شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

یک داستان شاعرانه درباره مرگ و زندگی


یک داستان شاعرانه درباره مرگ و زندگی

نگاهی به نمایش ”مادر جان سلام” نوشته ”داود کیانیان” و کار ”مهدی مقیمی” و ”محسن صفری”

نمایش "مادر جان سلام"نوشته "داوود کیانیان" و کار مهدی مقیمی اسفند آبادی و محسن صفوی داستان مرگ و زندگی برای مخاطب کودک و نوجوان است که با زبان ساده و شاعرانه‌ای پرداخت شده است.

مضمون نمایش برگرفته از داستان « آن کس که مادر است » اثر هانس کریستین اندرسن و درباره عشق و گذشت مادری است که برای یافتن سلامتی فرزندش سفری را آغاز می‌کند.

نمایش "مادر جان سلام" با ساختار قصه‌های افسانه‌ای و اسطوره‌ای، سفر مادری را روایت می کند که در دنیای مرگ و زندگی مفاهیم جدیدی را درک می‌کند. نمایش در ستایش عشق بی پایان مادر به فرزند است. مضمون همیشگی و ابدی عشق و تباهی مرگ به خوبی در این نمایشنامه شاعرانه پرداخته شده است. ساختار داستانی نمایش، مفاهیم بسیار غنی دارد. مواجهه مادر با شخصیت‌های مختلف که هرکدام نماد یک مضمون هستند منجر به ظهور یک مفهوم انسانی به نام گذشت و زندگی می‌شود.

"داوود کیانیان" نویسنده پیشکسوت تئاتر کودک داستان بسیار زیبا و شاعرانه‌ای را انتخاب کرده که به اندیشه و تفکر شرقی بسیار نزدیک است. اندیشه و مضمون در آثار داوود کیانیان به عنوان پایه اساسی شکل‌گیری درام شناخته می‌شود. تاکید و توجه او به پرداخت مضمون آثار تا آن حد است که می‌توان نمایشنامه‌های او را اندیشه‌محور نامید. این نکته از این جهت اهمیت دارد که خیلی‌ها اعتقاد دارند در آثار کودک و نوجوان باید مضامین ساده را مدنظر قرار داد یا اینکه جنبه آموزشی و سرگرمی مورد توجه قرار گیرد. نمایشنامه "مادر جان سلام" اثری با محتوای غنی است که به مخاطب فکر و اندیشه را انتقال می‌دهد. یکی از ویژگی‌های تئاتر کودک و نوجوان که حساسیت خاصی به این ژانر تئاتری می‌دهد، اهمیت اندیشه و مضمون است. در این نمایشنامه با پرداخت ساده و روان و دیالوگ‌های مناسب اندیشه اصلی اثر به مخاطب کودک و نوجوان انتقال می‌یابد.

مضمون نمایشنامه "مادر جان سلام" درباره معنی مرگ راحت و یا زندگی سخت است که هویت شخصیت انسان را می‌سازد. در پایان نمایش، مادر که از همه سختی‌ها گذر کرده می‌گوید هرکس زندگی خود را می‌سازد. این دیالوگ از زبان مادر شنیده می‌شود که به عنوان نماد گذشت و ایثار به خوبی به ما معرفی می‌شود. شب و خار و کوه و دریا و گلستان هر یک نشانه عنصری مهم در زندگی هستند که مادر با انگیزه نجات فرزندش از همه آنها عبور می‌کند. نمایشنامه "مادر جان سلام" نمونه بسیار خوبی در تئاتر کودک و نوجوان برای توجه و اهمیت به مضمون در نمایش است. مخاطب کودک و نوجوان قدرت درک و تحلیل موضوعات مختلف را متناسب با مقطع سنی خود دارد. پرداخت مناسب موضوع با زبان ساده و قابل فهم این نمایشنامه را به اثری شاعرانه و زیبا تبدیل کرده است.

در کارگردانی مشترک مهدی مقیمی اسفندآبادی و محسن صفوی چند نکته اهمیت دارد. گروه کارگردانی درک درستی از نمایشنامه داشته‌اند و سعی کرده‌اند در یک فضای سوررئال و غیرواقعی بر جنبه بصری و تصویرسازی به عنوان اصلی‌ترین شیوه اجرایی نمایش تاکید داشته باشند. این برداشت باعث شده که تصاویر و تابلوهای جذابی در نمایش شکل بگیرد. صحنه دریا و موج‌های آب و صحنه گلستان و شخصیت‌های آن و حتی تابلو زندگی مادر و دختر که در زیر یک نور محدود و بر یک گلیم زندگی می‌کنند باعث شده که تصاویر بصری خوبی در صحنه شکل بگیرد.

