنری، كار فردی است كه به هر دلیل (مالی، جسمی، روحی، تجربی، تخصصی و هزار و یك دلیل دیگر) توانایی خلق یا بدست آوردن چیزی را كه اقدام به ربودن آن كرده است، ندارد. از سویی دیگر، این نگرانی نیز همواره وجود داشته است كه خالق یا صاحب، چگونه از مخلوق، محصول یا دارایی خود پاسداری كند و یا در صورت از دست دادن آن، مالكیت خود را اثبات نماید. این شد كه صاحب ملك, سندی قانونی دست و پا كرد، سواركار اسب خود را داغ كرد، ، مخترع اختراعش را به ثبت رساند، نقاش و مجسمه ساز امضای خود را بر روی اثر حك كرد و ...
اما در عرصهی موسیقی، حراست از اثری كه موجودیت فیزیكی ندارد به مراتب دشوارتر از مصنوعات دیگر بود.
در اینجا ثبت سند مكتوب اثر (پارتیتور) به عنوان معیار اصلی شناخته شد و امروزه نیز كمابیش به عنوان مهمترین ابزار جهت احراز هویت خالق اثر مورد استفاده قرار میگیرد.
در اغلب ممالك, و با كمك دستگاههای سیاستگذار حكومتی، سازمانهایی تاسیس شدهاند كه در آن مولف امكان ثبت رسمی اثر خود را بدست میآورد. این امر در بسیاری از كشورهای اروپایی سابقهای فراتر از یك قرن دارد. بر اساس مقررات این سازمانها، صاحب اثر امكان احقاق حقوق مادی اثر خود را بدست آورده و هر شخص حقیقی یا حقوقی كه تمایل به استفاده از آن اثر را داشته باشد میبایست ضمن كسب اجازه، حقوق متعلقه آن را نیز پرداخت نماید و تخطی از آن نیز جرمی مدنی و قابل تعقیب محسوب میشود.
طی چند دههی اخیر و همگام با توسعه و پیشرفت صنعت موسیقی، مقررات كپیرایت نیز كاملتر و در عین حال پیچیدهتر شدهاست. ماهیت اغلب این سازمانها, خصوصی یا نیمه دولتی است. اما با صراحت توسط مراجع دولتی حمایت میشوند. سازمانهایی مثل SACEM، SPFF، SCCP، AKM، GEMA، BMI و ...اگرچه دارای مجمع عمومی و هیأت مدیره منتخب و حتی درآمد مستقل هستند، اما دولت بر عملكرد آنها نظارت داشته و از سوی دیگر، قوانین و مقررات نیز با هماهنگی این سازمانها توسط حكومت وضع و تصویب میشوند. در نهایت، بخش عمدهی اجرای این قوانین نیز به همین سازمانها (جهت اجرا) محول خواهد شد.
حقوق مادی كه از قوانین كپی عاید آهنگساز، نوازنده، تهیهكننده وسایر عوامل تولید موسیقی میشود، قابل ملاحظه و مستمر است, بهطوریكه بخش مهمی از درآمد هنرمندان را تشكیل میدهد. فقط كافی است به این مثال اشاره كنیم كه بستگان آهنگساز مشهور فرانسوی (موریس راول Maurice Ravel) پس از گذشت قریب به یك قرن هنوز از عواید كپیرایت آثار او بهرهمند میشوند.
سازمانهای حامی حقوق مادی آهنگسازان، هر یك دامنه پوشش جغرافیایی خاصی دارند. بهعنوان مثال، SACEM كلیهی كشورهای فرانسه زبان جهان را پوشش میدهد. BMI در محدودهی آمریكای شمالی فعالیت دارد، GEMA در آلمان، AKM در اطریش و ...
به عبارت دیگر اگر آهنگساز اثر خود را در BMI به ثبت برساند، این سازمان متعهد است تا در خصوص جمع آوری یا احقاق حقوق وی در محدودهی فعالیت خود، وارد عمل شود. این سازمانها در ازای انجام این امور، سهمی از حقوق جمعآوری شده را به نفع خود كسر (بین ۱۰% تا ۲۰%) و باقیمانده را به پدیدآورنده (آهنگساز، ترانهسرا، ...) پرداخت میكنند.
در گذشته، آهنگساز به منظور تحت پوشش قرار دادن اثر خود در هر منطقه، میبایست اثر خود را در سازمان متولی همان منطقه خاص به ثبت میرساند. اما امروزه براساس مصوبات كنوانسیون رم در سال ۱۹۷۶، سازمانهای مورد اشاره نیز با یكدیگر (تحت چارچوب خاصی) در ارتباط هستند. بهعنوان مثال BMI میتواند حقوق آهنگسازان تحت پوشش خود را در كشور فرانسه از طریق SACEM پیگیری كند.
