جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

قلم, زبان عقل و معرفت و احساس انسان هاست


قلم, زبان عقل و معرفت و احساس انسان هاست

به مناسبت چهاردهم تیر «روز قلم»

به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، روز چهاردهم تیرماه، به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسیده است. این روز را، به همه قلم به دستان متعهد و دلسوز، که از قلم به نیکی استفاده و در راه کمال آدمی و انسان‌سازی کوشش می‌کنند، تبریک می‌گوییم که عرصه جولان قلم، نمایشگاه توان‌مندی‌های اندیشمندان بوده است و امیر بیان، حضرت علی(ع) در این مورد می‌فرماید: «اندیشه‌های دانشمندان، به بلندای قدرت قلم‌هاشان است.»

روز قلم در تقویم ایران، به عنوان نمادی برای تجلیل از صاحب‌قلمان و آثار ایشان انتخاب شده است. نامگذاری این روز به نام قلم، بی‌ارتباط باتاریخ کهن متمدن و فرهنگ‌ساز این سرزمین نیست. ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» خود آورده است که چهاردهمین روز از تیرماه را ایرانیان باستان، روز تیر(عطارد) می‌نامیدند. از طرفی سیاره تیر یا همان عطارد، در فرهنگ ادب پارسی، کاتب و نویسنده ستارگان است. به همین مناسب این روز را روز نویسندگان می‌دانستند و گرامی می‌داشتند. ارزش و کرامت قلم بسیار بالاتر از آن است که برای بزرگداشت آن و صاحبانش به اختصاص دادن روزی در تقویم به آن بسنده کنیم. این ساده‌ترین شعار برای تجلیل از مقام قلم و ارباب قلم است. نماد روز قلم برای تجلیل و پیشرفت نویسندگان و نوشته‌ها، فقط یک تلنگر است. در این روز با گرامیداشت یاد و خاطره‌ اهالی قلم و تجلیل از آثار ایشان، شاید بتوانیم گوشه‌ای از زحمات طاقت‌فرساد آنان را قدردان باشیم.

روز قلم، بهانه‌ای است برای یادآوری منزلت و قداست و حرمت قلم، قلم که نه تنها در باور تاریخی و باستانی ما ریشه دارد، بلکه در دوران اسلامی شدن ایران نیز این جایگاه حفظ شد و قداستی یافت که در کلام خداوند به آن قسم یاد شد: «ن و القلم و ما یسطرون». تاریخ نوشتار، حداکثر به بیست هزار سال پیش باز می‌گردد و با محدود ساختن به نظام‌های نوشتاری مدون، رقمی حدود شش هزار سال پیش را نشان می‌دهد. این ارقام و آمارها فقط تخمینی است از سوی کاوشگران علمی، در صورتی که بدون شک پیشرفتی از سوی جوامع گوناگون، بدون کمک خط و زبان امکان‌پذیر نبوده است.

از جمله موادی که برای نوشتن به کار می‌رفته سنگ، چوب، پوست حیوانات، برگ درختان، استخوان، موم، ابریشم، پنبه و کاغذ را می‌توان نام برد. در طول تاریخ، نوشتن به دو صورت بوده است: یک دسته خطوطی را در برمی‌گرفت که با استفاده از ابزارهای تیز چون سوزن، چاقو و ... نوشتاری، کنده‌کاری می‌شد. دسته دیگر شامل خطوطی است که به وسیله قلم پر، قلم نی، قلم مو و ... و با استفاده از جوهر بر سطح ماده نوشتاری ترسیم می‌گردید. گفتنی است نسخه‌برداری از نوشته‌ای بر سنگ یا فلز به طور منطقی، در نهایت به اختراع چاپ انجامید.

● قلم چیست؟

قلم، زبان عقل و معرفت و احساس انسان‌ها و بیان کننده اندیشه و شخصیت صاحب آن است. قلم، زبان دوم انسان‌هاست. هویت، چیستی و قلمرو قلم بسیار گسترده‌تر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی و آرامش و معرفت و شناخت، ریشه در قلم دارد. تمدن‌ها، تجربه‌های تلخ و شیرین و علوم با نوشتن ماندگار می‌شوند و آیندگان مملو از تجربه و پر از راه‌حل‌هایند. هر کس می‌تواند قلمی را بین انگشتانش بفشرد و فرمانش دهد که بنگارد و هر آنچه را از مخیله صاحب انگشت تراوش می‌کند، بنویسد. قلم، تخریب می‌کند. می‌سازد. واقعیت‌ها را آشکار می‌کند. آشکارها را نهان می‌کند. به واقع قلم، معجزه‌ای جاودان است.

استقامت و استواری ملک و دین و تحقق عیش صالح، به برکت قلم و در سایه‌سار قلم است. قلم است که دعوت‌کننده به حق است. قلم است که مایه نورانیت دل‌ها و جان‌هاست. قلم است که چون از دل سخن گوید و از سر اخلاص به جولان آید بر دل‌ها نشیند. قلم است که یک کلمه و حکم آن می‌تواند موجب نجات انسان و یا جامعه‌ای شود؛ و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن، می‌تواند انسان و یا انسان‌هایی را گمراه کند.

قلم وسیله تجلی خدا در آفرینش است. قلم مشیت حضرت حق در تصویر و ترسیم و تقدیر عالم است. قلم ترجمان حقایق عالم غیب‌الغیوب و غیب مکنون و غیب مطلق، در بروز و ظهور کلمات وجودیه و حقایق امکانیه در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و الواح عالم غیب و شهود است. قلم منشا و سرچشمه حضرت حق در مجالی و حضرات وجودیه و حضرات خمس و «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» قلم صنع و حکمت و تقدیر و تعلیم هدایت و عزت است. قلم استقامت در راه خدا، علی‌گونه بودن، خدایی بودن، خدا محوری، حق‌مداری، توازن داشتن و در صراط مستقیم حرکت کردن است. قلم حساب و کتاب و رحمانیت و ربوبیت است؛ وسیله اقامه وزن و قسط عدل و بیداری و آگاهی است، نور علم و عقل و معرفت است، چراغ در تاریکی‌هاست، ترجمان وحی و عنایات خداست؛ عامل پرهیز از افراط و تفریط وجنون و جن‌زدگی و خودمحوری است؛ دلیل بر رسالت رسول اکرم(ص) است، رمزی است به سوی حقایق عالم، چراغی است نشانگر وحی و نبوت؛ وسیله نجات است و سعادت.

● چشمه‌سارهای «حکمت» و «موعظه»

دانشمندان از آغاز، با گرامیداشت قلم کوشیده‌اند تا بر دفتر اندیشه بشری سطری رقم زنند تا مصداق شایسته‌ای برای «و ما یسطرون» باشد. با چنین هدف مقدسی بود که فرهیختگان، پیشتازان عرصه تربیت و طلایه‌داران صحنه پژوهش شدند و هدایت‌بخش‌ترین و درخشنده‌ترین آثار از خامه پرواپیشه این پروانه‌های سعادت‌خواه، حق‌جو و مردم دوست تراوش کرد و چشمه‌سارهای «حکمت» و «موعظه» از چکاد برافراشته اندیشه پاک آنان جوشید و بر دشت تشنه دل‌های مومنان جاری شد و دامن دامن شکوفه‌های عطرآگین معنویت رابه بار آورد و تاریخ تفکر بشری را بیاراست.

نویسندگان متعهد و بشردوست که رسالت خود را در قبال اجتماع انسانی و فرهنگ متعالی آن شناخته‌اند، با بهره‌مندی هنرمندانه از زبان، خواست‌ها و آرمان‌های انسان‌ها را بیان می‌کنند و با موشکافی قلم، رازگشایی می‌نمایند و ضمن روشنگری راه فضیلت و کمال، تاریکی‌های نادانی را از فضای زندگی آنان می‌زدایند و سختی‌ها و تلخی‌های حیات را با زلال اندیشه‌های حکیمانه و خیرخواهانه خود گوارا می‌سازند. خلاصه اینان‌اند که عدالت را پشتیبان بوده، نقاب زرین تزویر را از چهره صاحبان زر و زور می‌زدایند و مدافع حقوق توده‌های ستمدیده و مظلوم‌اند.

