یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

جنگ هزار میلیارد دلاری


جنگ آمریكا برای ساقط كردن حكومت طالبان در افغانستان و صدام حسین در عراق و با ادعای صدور دموكراسی به این كشورها تاكنون سبب كشته شدن دو هزار سرباز آمریكایی در افغانستان و عراق شده است

حدود ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر نیز مجروحان و آسیب دیدگان عملیات نظامی آمریكا در این دو كشور تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» در شرایط پس از حوادث تروریستی سال ۱۳۸۰/۲۰۰۱ در آمریكا بوده اند. مردم آمریكا صدمات انسانی ناشی از نظامی گری دولت خود را مشاهده می كنند. ولی هزینه های عظیم مالی و تحمیل گزاف این اقدامات برای مردم آمریكا كمتر مورد توجه قرار گرفته است. اخیراً در یكی از شماره های روزنامه نیویورك تایمز در برآوردی حیرت آور ارقام نجومی نظامی گری دولت آمریكا و بار سنگین آن برای مالیات دهندگان آمریكایی ارائه شده است. تاكنون بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار برای عملیات نظامی و بازسازی عراق هزینه شده است. هزینه های عملیات نظامی و لجستیكی و زنجیره عظیم نیازهای گوناگون در این مسیر بسیار قابل توجه است. خسارت های گزاف ناشی از صدمات متنوع كه نیروهای انسانی درگیر در عملیات در افغانستان و عراق متحمل آن خواهند شد، طی ۴۵ سال آینده برای این كشور بالغ بر ۷ میلیارد دلار برآورد شده است. مخارج برآورد شده در مورد ادامه حضور نیروهای آمریكایی در افغانستان و عراق با بهره های تعلق گرفته به آن محاسبه می شود. نكته قابل توجه اینكه ورود نفت عراق به بازار جهانی انرژی نتوانست سبب پایین آمدن بهای آن شود، برعكس بهای نفت از بشكه ای ۳۰ دلار به بالای ۶۰ دلار افزایش یافته است. مبارزه با تروریسم در خاورمیانه نتوانسته تاثیر مثبتی بر بهبود اقتصاد انرژی در جهان داشته باشد. براساس برآوردهای انجام شده در مقاله مورد اشاره اگر جنگ با تروریسم مورد ادعای آمریكا در خاورمیانه ادامه یابد، هزینه های آن از هزار میلیارد دلار افزون تر خواهد شد. طولانی شدن حضور نظامی آمریكا در عراق سبب شده تا در افكار عمومی آمریكایی ها و نیز سیاستمداران آن مقایسه شرایط كنونی با شرایط پیچیده جنگ ویتنام مطرح شود. یكی از سربازان این جنگ سناتور جمهوریخواه چاك هاگل این مقایسه را مردود خوانده، جنگی كه به گفته او ۵۰۰ هزار سرباز آمریكایی در آن شركت داشتند و ۵۸ هزار تن از آنها جان خود را از دست داده بودند. ولی به هر حال این یك واقعیت است كه حمایت مردم آمریكا از اقدام نظامی دولت آنها در عراق روز به روز در حال كاهش است. نظرسنجی ها نشان می دهد افكار عمومی در آمریكا به طور فزاینده ای نسبت به ادامه عملیات نظامی در عراق نارضایتی خود را آشكار می سازد. اعتراض مادر یكی از سربازان آمریكایی كه اخیراً جان خود را از دست داده (سیندی شیهان) كه در مقابل مزرعه جورج بوش در تگزاس در اعتراض به ادامه عملیات نظامی در عراق با حمایت جمعی از مخالفان جنگ در عراق خواستار ملاقات با بوش بود، و البته موفق نشد، تنها یكی از شواهد این روند است. در مقایسه دیگری جنگ ویتنام در اوج جنگ سرد و جنگ عراق در شرایط «جنگ با تروریسم» شكل گرفت ولی به هر حال به رغم دغدغه مردم آمریكا برای تامین امنیت در شرایط پس از حملات تروریستی به نیویورك و واشینگتن كه مردم آمریكا در هراس از تكرار این حوادث به اقدام نظامی در افغانستان و عراق گرایش یافتند، طولانی شدن حضور نظامی آمریكا در عراق و افزایش مخالفت ها روندی رو به گسترش داشته است. نظرسنجی های متعدد نشان دهنده این روند در آمریكا است. بسیاری از مردم آمریكا اینك اقدامات جورج بوش در عراق را یك اشتباه می خوانند. برآوردهای منتج از این نظرسنجی ها نشان می دهد مردم آمریكا نسبت به صحت اقدام نظامی در مورد جنگ ویتنام و جنگ در عراق سریع تر نسبت به حدی از حمایت اولیه خود برگشته اند. موسسه گالوپ در نظرسنجی های خود از مردم آمریكا در مقایسه با این دو جنگ به روشنی سرعت برگشتن مردم از حمایت اولیه خود را نشان داده است. براساس نظرسنجی های انجام شده توسط این موسسه در مقایسه با برداشت مردم آمریكا نسبت به جنگ ویتنام در مورد جنگ در عراق سریع تر دیدگاه های حمایت آمیز تغییر كرده است. همانند موضع مردم آمریكا نسبت به جنگ ویتنام اینك تعداد بسیاری از مردم این كشور جنگ در عراق را مهمترین مسئله كشور تلقی می كنند. سرعت گسترش این ادراك هم در میان مردم آمریكا نسبت به جنگ پیشین این بار به طور چشمگیری بیشتر است. اینك در مقایسه با گسترش احساسات منفی نسبت به لیندون جانسون در مورد جنگ ویتنام، مردم آمریكا نسبت به جورج بوش به سرعت عواطف منفی خود را به نمایش می گذارند. در مقایسه با نخستین ماه های آغاز عملیات نظامی در عراق جورج بوش به طور فزاینده ای محبوبیت و حمایت خود را در میان آمریكایی ها از دست می دهد. هر چند برخی حوادث مانند دستگیری صدام حسین یا رسوایی زندان ابوغریب بر این روند و بالا و پایین شدن آن تاثیرگذار بوده است.