البته در این حالت SACEM كه به عنوان وكیل BMI در منطقه خود فعالیت میكند، درصدی از حقوق جمعآوری شده را بهعنوان كارمزد برداشت و مانده را به BMI میدهد. طبعاً BMI نیز سهم قانونی خود را از ماندهی دریافتی كسر و الباقی به آهنگساز پرداخت خواهد شد. به همین دلیل بسیاری از آثار پرفروش معمولاً توسط تهیهكننده آن بهطور جداگانه در هر كشور به ثبت میرسد تا كارمزد كمتری از آن كسر شود. البته برای آثار كم فروش، صرف بر این است كه فقط در یك كشور ثبت شود و عواید احتمالی در سایر كشورها از طریق مبادله بین سازمانها جمع آوری شود. مبلغی كه به عنوان هزینه اولیه ثبت اثر پرداخت میشود نسبت به عوایدی كه در طول زمان نصیب آهنگساز میشود براحتی قابل اغماض است (بطور متوسط حدود ۱۰۰ یورو).
حقوق مادی از محل قوانین كپی رایت عاید آهنگساز و سایر عوامل تولید موسیقی میشود مبالغ قابل ملاحظه و مستمری است كه بخش مهمی از درآمد هنرمندان را تشكیل میدهد
امروزه در كشورهای عضو پیمان كپیرایت، محملهای متعددی جهت جمع آوری حقوق پدیدآورندگان در نظر گرفته شده است كه میتوان به موارد عمده ذیل اشاره كرد:
۱) فروش صفحات وینیل، لوح فشرده، نوار كاست، ... در فروشگاهها
۲) پخش موسیقی در رسانه های عمومی (رادیو، تلوزیون، سایت های اینترنتی)
۳) پخش موسیقی در اماكن عمومی (مجتمعهای خرید، لابی هتلها، باشگاههای ورزشی، سمینارها ....)
۴) اجرای صحنهای و كنسرت توسط هنرمندان و نوازندگان دیگر
۵) فروش پارتیتور (بصورت كتاب یا جزوه) جهت عرضه عمومی. (قابل ذكر است كه حتی پارتیتورهای آثار آهنگسازان مشهور كه توسط رهبران اركسترهای مختلف تنظیم میشوند نیز بدون مجوز رهبر و پرداخت حقوق وی قابل اجرا توسط اركسترهای دیگر نیست)
۶) استفاده موسیقی در فیلم یا برنامه های تلویزیونی ...
۷) استفاده در ابزارهایی كه نیازمند موسیقی متن هستند (موسیقی انتظار در تلفنهای سانترال، زنگ گوشی موبایل، موسیقی در آسانسور، ...)
۸) فروش موسیقی در فرمت های الكترونیكی (MP۳، RealAudio، ...)
۹) استفاده از موسیقی یك آهنگساز در اثر موسیقایی دیگر (حتی چند میزان)
حقوق كپی در هر یك از محملهای تعریف شده, دارای روش محاسبه خاص خود است. منافعی كه از این مجرا به هنرمند تعلق میگیرد, فارغ از حقوق یا دستمزدی است كه از تهیهكننده بابت ساخت، اجرا یا واگذاری اثر دریافت میكند.
در واقع حقوقی كه از طریق قانون كپی به صاحب اثر تعلق میگیرد از محل عوارض اخذ شده از فروش یا عرضه عمومی آنها تامین میشود.
حقوق متعلقه, بر پایهی گزارشاتی كه صاحبان حرفههای تجاری موسیقی موظف به ارائه آن هستند، محاسبه میشود. بهعنوان مثال كلیه كانالهای رادیویی باید برنامه پخش روزانه خود را در انتهای هر ماه به این سازمانها اعلام كنند (در چه زمانی، چه اثری، متعلق به چه آهنگسازی پخش شدهاست)، یا فروشندگان محصولات صوتی موظف به ارائه گزارش فروش ادواری هستند و .... كلیه اطلاعات مورد اشاره دارای رونوشتهایی نیز در اداره مالیات بر درآمد هر كشور خواهد بود. هر گونه تخطی، عدم ارائه گزارشات شفاف (در صورت اثبات خلاف) با مجازاتهای سنگینی روبهرو میشود.
البته ناگفته نماند كه آثاری كه در هیچ سازمانی ثبت نشده باشند حتی در صورت فروش یا پخش عمومی، شامل حقوق مزبور نخواهند شد. چراكه آن اثر دارای هویت رسمی نیست. بههمین دلیل مشاهده میكنیم كه آثار بسیاری از هنرمندان ایرانی در خارج از کشور تكثیر یا پخش میشوند بدون آنكه صاحب اثر نفعی از آن ببرد. زمانی بیشتر ناراحت خواهیم شد كه ببینیم كپیرایت محصولات صوتی (دیسك، كاست و ..) كه پدیدآورندهی آن در هیچ كجا ثبت نشده است، كماكان توسط صاحبان حرفههای تجاری موسیقی پرداخت اما به نفع سازمان حامی كپیرایت (در كشوری كه آن اثر مصرف شده) ذخیره و بعد از مدت زمان مشخصی بهعنوان دارایی بدون صاحب بین دولت و آن سازمان تقسیم میشود! به عبارت دیگر, مبالغی كه میتوانند صنعت موسیقی ما را متحول كنند بهعلت عدم حضور صحیح در بازار تجارت موسیقی، ناآگاهی یا نداشتن بسترهای قانونی مناسب براحتی از كف میروند.
رامین صدیقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست