دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

اولویت های منطقه ای ایران در سند چشم انداز بیست ساله


اولویت های منطقه ای ایران در سند چشم انداز بیست ساله

ایران به عنوان یك بازیگر منطقه ای برای دستیابی به جایگاه برتر منطقه ای می بایست وضعیت محیطی و اولویت های خود را در ارتباط با سیستم منطقه ای مشخص سازد تا بتواند به عنوان كانون قدرت برتر منطقه ای ایفای نقش كند

در سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران كه جهت نمایان ساختن مسیر توسعه و سازندگی كشور در راستای اهداف والای انقلاب اسلامی تدوین شده است در افق ۱۴۰۴ ایران را كشوری توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن آوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل توصیف كرده است.

منطقه مورد نظر سند چشم انداز بیست ساله نظام، آسیای جنوب غربی است كه به صورت یك منطقه پنج ضلعی در محدوده مرزهای غربی هند و چین و مرزهای جنوبی روسیه و مرزهای شرقی اروپا و آفریقا و در شمال اقیانوس هند قرارگرفته است. این منطقه دارای پنج زیر سیستم (شبه قاره، خاورمیانه عربی، خلیج فارس، قفقاز و آسیای میانه) می باشد كه ایران در كانون محوری آنها قرار دارد و با دو حوزه تمدنی ایرانی و اسلامی در هر پنج زیر سیستم دارای پیوستگی راهبردی است.

لذا با توجه به افزایش اهمیت مناطق ومنطقه گرایی بعد از فروپاشی شوروی، منطقه آسیای جنوب غربی می تواند چون سایر مناطق بوجود آمده مانند آسیای پاسفیك آ.سه. آن، آمریكای لاتین و منطقه آفریقا شكل بگیرد و كشورهای این منطقه می توانند نسبت به هم همگرایی اتخاذ كنند و امنیت خود را طبق اصل وابستگی متقابل پیوند بزنند، البته ایران با توجه به جایگاه خود در این منطقه می تواند كانون هژمونیك یك نظم منطقه ای باشد.

بنابراین، ایران به عنوان یك بازیگر منطقه ای برای دستیابی به جایگاه برتر منطقه ای می بایست وضعیت محیطی و اولویت های خود را در ارتباط با سیستم منطقه ای مشخص سازد تا بتواند به عنوان كانون قدرت برتر منطقه ای ایفای نقش كند.

۱) زیر سیستم خلیج فارس

این زیر سیستم از ابعاد مختلف ژئواستراتژیك، ژئوپولیتیكی، ژئواكونومیك و ژئوكالچری برای جمهوری اسلامی ایران واجد اهمیت است.

▪ از منظر ژئواستراتژیك و ژئوپولیتیك:

- قرارگرفتن در منطقه حساس اقیانوس هند كه در مسیر مهمترین خطوط ارتباط شرق و غرب است.

- محل تلاقی راههای مواصلاتی از طرف دریای عمان و بحراحمر به شمال و شرق آفریقا و اروپاست.

- واقع شدن در ابتدای راههای حوزه خاورمیانه، آسیای مركزی و قفقاز و واقع شدن در نزدیكی مرزهای جنوب روسیه؛

- نقش ارتباطی كشورهای محصور در خشكی آسیای مركزی

جهت اتصال به آبهای آزاد و اتصال آن به زیر سیستم شبه قاره از طریق دریای عمان و پاكستان و نقش آن در تأمین نیازهای آینده كشورهای چین و هند به انرژی از این طریق؛

- وجود دو نقطه از شانزده نقطه استراتژیك جهان (تنگه هرمز- جزیره تنب بزرگ و ابوموسی) در این زیر سیستم.

▪ از منظر ژئواكونومیك:

- وجود منابع غنی نفت و گاز و سایر منابع انرژی و منابع كافی و موادخام و نیز بازار مصرفی این زیر سیستم را از اهمیت بالایی برخوردار ساخته بطوریكه پیش بینی می شود كه بین ۶۰تا ۷۰درصد ذخایر انرژی جهان در این منطقه قراردارد و همچنین پیش بینی می شود تا دهه۳۰و ۴۰ قرن ۲۱ جایگزینی برای سوختهای فسیلی پیدا نخواهد شد. این در حالی است كه تا سال ۲۰۲۰ ایالات متحده آمریكا ۴۷ درصد، ژاپن ۹۰درصد و اروپا ۵۰درصد نفت و گاز و انرژی خود را عمدتاً از این منطقه تأمین می كنند.

از طرفی نیاز روزافزون كشورهای آسیایی از جمله هند، چین و ژاپن به نفت خلیج فارس به اهمیت این منطقه از حیث ژئواكونومیك و ژئواستراتژیك افزوده است.

طرح نظم نوین جهانی از سوی بوش پدر و ادامه آن توسط بوش پسر و گروه نئومحافظه كار آمریكا در راستای ایجاد یك نظم سلسله مراتبی دستوری و نقش مهمی كه منابع نفتی می تواند در كنترل رقبای آمریكا (نایب هژمون ها) از جمله چین، روسیه، اروپا، ژاپن و حتی هند ایفا می كند، اهمیت ژئواستراتژیك این زیر سیستم را دو چندان كرده است.

▪ از منظر ژئوكالچری:

وجود اماكن مقدسه مكه و مدینه و نیز وجود نمایندگان اصلی دو مذهب بزرگ اسلامی یعنی تشیع و تسنن (ایران و عربستان) اهمیت مضاعفی به حوزه خلیج فارس بخشیده است. به طوری كه این حوزه را می توان مركز سمبلیك جهان اسلام نامید.

نكته دیگری كه از این حیث می توان به آن اشاره كرد اینكه اكثریت قاطع جمعیت این حوزه را فارسی زبانان و مذهب شیعه تشكیل می دهد كه این خود می تواند به عمق نفوذ ایران در این حوزه بیفزاید.

۲) زیر سیستم قفقاز و حوزه دریای خزر

این زیر سیستم نیز از زمینه های مختلفی حائز اهمیت است:

- وجود منابع ناشناخته حدود ۳۰تا ۴۰میلیارد بشكه نفت و شاید ۲۰۰میلیارد بشكه و همچنین سایرمنابع هیدروكربن در این منطقه موجب تحریك سایر قدرت ها و جلب نظر آنها بسوی این منطقه گردیده است.

- اتصال كشورهای محصور در خشكی حوزه قفقاز به خلیج فارس در راستای حل مشكلات تجاری و بازرگانی این حوزه و اتصال كشورهای حوزه خلیج فارس از طریق دریای خزر به حوزه قفقاز از اهمیت بالای ژئوپولیتیكی برای ایران برخوردار است.

- قفقاز محل تلاقی دو تمدن اسلامی و مسیحیت است. به نظر هانتینگتون این حوزه روی خط برخورد تمدنها قراردارد و تمایل ناتو به گسترش خود بر حوزه قفقاز اهمیت قابل توجهی به این حوزه داده است.

- اختلافات كشورهای حاشیه دریای خزر بر سر رژیم حقوقی این دریا دورنمای مبهمی را در منطقه بوجود آورده است.

- حضور رقبای منطقه ای همچون تركیه و رژیم صهیونیستی با پشتیبانی هژمون بین الملل در این حوزه باعث تنگ تر شدن حلقه محاصره ایران و تهدید منابع ملی آن گردیده است.

- ژئوپولیتیكی لوله های نفتی و اهمیت ژئوپولیتیكی و ژئواستراتژیكی آن برای ایران و تأثیر سیاست های آمریكا در تغییر مسیر لوله های نفتی از طریق تركیه در این حوزه نیز بر اهمیت آن افزوده است.

۳) زیر سیستم آسیای میانه

زیر سیستم آسیای میانه نیز از جنبه های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت است. از جمله:

- از میان ده عضو سازمان «اكو» چهار عضو آن در این منطقه قرارگرفته اند. (ازبكستان، قزاقستان، تاجیكستان و قرقیزستان).

- تمایل ناتو به گسترش و نفوذ در آسیای مركزی و حضور نظامی آمریكا از طریق برگزاری مانورهای مشترك نظامی با بعضی از كشورها باعث پیچیدگی شرایط این زیرسیستم گردیده است.

- از نظر فرهنگی و تمدنی این كشورها در حوزه تمدنی ایران قرار دارند و حتی تاجیكستان دارای اشتراك زبانی با ایران است.

- این حوزه در حال حاضر محل تلاقی سیاست های روسیه و آمریكا و نیز نفوذ قدرت های محلی مانند عربستان سعودی، تركیه و رژیم صهیونیستی با اهداف خاصی و با استفاده از روشهای مختلف جهت بهره گیری از منابع و بازار مصرف آن قرارگرفته است.

- بحث ژئوپولیتیك لوله های نفتی و حمایت غرب از ترانزیت نفت از مسیر تركمنستان، افغانستان و پاكستان جهت تضعیف ارزش ترانزیتی ایران در مبحث ژئوپولیتیك لوله های نفتی علی رغم اینكه ایران ارزانترین و مطمئن ترین و ساده ترین راه انتقال انرژی می باشد- از جمله مباحث مهم این حوزه است.

● اولویت های ایران در زیر سیستم های پنجگانه

اولویت بندی ایران در زیرسیستم های پنج گانه منطقه آسیای جنوب غربی با توجه به موارد ذكر شده را می توان به ترتیب خلیج فارس آسیای میانه، قفقاز و سومین اولویت ایران را خاورمیانه عربی نامید.

اولویت اول ایران به دلایل زیر حوزه خلیج فارس است: زیر سیستم خلیج فارس در مقایسه با سایر زیر سیستم های پنج گانه منطقه آسیای جنوب غربی در اولویت اول جمهوری اسلامی ایران قراردارد، زیرا از منظر ژئواكونومیك محور اصلی و اساسی اقتصاد و تأمین كننده انرژی كشور است.

- با توجه به نیاز روزافزون جهان به انرژی و تسلط ایران بر خلیج فارس و تنگه هرمز از طرفی وجود ذخایر ۱۴درصد نفت و ۲۰درصد گاز می تواند در آینده قدرت چانه زنی ایران را افزایش دهد.

- از منظر ژئوكالچری، اكثریت قاطع جمعیت این حوزه را فارسی زبانان و مذهب شیعه تشكیل می دهد كه این خود می تواند به عمق نفوذ ایران در این حوزه بیفزاید. پیروزی الگوی مردمسالاری دینی به عنوان یك الگوی بومی و مذهبی در این زیرسیستم در عراق نوید بخش نفوذ معنوی روزافزون ایران در این زیرسیستم می باشد.

اولویت دوم ایران- قفقاز و آسیای میانه می باشد زیرا:

- هر دو زیرسیستم در حوزه تمدنی و فرهنگی ایران قراردارند. (هویت ایرانی و اسلامی)؛

- وجود رقابتهای گسترده فرامنطقه ای در قفقاز (تركیه، رژیم صهیونیستی و آمریكا)؛

- نقش قفقاز به عنوان جاده ارتباطی ایران به اروپا؛

- نقش آسیای مركزی به عنوان جاده ارتباطی ایران و چین و احیای جاده ابریشم؛

- نیاز ژئوپولیتیك این كشورها به استفاده از بنادر و راه های ایران؛

نفت، انرژی، عامل اسلام و پیوندهای مذهبی، دینی، زبانی، فرهنگی، تمدنی ایران- آذربایجان به توان ملی ایران خواهد افزود.

- تحقق نظم منطقه ای و ائتلاف ایران و روسیه در این دو زیر سیستم می تواند فشار آمریكا را كاهش دهد و از تشكیل هژمون برونز او تحقق اهداف مثلث استراتژیك آمریكا و رژیم صهیونیستی و تركیه در این منطقه بكاهد.

سومین اولویت ایران می تواند زیر سیستم خاورمیانه عربی باشد. به چند دلیل:

- سیاست های توسعه طلبانه اشغالگران صهیونیستی و تهدید منافع ایران؛

- كمربند طلایی ایران، عراق، سوریه و لبنان در واقع نوعی ائتلاف مذهبی سیاسی، اقتصادی و استراتژیك است. این تفكر خطوط ارتباطی راه آهن و انرژی را نیز دربرمی گیرد و به ایران عمق استراتژیك می بخشد.

- حمایت ایران از لبنان و مبارزات فلسطین به میزان نفوذ ایران در این حوزه افزوده است.

- متغیر انرژی و نفت، متغیر تروریسم دولتی و غیردولتی، سلاح های كشتار جمعی و رقابت های تسلیحاتی و رقابت های منطقه ای به اهمیت این منطقه افزوده است.

بنابراین لازم است تا مسئولین و دست اندركاران امر با تكیه بر اهمیت و جایگاه زیرسیستم های یادشده در تأمین منابع ملی و تحقق اهداف سند چشم انداز بیست ساله نظام ضمن توجه به اولویت هركدام در اتخاذ استراتژی ها و راهبردهای متناسب با هر زیرسیستم دقت و كوشش لازم را به عمل آورد.

علی دژمان