پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
طنز و تغزل اضطراب و اندوه
۱- «در غارهای پر از نرگس» و «باغ انار از این طرف است»، ازجمله آخرین دفترهای شعر علی باباچاهیاند که هر دو توسط انتشارات نگاه منتشر شدهاند. «باغ انار از این طرف است»، شامل ۷۰شعر از باباچاهی است که در سالهای ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ نوشته شدهاند. مانند بیشتر دفترهای شعر باباچاهی، در این مجموعه هم، گفتوگویی با او در انتهای کتاب آمده است. طنز از ویژگیهای بارز شعرهای این مجموعه است و در همان شعر اول کتاب (در دل اشیا) هم دیده میشود: «کلاهبوقی فرهاد هم که در یکی از شیرفروشیهای میدان شوش/ پیدا شده/ با جاروبرقی گاهی الفت خاصی پیدا میکنیم/ با رفتگر محله/ مخصوصا/ طوفان هم گاهی تار و مار میکند اسمهایی که شما آدمها/ رویمان گذاشتهاید: گوشواره سینهریز دستبند. /داری که بگویی هنوز؟ نداشت نگفت/ نوبت که به آدم رسید/ گندم را تف نکرد گاز نزد سیب را/ برگ انجیر را برنداشت خجالت کشید گفت: / آدم آدم است ولی/ شترچرانیهای خودش را دارد زیر سقفهای دولاشده...». خود باباچاهی در گفتوگوی انتهایی کتاب، تاکید و تمایل به نوعی «شکلباختگی و شعرافشانی» را از ویژگیهای مجموعه شعرهای اخیرش دانسته است: «نوعی گسستهنمایی که متصل به پیوستی است که در لایههای منفرد شعر نهان و عیان است.» او همچنین درباره پررنگترشدن طنز و تغزل در شعرهای جدیدترش گفته: «فضای پیرامون تراژیکتر شده است! از طرفی نیز آدم شوخطبع و «دل به راه»ی هستم! از طرف دیگر در دنیای کنونی که بهتعبیر یکی از فلاسفه امروزی، مرز میان وانمودگی، simulation و واقعیت بهشدت روبهزوال است، با طنزی از جنسی خاص روبهروییم. طنزی که در ترکیب و آمیزش با بیانسجامی (تصادف)، اسکیزوفرنی و گروتسک، شکل میگیرد. در سرگیجههای نسبیت و ورطههای عدم قطعیت، تغزل من، دیگر تغزل سابق نیست، در چنین تغزلی با طنین صداهای سرکوبشده هم مواجهیم. بیباوری در تغزل طنزآمیز من، با بیوفاییها و شیداییهای موجود در شعر مسلط، تفاوت بارزی دارد. نمیگویم بهتر است، بلکه دیگر است.» «در غارهای پر از نرگس» هم حدود ۹۰شعر باباچاهی را دربرگرفته است. در مجموعه شعرهای اخیر باباچاهی، تفاوتهایی با مجموعه شعرهای قدیمیتر او دیده میشود؛ تفاوتهایی مثل طولانیترشدن سطرها و ارایه کامل نحو و استفاده بیشتر از زبان متون کهن.
خود او در گفتوگوی انتهایی کتاب «باغ انار از این طرف است»، در مورد این تغییرات گفته: «قرار بر بیقراری است! فاصلهگیری من به تعبیر شما از تئوری و امور پیشین، به معنی اظهار ندامت از کارهای خلاف قبلی نیست! بلکه- اگر به خودم امر مشتبه نشود!- نشانه جسارت دیگر است. کار من، منزل عوضکردن است و نه تخریب منازل پیشین! »
۲ دو مجموعه شعر «و عجیب که شمسام میخوانند» و «آوازهای فرشته بیبال» هم جزو آخرین دفترهای شعر محمد شمسلنگرودیاند که توسط انتشارات نگاه به چاپ رسیدهاند. شمسلنگرودی معمولا شعرهایش را به شعرهای تغزلی و غیرتغزلی تقسیم میکند و در مجموعه شعرهای اخیرش نیز این تقسیمبندی دیده میشود. مجموعه «و عجیب که شمسام میخوانند»، شامل شعرهای تغزلی شمسلنگرودی است و ۶۳ شعر عاشقانه او را دربرمیگیرد. «آوازهای فرشته بیبال» اما، حدود ۸۰ شعر غیرتغزلی او را دربرگرفته است. شعرهای این مجموعه غالبا با مضمون اجتماعی سروده شدهاند و در تداوم دیگر آثار او سبک سادهنویسی در شعرهای این مجموعه هم رعایت شده است. فضای این شعرهای اعتراضی- اجتماعی در عین پیوند با جهان شعری شمس با شعرهای عاشقانه او تفاوت آشکاری دارد. «جامعه»، «انسان» و نسبت این دو باهم از جمله مضامین عمده این شعرها هستند. زندگی و مرگ نیز از دیگر محورهای برجسته این مجموعه شعر است. برای مثال در دو شعر این مجموعه که این مضامین در آنها دیده میشود، میخوانیم: «اشتباهم/ تولد من بود/ تصمیم اولمان را چرا/ همیشه غلط میگیریم» و نیز «این همه دوستدار هم نباشیم / مرگ یک تنمان میبیند / یک تن میبرد.» شمس در این مجموعه از عنصر طنز در سرودن شعر هم استفاده کرده و نوعی فضای سوررئال در این شعرها دیده میشود. شعرهای «آوازهای فرشته بیبال» را به نوعی میتوان ادامه مجموعه «ملاح خیابانها» دانست؛ مجموعه شعری که توسط انتشارات «آهنگ دیگر» منتشر شده بود. با این تفاوت که اندوه و اضطراب بیشتری در شعرهای دفتر «آوازهای فرشته بیبال» دیده میشود. خود شمس درباره اندوه و اضطراب این شعرها گفته: «ما با تزریق شادیهای خودخواسته در این جهان زندهایم و اگر به حال خودمان رها شویم، مثل یک شیشه فرومیافتیم و میشکنیم. این وضع اضطرابآلودی که در زندگی همگانی ما وجود دارد، غیرانسانی است؛ غیرانسانی نه به مفهوم عاطفی و اخلاقی آن، بلکه اصلا برای انسان نیست.
یعنی از قدرت تحمل انسان خارج است. اینهمه بیکاری، اینهمه اعتیاد، اینهمه اضطراب بیرون از تحمل آدمی است. ما به ضرب و زور و تزریق شادی و امید زندهایم. هنر نتیجه همین ناکامی و اضطراب است. به قول نیما که میگوید زاده اضطراب جهانیم... در مجموعه «آوازهای فرشته بیبال» شبهای زندگی بیشتر به چشم میخورد و این دلیلی جز رسوب مشکلات همین سالها نمیتواند باشد. مشکلات اجتماعی در این سالها انگار یکجورهایی طبیعی شده است و ما سعی میکنیم غیرطبیعی خودمان را نگه داریم و منطبق با این مشکلات نفس بکشیم. این دفتر حاصل همین دوران است.» همچنین بیاعتباری جهان اطراف و بیاعتمادی به آن و نقد گذشته نیز در برخی از شعرهای این مجموعه دیده میشود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست