یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا

خط فاصله – باباچاهی


خط فاصله – باباچاهی

به بهانه مجموعه شعر «در غارهای پر از نرگس» از «علی باباچاهی»

«در غارهای پر از نرگس» (انتشارات نگاه) عنوان آخرین کتاب علی باباچاهی است که تاکنون منتشر شده است. اعتبار و شهرت علی باباچاهی برمی‌گردد به کتاب «نم نم بارانم» و طرح بحث «شعر پسا نیمایی». اما پیش از این راقم این سطور نقش خاصی برای کتاب «منزل‌های دریا بی‌نشان است» قایل است. شعرهای کتاب مذکور اگرچه بعد از کتاب «نم نم بارانم» به چاپ رسیده‌اند اما پیش از آن سروده شده و در هسته مرکزی این کتاب نیروی تغییر و جهش شعری شاعر به خوبی قابل مشاهده است پس کتاب مذکور را پیشافرم و آغازگاه تحولی می‌دانم که بعد‌ها در کتاب «نم نم بارانم» شکل اصیل خود را پیدا می‌کند. بدین ترتیب با توجه به تغییر نگرش و نگارش حاصل شده در کار و روند شاعری علی باباچاهی در دو کتاب فوق و طرح نظریه شعر پسانیمایی که تاکنون در روند شاعری باباچاهی همواره لحاظ شده است، پر بیراه نخواهد بود اگر هدف متن مذکور را در قالب چنین پرسشی تعریف کنیم که: آیا مجموعه‌های اخیر باباچاهی همچنان مناسبت خود را با گزاره‌های توصیفی که وی در دهه ۷۰ پیرامون شعر ارائه داده حفظ کرده و اگر چنین است این مناسبت‌ها بعد از یک دهه چه شکل و فیگوری به خود گرفته‌اند؟

طرح نگرش شعر «پسا نیمایی» دور از وضعیت «پسامدرن» نیست. هر متن و ایده‌یی در برخورد سلبی یا ایجابی با متون و اندیشه‌های زمانه خویش است. به بیانی دیگر هر متن درگیر شیوه‌های گفتمانی زمان خویش است. دهه ۷۰ زمانه پر رونق اندیشه‌های «پست مدرنیستی» است و شعر و نگرش علی باباچاهی نیز از چنین نگرش و بالطبع نگارشی دور نیست. سعی می‌کنیم اندیشه‌های پست مدرنیسم را در دو گزاره بیان کنیم و می‌پذیریم که این خلاصه گویی ما نه تنها خالی از اشکال نیست که پر از اشتباه نیز خواهد بود اما خب!:

الف – دوری جستن از تفکر ماهیت انگار و جوهر پندار و حقیقت محور و خط کشیدن بر هر آنچه ایده ناب نامگذاری می‌شود.

ب – نگرش چند انگار به هستی و متکثر که جهان را شقه شقه و بی‌هیچ محوریت یا کلان روایت ویژه‌یی در نظر می‌گیرد در این نگرش حاشیه‌های متن و جامعه به بیانی بهتر «دیگری»ها همتراز با مرکز قرار می‌گیرند. با توجه به این دو اصل نگارش باباچاهی بیشتر در بردارنده «اصل ب» یعنی پیگیری در زمینه نگاه متکثر و چندانگار و حتی دیگری محور است و با توجه به موخره کتاب «عقل عذابم می‌دهد» بر ما آشکار می‌شود که باباچاهی بر آن است تا با نگرش تک بعدی به جدال بپردازد. از آنجایی که موخره کتاب مذکور به توضیح عملی و تکنیکی در کار شاعر می‌پردازد و معرفت شعرهای باباچاهی را به صورت عینی و پراتیک ارائه می‌کند از ویژگی خاص و قابل تاملی برخوردار است. بدین ترتیب و با توجه به این موخره اندک می‌توان ویژگی‌های شعری علی باباچاهی را در دهه ۷۰ این‌گونه تقسیم بندی کرد:

الف- چند وزنی کردن شعر به همراه بی‌وزنی: از آن جایی که نیما بحور مختلف الارکان یا اوزان مرکب را فاقد گسترش می‌داند و حیطه حرکت شعر نیمایی را در حوزه گسترش بحور متفق الارکان تعریف می‌کند شعر پسانیمایی درصدد تلفیق بحور مرکب و اوزان پیوندی است از این رو چند وزن کردن شعر همراه با تلفیق موسیقی غیر عروضی قصد دارد سلطه و هژمونی وزن و بی‌وزنی و حتی هژمونی یک وزن خاص در شعر را ملغی کند.

ب- چند روایتی کردن شعر: براساس‌‌ همان بستر و زمینه ایجاد شده‌یی که در سطور بالا توضیح دادیم دوری جستن از «کلان روایت» یکی از ترم‌های اساسی و ویژه‌یی بود که بسامد به کارگیری‌اش در دهه ۷۰ بسیار بالا بوده است. شعر پسانیمایی شعری چند محوری نیز هست.