● نقش قلم در زندگی انسان

قلم، سرچشمه تمدن‌های بشری و منشا پیشرفت و تکامل علوم، نو بیداری اندیشه‌ها و افکار و شکل گرفتن مذاهب، و منشا هدایت و آگاهی بشر بوده است، بدان حد که دوران زندگی بشر با پیدایش قلم(خط) به دوران «تاریخی» و دوران «ماقبل تاریخ» تقسیم می‌شود. دوران تاریخ زندگی انسان از زمان اختراع خط آغاز می‌شود؛ زمانی که انسان توانست ماجرای زندگی‌اش را بر صفحات نقش نماید و سطوری بر صفحه کاغذ و شبیه آن به یادگار گذارد. قلم، حافظ علوم و معارف، پاسدار افکار اندیشمندان، حلقه اتصال فکری علما و پل ارتباطی گذشته و آینده است، و حتی ارتباط آسمان و زمین نیز از طریق لوح و قلم حاصل شده است.قلم، ابزاری است که انسان‌های جدا از هم ـ از نظر زمان و مکان ـ را پیوند می‌دهد؛ به طوری که گویی همه متفکران اعصار گذشته را، که در تمام نقاط زمین به سر می‌برند، در یک کتابخانه عظیم، جمع می‌بینیم.

قلم؛ حامل و ناقل افکار و اندیشه‌هاست. گلوله کلمات هنگامی که از نوک قل نشانه‌گیری می‌شود، می‌تواند سینه سیاهی را بشکافد و تاریکی و سیاهی جهل و ناآگاهی را به صبح امید و پیروزی تحویل دهد.

● امتیازهای قلم

« قلم» سه امتیاز دارد که در «بیان» آنها را نمی‌بینیم:

۱ـ باقی بودن: سخن فرار می‌کند و نوشته باقی است. امیرمومنان علی(ع) در سخن جالبی می‌فرماید: «دانش را با نوشتن در بند کنید» تا باقی بماند و از کفتان نرود.

۲ـ دقیق بودن: بیان و سخن معمولا دقیق نیست. اگر قرار بود کتابی که هزار سال پیش نوشته شده، زبانی به ما می‌رسید و در جایی نوشته نمی‌شد، هیچ گاه به طور دقیق به ما نمی‌رسید و در واقع ما کتاب دیگری را پیش روی خود می‌دیدیم.

۳ـ عمیق بودن: مطالب نوشته عمیق و فکر شده است؛ در حالی که به طور معمول سخنان، بدون تامل گفته می‌شود و کم‌محتواست. نویسندگان گاه یک ساعت فکر می‌کنند و یک خط می‌نویسند، ولی در سخن نمی‌توان آن دقت را رعایت کرد.

علامه طبرسی رحمه‌الله در این مورد می‌نویسد: «بیان دو گونه است: بیان زبان و بیان قلم، بیان زبان، با گذشت زمان کهنه می‌شود و از بین می‌رود، ولی بیان قلم تا ا بد باقی است.»

● قلم پالایشگر حقانیت نفس

قلم در طول تاریخ ایران همیشه در خدمت سعادت و بهروزی ایران و ایرانی بوده و چه جان‌ها که در راه قلم داده نشد! امروز نیز قلم ویژگی خاص خود را دارد. قلم امروز مهلک‌ترین تیر به قلب کسانی است که منافع شخصی و فامیلی خود را در لوای تزویر، از مردم طلبکارند و این جماعت آن قدر که از قلم می‌ترسند، از هیچ چیز ترس ندارند و سخت‌ترین مدافع و دشواری‌ها را در صورت تهدید منافعشان برای قلم آزاد‌اندیش فراهم می‌کنند. قلم، با مزدی که آثارشان افیون اندیشه مردمان است. قلم، همان قدر که می‌تواند آگاهی‌دهنده و جریان‌ساز باشد، می‌تواند راهنمای سقوط و تباهی شود. اما آنچه پالایشگر حفانیت نفس قلم بوده و هست این است که آنچه می‌ماند، حقانیت و راستی است. پلیدی و زشتی، محکوم به نابودی است؛ حتی اگر این پلیدی‌ها زاییده قلم باشد.

● قلم مدرن

در آغاز قرن بیستم، کسی این تردید را به خود راه نمی‌داد که قلم و کاغذ را مهمترین و موثرترین ابزار ذخیره‌سازی اطلاعات بداند؛ زیرا در آن زمان جوامع از نظر اقتصادی و فکری به جامعه‌های کاغذ‌مدار تبدیل شده بود. اما پایه‌های این باور پس از چندی به لرزه درآمد و با ظهور رایانه، رشد سریع فناوری اطلاعات، تلویزیون، استفاده‌های گوناگون از میکروفیلم، میکروفیش و ابزارهای الکتریکی، برتری بی‌رقیب کاغذ و قلم سنتی، به طور جدی به مبارزه طلبیده شد.

