یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

۲۳ دسامبر ۱۹۹۱ ـ بزرگترین رویداد سیاسی تاریخ بشر _ روزی که شوروی فرو پاشید _ سپیده دم نظم تازه جهانی _ نقش ایران


۲۳ دسامبر ۱۹۹۱ ـ بزرگترین رویداد سیاسی تاریخ بشر _ روزی که شوروی فرو پاشید _ سپیده دم نظم تازه جهانی _ نقش ایران

۱۴ روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران وقت جمهوری های روسیه، اوکراین و بلاروس در یک محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد …

۱۴ روز پس از تصمیم بوریس یلتسین، شوشکویچ و کرافچوک سران وقت جمهوری های روسیه، اوکراین و بلاروس در یک محفل خصوصی در استراحتگاه «بلوژفسکایا» واقع در بلاروس دایر بر انحلال اتحاد جماهیر شوروی، ۲۱ دسامبر ۱۹۹۱ سران ۱۱ جمهوری از اعضای این اتحادیه در نشست خود در پایتخت کزاخستان (قزاقستان) تصمیم آن سه تن را پذیرفتند! و این جمهوری ها به صورت یک جامعه مشترک المنافع در آمدند. چهار روز بعد (۲۵ دسامبر) یلتسین رئیس جمهور وقت روسیه در کاخ کرملین با گورباچف ملاقات کرد و او را از این تصمیم آگاه ساخت و گفت که دیگر سمتی ندارد. چند دقیقه بعد گورباچف در یک نطق کوتاه تلویزیونی گفت که با انحلال شوروی به این صورت نمی تواند موافق باشد ولی چون در برابر عمل انجام شده قرار گرفته است چاره دیگری ندارد!. به این ترتیب یک امپراتوری بزرگ تاریخ با آن همه دندان اتمی ـ موشکی، دهها هزار تانک، صدها زیردریایی و پیشرفتهای فضایی همانند برف بر شیروانی داغ ذوب شد و از میان رفت، بدون این که رفراندم سراسری برگزار و نظر مردم اتحادیه استعلام شده باشد. رئیس جمهور آمریکا برای تشکر از اقدام شوشکویچ با وی ملاقات کرد. قبلا هم یلتسین دو بار از آمریکا دیدن کرده و در کنگره این کشور به ایراد نطق پرداخته و مورد پذیرایی گرم قرار گرفته بود. پیش از این تحولات سریع و معماگونه، بسیاری از اصحاب نظر بعید دانسته بودند که حتی با خروج حزب کمونیست از قدرت و تعدیل سوسیالیسم، انحلال شوروی با انسجامی که در آن مشاهده می شد سریع و آسان باشد. با فروپاشی شوروی که معمای آن هنوز حل نشده است، در جهان نظمی نو (یک قطبی) برقرار شد که پس از شکست امپراتوری ایران در سه جنگ از اسکندر، مشابه آن مشاهده نشده بود. جیمز بیکر سیاستمدار محافظه کار آمریکایی به وضعیت، عنوان "نظم نوین" ولی این نظم نه تنها موازنه های ۴۵ ساله در امور جهانی را شکست بلکه آرامش ظاهری سابق را هم برهم زد و مداخله یکجانبه خونین، از کنفدراسیون یوگوسلاوی آغاز شد. اشغال نظامی عراق، استقرار و مداخله خودسرانه در افغانستان، ورود به منطقه "فرارود"، گسترش ناتو به بالتیک شوروی سابق، نقض عهد و وارد ساختن اعضای پیمان منحله ورشو به "ناتو"، استقرار ناوگان دائمی در خلیج فارس، تشکیل فرماندهی نظامی در آسیای غربی و بالاخره اجرای طرح انقلابهای مخملی درگرجستان و اوکراین؛ این نظم را لرزان ساخت و بحران مالی جاری آن را به نقطه پایان نزدیک ساخت.

نظر اکثریت آگاهان براین است که سپیده دم نظم جهانی آتی که شالوده آن ریخته شده است در سال ۲۰۰۹ در افق آشگار خواهد شد. این نظم برپایه جهان چند قطبی خواهد بود. اصحاب منافع در آمریکا با کمک یکدیگر "اوباما" را روی کار آوردند تا ظاهر این دولت تغییر یابد و با این کار شاید مانع سقوط نظم یک قطبی شوند که موفق نخواهند شد.

