مصائب رئیس

چطور کالدرون طی یک سال خود را رسوا کرد

پس از گذراندن یک سال بر روی صندلی ریاست باشگاه و به پایان رسیدن سال های دردناک بدون قهرمانی و کمک فابیو کاپلو برای صعود دوباره به صدر جدول لالیگا! رامون کالدرون در قله جهان قرار داشت.

دومین باری که خود را بر بام دنیا احساس کرد زمانی بود که قهرمانی لالیگا را به همراه برند شوستر به هواداران تقدیم کرد اما «سونامی سفید» از همان موقع آغاز شد.اتفاقات عجیبی به وقوع پیوست. او از هیچ کدام از مربی ها راضی نبود. هیچ کدام از مربی ها از او راضی نبودند. وظایف و اختیارات میاتوویچ به طرز عجیبی بیش از یک مدیر فنی بود و تیم روز به روز با ضعف بیشتری مواجه می شد تا اینکه در نهایت کالدرون با اتهام تقلب در انتخابات رئیس باشگاه مجبور به استعفا شد. در اینجا نگاهی مختصر به اتفاقات یک سال اخیر مدیریت کالدرون در رئال مادرید می اندازیم:

▪ می :۲۰۰۸

طی جلسه عجیبی کالدرون ریاست باشگاه را برای بار دیگر به دست آورد و ورودش از سوی هواداران با این شعار به ورزشگاه خوشامد گفته شد:«استعفا! استعفا!»

▪ جولای :۲۰۰۸

برند شوستر سعی کرد با کادر رئال بجنگد و حضور خود را یادآوری کند:« من آخرین کسی هستم که از نقل و انتقالات باخبر می شود!» مربی آلمانی مدام از برنامه هایش برای قهرمانی در لیگ قهرمانان سخن می گفت و تأکید می کرد در صورتی همه آنها امکان پذیر است که او بازیکنانی را که لازم دارد خریداری کند.

▪ آگوست :۲۰۰۸

داستان روبینیو بر سر زبان ها افتاد. ستاره برزیلی دیگر تحمل ماندن در برنابئو را نداشت و یکراست نزد کالدرون رفت تا در مورد فروشش به چلسی با او صحبت کند. او رئیس را تهدید کرد اگر قراردادش را ارتقا نبخشند به انگلستان خواهد رفت. پاسخ کالدرون ۳ کلمه ساده بود:« تو را نمی فروشیم!»در نهایت روبینیو در آخرین ساعات نقل و انتقالات تابستانی با قیمت ۴۲ میلیون یورو به منچسترسیتی پیوست.

▪ سپتامبر :۲۰۰۸

روبینیو، کهکشانی ها را ترک کرد. باشگاه نتوانست او را از رفتن باز دارد. از طرف دیگر رونالدو هم به برنابئو نیامد. میاتوویچ و دار و دسته اش در خرید سانتی کازورلا و دیوید ویا نیز ناکام ماندند و تنها پروژه موفقیت آمیز باشگاه دستیابی به رافائل ون دروارت بود. شوستر هلندی را نمی خواست. هیچ کدام از پروژه های ناموفق نیز مورد نیازش نبودند. بازیکنان مورد نظر او همه توسط کالدرون نادیده گرفته شده بودند. اکتبر :۲۰۰۸ اتهام سنگینی به رئیس وارد شد. راست و دروغش کاملاً معلوم نبود اما به هر حال او متهم به استفاده از بودجه باشگاه برای مصارف شخصی بود. کالدرون آن را تکذیب کرد. سر و صدا به پا شد اما توفان رو به آرامش گرایید اما هیچ کس موضوع را فراموش نکرد.

▪ نوامبر :۲۰۰۸

بدترین لحظات زندگی شوستر به عنوان یک مربی رقم می خورد. تیمی از لیگ B اسپانیا، رئال مادرید را از دور رقابت های جام حذفی آن هم در برنابئو حذف کرد. همان ماه تیم مقابل وایادولید شکست بدی خورد. میاتوویچ مقابل رسانه ها اعلام کرد: «همه چیز خوب پیش می رود و ما با شوستر مشکلی نداریم!» اما همان موقع و دور از چشم رسانه ها در حال مذاکره با خوآنده راموس بود.

▪ بازهم نوامبر :۲۰۰۸

کالدرون سعی کرد با دادن پاداش به بازیکن ها از میزان انتقادها بکاهد. مبلغ پاداش طبق شایعه ها چیزی حدود ۱۲۰ هزار یورو بود. بعد معلوم شد با پرداخت این پول ها آنها باید دور تعطیلاتشان را خط بکشند!

▪ دسامبر :۲۰۰۸

بعد از استعفای میکل، مدیرفنی مدرسه فوتبال رئال مادرید که اعلام کرده بود کالدرون هیچ اهمیتی به استعدادهای تیم نوجوانان نمی دهد، او را به تیتر اصلی روزنامه های ورزشی تبدیل کرد.

▪ بازهم دسامبر :۲۰۰۸

شوستر اخراج شد و خوآنده راموس روی نیمکت او در برنابئو نشست. از طرف دیگر یوفا اعلام کرد باشگاه حق ندارد از ۲ بازیکن جدید خود در لیگ قهرمانان استفاده کند. در کمال تعجب همگان مقامات تیم اعلام کردند از این قانون خبر داشته اند اما بازهم از یوفا تقاضای تجدید نظر کردند. به هر حال هیچ چیز تغییر نکرد.

▪ ژانویه :۲۰۰۹

آخرین سنگ سقوط کالدرون توسط مارکا پرتاب شد. این روزنامه اعلام کرد در انتخاب رئیس کهکشانی ها تقلب صورت گرفته است. او در کمال تعجب همگان وقوع تقلب را در انتخابات تأیید کرد اما اصرار داشت که بدانند که نه او و نه مدیران تحت خدمت اوهیچ کدام نقشی در این بازی ایفا نکرده اند. هر ۲ مدیر اخراج شدند و پس از آنکه مشخص شد کالدرون به خوبی از جریانات انتخاب رئیس باشگاه باخبر بوده تنها ۲ روز طول کشید تا استعفانامه خود را تسلیم کند!