آنها مسئله عراق را به عنوان مهمترین مسئله فراروی كشور خود تلقی می كنند و احساسات منفی نسبت به ادامه حضور نیروهای نظامی آمریكایی در عراق به طور روزافزون گسترش پیدا می كند. در برابر گسترش فرایند عمومی نارضایتی نسبت به ادامه عملیات نظامی در عراق جورج بوش می كوشد از همان ابزاری كه برای آغاز این عملیات بهره گرفت، استفاده كند. طرح ضرورت مبارزه با تروریسم برای تامین امنیت در آمریكا در پی حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱. بوش در برابر فشار افكار عمومی و مخالفان جنگ مانند سیندی شیهان مادر سرباز آمریكایی كشته شده در عراق، عقب نشینی فوری از عراق را موجب افزایش تهدیدات تروریستی برای آمریكا معرفی كرده است. او به عنوان مسئول حفظ امنیت آمریكا با اشاره به این حادثه هولناك و هشدار نسبت به تكرار آن برای مردم آمریكا ضرورت مبارزه با تروریسم را مورد تاكید قرار داد و ادامه حضور نیروهای نظامی آمریكا در عراق برای تامین ثبات و امنیت این كشور و تاثیر آن بر امنیت آمریكا را مطرح می سازد. جورج بوش در ماه های اخیر از سوی دموكرات ها و نیز برخی از جمهوریخواهان به شدت تحت فشار قرار گرفته و سیاست او در عراق مورد انتقادات سخت واقع شده است. در چنین شرایطی تصویب قانون اساسی عراق كه شیعیان و كردها با توافق در مورد مسائل اساسی مانند فدرالیسم و تا حدودی نقش مذهب توانسته مسیر را برای ادامه تحولات مثبت هموار سازد و در همان حال اعراب سنی بر دیدگاه های خود پافشاری می كنند از اهمیت بسیاری برخوردار شده است. طی این فرایند هر چند به معنی پایان حضور نیروهای نظامی آمریكا تلقی نشده ولی می تواند زمینه را برای ثبات و آرامش در این كشور مهیا سازد. وضعیتی كه برای روشن شدن چشم اندازهای سیاسی در عراق تاثیر جدی خواهد داشت. به این ترتیب اقدامات تروریستی سپتامبر ۲۰۰۱ هر چند تهدیدی عظیم برای امنیت آمریكا به همراه داشت، ولی به فرصتی عظیم برای احیا و تقویت جهان گرایی در آمریكا تبدیل شد. در پی فروپاشی اتحاد شوروی و از میان رفتن نظام كمونیستی و به دنبال آن ساختار نظام دوقطبی در جهان، آمریكا نیازمند بهره گیری از تصویر كردن دشمن جدیدی در جهان بود، تا جهان گرایی و مداخله جویی خود را توجیه سازد. حملات تروریستی یاد شده شرایط را برای طرح ایده «مبارزه جهانی با تروریسم» مهیا ساخت، فرصتی كه برای گسترش مداخله گرایی و یكجانبه گرایی در سیاست خارجی آمریكا فراهم شد. این سیاست در برخی از كشورها با استفاده از فرایندهای جهانی دموكراتیزه شدن دنبال شد، موج دموكراسی خواهی در جهان نیز براساس آن به كار گرفته شد؛ مطالبه ای كه برای یكجانبه گرایی آمریكایی ها ردایی مناسب ارائه می كرد.

دكتر الهه كولایی