در کارگردانی نمایش، آن‌قدر که بر جنبه بصری و تصویرسازی توجه شده از عوامل دیگر و بخصوص هدایت بازیگران غفلت شده است. بازیگران نمایش که بعضی از آنها تجربه زیادی در بازیگری ندارند در خلق شخصیت‌های نمایش می‌توانستند بهتر هدایت شوند. این نکته باعث شده که شخصیت‌های متفاوت نمایش در برخی صحنه‌ها شبیه یکدیگر شوند. دو نفر بازیگری که نقش ندیمه‌های شب را به عنوان شخصیت‌های کم عقل و دست و پا چلفتی بازی می‌کنند همان کاراکترها را در صحنه خار تکرار می‌کنند. اما آنچه در نمایش نمود دارد، تلاش بازیگران است که با پرهیز از اغراق و بازی تصنعی سعی دارند از لحظات هیجانی و عاطفی صحنه تاثیر بگیرند. در بین بازیگران نمایش بازی ملیحه مقیمی اسفندآبادی در نقش پیرزن موفق‌تر از بقیه است.

موسیقی نمایش با کیفیت نازلی پخش می‌شود و کلام و اشعار آن قابل فهم نیست. در چنین نمایشی که موسیقی به عنوان عنصر اصلی نمایش کاربرد دارد، لازم بود به این مهم توجه می‌شد. از جهت دیگر نوع موسیقی نمایش که ”در کارگردانی مشترک مهدی مقیمی اسفندآبادی و محسن صفوی چند نکته اهمیت دارد. گروه کارگردانی درک درستی از نمایشنامه داشته‌اند و سعی کرده‌اند در یک فضای سوررئال و غیرواقعی بر جنبه بصری و تصویرسازی به عنوان اصلی‌ترین شیوه اجرایی نمایش تاکید داشته باشند.“

با استفاده از سازهای الکترونیک تولید شده با فضای شاعرانه و طبیعی نمایش تناسب ندارد. بهتر بود آهنگساز نمایش که با ساخت ملودی‌های متنوع سعی داشته به مضمون اثر نزدیک شود در یک فضای سنتی و زنده موسیقی را اجرا می‌کرد که بدون شک سطح نمایش بسیار ارتقاء پیدا می‌کرد.

طراحی صحنه و لباس نمایش ایده‌های مناسبی دارد که با تحلیل و برداشت گروه کارگردانی به جنبه‌های بصری نمایش کمک زیادی می‌کند. یکی از مشکلات تکراری در طراحی صحنه، نمایش‌هایی است که صحنه‌های مختلف دارند تعویض صحنه است که در نمایش "مادر جان سلام" این ضعف نمود زیادی دارد و در برخی صحنه‌ها ریتم نمایش را کند می‌کند. این مشکل یعنی شیوه و زمان زیادی که در میان صحنه‌ها صرف تغییر صحنه می‌شود، باعث شده در صحنه کوه یکی از بازیگران بی‌دلیل روی صحنه مشغول رنگ آمیزی باشد و مخاطب دلیل این کار بازیگر را درک نمی‌کند. گروه کارگردانی و طراح صحنه نمایش می‌توانستند روش‌های مختلف را برای تغییرات صحنه به کار ببرند، به نحوی که در روند نمایش مشکلی ایجاد نشود. در نمایش "مادر جان سلام" طراحی صحنه و نور اهمیت زیادی دارد. در صحنه کوه عبور مادر به ساده‌ترین شکل ممکن اجرا می‌شود به این دلیل که قبل‌تر بازیگران درگیر صحنه‌های دیگر نمایش بوده‌اند. از طرف دیگر تغییر مکرر صحنه موجب شده در بیشتر لحظات نمایش، پشت صحنه به شکل یک فضای خالی نمود داشته باشد.

نمایش "مادر جان سلام" اجرایی از یک نمایشنامه شاعرانه درباره مرگ و زندگی است. از جنبه‌های بصری، تصاویر نمایشی زیبایی در نمایش شکل می‌گیرد که به درک مضمون کمک زیادی می‌کند. کارگردانی مشترک یک نمایش توسط دو نفر این مزیت را داشته است که اجرای نمایش دچار آشفتگی نمی‌شود. اگر گروه به همه عناصر صحنه و نمایش برای اجرا به یک میزان توجه داشته باشند، تجربه‌های موفقی به ظهور خواهد رسید. گروه نمایش "مادر جان سلام" در اجرای نمایش خود و تجربه‌های آینده به این مهم باید بیشتر توجه کنند.

شهرام کرمی