چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

اقتصاد بدون مصرف چگونه درمان می شود


اقتصاد بدون مصرف چگونه درمان می شود

پیش از اینکه از بهبودی اوضاع اقتصادی در ایالات متحده آمریکا بسیار سرمست شویم, باید به یاد داشته باشیم که رکود و فروپاشی اقتصاد پدیده ای جهانی بود

پیش از اینکه از بهبودی اوضاع اقتصادی در ایالات متحده آمریکا بسیار سرمست شویم، باید به یاد داشته باشیم که رکود و فروپاشی اقتصاد پدیده ای جهانی بود. بهبودی هیچ شرایط اقتصادی نمی تواند موفقیت آمیز محسوب شود مگر اینکه شرایط اقتصادی کل جهان بهبود یافته باشد. حال این سوال مطرح است که آیا این موضوع رخ داده است؟

دنیا دیگر نمی تواند برای رشد اقتصادی به هزینه های مصرف‌کنندگان آمریکایی حساب باز کند؛ آمریکاییهایی که زیر بار سنگین بدهی چند تریلیون دلاری قرار دارند. بدون جایگزینی برای خریدهای شهروندان ایالات متحده، هر نوع احیای بهبودی جهانی شرایط اقتصاد ضعیف خواهد بود. چون ایالات متحده به رشد اقتصادی به وسیله صادرات نیاز دارد و دیگر کشورها باید به نحوی فروش از دست داده خود را به ایالات متحده جبران کنند.

به نظر می رسد کشورهای در حال توسعه جایگزین خوبی برای هزینه های آمریکاییها که پیشتر از آن به عنوان موتور اقتصادی جهان یاد می کردند، هستند.

این کشورها پیشتر تقریبا نیمی از محصولات و تولیدات اقتصادی جهان را به خود اختصاص می دادند به طوریکه صندوق بین المللی پول طی برآوردی اعلام کرد که چین ۱۱.۴ درصد،هند ۴.۸ درصد و برزیل ۲.۹ درصد، تقریبا یک پنجم آن را تشکیل می دهند.

تمامی این جوامع نیاز گسترده برای خانه سازی، مصرف کالاها و امور بهداشت عمومی دارند. این کشورها باید برای بازارهای داخلی خود بیشتر تولید و کمتر صادرات کنند.

هزینه های داخلی قوی تر نیز باعث افزایش درخواستها برای واردات در این کشورها خواهد شد. در نتیجه ایالت متحده بیشتر صادرات و کمتر کالا وارد خواهد کرد. در نهایت آنچه که اقتصاددانان عدم توازن در اقتصاد جهانی می خوانند، کاهش می یابد، رشد اقتصادی جهان احیا خواهد شد و مشکلات حل و فصل می شود.

احتمالا این تغییر و تحول در حال آغاز شدن است. دیگر کشورها در واکنش به مصرف کنندگان مات و مبهوت آمریکایی، باعث رونق اقتصادهای خود شده اند. (بارزترین این کشورها چین است.)

چین در دومین چهار ماه سال با رشدی چشمگیر ۷.۹ درصدی روبه رو بوده است.

براساس اعلام صندوق بین المللی پول هند نیز در سال جاری با رشد اقتصادی ۵.۴ درصد و در سال آینده با رشد ۶.۵ درصدی روبه رو خواهد شد.

چشم انداز رشد اقتصادی برزیل نیز خوب است. این کشور از پایگاه قوی صنعتی و همچنین از کارآفرینان و سرمایه گذاران پرانرژی و خلاق بهره مند است. بدهی دولت برزیل از ۸۵ درصد تولید ناخالص ملی در سال ۲۰۰۲ به ۶۵ درصد کاهش یافته است.

اما با این حال جا برای شک وشبهه وجود دارد. اگر آمریکایی ها در حال کمتر هزینه کردن و بیشتر پس انداز کردن هستند، بنابراین یک اقتصاد جهانی متعادل به مردمی در دیگر نقطه نیاز دارد که بیشتر هزینه و کمتر پس انداز کنند.

عدم توازن عظیم در امور تجارت در اصل ناشی از میزان پس اندازها و صرفه جویی هاست، بویژه در آسیا که هزینه های داخلی را کاهش می دهد و باعث رشد به وسیله صادرات خواهد شد. در سال ۲۰۰۸ ، میزان صرفه جویی و پس انداز در چین ۵۴ درصد، هنگ کنگ ۳۵ و تایوان ۲۸ درصد تولید ناخالص داخلی بود. میزان پس اندازها در آمریکا ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی بود.

از دیدگاه نظری، این حجم عظیم از صرفه جویی و پس انداز می‏تواند توسط مقدار یکسان از هزینه های سرمایه گذاری جذب شود‍، اما برای اکثر کشورهای آسیایی (به جزهند) کمبود سرمایه گذاری وجود دارد. اما در چین به رغم رشد سریع اقتصادی، اشتغال زایی در این کشور ضعیف انجام می شود (سالانه از سال ۲۰۰۰، یک درصد).

همزمان با اینکه بازارهای آمریکا و اروپا ضعیف شده اند، صادرکنندگان چینی به بازارهای در حال ظهوری همچون برزیل و مصر رو آورده اند. صادرات چین می تواند به دیگر کشورهای در حال توسعه ضربه بزند. نیکلاس لاردی از موسسه پترسون نیز معتقد است که رهبران چین به وابستگی خطرناک این کشور به صادرات واقف هستند. آنها تلاش می کنند تا با کاهش صرفه جویی و پس اندازها، هزینه های داخلی را افزایش بدهند.

به گفته لاردی یکی از دلایل پس انداز و صرفه جویی بالا، متزلزل بودن شبکه امنیت اجتماعی در کشورها است. زمانیکه شرکتهای دولتی، بیمه های مستمری و خدمات درمانی به کارکنانشان می دهند و کارکنانشان به این بیمه ها وابسته هستند اگر این شرکتها تعطیل شوند، بیمه های افراد نیز قطع شده بنابراین کارگران مجبورند برای زمان بیماری وپیری پول بیشتری پس انداز کنند. این همان عدم تضمین شبکه امنیت اجتماعی است که چین در حال بهبود آن است. از سال ۲۰۰۵ هزینه ها در امور بیمه خدمات درمانی، مستمری و آموزش در چین دو برابر شده است.

آنچه مهم است ظرفیت سیاسی و یا حتی ظرفیت فرهنگی کشورها بویژه چین برای کنار گذاشتن رشد اقتصادی به وسیله صادرات است. اقتصاد جهانی در یک مقطع سرنوشت ساز قرار دارد. سالهاست، هزینه های زیاد آمریکایی‏ها رونقی برای یکسری از کشورها به همراه داشته است. حال که این هزینه ها در آمریکا به شدت کاهش یافته است، لازم است دنیا اصول و سرمشق های جدیدی برای رشد اقتصادی در دستور کار خود قرار بدهد.

نویسنده: رابرت - ساموئلسون

منبع: سایت های خبری - الف - به نقل از نیوزویک