شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

آمریکا در جنگ سایبری بیشتر ضربه می خورد


آمریکا در جنگ سایبری بیشتر ضربه می خورد

راهبرد عملیات نظامی آمریکا در فضای سایبر که روز پنج شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۰ منتشر شده فراتر از ایجاد فایروال است و تأکید آن بر استفاده از حسگرها, نرم افزارها و اطلاعاتی خواهد بود که دستگاه های اطلاعاتی آمریکا جمع آوری می کنند

آمریکا علی رغم آنکه در حوزه سایبر پیشرفت های فوق العاده ای داشته است، اما در کنترل این فضا با ناکامی هایی هم مواجه بوده است، به گونه ای که برای تأمین امنیت سایبری خود نیروهای دریایی، زمینی، هوایی و فضایی خود را بسیج کرده است و در همین رابطه ارتش سایبری یا «سایبرکام» ایجاد کرده است.

آژانس امنیت ملی آمریکا (National Security Agency) که نهاد اطلاعاتی وزارت دفاع به شمار می رود از سال گذشته فرماندهی تدارک برای مقابله با جنگ سایبری را به عهده گرفته است. این آژانس با بودجه ای بیش از هفت و نیم میلیارد دلار در سال و با ۳۸ هزار کارمند (بیش از مجموعه کارکنان سیا و اف بی آی) در عرصه هایی مانند شنود و ارزیابی گفت وگوهای تلفنی، ارتباطات مخابراتی و نامه های الکترونیکی تخصص های ویژه ای دارد.

آمریکا در این زمینه نیز به تدوین استراتژی فضای ارتشی سایبر نیز روی آورده است و در هفته های اخیر از این استراتژی جدید برای فعالیت در فضای سایبری پرده برداشته است. این استراتژی که برای سال ۲۰۱۱ در نظر گرفته شده است به بازتعریف فضای سایبری اقدام کرده و آن را یک حوزه عملیاتی در نظر می گیرد.

این استراتژی متشکل از پنج بخش عمده است که عبارتند از:

۱) برخورد با فضای سایبری به مثابه یک حوزه عملیاتی برای سازمان دهی، آموزش و تجهیز، تا از این طریق وزارت دفاع بتواند بهره کامل را از پتانسیل های موجود در فضای سایبری ببرد.

۲) به کارگیری مفاهیم عملیاتی دفاعی جدید به منظور حفاظت از شبکه ها و سامانه های وزارت دفاع.

۳) همکاری با دیگر وزارت ها و آژانس های دولتی آمریکا و نیز بخش خصوصی به منظور فراهم سازی یک استراتژی امنیت سایبری کامل دولتی.

۴) ایجاد روابط محکم و خوب با هم پیمانان و شرکای بین المللی آمریکا به منظور تقویت امنیت سایبری مشترک.

۵) بهره گیری از استعدادها و مهارت های کشور از طریق نیروی کاری سایبری استثنایی و نوآوری سریع در فناوری.

این سند با اذعان به اینکه پاشنه آشیل آمریکا فضای سایبری بوده و این فضا برای انجام فعالیت های نظامی، اطلاعاتی و تجاری آمریکا بسیار حائز اهمیت است، بیان می دارد: «این پنج استراتژی اولیه، نقشه راهی را برای وزارت دفاع آمریکا به وجود می آورد تا به صورت موثر در فضای سایبر فعالیت کند، از منافع ملی دفاع کند و به اهداف امنیت ملی نائل شود. هر یک از این پنج استراتژی اولیه در عین تمایز از هم، به هم مرتبط هستند.»

