شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

سفر پوتین به تهران نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه


سفر پوتین به تهران نقطه عطفی در روابط ایران و روسیه

از زمانی که دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که روابط ایران و شوروی از زیر غبار جنگ تحمیلی و اشغال افغانستان بیرون آمده و همکاری های دو کشور در فضایی جدید آغاز شود, شرایط داخلی, منطقه ای و جهانی برای دو کشور آن چنان دگرگون شده که بسیاری از اسطوره های پیشین روابط ایران و روسیه شکسته است

سرانجام پس از سه و نیم دهه که از سفر رئیس جمهور شوروی می گذرد، یک مقام بلند پایه دیگر روسی در ۲۴ مهر ۱۳۸۶ از تهران بازدید می کند. این در حالی است که طی این مدت، اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۸ و سید محمد خاتمی رییس جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۹ به مسکو رفته و توافقاتی دهساله برای همکاری های جامع دو کشور امضا نموده اند. این وقفه ۳۵ ساله، هر علتی که داشته باشد، خود بر اهمیت این سفر افزوده و آن را از یک بازدید سیاسی معمولی فراتر برده است.

از زمانی که دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت که روابط ایران و شوروی از زیر غبار جنگ تحمیلی و اشغال افغانستان بیرون آمده و همکاری های دو کشور در فضایی جدید آغاز شود، شرایط داخلی، منطقه ای و جهانی برای دو کشور آنچنان دگرگون شده که بسیاری از اسطوره های پیشین روابط ایران و روسیه شکسته است. این موضوع به جایی رسیده که روس ها درکرانه های خلیج فارس مشغول ساختن یک نیروگاه هسته ای برای ایران شده اند؛ امری که زمانی برای مسکو یک رویا و برای تهران یک کابوس پنداشته می شد، اما در شرایط جدید، عین امنیت، همکاری و همزیستی است.

شاید از روسیه جدید در دوره یلتسین غرب گرا انتظاری نبود، اما از روزی که پریماکف با شعار همکاری شرقی با کشورهای چین، هند و ایران بر مسند وزارت خارجه و سپس نخست وزیری تکیه زد، موضوع جدی تر شد. این موضوع با ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین در آغاز هزاره جدید و تجدید روابط دهساله با ایران ـ که برای یکسال مسکوت مانده بود ـ فضای نوینی را ترسیم کرد و با نگرانی های او بخاطر اشغال عراق، حوادث اوکراین، گرجستان و قرقیزستان و بویژه سپر دفاع موشکی، وضع را برای تهران به بهترین شکل ممکن دگرگون کرد.

تا پیش از این، مسکو انجام چنین دیداری را در تهران به وجود قراردادها و توافقاتی میلیاردی یا امضای موافقتنامه نهایی بر سر رژیم حقوقی دریای خزر مشروط کرده و دلیل سفرهای پیاپی رئیس جمهور یا نخست وزیر روسیه به کشورهای مختلف جهان از جمله چین، هند و کشورهای عربی را وجود توافقات مهم ذکر کرده بود.

در واقع روسیه و پوتین امروز با ایران، نه بر اساس اشتراکات ایدئولوژیک بلکه به دلیل منافع عینی و نیز وحدت در مخاطرات به نوعی همسویی رسیده اند که پوتین ایران را شریک روسیه دانسته و تهران را مکان یک ملاقات تاریخی قرار داده است.

طبعاً دلیل اصلی این سفر، شرکت در دومین نشست سران کشورهای ساحل دریای خزر و امضای بیانیه نهایی سران خواهد بود و در کنار آن نیز میان او و همتایش محمود احمدی نژاد، ملاقاتی در جهت گسترش روابط دوجانبه صورت خواهد گرفت. البته او تهران را به تداوم مذاکره و دیپلماسی در موضوع پرونده هسته ای ترغیب خواهد نمود و هشداری نیز خواهد داد که محدودیت های مسکو در عرصه های دیپلماتیک بین المللی در این موضوع تا کجاست.

او همچنین بر این نکته تاکید می کند که دو کشور علاوه بر افزایش همکاری های اقتصادی موضوع مشترک دارند و آن جلوگیری از نفوذ و تعدیل اقدامات مخرب امریکا در منطقه است. برخی تحلیل گران روسی از احتمال وجود یک طرح پیشنهادی برای حل مسئله هسته ای و یا حتی تأکید بر توقف غنی سازی هسته ای سخن گفته اند.

این سفر می تواند روابط دو کشور را از وضع موجود یعنی مبادلات اقتصادی دو میلیارد دلاری و نیز همکاری های منطقه ای فراتر ببرد. دو کشور در مورد مسایل خاورمیانه، افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز منافع و دغدغه های مشترک دارند و طبعا امکان گسترش همکاری ها در این موضوعات وجود دارد.

اما یک واقعیت نیز مطرح است که تهران و مسکو همچنان بر سر اصلی ترین موضوع این سفر؛ یعنی دریایی خزر با مشکلاتی روبرو هستند. در واقع این عرصه آبی دو دهه است که در فقدان یک رژیم حقوقی جامع بسر می برد و در برخی موارد کشورهای ساحلی تا مرز درگیری پیش رفته و نیروی دریایی روسیه نیز یک رزمایش در آن انجام داده است. همه اینها در حالی انجام شده که قرار بوده خزر "دریای صلح و همکاری" و "منطقه غیرنظامی" باشد. همچنین، تهران و عشق آباد بر عدم تقسیم خزر بدون توافق همه کشورها تأکید کرده اند، اما روسیه، قزاقستان و آذربایجان بر خلاف آن، مبادرت به چنین کاری کرده اند.

در مسائل منطقه ای نیز اگر چه ایران و روسیه در مورد نفوذ آمریکا هم داستانند، اما در سایر زمینه ها همانند اسرائیل و طرف های عربی، اختلاف نظر داند و از این روست که پوتین پیش از ایران به مصر، فلسطین، اسرائیل، عربستان، اردن و... سفر کرده است. یک موضوع دیگر، بحث انتقال سوخت هسته ای برای نیروگاه بوشهر است که نگرانی تهران را برانگیخته و طبعاً در مذاکرات مطرح خواهد شد.

ممکن است برخی تحلیل گران این سفر را کم اهمیت نشان دهند و از طرفی برخی نیز آن را به عنوان ایجاد یک جبهه بین المللی در مقابل آمریکا، ناتو و غرب تحلیل کنند. اما واقعیت امر حکایت از آن دارد که انجام دیدار به نوبه خود مهم است و همکاری های دو کشور حتی بدون وجود عنصر امریکا نیز از اهمیت برخوردار است و از زمانی که روسیه از مرزهای ایران فاصله گرفته و کشورهای حائل ایجاد شده اند، دو کشور همانند دوره صفویه و تزارهای هم عصر آن، همکاریهایی مفید، منطقی و بدور از تهدید را آغاز کرده اند. تداوم همکارهای دو کشور در دو دهه اخیر در مواردی چون سازش تاجیکستان، کمک به ائتلاف شمال در مقابل طالبان، مبدلات تسلیحاتی (که ایران پس از چین و هند، سومین کشور خریدار جنگ افزار و فن آوری نظامی از روسیه است) و مقاومت در مجامع بین المللی در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا می تواند عرصه های نوینی را برای همکاری فراهم آورد.

به بیان روشن تر، دو تمدن و فرهنگ ایرانی و روسی که پیشینه همزیستی هزار ساله دارند، با وجود نکات تلخ و تاریک، می توانند اراده شکل گرفته در سال ۱۳۶۸ (۱۹۸۹)را که منجر به مجموعه ای از همکاری ها در بیست سال گذشته شده است، با ترسیم عرصه های جدیدتر همچنان مبارک و مداوم دانسته و پیگیری کنند.

نویسنده: جهانگیر کرمی



همچنین مشاهده کنید