عشق و پول

چگونه با چالش پول در روابط عاطفی مواجه شویم

چالش‌های متعددی وجود دارند که همگی به مساله عشق و پول ارتباط دارند، عشق بدون شک یکی از ارکان زندگی خانوادگی است و نقش پول نیز در بقای هر نهادی اعم از خانواده انکارناپذیر است.

بیشتر زوج‌ها بر این نقطه اتفاق نظر دارند که دو شخص حتی اگر کاملا برای یکدیگر مناسب باشند نیز ممکن است دچار اختلاف شوند، حتی افراد مطلقا شبیه نیز تمام روزها در طول موج یکسانی به سر نمی‌برند، اختلاف در ریتم و ضرباهنگ اخلاقی افراد نیز عاملی مهم است، برخی افراد ثبات شخصیتی دارند و برخی متلون‌المزاج‌اند و خلقی متغیر دارند، بنابراین بهتر است بپذیریم که اختلافات مالی ربطی به عدم تناسب زوجین با هم ندارد، بلکه عاملی محتمل است که نباید از پیدایی آن دچار هراس شد. وقتی که بحث پول وسط می‌آید، کافی است افراد قدری بدخلق‌تر از قبل باشند، تا رنجش‌هایی عمیق رخ دهد. زیرا برای افرادی که عاشق یکدیگر هستند بسیار دشوار است که بپذیرند که شریک عاطفی شان به مساله پول اهمیتی محوری داده است، یا آنها را به‌خاطر پول توبیخ کرده یا پول را بر آنها ترجیح داده است. مساله پول قادر است یک اختلاف عاطفی ساده را به قدری پیچیده و غامض کند که زوجین از حل آن ناتوان شوند. اغلب افراد ثروتمند نگران آن هستند که ازدواج شان به دلایلی جز تعلقات عاطفی روی داده باشد و دل بستگی همسرشان به آنها رنگی از طمع برای کسب ثروت داشته باشد، جدی گرفتن ارتباط بین عشق و پول دشوار است، اما پیدا کردن راهی برای حل اختلافات مالی زوج‌هایی که دغدغه حفظ عشق را دارند، دشوار نیست، برای شروع بهتر است راجع به توصیه‌هایی که از پی می‌آید فکر کنیم.

سوال اول: خیانت عاطفی بدتر است یا مالی؟

صداقت همیشه بهترین سیاست است، هنگامی که با شخصی ازدواج می‌کنید یعنی تمامی زندگی خود را به قلمرو حضور او تبدیل کرده اید، شما در قلب تان با هم متصل هستید، پس باید در زمینه سایر مسائل نیز متصل باشید، در یک زندگی مشترک عاشقانه به اشتراک گذاشتن اعداد و اطلاعات دارایی‌ها و جزییات امور مالی دیگر یک وظیفه نیست، بلکه باید خواستی قلبی باشد. فراموش نکنید که خیانت مالی گاهی می‌تواند از خیانت عاطفی نیز ویرانگر تر باشد، وقتی شما دست به خیانت عاطفی می‌زنید یک فرد را حتی برای زمانی کوتاه بر همسر خود ترجیح داده اید، این یک خطای اخلاقی بسیار نابخشودنی است اما با این حال شما یک انسان را به انسانی دیگر ترجیح داده اید، وقتی که یک شیء یعنی پول را به فردی دیگر ترجیح می‌دهید او را در بهتی وحشتناک فرو می‌برید، ترجیح یک شیء کاغذی به انسان ویرانگر است.

سوال دوم: هدف هایمان را مستقل ازهم طرح کنیم یا با همدیگر؟

وقتی یک شخص برای خود اهداف مالی تعیین می‌کند، اول به آرزوهایش فکر می‌کند و بعد به واقعیت ها، وقتی که افراد به سطح واقعیت‌ها بازگردند و آرزوهای بعید را کنار بگذارند، دیگر تفاوت چندانی میان اهداف مالی زوج‌ها نیست. هردوی آن‌ها در شرایط یکسانی زندگی می‌کنند و بنابراین قادر خواهند بود هدف‌های مالی‌شان را با یکدیگر طرح ریزی کنند، اگر مانعی بر سر ایجاد برنامه متحد مالی دارید سعی کنید یا مانع را کنار بزنید و یا با قدری انعطاف، تا حد ممکن طرح‌های خود را به یکدیگر نزدیک کنید. در راستای تحقق این هدف تکلیف خودتان رابا سوالات کلیدی روشن کنید، برخی از این سوالات اینها هستند:

یک: قصد دارید در آینده کجا زندگی کنید؟ آیا قصد مهاجرت به شهر یا کشوری دیگر را دارید؟ آیا یکی از شما هست که علایق متفاوتی داشته باشد؟

دو: ترجیح می‌دهید اموال و دارایی‌های بیشتری جمع کنید (مثلا ماشین، اسباب خانه و غیره) و یا تجربیات جدیدی به دست آورید؟ آیا یکی از شما ترجیح می‌دهد به جای خرید وسایل، تجربیات، سفرها و دوره‌های آموزشی و تفریحی را بخرد و دیگری مخالف است؟

سه: آیا کسب‌وکاری هست که هردوی شما آن را بخواهید؟ آیا یکی از شما هست که تمایلی به کار کردن نداشته باشد؟ راهکار شما برای حل مساله چیست؟

چهار: آیا می‌خواهید در برهه‌ای از زندگی مشترک صاحب فرزند شوید؟ به چند بچه فکر می‌کنید؟ آیا طرفدار تلاش بچه‌ها برای شکل دادن به زندگی مالی‌شان هستید یا ترجیح می‌دهید در بیشتر مراحل زندگی شخصا و با پس اندازتان تامین شان کنید ؟

سوال سوم: همسرم را تشویق به فعالیت کنم یا وظایفش را به دوش بکشم؟

پاسخ دادن به این پرسش آسان نیست، ولی بهتر است در نظر داشته باشیم که همیشه توانمند کردن افراد بهتر از حمایت از آنان است. جنبه‌های متنوعی در زندگی در زمینه مدیریت پول وجود دارد: کاهش بدهی‌ها، پس‌انداز، تعریف بودجه خانواده، کسب درآمد از طریق کار، به هرحال همسر شما قادر خواهد بود در یکی از این حوزه‌ها عملکرد خوبی داشته باشد و لازم نیست تمامی آنها را انجام دهد. به او کمک کنید قابلیت هایش را بشناسد و بخشی از وظایف خانواده را به عهده بگیرد. به عنوان یک زن و شوهر تعیین کنید که هر کس در چه حوزه‌هایی قابل‌تر است و بعد نقش‌ها و وظایف را قسمت کنید.