جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

توهین و جواب آن, از حرف تا عمل


توهین و جواب آن, از حرف تا عمل

در این نوشتار, نویسنده به مناسبت توهین یکی از خواننده های خارج نشین, به بررسی این مسائله پرداخته است

( این یک نوشتار است ... نه این یک دل نوشته است)

شیطانی در لباس انسان به گوهری در لباس انسان بی احترامی کرد !

بد ذات و بد سرشتی به پاک نهادی نورانی بد گفت !

ولی باید با این واقعه چه کرد ؟!

آیا نه این است که گفته اند : از کوزه همان برون تراود که در اوست !؟؟؟

آیا نه این است که از زمان پیدایی اسلام اهانت به پیامبر مکرم اسلام و ائمه اطهار و پاکان دین تا به امروز ادامه داشته ؟!!

آیا نه این است که مردی نادان خاکستر بر سر پیامبر می ریخت و البته در زمان بیماری اش ، پیامبر حال او را جویا شد ؟!

آیا نه این است که در مسجد و در ملاعام بر امام مسلمین علی بن ابی طالب (ع) ، بی احترامی می کردند و ایشان مانع تعرض یاران خود میشدند ؟!

آیا نه این است که همین مولای متقیان در یوم خندق ، در زمان هلاکت عمرو بن عبدود ، به جهت آب دهان انداختن وی ، برای لحظاتی از او دور شدند ، تا ضربه شان رنگ انتقام نگیرد و جهادش از مسیر الهی خارج نشود ؟! و آیا این ضربه ی علی ( ع) همان ضربه ای نیست که به جهت خلوص نیت مورد ستایش خاص پیامبر(ص) قرار گرفت و آن را برتر از عبادت جن و انس دانست ؟!

پس رسم روزگار همین است ، بزرگ بزرگی می کند و پست پستی !

من بر آن نیستم که بگویم : باید در مقابل اهانت کنندگان ساکت باشیم...

نه ! ولله نه !

اما حرف من این است حرکتی باید کرد و از حرف باید کاست !

دوستی در نظراتش نگاشته بود که چرا در وبلاگتان در مورد توهین موضع نگرفته اید و بعد قطعه شعری را نوشته بود که شیعه ای با ذوق در تقابل با این هتک حرمت سروده است.

اما دوستی که نظر نوشتی و دوستان دیگر من غصه دارم ...

من غصه دارم از این که :

عمریست که ولادت امام هادی(ع) را به سردی غیر قابل انکاری سپری می کنیم!

عمریست که به کودکان شیعه در مدارس آموخته اند که فلان امام مسموم شد !

عمریست که به بچه های باهوش شیعه گفته اند : نام امامان را به شعر حفظ کرده ای ؟!!

عمریست که از امام هادی یک لقب هدایت کنند را یاد گرفته ایم .

عمریست که ...

و حالا بعد از اهانت پست زاده ای پست ، و خرد زاده ای خرد ، همو که می پندارد می داند و فکر می کند که به سوی خوشی و کام روایی در حرکت است ، حال آنکه علاوه بر غوطه ور شدن در جهل مرکب ، به سوی دوزخ الهی رهسپار است ... به فکر آن افتادیم که کاری بکنیم !!

والبته جالب آن است که کار ما در حد برگزاری چند نشست و سخنرانی و برپایی وبلاگ محبین اهل بیت و سرودن چند شعر کم مایه خلاصه شده است !!!!

واقعا این کارها حتی قابلیت بیان کردن دارند ؟! چه برسد به این که ادعا کنیم در دفاع از حریم امامت برخواسته و تیغ کشیده ایم!

کدام تیغ و کدام ستیز با محاربان ؟

خودمان هر از گاهی به ارزش های عزیزمان بی احترامی و هتک می کنیم و بعد انتظار داریم که دشمنانمان مودب باشند و مبادی آداب رفتار کنند !!!

فکر کنید و ببیندیشید و البته چشم ها و گوش ها را باز کنید ... خواهید فهمید که شبانه روز در همین جامعه مسلمان خودمان چقدر به فرهنگ ملی-دینی خود بی احترامی می شود .

به یاد دارم که در سریالی ، زمانی که پرونده قتلی در حال بررسی بود ، زن قاتل که غفلتا مرتکب این جرم شده بود ، در اظهارات خود در مقابل مامور قانون می گفت : چادرم زیر پایش گیر کرده بود ، چادرم را کشیدم و او از پله ها پایین افتاد و مُرد !