ج- شعر به مثابه نظام چندآوایی: تجربه چند آوایی به کارهای نیما برمی‌گردد و همچنین نمونه‌هایی از شعرهای شاملو و اخوان که در این طرز قرار دارند. در شعر باباچاهی نظام چند آوایی ویژگی‌ها و شدت خاصی دارد. هدف از چنین رویکردی تبدیل شعر به یک اثر دراماتیک – شعری است و مقابله کردن با فرهنگ «من محور» و «دانای کل گرایی» است.

با کمی تساهل و تسامح می‌توانیم این سه اصل را از ویژگی‌های عمده کارهای دهه ۷۰ علی باباچاهی بدانیم که بیشتر بر اصل «ب» در اول این مقاله در تعریف «پسامدرنیسم» ارائه دادیم یعنی نگاهی چند انگار و متکثر منطبق است. اما آیا همچنان می‌توانیم این سه اصل را در کارهای اخیر باباچاهی نیز دنبال کنیم؟ نگارنده بر این اعتقاد است که شعر باباچاهی بر‌‌ همان بستر تفکرات «پست مدرنیستی» دچار تغییرات عمده‌یی شده است و‌‌ همان‌طور که گفته شد این به این معنا نیست که اندیشه‌ها یا زمینه کلی تفکر باباچاهی تغییر کرده بلکه بر‌‌ همان محور و زمینه، تفکر باباچاهی دچار قبض و بسط‌هایی شده است. این خود نشان می‌دهد که این نحله ژنریک شعری اولا یک فرآیند در حال شدن است؛ دوما این فرآیند تااکنون تعطیل یا بسته نشده است. روند این تغییر از کتاب «از پریان دریایی زخم زبان نخورده‌ام» شروع می‌گردد و تا کتاب اخیر ادامه پیدا می‌کند. اگر بخواهیم عناصر و المان‌های این روند دیگر گونه شعر «پسانیمایی» که ادامه‌دهنده‌‌ همان گفتمان پسامدرن است را به صورت مختصر بیان کنیم عبارتند از:

الف- طنز و آیرونی: طنز در زبان‌شناسی بر محور مغایرت شکل می‌گیرد و در اصل برخورد دو عنصر متضاد با هم را به شکلی اغراق گونه طنز می‌نامیم و آیرونی به معنای تمسخر و کنایه زدن است شاید بهتر باشد درباره شعر باباچاهی آیرونی را به‌‌ همان معنایی که ریچارد رورتی به کار می‌گیرد ما نیز به کار‌گیریم یعنی «رندی» و از این رو متن و شعر باباچاهی متن و شعری «رندانه» است. اما باید قبول کرد که این رندی در حوزه خصوصی و در حیطه متن باباچاهی و خودش باقی می‌ماند و اصولا متن باباچاهی متنی نیست که به حوزه عمومی و رندی در این حوزه بپردازد یعنی میل اصلاح امور بیرون از خود را ندارد بلکه پروژه بازسازی رفتار خویش را در نظر می‌گیرد. با توجه به وجود آیرونی چه به شکل پارودی کردن متون کهن که در متن‌های اخیر باباچاهی بسیار دیده می‌شود و چه به شکل به طنز کشیدن هر آنچه سخت و استوار است اول از همه می‌توان گفت که آیرونی وجه مسلط و سبک‌شناسانه کارهای اخیر باباچاهی است و از حد یک تکنیک ساده فرا‌تر می‌رود. دوم اینکه همین عنصر باعث شده است که ما هیچگاه بر خلاف متونی که امروزه تولید می‌شوند نگاهی رمانتیک یا نوستالژیک به هستی را در شعرهای اخیر شاعر نبینیم و این یکی دیگر از امتیازات شعر باباچاهی است که شعر‌هایش را در مقابل شعر ساده و جریان ساده نویسی قرار می‌دهد.

ب- زبان: عنصر زبان هرگز به شکل حاد آن گونه که در کارهای براهنی مطرح بوده در کارهای باباچاهی مطرح نبوده است با این وجود باباچاهی در کارهای اخیر خود توجه خاصی به زبان نشان می‌دهد: تکرار بیش از اندازه و حتی وسواس‌گونه کلمات در شعر باباچاهی سبب برجسته شدن زبان و ایستادن کلمه روی صفحه کاغذ شده است این تکرار همواره توامان با اصل کارکرد گرایی نیز هست به این معنی که کلمات ضمن تکرار اندام خود کارکردهای گوناگون خود در زبان را نیز به رخ می‌کشند. با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان این‌گونه نتیجه گرفت که: شعر علی باباچاهی مرحله گذار خود را طی کرده است و شاعر در فرآیند شعر «پسا نیمایی» و در زمینه تفکرات «پست مدرنیستی» از نگاهی متکثر باور و چند انگار که یکی از نگرش‌های اساسی تفکر پست مدرنیستی است به نفی نگرش ماهیت‌گرا و نفی ایده ناب که یکی دیگر از نگرش‌های تفکر مذکور است عبور کرده و رد چنین عبوری را می‌توان به‌طور واضح در کتاب اخیر وی «در غارهای پر از نرگس» مشاهده کرد.

مازیار نیستانی