سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

چه گونه آدم بهتری باشیم


چه گونه آدم بهتری باشیم

برای این که دنیای پیرامون مان را تغییر دهیم, باید نگاهی به اطراف مان بیندازیم

برای این‌که دنیای پیرامون‌مان را تغییر دهیم، باید نگاهی به اطراف‌مان بیندازیم. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که آدم‌های اطراف‌مان آدم‌های بهتری باشند یا دنیای بهتری داشته باشیم بدون این‌که هر کسی، روی خودش کار نکند و خصوصیاتش را تغییر ندهد.

● عیب‌جو نباشید

در خودتان و سایرین دنبال نکات مثبت باشید. توانایی نامیدن رفتارهای "خوب" و "بد" و روزهای "خوب" و "بد" را داریم. هر کدام ما منحصر به‌فرد هستیم و با دیگری متفاوت و این نکته‌ای بسیار جالب است که همه‌ی ما یکسان نیستیم. در شکل ظاهر، افکارمان، ایده‌های‌مان و آن‌چه دوست داریم و دوست نداریم، هم متفاوتیم. متفاوت بودن، تهدیدی محسوب نمی‌شود و مورد بدی نیست، تنها "تفاوت" است. از تفاوت‌ها با آغوش باز، استقبال کنید و از گوناگونی آن، شاد باشید. به علاوه، تصور کلی "درست" و "غلط" را هم فراموش کنید. مردم، "خوب" یا "بد"، "درست" یا "غلط" نیستند؛ آن‌ها، آدم هستند. اگر شما به‌جای آن‌ها باشید، ممکن است که متفاوت رفتار کنید و یا مشابه. با عیب‌جویی تنها وقت‌تان را تلف می‌کنید و موقعیت‌های‌تان را از دست می‌دهید، چرا که شما هم آدم کاملی نیستید و عیب‌جویی‌تان درباره‌ی افراد دیگر، می‌تواند، درست نباشد.

احترام گذاشتن نباید بر اساس دارایی‌ها یا موقعیت اجتماعی افراد باشد. احترام گذاشتن از اصول اولیه‌ای است که هر کسی دوست دارد، از آن برخوردار شود

● به دیگران احترام بگذارید

فکر نکنید که شما تنها کسی هستید که درست را از غلط تشخیص می‌دهید. حقوق دیگران را نادیده نگیرید. حقوق اساسی هر شخصی باید محترم شمرده شود. ثروت‌مند بودن باعث نمی‌شود تا به آن شخص احترام بیش‌تری بگذاریم و به دیگری که ثروت‌مند نیست، احترام کم‌تری بگذاریم. احترام گذاشتن نباید بر اساس دارایی‌ها یا موقعیت اجتماعی افراد باشد. احترام گذاشتن از اصول اولیه‌ای است که هر کسی دوست دارد، از آن برخوردار شود. ما همه یکسان به این کره‌ی خاکی آمده‌ایم و روزی هم از این‌جا خواهیم رفت. تنها، تجربیات متفاوتی در طول این زندگی خواهیم داشت. شخص فقیری که در حومه‌ی شهر زندگی می‌کند و از غریبه‌ها نگهداری می‌کند، برای کمک به دیگران به‌طور داوطلبانه، بدون هیچ‌گونه چشم‌داشتی، اقدام می‌کند و زندگی پاکی دارد و مورد اعتماد است، مورد احترام بیش‌تری است تا فردی که ثروت‌مند است و لباس‌های گران‌قیمت می‌پوشد، به اطرافیان‌اش خیانت می‌کند و فراموش می‌کند که چه‌گونه راست‌گو باشد.

● شنونده‌ی خوبی باشید

چند وقت یک‌بار واقعا" به دیگران گوش می‌دهید؟ چند وقت یک‌بار در مورد چیزی که می‌خواهید بگویید، فکر می‌کنید و کاملا" تمرکز می‌کنید تا حرف‌تان را راحت بزنید؟ مدت زمان بسیاری باید تمرین کنید تا شنونده‌ی خوبی باشید ولی هر بار که خواستید تمرین کنید، به طرف مقابل‌تان نشان دهید که به او احترام می‌گذارید و سعی دارید که پیغام او را به بهترین شکل ممکن، دریافت کنید. از این که چیزی را اشتباهی متوجه شوید یا اطلاعات اشتباه دریافت کنید، دوری کنید. گذشته از این، سایرین از شما قدردانی خواهند کرد و تواضع شما را جبران می‌نمایند.

● علاقه‌مند باشید - نه جالب توجه

دست به‌دست خوب گوش دادن بدهید تا علاقه‌مند هم باشید. مردم دوست دارند که در مورد خودشان حرف بزنند و از این که این فرصت را داشته باشند، دل‌شاد می‌شوند. پس مطمئن باشید که سؤالات مناسبی را برای نشان‌دادن علاقه‌تان، پرسیده‌اید. درباره‌ی این که به زور مورد توجه قرار بگیرید، نگران نباشید. می‌توانید نوبت حرف زدن‌تان را داشته باشید. آیا تا به حال با کسی برخورد کرده‌اید که فقط درباره‌ی خودش حرف بزند؟ تعداد دفعاتی را که از "من" استفاده کرده است را بشمرید. وقتی که از "من" زیاد استفاده می‌کنید، یعنی می‌خواهید مهارت‌های ارتباطی‌تان را به رخ سایرین بکشید.

با عیب‌جویی تنها وقت‌تان را تلف می‌کنید و موقعیت‌های‌تان را از دست می‌دهید، چرا که شما هم آدم کاملی نیستید و عیب‌جویی‌تان درباره‌ی افراد دیگر، می‌تواند، درست نباشد

● با قلب‌تان پاسخ دهید

ما تمایل داریم که با سر پاسخ می‌دهیم تا با استفاده از قلب‌مان. داستان‌هایی درباره‌ی خودمان داریم، از ضمیرمان دفاع می‌کنیم یا درباره‌ی دیگران یا آن‌چه می‌گویند، قضاوت می‌کنیم. اگر با قلب‌مان پاسخ‌گو باشیم، پاسخ‌مان بر اساس دریافت‌ها و احساس‌مان خواهد بود. چیزهای خوبی درباره‌ی مردم پیدا کنید و درباره‌ی آنان حرف بزنید. مردم را بالا ببرید نه این که آن‌ها سرکوب کنید. از غریزه‌ی درونی‌تان کمک بگیرید.

● صادق باشید

دلیل خوبی است که می‌گویند: "بهترین سیاست، صداقت است." هیچ چیزی از دروغ گفتن به دست نمی‌آید، و تفاوتی بین سیاست‌مدار بودن و دروغ‌گو بودن آشکار، وجود دارد. هیچ کسی به یک دروغ‌گو، اعتماد نمی‌کند. اگر شما اشتباهی کنید، خوب، به مسابقه‌ی انسانی، خوش آمدید! با دروغ گفتن، نمی‌توانید از خودتان دفاع کنید. واقعیت‌ها را وحشیانه مطرح نکنید، راه‌های بهتری برای ارائه واقعیت و با فکر حرف زدن، وجود دارد. اما سعی نکنید متقلب باشید چرا که این رفتار تکرار خواهد شد، و در چنین مواقعی شما در وضعیت بدتری نسبت به موقعیت اول، قرار خواهید گرفت که مسلما" در این شرایط احساس راحتی نخواهید داشت.

● مفید باشید

وقتی که به کمک احتیاج دارید، توقع دارید که دوستی به کمک‌تان بیاید و پیشنهاد کمک دهد. آیا به دنبال فرصتی برای جبران نیستید؟ می‌توانید آن شخصی باشید که کمک خواهید کرد، کسی یک روزی در صدد جبران محبت‌تان بر می‌آید. اتفاقاتی که پیرامون‌تان می‌افتد را به دقت بررسی کنید. اگر می‌خواهید که مردم هم به شما کمک برسانند، باید خودتان کمک‌رسان دیگران باشید. مهم نیست که با رئیس‌تان در یک پروژه‌ی همکاری می‌کنید و به او کمک می‌کنید یا با همکاری بر سر موضوع کاری هم‌فکری می‌کنید، یا کمک همسایه‌ای می‌کنید که با دستان پر از پله‌ها بالا می‌رود. مردم، مهربانی را به یاد می‌آورند.