اگر نگوییم به عمد ، چرا باید با سهل انگاری چادر را آلت قتاله نمایش دهیم ؟!

والبته کمی بیشتر فکر کردم و دیدم همین کارگردان مدتی قبل تر در سریالی دیگر به عنوان کاراکتر اصلی مجموعه اش فردی به عنوان « نقی » را به بینندگان معرفی کرد !! و این اسم عزیز لق لقه زبان پیر مردی زشت رو و کم حواس شده بود !!

آیا اینها بی حرمتی به مقدسات نیست ؟ آیا « نقی» لقب دیگری از امام هادی نیست ؟!!

اگر قرار باشد در مقابل تهاجم فرهنگی و هتک حرمت عده ای نادان و هرزه ، قد علم کنیم ؛ اول باید به داد این « خود زنی فرهنگی » برسیم . ماجرایی که ما را از درون نابود و نسبت به مقدسات و شعائر ملی-دینیمان بی تفاوت می کند .

ملت مسلمان ، اگر قرار است در مقابل هتاکان قیام کنید ، افراد دیگری هم هستند که مدت هاست ضربه خود را زده اند و البته از گزند دید ما در امان مانده اند .

نمونه اش همین مرد پریشان روی ِ پریشان حالِ پریشان طینت !همان فردی که به دنبال « نام » و « نشان » و « معروفیت » است و نامی که بر خود برگزیده نیز از همین معنا سرچشمه می گیرد : « محسن نامجو » !!!

این مخلوق معلوم الحال مدت هاست که در برخی از آهنگ های خود بی احترامی های آشکاری به مقدسات و شریعت اسلام داشته است . البته در آهنگی دیگر که «شمس» نام دارد با لحنی زشت و بیانی موهن ، سوره شمس را می خواند .

ولی باز من نمی گویم که برویم و از فردا این مردک را تکفیر کنیم و به دنبال سرودن اشعاری در وصف « قرآن » باشیم !! نه ... نه

بیچارگی ما در این است که با اکثر مسائل و از جمله همین ماجرا هتک حرمت ها ، اولا بشدت به صورت سلبی برخورد می کنیم و اگر هم به صورت ایجابی کاری کنیم ، در مقیاس کوچک و در حد غیر قابل بشمار است !

شیعیان امام دوست . شیعیان محب اهل بیت . شیعیان عاشق و سینه چاک اهل بیت . بر خیزید و کاری بکنید .

کار به معنای واقعی . کار به معنای حقیقی .

اگر هتاکان را تکفیر می کنید . باید هزاران برابر آن در راه تصدیق و اثبات فرهنگ تشیع قدم برداریم .

باید برویم آنجایی که باید ...!!

باید برویم به سوی شدن !!!

باید بشویم ... !

چه ؟

هادی بشویم !

باید آنچنان از رفتار و سیره عملی زندگی امام عظیم شأن هادی ( ع ) ، درس بگیریم و در زندگی روزمره خود بکار گیریم که جامعه مان گلستان شود و عطر یاس نبی از آن به مشام برسد.

باید به سوی هادی شدن پیش رویم و بر آن باشیم تا : آنچنان جامعه خود را ایزوله کنیم که از هیچ حرکت تهاجمی دشمن نترسیم . چه برسد به تلنگر بچه شیطانی که با خواندن آن آهنگ موهن ، فقط و فقط خریت خود را به اثبات رسانده و بس !

باید جامعه مان را ایزولو کنیم .

با چه ایزوله کنیم؟!!

با فرهنگ ناب امامت . اگر بفهمیم و بدانیم و یقیم کنیم که سِیر زندگی ۱۴ معصوم از ابتدای زندگی پیامبر ( ص) تا غیبت امام عصر ( عج) می تواند روش و اسلوب مناسبی برای یک زندگی سالم باشد ، یقینا زندگی این دنیامان بهشت می شود .

قصد آن را ندارم که در این نوشتار اندک ، بر آن شوم تا سیر زندگی ائمه اطهار را به بررسی بگذارم .

که البته به غیر از وقت و دوری از زیاده گویی ، در حد و اندازه آن نیستم که وارد چنین اقیانوس عظیمی شوم.

فقط همین را می فهمم و دوست دارم این فهم را منتقل کنم که : باید کاری کرد و از حرف دوری کرد !!

سید علیرضا واعظ موسوی