خصوصیت سایبر بی مکانی و بی زمانی است؛ یعنی کسی که در فضای سایبر زندگی می کند نه حجم خاصی دارد و نه وزن خاصی، نه مکان خاصی دارد و نه زمان معینی، می تواند همه کس باشد یا هیچ کس. می تواند انسان باشد یا یک ربات که به طور خودکار پیام هایی را ارسال می کند، تحلیل و آنالیز می کند و جواب می دهد. این خصوصیت باعث شده است که شخصیت های مجازی و فاقد هویت یا با تعدد هویت در این فضا شکل بگیرد. تعدد هویت ها نیز باعث تعدد نظر، دیدگاه و رفتار نیز می شود و در هر لحظه یک نفر در صدها نفر نیز تکثیر می شود به همین خاطر جنگ در فضای سایبر نیز آسان تر شده است و افراد و گروه های فاقد حاکمیت، سرمایه و توان فیزیکی که پیش از این توان کمی در تهدید حاکمیت های حتی کوچک داشتند، این توانایی را یا فته اند که حاکمیت هایی که توانایی هژمونی دارند را با خطر ساقط شدن مواجه کنند.

اهمیت جنگ سایبری، هم از لحاظ فرصت و هم تهدید سبب شده است که در کنفرانس های امنیتی ناتو اکنون جنگ سایبری دیگر یک اصطلاح نامأنوس و ژیگول فرض نشود بلکه ناتو به این سمت حرکت کند که در تغییر استراتژی خود در تبدیل فضای مجازی به میدان جنگ تعجیل کند.

کنفرانس مونیخ هر ساله میعادگاه کارشناسان امنیتی و نظامی کشورهای عمده جهان است و بررسی تهدیدهای جدید امنیتی و راه های مقابله با آنها موضوع آن را تشکیل می دهد. «ولفگاگ ایشنگر»، رئیس کنفرانس، در توجیه برجسته کردن جنگ سایبری در مباحث امسال کنفرانس، گفت: «استاکس نت نمونه بسیار قابل اعتنایی از روش های جدید جنگ است که در آن نه بمبی به کار می رود، نه تانکی به حرکت در می آید و نه گلوله ای شلیک می شود، ولی در عین حال اثرات ویرانگری بر «دشمن» می گذارد.»

ویروس استاکس نت اولین هجمه جنگ تمام عیار سایبر علیه ایران بود که با موفقیت این تهاجم خنثی شد.

● راهبرد عملیات نظامی آمریکا در سایبر

راهبرد عملیات نظامی آمریکا در فضای سایبر که روز پنج شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۰ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۱) منتشر شده و راهبرد سایبر ۳ نامیده شده است، فراتر از ایجاد فایروال بود و تأکید آن بر استفاده از حسگرها، نرم افزارها و اطلاعاتی خواهد بود که دستگاه های اطلاعاتی آمریکا جمع آوری می کنند.

مرکز فرماندهی سایبری آمریکا که به تازگی تأسیس شده این راهبرد را تدوین و اعلام کرده است که هدف اصلی آن دفاع از رایانه های پنتاگون در مقابل حملات سایبری است، اما مراجعه به متن سند نشان می دهد اهداف این راهبرد بسیار فراتر از عملیات تدافعی از رایانه های پنتاگون است و گستره ای بسیار وسیع تر را در بر می گیرد که از جمله شامل منافع بخش خصوصی آمریکا و همچنین عملیات تهاجمی علیه «ارتش های سایبری دشمن» می شود.

این گزارش به پنتاگون اجازه می دهد که برای مقابله با حملات در فضای سایبری همچون دیگر میادین جنگی نیروهایی را آموزش دهد و تجهیز کند.

● پیامدهای تهدید جنگ نظامی در فضای سایبر

▪ اول: آمریکا درصدد است که با ایجاد فضای رعب فضای امنی را برای خود فراهم کند. ایجاد ارتش سایبری با توجه به استراتژی های تعریف شده می تواند آغاز برای سرکوب نظامی باشد، این در حالی است که طی گزارشی موسسه اینترنت دانشگاه آکسفورد اعلام کرد: پیامدهای چنین جنگی برای کشور مهاجم نیز می تواند سخت و غیرقابل محاسبه باشد. به علاوه، تمرکز بر جنگ سایبری می تواند توجه را از تهدید واقعی، یعنی جاسوسی سایبری منحرف کند.

▪ دوم: فرماندهی سایبر در آمریکا یک ابزار جنگ روانی و ایجاد موج روانی است، این مرکز بهانه ای است برای صدور بیانیه هایی به دنبال مشروعیت بخشیدن به نظامی جلوه دادن اینترنت. آمریکا اکنون تلاش می کند با یک ارتش جدید، تهدیداتی جدیدتر برای مردم آمریکا تهیه و یک فضای امنیتی را مانند سال های بعد از ۱۱ سپتامبر اما به شیوه و شکل مجازی برای مردم آمریکا ایجاد کند تا هرگز احساس آرامش نداشته باشند و مالیات های سنگین تر را برای تأمین امنیت به دولت بپردازند.

▪ سوم: آمریکا در جنگ سایبری و ایجاد مرکز جنگ سایبر این هدف را دنبال می کند که شکست های خود را در محیط واقعی از طریق محیط مجازی جبران کند، نیروی نظامی آمریکا اکنون بسیار منفعل تر و ضعیف تر از گذشته است زیرا هم متحدان منطقه ای و فرا منطقه ای خود را از دست داده است و هم ابزارهای دیپلماسی عمومی او در کشورهای مختلف جهان مورد شک و تردید قرار گرفته به گونه ای که طبق نظرسنجی های صورت گرفته توسط« پیو» و «زاگبی» آمریکا در شرایط فعلی از کمترین میزان تأثیرگذاری و محبوبیت برخوردار است.

▪ چهارم: در جنگ سایبری هیچ کس در امان نیست و هیچ کس قدرت کامل نیست مگر کشورهایی که وابستگی کمتری به شبکه جهانی داشته باشند. کشورهایی که از شبکه های محلی و از سیستم های محلی استفاده می کنند نه تنها می توانند در مبارزه سایبری برنده باشند بلکه می توانند امنیت خود را نیز تأمین کنند. آمریکا نمی تواند تهدید کند که اگر در خانه ای تهدید سایبری شود منتظر باشد که از دودکش یک موشک به درون خانه نفوذ کند. امروزه بیشتر حملات سایبری علیه موسسات آمریکایی در خاک آمریکا و اروپا صورت می گیرد، آیا آمریکا می تواند هر روز خاک خود را با موشک بزند و یا روزانه صدها حمله به خاک کشورهای مختلف داشته باشد؟! هر چند که شناسایی هکرهای نفوذگر بسیار دشوار و غیرمحتمل است. همانطور که می دانیم در سال ۲۰۰۷، سیستم های رایانه ای استونی ، این کشور عضو ناتو مورد حمله قرار گرفت اکنون بعد از چهار سال از آن واقعه با توجه به تلاش های ناتو هنوز مقصر اصلی پیدا نشده است و ناتو هم نتوانسته بر اساس قرارداد اولیه اش با کشور اسلو بند پنج پیمان ناتو را به اجرا بگذارد، زیرا در این بخش که دلیل و انگیزه به وجود آمدن فرماندهی سایبر پنتاگون است، به بخشی از این بند اشاره می کند که می گوید: همه طرف های این پیمان توافق می کنند که یک حمله مسلحانه علیه یک یا چند تن از آنها در اروپا و یا آمریکای شمالی باید به عنوان حمله علیه همه آنها تلقی شود.

▪ پنجم: تشدید ابعاد نظامی و پیگیری اهداف نظامی در اینترنت مهم ترین تهدیدی است که همه کاربران با آن مواجه اند زیرا کاربران اینترنت مجبورند به محض اتصال به اینترنت هزینه اشتراک خود را به صورت آنلاین به حساب پنتاگون واریز کنند و پنتاگون از این ابزار به دنبال آن است که یک وجهه قانونی برای جاسوسی در اینترنت، بازداشت ها و تخلیه بانک های اطلاعاتی و یا حتی بیانیه های سیاسی و محدودیت های ارتباطی استفاده کند.

▪ ششم: پنتاگون درصدد است با تشکیل سایبر کام ارتش خود را به درون تمام کشورها نفوذ دهد و جاسوس های رسمی را برای نظارت بر اینترنت به استخدام در آورد و با این فعالیت سفارتخانه های سایبری متعددی در کشورهای دوست و دشمن فراهم کند.

فرهاد مهدوی