پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

كاریكاتورهایی بدون زیرنویس


كاریكاتورهایی بدون زیرنویس

كاریكاتور اجتماعی و سیاسی قرن بیستم صرفا محدود به شورش ها و مخالفت های سیاسی و اصلاح طلبی نبوده است رژیم های دیكتاتوری و امروزی سعی در از بین بردن و منسوخ كردن كاریكاتور ندارند این رژیم ها از كاریكاتور بیشتر بخاطر اهداف تبلیغی استفاده می كنند طرح های خلق شده توسط هنرمندانی كه تحت چنین شرایطی كار می كنند, اغلب ممكن است از ظرافت و مهارت بسیار كمتری برخوردار باشند

تاریخ‌ كاریكاتور امریكا در قرن‌ بیستم‌ بهترین‌ جمع‌بندی‌ از آنچه‌ در نقاط‌ دیگر دنیا روی‌ می‌داد و بین‌ دو حد اجتماعی‌ و سیاسی‌ در نوسان‌ بود. قطب‌ سیاسی‌ توسط‌ مجله‌ «دمیز» نشان‌ داده‌ می‌شود كه‌ از سال‌ ۱۹۱۲ تا پایان‌ جنگ‌ جهانی‌ اول‌ تعدادی‌ از هنرمندان‌ سرشناس‌ امریكایی‌ آن‌ زمان‌ منجمله‌ اعضای‌ مكتب‌ به‌ اصطلاح‌ «اش‌كن‌» نظیر «جرج‌ بلوز» و «ویلیام‌ گلاكتر» را به‌ استخدام‌ خود در آورده‌ بود. مجله‌ مذكور از نقطه‌ نظر سیاسی‌ طرفدار اصلاحات‌ اساسی‌ بوده‌ سوءاستفاده‌های‌ اجتماعی‌ آن‌ زمان‌ را صریحا مورد حمله‌ قرار می‌داد. یكی‌ از موفق‌ترین‌ مجلات‌ بعد از آن‌ مجله‌ «امریكانا» بود كه‌ جایگاهی‌ برای‌ «ویلیام‌ گروپر» در دهه‌ سی‌ فراهم‌ كرد.

به‌ هرحال‌، كاریكاتورهای‌ امریكایی‌ قرن‌ بیستم‌ فاقد چیزی‌ است‌ كه‌ می‌توان‌ آن‌ را عنصر ریسك‌ توصیف‌ كرد، چرا كه‌ ایالات‌ متحده‌ در طول‌ این‌ دوره‌، جامعه‌یی‌ دموكراتیك‌ باقی‌ ماند.

حتی‌ در كاریكاتورهای‌ زیرزمینی‌ كه‌ در اواخر دهه‌ شصت‌ در امریكا منتشر می‌شد و در این‌ زمان‌ جنگ‌ طویل‌المدت‌ ویتنام‌ كودكان‌ را از والدین‌ خود دور ساخته‌ بود، مردود شمردن‌ كامل‌ جامعه‌ فاسدی‌ كه‌ در طرح‌های‌ اولیه‌ «جورج‌ گروس‌» دیده‌ می‌شود، یا حتی‌ لبه‌ تیز مجله‌ مشهور طنز آلمان‌ به‌ نام‌ سیمپلی‌ سی‌سی‌ سوس‌ قبل‌، در اثنا و بعد از جنگ‌ جهانی‌ اول‌ به‌ چشم‌ نمی‌خورد. همچنین‌ هیچ‌ نكته‌ قابل‌ مقایسه‌یی‌ با مونتاژهای‌ دهشت‌آور عكس‌ «جان‌ هارت‌ فلید» كه‌ در آن‌ سعی‌ می‌كند وحشت‌ كامل‌ نازی‌ها را به‌ نمایش‌ بگذارد نیز وجود ندارد.

«گروس‌» كاریكاتورهای‌ تند و صریح‌ از جنسی‌ از زندگی‌ آلمانی‌ تهیه‌ كرد كه‌ در آن‌ وحشی‌گری‌ و ریاكاری‌ جامعه‌ دهه‌ سی‌ را مورد انتقاد و حمله‌ قرار می‌دهد. طرح‌های‌ تند وی‌ توضیح‌ روشن‌ و گویایی‌ از ظهور نازیسم‌ را به‌ دست‌ می‌دهد. «جان‌ هارت‌ فیلد»، فردی‌ آلمانی‌ كه‌ در مقابل‌ حس‌ میهن‌پرستی‌ آلمان‌ها در جنگ‌ جهانی‌ اول‌ نامی‌ انگلیسی‌ بر خود نهاد، یكی‌ از دوستان‌ «گروس‌» بود كه‌ با عقاید اصلاح‌طلبانه‌ وی‌ در زمینه‌های‌ هنری‌ و سیاسی‌ موافق‌ و هم‌ رای‌ بود. وی‌ تكنیك‌ مونتاژ عكس‌ كه‌ یكی‌ از مهمترین‌ ابداعات‌ تاریخ‌ كاریكاتور است‌ را ابداع‌ كرد. این‌ تكنیك‌ از عكس‌ها یا اجزایی‌ از آنها استفاده‌ می‌كند و آنها را در كنار سایر عكس‌ها و طرح‌ها قرار می‌دهد تا بتواند از طریق‌ ایجاد واقعیتی‌ در هم‌ ریخته‌ و طنزآلود، موضوع‌ خود را مورد تفسیر قرار دهد. در انگلستان‌، حملات‌ «دیوید لو» به‌ هیتلر در سال‌ ۱۹۳۳ شروع‌ شد و در طول‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ ادامه‌ یافت‌. كاریكاتورهای‌ وی‌ كه‌ ساده‌ ولی‌ بسیار گویا بود شهرت‌ فراوانی‌ برای‌ وی‌ به‌ ارمغان‌ آورد و موجب‌ خشم‌ شدید هیتلر شد. «لو» همچنین‌ «كلونل‌ بلیمپ‌» را كه‌ یك‌ افسر محافظه‌كار اجباری‌ و پا به‌ سن‌ گذاشته‌ ارتش‌ و اسمش‌ اكنون‌ وارد زبان‌ انگلیسی‌ شده‌ است‌ را ابداع‌ كرد. معذلك‌، كارتون‌های‌ وی‌ مثل‌ آثار «گیلری‌» متوجه‌ كلیه‌ احزاب‌ بود و حتی‌ وینستون‌ چرچیل‌ نیز از حملات‌ شدید او در امان‌ نبود.

به‌ هرحال‌، كاریكاتور اجتماعی‌ و سیاسی‌ قرن‌ بیستم‌ صرفا محدود به‌ شورش‌ها و مخالفت‌های‌ سیاسی‌ و اصلاح‌طلبی‌ نبوده‌ است‌. رژیم‌های‌ دیكتاتوری‌ و امروزی‌ سعی‌ در از بین‌ بردن‌ و منسوخ‌ كردن‌ كاریكاتور ندارند. این‌ رژیم‌ها از كاریكاتور بیشتر بخاطر اهداف‌ تبلیغی‌ استفاده‌ می‌كنند طرح‌های‌ خلق‌ شده‌ توسط‌ هنرمندانی‌ كه‌ تحت‌ چنین‌ شرایطی‌ كار می‌كنند، اغلب‌ ممكن‌ است‌ از ظرافت‌ و مهارت‌ بسیار كمتری‌ برخوردار باشند. معذلك‌، تعدادی‌ از تصاویر تبلیغاتی‌ نازی‌ كه‌ در خلال‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ كشیده‌ شده‌ از قاطعیت‌ طعنه‌آمیز و نیشداری‌ برخوردار است‌ كه‌ از دوره‌ «ویمار» به‌ ارث‌ برده‌اند. كاریكاتوریست‌های‌ سرشناس‌ روسی‌ چون‌ «كوكری‌ نیسكی‌» اغلب‌ با هر معیاری‌ كه‌ سنجیده‌ شوند هنرمندانی‌ مقتدر و با استعداد به‌ شمار می‌روند.

آثار كاریكاتوری‌ كه‌ تحت‌ حكومت‌های‌ دیكتاتور خلق‌ شده‌اند، معمولا از تحریم‌هایی‌ كه‌ در مورد سبك‌ هنری‌ جدیدی‌ در چنین‌ كشورهایی‌ اعمال‌ می‌شود طفره‌ می‌روند.

با رشد مجدد اعتراض‌ سیاسی‌ در دهه‌ هفتاد رشته‌ جدیدی‌ از كاریكاتور در غرب‌ دموكراتیك‌ پدیدار شد. كاریكاتورهای‌ زیرزمینی‌ اغلب‌ به‌ دنبال‌ بیان‌ نهایت‌ شدت‌ و تباهی‌ جنسی‌ در انتقاد و حمله‌ به‌ جوامع‌ خود بودند. نمونه‌ بارز این‌ مورد «اوور» اثر فردی‌ فرانسوی‌ به‌ نام‌ «سینه‌» است‌ كه‌ متخصص انحرافات‌ جنسی‌ همراه‌ با تجاوز و هتك‌ حرمت‌ است‌. یك‌ مجموعه‌ طرح‌ برجسته‌ فردی‌ هیپی‌ را نشان‌ می‌دهد كه‌ پلاكاردی‌ در دست‌ دارد و روی‌ آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌: عشق‌ بورز، جنگ‌ نكن‌. بعد سه‌ پلیس‌ مخصوص‌ شورش‌ او را بخاطر این‌ حرفش‌ گرفته‌ و به‌ او توهین‌ كرده‌ و فحاشی‌ می‌كنند. در امریكا، این‌ شكل‌ طنز غالبا از سلسله‌ طرح‌های‌ كمدی‌ گرفته‌ شده‌ است‌ مثل‌ مجله‌ «مد» كه‌ بعد از جنگ‌ انتشار یافت‌. این‌ مجله‌ و سایر مجلات‌ زیرزمینی‌ مثل‌ «رایست‌ ویلیچ‌ آدر» در واقع‌ از اسلاف‌ مجله‌ «دمینه‌» می‌باشند. تمامی‌ این‌ مجلات‌ از طنز به‌ عنوان‌ سلاحی‌ علیه‌ استقرار سیاسی‌ و اجتماعی‌ طرفداران‌ استبداد و حكومت‌ استفاده‌ می‌كنند. گاهی‌ این‌ مجلات‌ در خدمت‌ یك‌ ایده‌ سیاسی‌ هستند و گاهی‌ مثل‌ مجله‌ «مد» خود را محدود به‌ زمینه‌ خاصی‌ نمی‌كنند.

انگلستان‌ در سال‌های‌ اخیر دو طرح‌ بزرگ‌ را در زمینه‌ طنز ارایه‌ می‌دهد كه‌ احتمالا بهترین‌ طراحان‌ از زمان‌ «رولندسون‌» و «گیلری‌» به‌ بعد می‌باشند و تخصا آنها در بیان‌ خشم‌ آمیخته‌ به‌ حقانیت‌ هنرمند طنزگرا می‌باشد. «جرالد اسكارف‌» بیشتر به‌ نكات‌ مربوط‌ به‌ انسان‌ می‌پردازد و بیشتر موضوعات‌ وی‌ را نیز مردم‌ تشكیل‌ می‌دهند تا وقایع‌ روزمره‌، وی‌ ظاهر افراد را به‌ شكل‌ نیمه‌ خیالی‌ تغییر می‌دهد و از اشكال‌ جدید به‌ عنوان‌ ابزار استعاره‌ برای‌ شخصیت‌ مورد نظر خود استفاده‌ می‌كند. «رالف‌ استدمن‌» بیشتر به‌ عنوان‌ مفسر اخلاقی‌ و اجتماعی‌ كار می‌كند تا یك‌ نقاش‌، بطور مثال‌ اعتراض‌ وی‌ به‌ شكار «فك‌» در حد قیاس‌ با «دمیه‌» است‌.

انگیسی‌ها همچنین‌ در زمینه‌ كارتون‌های‌ جیبی‌ نیز گوی‌ سبقت‌ را می‌ربایند. دو كاریكاتوریست‌ به‌ نام‌ «اسبرت‌ لانكاستر» و «مارك‌ بوكسر» این‌ فضاهای‌ كوچك‌ را وسیله‌ كمدی‌ جالب‌ و طنزآلود طرز رفتار مردم‌ قرار داده‌اند. «لانكاستر» دنیا را از طریق‌ نمایشات‌ مضحك‌ «مودی‌ لیتاهمپتون‌» كه‌ طرفدار حكومت‌ اشراف‌ است‌، شوهر بی‌چانه‌ و بچه‌های‌ غیرممكن‌ آنها منعكس‌ می‌سازد. مارك‌ گروه‌ كوچكی‌ از مردم‌ «مدیا» كه‌ مقیم‌ ناحیه‌ مدگرای‌ لندن‌ هستند را ابداع‌ نموده‌ است‌. كارها و حرفه‌های‌ آن‌ انعكاس‌ قانع‌كننده‌ از هوس‌ها و نقاط‌ ضعف‌ روز است‌. هر كارتون‌ رویداد جداگانه‌یی‌ از یك‌ داستان‌ خنده‌دار است‌. تاریخ‌ نویسان‌ اجتماعی‌ آینده‌ كار این‌ دو هنرمند را منبع‌ اطلاعات‌ مهمی‌ برای‌ تفسیر آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ عصر خود خواهند یافت‌.قطب‌ مخالف‌ طنز در كاریكاتور نوین‌ توسط‌ كاریكاتوریست‌ها در روزنامه‌های‌ معتبر در سراسر غرب‌ و بویژه‌ در امریكا، و به‌ شكلی‌ مغالطه‌آمیزتر توسط‌ مجله‌ «نیویوركر» كه‌ در سال‌ ۱۹۲۵ تاسیس‌ شد و مجله‌ «ونیتی‌ فر» كه‌ زمانی‌ رقیب‌ آن‌ بود، نشان‌ داده‌ می‌شود.مجله‌ نیویوركر سلسله‌ موضوعات‌ نسبتا محدودتری‌ را در بر می‌گیرد.

مجله‌ مذكور موضوعاتی‌ چون‌ تجارت‌ بزرگ‌، به‌ میزان‌ ملایم‌تری‌ زنان‌ امریكایی‌ كلوپ‌ها، افرادی‌ كه‌ به‌ كلوپ‌های‌ شبانه‌ می‌روند، تجزیه‌ و تحلیل‌ روانی‌ و بطور كلی‌ زندگی‌ در حومه‌ شهر را مورد تمسخر و استهزا قرار می‌دهد.

سیزده‌ سال‌ پس‌ از تاسیس‌ آن‌، سبك‌ كار این‌ مجله‌ را «بسیار گستاخانه‌ و بی‌پروا و بطور اجتناب‌ ناپذیری‌ بیگانه‌ و عجیب‌» توصیف‌ كردند. از آن‌ زمان‌ به‌ بعد، این‌ مجله‌ كمی‌ معتدل‌ و میانه‌روتر شده‌ است‌ ولی‌ نه‌ چندان‌ زیاد. وجود این‌ مجله‌ و اصول‌ نگارش‌، كه‌ در آن‌ به‌ كار می‌رود، به‌ هر حال‌ یكی‌ از دلایلی‌ است‌ كه‌ كاریكاتور امریكا در اثنای‌ نیمه‌ اول‌ این‌ قرن‌ به‌ چنین‌ استاندارد بالایی‌ رسیده‌ است‌. تاكید مجله‌ نیویوركر بر سفسطه‌ و تحریف‌ بدان‌ معنی‌ بود كه‌ كاریكاتوریست‌های‌ آن‌ تشویق‌ می‌شدند كه‌ موضوع‌ خود را بطور مختصر بیان‌ كنند و تنها اشاره‌یی‌ غیرمستقیم‌ بدان‌ داشته‌ باشند و در ضمن‌ از حداقل‌ جا برای‌ بیان‌ موضوع‌ خود به‌ بهترین‌ شكلی‌ استفاده‌ كنند. مجله‌ مذكور خوانندگان‌ خود را با فرهنگ‌ و افرادی‌ كاملا مطلع‌ می‌دانست‌، درك‌ بسیاری‌ از كاریكاتورهای‌ آن‌ برای‌ افرادی‌ كه‌ مطلع‌ و آگاه‌ نبودند بسیار مشكل‌ بود و چیزی‌ از آن‌ استنباط‌ نمی‌كردند. تفسیر و تجزیه‌ و تحلیل‌ كارهای‌ «سول‌ اشتین‌ برگ‌» و حتی‌ هنرمندان‌ متعدد دیگر، بطور مثال‌، مستلزم‌ دانش‌ كافی‌ در مورد تاریخ‌ هنر نوین‌ است‌.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.