جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
آدم ها, مکان ها, زمان ها
آثار هری گرایرت چیزی فراتر از عکاسی است. به مکاشفهای بیانتها و عاشقانه میماند که در آن سه مولفه «آدمها، مکانها و زمان» دست به دست هم دادهاند تا موقعیتی استثنایی و دیدنی را خلق کنند.
قابل باور نیست لحظههای عکاسانه آثار او تنها دستمایههای یک ثبت محض و مستند از زندگی آدمها باشند، چراکه فیگورهای انسانی در آثار او دراماتیک و نمایشی مینمایند و چارچوبهای ذهنی ما را در باب عکاسی مستند در هم میریزند. انگار این، لحظههای ساده و در جریان زندگی نیستند که مقابل دوربین گرایرت قرار گرفتهاند که به چیدمانی هدایتشده و صحنهپردازیشده مینمایند.
آدمها در عکسهای او حضوری بلامنازع دارند اما این حضور غالباً توسط نماهای بسیار باز از مکان که جزییات مکانها را به وضوح به رخ میکشد تحت تاثیر قرار گرفته و در این حال آدمها گویی جزیی از مکانها شدهاند. این نماهای بسیار باز که بر اقلیم و محیط دلالت میکند پیش از هر چیز خلوت حاکم بر زندگی آدمها را تبیین میکند. عکسها از اتمسفری پویا برخوردارند، ساکتاند و صدای این سکوت را میتوان در این عکسها شنید. توجه عکاس به «انسان» به عنوان جزیی مضمحلشده در محیط زندگی یا کار خویش، درونمایه آثار اجتماعی این عکاس را تشکیل میدهد. دور از ذهن نیست اگر ترکیب و فیگور آدمها در قابهای عکاس را با لحظه قطعی برسون در عکسهای اجتماعیاش قیاس کنیم: اینجا نیز انگار چنین اتفاقی افتاده است.
اتفاق و رویداد در عکسهای گرایرت تقریباً «هیچ» است! مردی در حال ورود به خیابان اصلی و شخصی دوچرخهسوار که به سویی دیگر میرود. ویژگی مشترک هر دو رهگذر این است که از سایه خارج شده و به نور وارد میشوند. همین! همین حرکت ساده دستمایه خلق یک اثر عکاسانه بدیع شده است. بازی سایه روشن در عکس، فضایی موهوم ایجاد کرده و ترکیببندی با دلالت بر ستونی که قاب را به دو نیم تقسیم کرده، بر زندگی مجرد و منفرد رهگذران که هر یک مسیر خود را میپیمایند- صحه میگذارد. فضای عکس به خاطر این تقسیم و اختصاص دادن بخشهای مختلف فضا به عناصری چون رهگذران، کوچه، خیابان اصلی، بناها و آسمان، اتمسفری به شدت پویا دارد. سایههای شدید در تقابل با نقاط نورانی عکس، پازلی از پارههای زندگی ساخته است که زندگی لاجرم در بطن آن در جریان است.
● ماهیت رنگ و نور در آثار عکاس
رنگ و نور نخستین مولفه آثار این عکاس است که درونمایه آثار او را تحت تاثیر قرار داده و متمایز میسازد. در آثار او ظرافتهای نور و کنتراست به وضوح به چشم میخورند. سایه در اکثر عکسهای او غالب است. وضعیت نور در صحنههای خارجی و داخلی در آثار او قابل توجه و بررسی است و هریک از ریزهکاریها و تاملات عکاسانهای برخوردار است که ذکاوت گرایرت را در بهکارگیری نور نشان میدهد.
امتناع عکاس از جدا کردن رنگ از شکل و خطوط حاکم در صحنه را باید سبکی دانست که هری گرایرت به او متعلق است و در این سبک به شدت متاثر از نقاشیهای ادوارد هاپر و ویژگیهای مکتب سوررئالیسم است.