همان‌طور که در طول تاریخ، شکل ظاهری قلم عوض می‌شده است، روز به روز همراه با صنعت روبه رشد نیز تغییر می‌کند. اگر چه هنوز کتاب‌خانه‌های الکترونیکی و اداره‌های بدون کاغذ و قلم و جامعه‌های بدون کتاب نیامده است و شاید هرگز نیاید، ولی موقعیت ابزار و مواد نوشتنی از بنیاد دگرگون شده است. این دگرگونی در ظاهر قلم‌ها و نوشته‌ها، نه تنها از ارزش قلم و صاحبان آن نمی‌کاهد، بلکه به دلیل انتقال لحظه‌ای نوشته‌ها، هر آینه مسئولیت‌ و وظیفه قلم را صد چندان می‌کند.

● دشمن قلم کیست؟

به راستی دشمن قلم کیست و یا در پناه چه چیز کمین کرده است تا قلمی را که در دست توانمندی است بشکند و اندیشه پاک و فکری شفاف را مخدوش سازد. شاید بتوان گفت شناخته شده‌ترین دشمنان «اندیشه و قلم»، «جهل و نادانی و کبر و غرور» است چه بسا «انسان‌هایی که زیرک بوده و حتی در زمره افراد باهوش محسوب می‌شوند، اما در نهایت از جهل و بی‌خردی و یا کبر و غرور سردرمی‌آورند و هوش سرشارشان را در جهتی منفی و ویرانگر سوق می‌دهند تا به ظاهر به منافع بالای مادی قدرت و یا حتی شهرت دست یابند. تخریب قلم نه شکستن خود قلم است که تخریب اندیشه‌هاست. سلامت اندیشه نیز گره خورده با صداقت است، صداقتی از احساسی که از درون آدمی سرچشمه گیرد و دریای دل هرگز از آن تهی نشود، که اگر دریای دل آلوده شود، آنچه که اندیشه از آن برکند، چیزی است جدای از صدف و مروارید دل.

● قلم و اندیشه دو بال انسان

اندیشه و قلم دو یار دیرینه‌اند که قدمت دوستی و همراهی‌شان به قرن‌ها پیش باز می‌گردد و سراسر جهان در تمامی اعصار تحت‌الشعاع این دوستی قرار گرفته‌اند. قلم و اندیشه دو بال انسان برای پرواز در آسمان شناخت و معرفت‌اند، پس اندیشه بی‌‌قلم جاده‌ای است بی‌انتها که مسافری در آن طی طریق نمی‌کند و قلم بی‌اندیشه اسب تیزپایی است که سواری ندارد تا آن را هدایت کند. آنچه اندیشه را به تسخیر درمی‌آورد قلم است و آن چیز که از قلم تراود اندیشه است. بنابراین قلمی که از آن اندیشه‌ای صادق و سازنده تراویده نشود، بهتر که در «صحنه روز گار شکسته» باقی بماند. هر چند که در عصر تکنولوژی هوا و فضا و رایانه و اینترنت قرار داریم، اما «شاهکار اندیشه و قلم را که همان برقرار کردن ارتباط به ساده‌ترین» شکل است، شاهدیم. فرزندان اینترنتی عصر ما را هرگز نمی‌توان خالی از روح و احساس نمود چرا که این روح از روح الهی سرچشمه «گرفته و پاک و منزه و عاری از نبرد تکنولوژی‌ها» است. پس بیاییم اندیشه‌های زلال را مانند گذشتگانمان برقلم راستی رهسپار سازیم تا واژه‌هایمان «قد بکشند» و به «آسمان برسند و آسمانی» گردند و با ستاره فروزان پاکی و آفتاب درآویزند و مانوس شوند چرا که آفتاب آلودگی‌ها را می‌زداید و چون بتابد نور آن بر پنجره اندیشه و قلب‌هایمان خواهد تابید و در روح و جان جاری می‌شود، تا دل‌هایی روشن از «آفتاب اندیشه» را پیش‌رو داشته باشیم.

● قلم نخستین مخلوق خداوند

قلم و ارباب قلم، در طول حیات پرفراز و نشیب خود رنج‌ها کشیده و زجرها دیده و تحولات فراوانی را مشاهده و احساس کرده‌اند، امروز نیز جایگاه قلم و ارباب قلم در فرهنگ و معارف اسلامی و حقایق قرآنی، بس رفیع و سترگ و بلند است. تا آنجا که فرموده‌اند:«اول ما خلق‌الله القلم» اول چیزی که خداوند آفرید، قلم بود همان طور که فرموده‌اند: «اول ما خلق‌الله العقل» اول چیزی که خداوند بر آن لباس هستی پوشانید، عقل بود. در روایتی از رسول اکرم(ص) آمده است که فرمودند: همانا نخستین چیزی که خداوند متعال آن را آفرید قلم بود پس به او فرمان داد: که بنویس، عرض کرد: «پروردگارا! چه بنویسم؟ فرمود: مقدار و تقدیر هر چیزی را تا روز قیامت. در روایت دیگر فرمود: یعنی آن چه را که بوده و تا ابد خواهد بود بنویس.

● قلم از منظر قرآن

قلم از منظر قرآن، سمبل تفکر و آگاهی بشر است و تقدیسش آن گاه کامل می‌گردد که خداوند بدان قسم یاد می‌نماید. جنگ‌جویان باافتخار به شمشیر خویش قسم می‌خورند، و نویسندگان و اهل قلم به سلاحی که خداوند آن را عزیز شمرده است. قرآن کریم کتاب پایانی وحی؛ اصلی‌ترین وحیانی‌ترین پیام‌های خداوند متعال را در بردارد. واژه «قلم» در این صحیفه آسمانی دو بار به صورت مفرد و دو بار به صورت جمع به کار رفته است. در نخستین آیاتی که در «جبل‌النور» و «غار حرا» بر قلب مطهر پیامبر اکرم(ص) نازل شد، به مقام والای قلم اشاره شد: «اقرا باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرا و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان مالم یعمل»: بخوان به نام پروردگارت که آفرید. انسان را از علق آفرید. بخوان، و پروردگار تو کریم‌ترین (کریمان) است. همان کس که به وسیله قلم آموخت. آنچه را که انسان نمی‌دانست (به تدریج به او) آموخت.

اختصاص سوره در شان قلم و سوگند خداوند به آن و آثار و نقش بی‌شماری که از خود بر صفحه و لوح بر جای می‌گذارد، شگفت‌زا است، البته تجلیل از یک قطعه نی، یا هر چیزی شبیه به آن، و کمی ماده سیاه‌رنگ، و نیز سطرهایی که بر صفحه‌ای ناچیز رقم می‌خورد، منظور نیست.

سوره مبارکه علق به روشنی جایگاه قلم را در وادی تعلیم و تعلم بیان می‌فرماید:

ـ قلم وسیله زدودن جهل بشر و ابزار تعلیم اوست: (... و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم).

ـ همان خدایی که به وسیله «قلم» انسان‌ها را تعلیم داد و به او، آنچه نمی‌دانست آموخت: و توانایی این کار بزرگ را که مبدا تاریخ بشر، و سرچشمه علوم و فنون تمدن‌هاست، دراو ایجاد کرد؛ از این رو نقش قلم در «تعلیم کتابت» و «آموزش علوم» آشکار می‌گردد.

ـ عظمت سوگند به قلم هنگامی آشکار می‌گردد که به زمان نزول این آیه شریفه توجه شود. آن زمان قلم ارزش چندانی نداشت، و آنچه در نزد مردم مقدس می‌نمود، شمشیر و اسب بود، و نه نوشته و ابزار آن. ابن‌خلدون در مقدمه کتاب تاریخ می‌نویسد: «این قوم بر حسب طبیعت، وحشی و یغماگر بود و موجبات وحشی‌گری چنان در میان آنها استوار، که همچون خوی و سرشت آنان شده بود و از این خوی لذت می‌برد؛ زیرا در پرتو آن از قیود فرمان‌بری حکام و قوانین سرباز می‌زد و نسبت به سیاست و کشورداری، نافرمانی می‌کرد. پیداست که چنین خوی و سرشتی، با عمران و تمدن منافات دارد... خوی آنها غارتگری بود. هر چه را در دست دیگران می‌یافت، می‌ربود وتاراج می‌کرد...».

در سراسر زمین «مکه» ـ مرکز عبادی و سیاسی و اقتصادی حجاز ـ خواندن و نوشته به فراموشی سپرده شده بود. در چنان محیطی، نزول این آیات بیانگراهمیت ویژه «علم و قلم» در نزد خداوند است.

