یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مسئله لبنان و فلسطین به ما چه دخلی دارد
در عالم جنگها را به دو گونه ساختاری افراز كردند. جنگهای قلعهای و جنگهای میدانی. سیر تمدنی بشری نشان میدهد كه جنگآوران عالم آرام آرام از جنگهای قلعهای به سمت جنگهای میدانی تغییر ساختار نظامی دادهاند.
شكست قلعهنشین در یك جنگ قلعهای یعنی از دست دادن همه داراییها و مهتوك شدن همه حرمتها . حال آن كه شكست، در یك جنگ میدانی دست بالا یعنی یك خسران مادی قابل جبران.
غربیان پس از فهم تاریخی تمایز جنگ میدانی و جنگ قلعهای هرگز قلعه نساختند و هماره در میدانها هر ه دورتر به تر ـ جنگیدند. حال آن كه بسیاری از قلاع معتبر شرقی نه در قرون ماضیه كه در پانصد سال اخیر ساخته شدهاند.
ویتنام در دهههای پیش و افغانستان و عراق د راین چند ساله و فلسطین اشغالی در همه این سالها میدان جنگ ایالات متحده بودهاند. میدانی با فاصلهای دورتر از هزاران كیلومتر ....
نگاه مسبوق به سابقه آمریكا و انگلیس به مسئله فلسطین اشغالی نیز از همین مزیت جنگ میدانی نشأت میگیرد. اسرائیل اگر از مالیات مردم امریكا باج میگیرد، دقیقا به دلیل فهم همین نكته است. اسرائیل در قبال تحمل بسیاری از تهدیدات علیه امریكا و انگلیس و در خطر افتادن امنیت شهروندانش به عوض شهروندان انگلیسی و امریكایی طلب مزد میكند و این مزد البته حق مسلم اوست. در عالم امروزین هیچ كسی بیجهت مزد نمیگیرد!
اما آن چه پیرامون تفاوت جنگ قلعهای و جنگ میدانی ذكر شد، فقط به جنگهای فیزیكی بر نمیگردد. بگذارید در این مقال برگردم به مثالی از جنگ اندیشه و تفاوت جنگ قلعهای و میدانی در عرصه اندیشه. و به فضل خدا در آ» راهكاری بیابیم در وضع موجود.
جدال در عالم اندیشه نیز به همان شدت و حدت جدال در عالم واقع و بل كه با قوتی بیشتر هماره پایدار است. همین دو راه برد جنگ میدان یو جنگ قلعهای، در عالم اندیشه نیز قابل شناسایی است. سالهاست علمای مذاهب عامه گرفتار نگاه قلعهای شدهاند. قلعه دانش گاه الازهر هرگز نمیتواند در مقابل هجوم شبهات مذهبی از سمت غرب مقاومت كند. پس چارهای نداریم مگر آن كه مانند غربیان، اندیشه دینی را در میدانها یجنگی جهان مستقر كنیم. امروز اندیشه اصلی تمدن غرب،در هیچ كتابی ، در هیچ كلیسایی، در هیچ دانشگاهی پناه نگرفته است. آن اندیشه در جان تمامی انسانهای عالم مشغول مجادله است. این یعنی نگ میدانی درعالم اندیشه. الازهر قار است قلعهای باشد تا در آن همه سؤالات عالم پاسخ بگیرند. اما خود این قلعه در محاصره است. محاصرهای با سرنوشتی محتوم. چار كه جان قلعهنشینان در جنگی میدان یدرگیر است. الازهر قرار است پاسخگوی مسائل مستحدثه باشد. این یعن ینگاه قلعهای . در ایران ما، انقلاب اسلامی توسط كسی راهبری شد كه این نگاه را تغییر داد. او تصمیم گرفت كه خود مسئله مستحدثه باشد. خود، محدث حادثه باشد. پس آن حادثه در میدانهای علام راه میپیماید و امروز مثلا در جان سید حسن نصرالله مینشیند. (كسی كه این نوشته نیز حاصل مباحثه رودررو با اوست) این گونه اندیشه از قلعه خارج میشود و در میدان خودنمایی میكند و عوض هل من ناصر، هل من مبارز سر میدهد.
این پدیده انسانی را بایستی با ساخت شبكههای انسانی تقویت نمود. این وظیفه جریان روشنفكری خاورمیانه است. صهیونیزم كه امروز موتور فكری تمدن غرب و بالاخص ایالات متحده است. از قرنها پیش این شبكه انسانی را فعال كرده است. مارانوها یا همان یهودیان به ظاهر مسیحی شده، در تمام كشورهای اروپایی در دوران اوج یهودستیزی با هم متحد بودند و قوانین انسانی شبكهای میاشان حكم فرما بود. همین مارانوها كه یهودیالاصل بودند و حامه مبدل مسیحی پوشیده بودند پس از مهاجرت به ایالات متحده در قالب پیوریتنها سازماندهی شدند و رد ایشان تا نتو محافظهكاران جدید حاكم قبال پیگیری است.
اگر تشكیلات انسانی را در پیوریتنها مقایسه كنید با جریان فراماسونری مبتلا به بسیاری از كشورهای منطقه، به این نتیجه جذاب میرسید كه شبكه انسانی یك سانی تشكیل شده است. فقط با نامهای مختلف.
جالبتر آن كه فراماسونری به عنوان یك جریان تصمیمساز و بازیساز ، بر اغلب حكومتگران جهان نه فقط مصر و تركیه و ایران ـ در دورهای مؤثر بودند. همان تفكر تصمیمساز در دورهای دیگر، خطر وجهه سیاسی ـ اجتماعی دین اسلام را دریافت و با جعل فرقه جعلی بهاییت در مقابل تشیع سعی نمود تا دركیان دین مبین اسلام رخنه ایجاد نماید. اگر به تشكیلات بهاییت به عنوان یك شبكه انسانی توجه كنیم در مییابیم كه به لحاظ شبكهای و تشكیلاتی، بهاییت و فراماسونری، یك شكل دارند. یعنی روند رأیدهی شورای افتاء بهاییت دقیقا مشابه است با حله یك بهاییت. كما این كه ساختار حلقهای ـ حلزونی ، بین بهاییت و فراماسونری مشترك است. اما اگر به مقر كنونی شورای افتاء بهاییت در حیفای فلسطین اشغلی دقت كنیم و توجه كنیم به دوره ساختن این فرقه كه هم زمان است با حكومت حاكم دستنشانده بریتانیای كبیر در آن منطقه منطقه نكته دیگری نیز متبادر به ذهن میشود و آن نیز شباهت قریب تشكیلات انسانی تصمیمساز در صهیونیزم جهانی است با فراماسونری و بهاییت كه هر سه با پشتیبانی بریتانیای آن روز به عنوان پای تخت تمدن غرب در منطقه فلسطین اشغلی نمو پیدا كردهاند.
روشنفكری خاورمیانه نیز هیچ چارهای ندارد الا ساختن یك شبكه انسانی فرامرزی با هدف تصمیمسازی برای تصمیمگیران باشد. كه فارغ از اختلافات به آن سمت گام برداریم....
پژوهشگر: رضا امیر خانی
منبع: ویژه نامه مسابقه ادبی سلام مقاومت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست