چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

دنیایی سحرآمیز و دل‌انگیز


دنیایی سحرآمیز و دل‌انگیز

یکی ترجیح می‌دهد کتابخانه‌ای بزرگ بخرد و آن را داخل هال یا پذیرایی خانه بگذارد، شخص دیگری دوست دارد از یک کتابخانه کوچک استفاده کند که به دیوار اتاقش نصب شده است. بعضی‌ها دنیای …

یکی ترجیح می‌دهد کتابخانه‌ای بزرگ بخرد و آن را داخل هال یا پذیرایی خانه بگذارد، شخص دیگری دوست دارد از یک کتابخانه کوچک استفاده کند که به دیوار اتاقش نصب شده است. بعضی‌ها دنیای کتاب‌هایشان را با یک در شیشه‌ای از دنیای پرهیاهوی بیرون جدا می‌کنند و عده‌ای هم ترجیح می‌دهند کتاب‌ها را داخل کمد پنهان کنند.

گروهی دیوارهای خانه را با کتابخانه‌های بزرگ و زیبا می‌پوشانند و برخی هم فقط یک قفسه کوچک برای کتاب‌ها و البته داخل اتاق‌خوابشان طراحی می‌کنند.

راستی دلیل این همه تنوع و تفاوت چیست؟ واقعا کسی که کتابخانه‌ای بزرگ دارد و چند طبقه پر از کتاب داخل اتاقش است، بیشتر از آن کسی کتاب می‌خواند که فقط یکی دو طبقه یا تنها چند جلد کتاب دارد؟

متأسفانه بعضی از ما عادت کرده‌ایم کتابخانه‌هایی بزرگ و بلندبالا بخریم و با این خیال خوش باشیم که داشتن چنین کتابخانه‌ای با چند طبقه و درونش کتاب‌هایی رنگارنگ، یعنی کتابخوان‌‌ بودن، غافل از این که خرید کتاب با خواندن آن از زمین تا آسمان تفاوت دارد. باور کنید یا نکنید، در شهر ما کسانی هستند که کتاب را با معیار اندازه کتابخانه‌هایشان تهیه می‌کنند.

آنها از فروشنده می‌خواهند ۸۰ سانتی‌متر کتاب با رنگ‌های سبز یا آبی برایشان جدا کند، شاید عجیب به نظر برسد، ولی واقعیت دارد و بعضی‌ها از این شیوه برای پرکردن کتابخانه‌هایشان استفاده می‌کنند؛ کتابخانه‌هایی که قسمتی از دکور و تزئین و رنگ‌آمیزی خانه و دیوارهای آن به حساب می‌آید.

به نظر می‌رسد این گروه اصلا نمی‌دانند کتاب چیست و چه کاربردی دارد؛ چراکه اگر می‌دانستند، کتاب‌هایی را انتخاب نمی‌کردند که فقط جلد زیباتری دارد و رنگش با رنگ دیوارهای خانه‌شان هماهنگ است.

این در حالی است که خیلی‌ها کتابخانه‌ بزرگی در خانه‌ ندارند، ولی حتما هر هفته یک یا دو جلد کتاب می‌خوانند و عادت کرده‌اند هر شب قبل از خواب زمانی هر چند اندک را به این کار اختصاص دهند. این گروه اهمیتی به نظر دیگران نمی‌دهند و همین که در دنیای شیرین ادبیات غرق شوند، برایشان کافی است.

لذتی که خستگی کار روزانه را از تن به در می‌کند، تلخی‌ها و تلخکامی‌ها را از ذهن جدا می‌سازد و برای دقایق یا ساعتی ما را به گوشه‌ای از زندگی می‌برد که لذتش را فقط ساکنان آن دنج دلپذیر درک می‌کنند.

موضوع جالب دیگری هم در این زمینه مطرح است تحت عنوان انتخاب نوع کتاب؛ خیلی از ما عادت کرده‌ایم برای خرید کتاب، نظر دوستان و آشنایان را بپرسیم که البته شیوه خوبی هم برای انتخاب کتاب مناسب به نظر می‌رسد؛ اما نکته مهم این است که نباید سلیقه و هدف خودمان از مطالعه را هم نادیده بگیریم و فقط به این دلیل که چند نفر از دوستان و آشنایان از یک کتاب تعریف می‌کنند، خودمان را وادار کنیم با وجود میل‌مان آن کتاب را بخریم و بخوانیم.

پس یادمان باشد به سلیقه خودمان هم احترام بگذاریم و کتابی را بخوانیم که از خواندنش لذت می‌بریم و به کمک آن لحظاتی در دنیای دوست‌داشتنی و پر از لذت کتاب غرق می‌شویم. نمی‌دانم این حالت را تجربه کرده‌اید یا نه، اما هر کتابی انسان را به دنیای خاص خودش می‌برد؛ دنیایی که می‌توانی ساعت‌ها در آن بگردی و از احساست لذت ببری.