● مراد از «ن و القلم» کیست؟

در روایت نورانی اسلامی «ن» به عنوان اسم رسول‌الله(ص) و «القلم» به عنوان اسم امیرالمومنین علی(ع) تفسیر و تعبیر شده است. برای پیامبر(ص) پنج اسم در قرآن کریم آمده و پنج اسم نیامده است. آن پنج اسم آمده عبارت‌اند از: «طه، یس، ص، ق، ن). و در روایت آمده است: «منظور از «القلم» امیرالمومنین(ع) است. چون او تبلور معارف الهی و زبان حقایق صمدانی و باب مدینه علم و نقطه پرگار معارف و نقطه بای بسم‌الله است، او زبان و بیان و قلم و کلام و سخن حق و حقیقت و مجسمه علوم و معارف و کلمه جامعه الهیه و آیت‌الله ‌العظمی و زبان اسلام و قرآن و تجلی اسمای حسنای الهی است.

صاحب تفسیر «کنزل‌‌الدقایق» می‌نویسد: «امیرالمومنین(ع) را قلم نامیده‌اند چون همان‌طور که قلم منشا آثار و برکات فراوان برای بشریت، و یکی از دو زبان انسان و بازگو کننده ضمیر وی است و آن چه را که او به نزدیکان می‌خواهد بگوید با زبان می‌گوید و آن چه را به کسانی که از وی فاصله دارند می‌خواهد برساند با قلم می‌رساند، و زبان و قلم دو زبان گویا و دو نوع وسیله ابلاغ پیام انسان است، و به واسطه قلم احکام دین حفظ می‌شود و امور عالمیان، استوار می‌گردد، این همه را در وجود مبارک امیرالمومنین(ع) به نحو احسن می‌توان یافت. و زبان و قلم حق است همان طور که یدالله و عین‌الله و اذان‌الله است، اذن واعیه و قلب واعیه و قلم گویای حقایق و معارف عالم هستی و بیان سر و سر سر کارگاه عظیم آفرینش و تجلی ولایت و صمدانیت و عصمت و اوعیه علم‌الله است.

● قلم در آیینه روایات

پیامبر اعظم (ص) : «قلم، نعمت بزرگی از طرف پروردگار است و اگر قلم نبود، ملک و دین استوار نمی‌شد و زندگی شایسته برقرار نمی‌گردید». پیامبر اعظم(ص): «هر کس از من حدیثی یا مطلب علمی را بنویسد، تا وقتی آن نوشته باقی باشد، برای او حسنه می‌نویسند». امام علی(ع):«عقل نویسنده در قلم اوست». امام علی(ع): «عقل‌های صاحبان فضیلت در نوک قلم‌های آنان است». امام علی(ع): «از نوشته مرد پی به خرد و بینش او برده می‌شود و از فرستاده‌اش پی به فهم و هوش او.» امام علی(ع): «نوشته مرد، معیار فضل او و ژرفا سنج هوش اوست.» امام حسن(ع) آن گاه که فرزندان و برادرزادگان خود را احضار کرده فرمود: «شما خردسالان قومی(نسلی) هستید که به زودی بزرگان قوم و نسل دیگر می‌شوید؛ پس دانش بیاموزید و هر یک از شما که نمی‌تواند علم را در حافظه‌اش نگهدارد، آن را بنویسد و در خانه‌اش نگهداری کند. «امام صادق(ع) فرمودند: زمانی که روز قیامت شود، خداوند (عزوجل) مردم را در یک جا جمع می‌کند و ترازوهای عدالت گذاشته می‌شود و خون شهیدان با قلم دانشمندان وزن‌کشی می‌شود، پس قلم عالمان بر خون شهیدان برتری می‌کند.

● جان کلام

قلم‌های نویسندگان حقیقت‌گرا و فضیلت‌خواه و واقع‌بین، عامل بقای قدرت سالم در حکومت‌اند و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمی‌رود و در حکومت سالم شمشیر و سرنیزه در مقابل «قلم» قرار نمی‌گیرد؛ زیرا همین که قلم‌ها شکسته شد و زبان مردان حق‌گو و حق‌شناس در دستان حامیان خنیاگری قرار گرفت، به جای غلبه شرف و فضیلت، باطل و رذیلت رشد می‌کند، حق خرید و فروش می‌شود، انصاف و مروت در اختیار وقاحت و نامردی قرار می‌گیرد و دلایل و شواهد فراوان وجود دارد که چنین جوامعی را اگر کوه‌های زر و طلای بی‌غش حمایت کنند در قبال آتشفشان توفنده تاریخ یارای مقاومت نخواهد داشت و چون دودی بر هوا خواهد رفت.

اسدالله افشار