● امانت‌داری و وقار خود را حفظ کنید

مردم می‌دانند که کجای سطح اجتماعی ایستاده‌اند و شما دارید همراهی‌شان می‌کنید. احساس خوبی خواهید داشت زمانی که استانداردهایی را برای خودتان در نظر گرفته‌اید و با در دست داشتن آن‌ها، به سایرین که به این استانداردهای شما احترام می‌گذارند، کمک می‌کنید. نسبت به خود و سایرین بی‌اعتنا نباشید. اجازه دهید که برای خودتان و دیگران، ارزش قائل شوند. یاد بگیرید که موقرانه "نه" بگویید. شما حق این را دارید که در این کره‌ی خاکی، نظرتان را داشته باشید و آن کارهایی که دوست دارید را انجام دهید و به خودتان یادآوری کنید که هیچ کسی حق این را ندارد که حس بدی به شما منتقل کند. به‌یاد داشته باشید که "راست گویی از آن توست."

اگر به دیگران اجازه دهید که در زندگی‌تان دخالت کنند، در واقع به دیگران اجازه داده‌اید تا در مسائل داخلی زندگی‌تان، کنجکاو بوده و به‌جای شما تصمیم بگیرند

● راه‌های خاصی را امتحان کنید

منظورم، راه‌های متفاوتی است. اول از همه، فرقی نمی‌کند که خودتان می‌خواهید کاری را انجام دهید یا از شما خواسته شده است که کاری انجام دهید، فقط به یاد داشته باشید اگر کاری در مرحله‌ی اول درست انجام شود، تا به انتها درست انجام خواهد شد. برای مثال، برای این که کفش‌های‌تان را واکس بزنید، چه‌کسی را ترجیح می‌دهید؟ آقای "A"، وسائل کفاشی خیلی خوبی دارد و خیلی هم گران نیست، اما او علاقه‌مند است که شما این کار را انجام دهید و در حالی که او کار می‌کند، شما کار برق انداختن کفش‌اش را به اتمام برسانید. آقای "B" مایل‌ها برای این‌که شما کار را انجام دهید، طی می‌کند. او این کار را نمی‌کند تا فقط کفش‌های‌اش را واکس بزند بلکه برای این که به شما حس خوبی منتقل کند، این کار را انجام می‌دهد. اگر به همکاری در کپی گرفتن کمک کنید، در واقع دست کمکی را به سوی او دراز کرده‌اید. برای این که به کسی کمک کنید، لازم نیست که وقت زیادی، انرژی یا پولی را تلف کنید، اما روزی تلافی خواهد کرد.

● آن‌چه که مد نظرتان است را بگویید

طفره نروید و قولی ندهید که نتوانید از پس آن بر بیایید. به عبارت دیگر، اگر قصد دارید که کاری را انجام دهید، آن‌را انجام دهید. فرد معتمدی باشید. هر جایی که ممکن است و به نحوه‌ی مطلوب، قول‌های‌تان را جامه‌ی عمل، بپوشانید. اگر لازم بود، انعطاف‌پذیر باشید، اما لازم نیست که از هر آن‌چه که برای‌تان مهم است، چشم‌پوشی کنید. مدعی و مهاجم بودن دو خصوصیات متفاوت هستند، و برای این که مدعی باشید نباید مهاجم باشید. در واقع، بهتر است که هرگز مهاجم نباشید! اگر به دیگران اجازه دهید که در زندگی‌تان دخالت کنند، در واقع به دیگران اجازه داده‌اید تا در مسائل داخلی زندگی‌تان، کنجکاو بوده و به‌جای شما تصمیم بگیرند. پس با این شرایط در زندگی‌تان موفق نخواهید بود.

نویسنده: Terri Levine

منبع: وب‌گاه sideroad.com