جهانیان تغییر نظم جهانی را باید مرهون ایستادگی سرسختانه ایران، کوتاه نیامدن کوبا، مساعی و سیاست های ولادیمیر پوتین، هو جینتائو، هوگو چاوس، اندرزهای فیدل کاسترو و اتحاد لاتین های آمریکا، پیشرفت های تکنولوژیک هند، مبارزات ضد گلوبالیزاسیون اقتصاد (استثمار نو) و مقاومت عراق بدانند. سه نمونه از کارهای پوتین در همین هفته که از ضربات واپسین برپیکر نظام یک قطبی تلقی شده است عبارتند از تحکیم همکاری کشورهای صادرکننده گاز طبیعی در نشست مسکو (به عبارت دیگر ایجاد اوپک گاز با شرکت ایران)، قطعیت تحویل سیستم ضد هوایی بسیار پیشرفته "اس – ۳۰۰" به ایران برای دفاع از تاسیسات اتمی و حساس خود برغم اعتراض شدید آمریکا و اروپای غربی، فرستادن ناوگان به دیدار از بندر هاوانا (۹۰ مایلی ایالات متحده) و استقبال رائول کاسترو از این ناوگان، تهدید "نگو ها" و عوامل جاسوسی خارجی در خاک روسیه به سرکوبی سخت، تنظیم لایحه تعمیم و گسترش یافته تعریف "خیانت" و تسلیم آن به دوما (مجلس روسیه) که رسانه های این کشور را هم دربست در خدمت وطن و منافع و مصالح ملت قرار خواهد داد و به تصویب رسانیدن قانون ضد فساد اداری _ اقتصادی و از جمله اجبار به تنظیم اوراق "ازکجا آورده ای؟" و تسلیم منظم آن به مقامات مربوط است که رشوه و سوء استفاده از مقام و ... را کاهش و مآلا پایان خواهد داد زیرا که با تصویب و قانون شدن دوره ریاست جمهوری در روسیه از ۴ سال به شش سال (از سال ۲۰۱۲)، پوتین تا دو دهه دیگر بر سر کار خواهد بود. به اظهار کارشناسان تاریخ نظامی که پریشب از شبکه های تلویزیونی پخش شد، ایران با فرستادن یک فلوتیلا (بخشی از یک ناوگان) به آبهای شاخ آفریقا برای پایان دادن به دزدی دریایی در آن منطقه گام به عصر تازه ای از قدرت نظامی گذارده است. پس از دو هزار و دویست سال، این نخستین بار است که ناوگان ایران برای عملیات دریایی بیش از هزار مایل از پایگاه خود دور می شود. طبق فرضیه های نظامی؛ هیچ کشوری بدون برخورداربودن از قدرت دریایی نمی تواند "قدرت" شود. دولت آمریکا از فرصتی که تصرف سفارت این کشور در تهران در سال ۱۹۷۹ به دست داده بود استفاده کرد و از تحویل کشتی های نظامی که رژیم سابق از آن کشور خریداری کرده بود خودداری کرد. سالها پیش رسانه های آمریکا و انگلستان دولت مسکو را که سه زیردریایی "کیلو کلاس" به ایران فروخته بود شدیدا مورد انتقاد و سرزنش قرارداده بودند.

بسیاری از روسها و کارشناسان امور حقوقی ابراز عقیده کرده اند که ضرورت داشت برای انحلال اتحاد جماهیر شوروی به رفراندوم و دست کم پارلمان اتحادیه مراجعه می شد و ایراد گرفته اند که سران این جمهوری ها قانونا اختیار انحلال نداشتند و تنها برای افزایش قدرت شخص خود (درچارچوب هرجمهوری) و احیانا تحت نفوذ و وعده های خارجیان با این عمل موافقت کرده بودند. دومای روسیه در زمان حکومت یلتسین انحلال شوروی را به آن صورت (بدون انجام یک همه پرسی عمومی = سراسری) عملی غیر قانونی اعلام داشت و در این زمینه یک طرح قانونی تصویب کرد که یلتسین از امضای آن خودداری ورزید و مصوبه همچنان روی میز کرملین باقی مانده است. از سال ۲۰۰۴ ولادیمیر پوتین مرد نیرومند روسیه برنامه هایی را دنبال می کند که به تحکیم وضعیت جامعه مشترک المنافع خواهد انجامید و انقلابهای مخملی طرح غرب در اوکراین و گرجستان به این تلاش او کمک بسیار کرده است. برنامه های پوتین زیربنای ناسیونالیستی دارد. از آنجا که سرچ انجین ها (اینترنت) و رادیو _ تلویزیونهای ماهواره ای دارند قدرتی موازی ارتش ها می شوند و بدون خونریزی و صرف هزینه سنگین برنامه های نفوذ (کار روابط عمومی دولت متبوع) را اجرا می کنند لازم است که دولت مسکو در این زمینه هم عقب نماند. یکی از دلایل شکست شوروی، ضعف آن در همین زمینه (ژورنالیسم) بود که هنوز هم می لنگد.

اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ۲۰ دسامبر سال ۱۹۲۲ از مناطق تشکیل دهنده امپراتوری روسیه به وجود آمده بود و خطوط مرزی جمهوری ها که بارها تغییر یافته بود جدی و طبیعی نبود و اگر انسجام گذشته را به دست نیاورد به صورت یک کانون بحران دائمی درخواهد آمد. بحران های جاری جهان در قطعات منفصله امپراتوری های سابق مشاهده می شوند: وضعیت عراق و افغانستان در امپراتوری باستانی پارسیان، مسئله هند و پاکستان در امپراتوری هندوستان، مسائل فلسطین، لبنان، کوزوو و ... در امپراتوری عثمانی، مسائل گرجستان، اوکراین و ... در امپراتوری روسیه و مسائل آفریقا بویژه کشتارهای کنگو و رواندا و ... به علت تقسیم قبایل میان چند کشور و ترسیم خطوط مرزی در دفاتر دربسته در اروپا که هر قبیله آفریقایی پیش از استعمار اروپا برای خود یک امپراتوری بود.