● گرایرت و بداعتهای خلاقانه
اگرچه هری گرایرت را با رنگهای اصیل و فوقالعادهاش میشناسیم اما عمده موفقیت او برای مجموعه عکسهایی است که از صفحه تلویزیون عکاسی کرده و به این طریق در نمایش رنگها، دگرگونی عجیبی ایجاد کرده است.
پرترهها، عکسهای ورزشی، و مناظر شهری او که از صفحه تلویزیون عکاسی شده بر نوعی اضمحلال و گمگشتگی انسان امروز، تحت تاثیر رسانه صحه میگذارد. در این عکسها پرتره انسانی جزیی از رنگمایهها و جزییات تصویر تلویزیونی (انسان در رسانه) شده و هویت تازهای پیدا کرده است. در این زمینه عکسهای او از مسابقات المپیک موناکو و پرتاب آپولو به فضا در سال ۱۹۷۲ از صفحه نمایش تلویزیون مثالزدنی است.
● رنگ به عنوان یک ابژه
تامل بیشتر در آثار هری گرایرت ما را متوجه امتناع عکاس از جدا کردن رنگ از شکل و خطوط حاکم در صحنه میکند. این اصل در اغلب آثار او تکرار میشود. ادغام حرکت رهگذران با سایههای شدید روی بناها نمونهای از این کارکرد است. او بدون تردید یک زینتبخش و اغواگر رنگها در عکاسی است.
● گرایرت و تاثیرپذیری
هری گرایرت در نوع بهکارگیری رنگ و نور در آثارش متاثر از ادوارد هاپر است؛ نقاش واقعگرا و شهیر امریکایی که در نقاشیهایش توجه ویژهای به فضاهای شهری و روستایی، انعکاسها و جزییات دارد.
نگره عکاسانه او همچنین بیشباهت نیست به آثار بیتکلف و زیبای رالف گیبسون و الیزابت لی میلر. در واقع آثار گرایرت را بیشتر میتوان از همپوشانی دو سبک نقاشی و عکاسی در آثار هاپر و گیبسون دانست.
● موخره
هری گرایرت متولد ۲۵ آگوست ۱۹۴۱ در بلژیک و حالا پیرمرد ۶۹ساله اما قبراق و پرتجربهای است که همچنان در نمایشگاههایش با انرژی و شور فراوان با علاقهمندانش سخن میگوید. او در پایان دهه ۱۹۶۰ در لندن زندگی میکرد و در آن زمان گرایش و علاقه اصلی او به پرترههای انگلیسی بود. از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۳ به تحصیل سینما و تلویزیون در بروکسل پرداخت. سپس در شاخه عکاسی تبلیغاتی و مد در پاریس مشغول به کار شد و همزمان به عنوان فیلمبردار تلویزیونی نیز مشغول بود. تلاشهای فراوان او در ثبت مراکش و زیباییهای رنگ و نور در آن کشور، در سال ۱۹۶۹ منجر به دریافت جایزه کداک برای این عکاس شد. پروژه تصویری او در مراکش در سال ۱۹۹۰ با چاپ کتاب او از زیباییهای مراکش به اوج خود رسید و نام او را بیش از پیش در جهان عکاسی مطرح کرد. گرایرت در سال ۱۹۸۱ به مگنوم پیوست و در سال ۱۹۸۶ رسماً به عنوان عضوی از مگنوم به کار مشغول شد. گرایرت برای زمانی حدود ۲۰ سال از بلژیک تا مراکش، مصر و هند به ثبت فرهنگ و نقاط روشن و تاریک شرق و غرب پرداخت.
او دهها نمایشگاه عکس انفرادی و گروهی در امریکا، آلمان، روسیه، فرانسه، سوئیس، اسپانیا، ترکیه و... برگزار کرده که تازهترین آن در ۳۰ نوامبر ۲۰۰۸ در قالب نمایشگاهی تحت عنوان «گذرگاهی به شوق» در فرانسه برپا شد.
کیارنگ علایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست