سه شنبه, ۷ اسفند, ۱۴۰۳ / 25 February, 2025
فرهنگ عفاف, خانواده و دولت مسئولیت ها و بایسته ها

تحولات اجتماعی در دهههای اخیر، آثار خود را بیش از هر چیز در حوزه اخلاق و تربیت جنسی نشان داده است. در طرح گسترش عفاف و حجاب که توسط نهادهای حکومتی، از جمله نیروی انتظامی پیگیری میشود آنچه ممکن است سبب نگرانی گردد اقدام به اصلاح وضعیت پیش از دستیابی به تحلیلی جامع و برداشتی صحیح از واقعیتهای اجتماعی است.
انسان دارای سه بعد معرفتی، اخلاقی و رفتاری است که در هم تنیده و از هم متأثرند.از این میان، اخلاق، بستری مناسب را برای رشد فضیلتها و تمایل به رفتارهای پسندیده، عقلانی و وحیانی فراهم میسازد. در حوزه اخلاقیات، اخلاق جنسی، به ویژه عنصر عفاف، جایگاهی خاص دارد تا آنجا که عفت جنسی بافضیلتترین عبادتها، و زمینهساز بهشت است.(۱)
۱) مدیریت فرهنگ عفاف؛ ضرورت و اهمیت
تحولات اجتماعی در دهههای اخیر، آثار خود را بیش از هر چیز در حوزه اخلاق و تربیت جنسی نشان داده است. در طرح گسترش عفاف و حجاب که توسط نهادهای حکومتی، از جمله نیروی انتظامی پیگیری میشود آنچه ممکن است سبب نگرانی گردد اقدام به اصلاح وضعیت پیش از دستیابی به تحلیلی جامع و برداشتی صحیح از واقعیتهای اجتماعی است. اقداماتی که به حساسیتهای عمومی یا اخلاق فردی و اجتماعی و موقعیت خانواده گره میخورد، اگر توأم با عقلانیت در روش و جامعیت در تحلیل نباشد کم نتیجه و پر مخاطره است.
دلایل توجه به موضوع اخلاق جنسی و عفاف:
▪ تأثیر فرهنگهای غیر اسلامی بر نگاه جامعه ایرانی
سیاست کلی اسلام در موضوع اخلاق و تربیت جنسی، تسهیل در ارضای مشروع نیازها، پیشگیری از زمینههای گناه، تقویت خویشتنداری (عفاف)، تقویت احساس مسئولیت در دفاع از حریم جنسی و مقابله جدی با مفاسد جنسی و اشاعه منکرات در محیط اجتماعی است.
از نگاهی دیگر نادیده گرفتن نیازهای طبیعی انسان به مشکلات جسمی و روانی و حتی تضعیف جهات معنوی، افزایش زمینههای بزه و ایجاد مخاطره برای سلامت فرد، خانواده و اجتماع میانجامد.
با وجود نگاه واقعبینانه اسلام به این نیازها، جامعه ایران نگاه بدبینانه به نیازهای جنسی دارد و گاه تربیت جنسی را صرفاً به خود نگهداری فرو میکاهد. به همین دلیل کمتر کسی جرئت طرح مباحث اساسی را در این حوزه داشته است.
▪ پیوند میان اخلاق جنسی و سیاست
ارتباط میان این دو مقوله از چهار زاویه قابل بررسی است:
اول. نظام سلطه برای مقابله با موج اسلامخواهی یا «بنیادگرایی اسلامی»، راهبردی مبتنی بر اصلاح ساختار سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی و برداشتن حریمهای اخلاقی میان زن و مرد تدوین کرده است.(۲)
مراجعه به برخی نشریات عمومی و دانشجویی و سایتها، پیامدهای اعمال این سیاست در قالب شکستن حریمهای اخلاقی، ترغیب به همجنسگرایی، ایجاد تردید در ارزشهای اخلاقی مقبول و استفاده از نارضایتیهای جنسی جهت تبدیل آن به جنبشهای سیاسی را به وفور قابل مشاهده میسازد. در مقابل، هرگاه نهادهای مسئول در نظام اسلامی تدابیری را برای سامانمندسازی روابط زن و مرد آغاز میکنند با صفآرایی گروههای مختلف سیاسی و جنبشهای فمینیستی زنان در برابر خود روبهرو میشوند.(۳)
دوم. حساسیت جامعه مذهبی نسبت به مفاسد جنسی و پیوند خوردن اخلاق جنسی با مشروعیت نظام سیاسی، مسئولیت دولت را در قبال آن، دوچندان میکند.
سوم. سیاسی قلمداد کردن موضوع عفاف و اخلاق جنسی توسط مدیران نظام نه تنها به معنای نادیدهانگاری بخشی از ابعاد واقعیت است که با معرفی مقولههایی چون حجاب به عنوان نماد سیاسی، مخالفان سیاسی نظام را نوعی به مقابله سیاسی واداشته است.
چهارم. توسعه مفاسد اخلاقی نظامات اجتماعی چون خانواده، اقتصاد و فرهنگ را تهدید میکند و سبب اختلال در رفتارهای عقلانی نسل جوان و زمینهساز تعارض سیاسی با اهداف نظام اسلامی است.
▪ پیوند میان اخلاق جنسی و اقتصاد سرمایهداری
افزایش محرکات جنسی از یک سو به تغییر الگوی مصرف در لوازم آرایشی و پوشاک و به تبع آن با منافع گروهی از سرمایهداران؛ از سوی دیگر، با منافع ناشران مطبوعات تحریکزا و در نهایت با منافع صاحبان شبکههای فساد و توریسم جنسی گره خورده است. این مهم علاوه بر تبیین ضرورت تغییر در وضع موجود میتواند پاسخی به این پرسش باشد که چرا مقابله با مفاسد جنسی و اصلاح اخلاق جنسی پر هزینه، و غالباً ناموفق است.
▪ ناتوانی علوم اجتماعی از شناسایی دقیق معضلات جنسی
عدم توجه به معضلات جنسی در تحلیلهای آسیبشناسانه کارشناسان علوم اجتماعی از مشکلات خانوادگی و اجتماعی را میتوان در وهله اول ناشی از غلبه گفتمان لیبرالیستی و چپ بر ساختارهای علوم انسانی دانست که گاه با تمرکز بر مفاهیمی چون «طبقه» از شناسایی دیگر عوامل باز میماند و گاه با پذیرش آزادی از جمله آزادی جنسی، در زمره ارزشهای پذیرفته شده، چشم در پیامدهای تساهل جنسی فرو میبندد و در وهله دوم ناشی از فقدان روشهای جزءنگرانه در تحلیل مسائل جزئی که سبب تفاوت بسیار دیدگاه این دسته از کارشناسان با تحلیلگران مصداقی آسیبهای خانوادگی است.
▪ غفلت از نگاه مدیریتی به اخلاق و تربیت جنسی
دلایل بسیاری برای عدم توجه مسئولان به مدیریت اخلاق جنسی، در عرصه داخلی و بینالمللی وجود دارد: اول. تلقی از تربیت به عنوان مسئولیتی فردی. دوم. اعتقاد به اینکه معضلات اقتصادی عامل اصلی معضلات اخلاقی است و اصلاحات اقتصادی و اخلاقی مبتنی بر الگوهای رایج توسعه، معضلات اخلاقی را کاهش خواهد داد؛ غافل از آنکه مبانی حاکم بر این الگوها خود از عوامل تغییر هنجارهای جنسی است. سوم. اعتقاد به اینکه نظام اسلامی فاقد نظریه جنسی قابل دفاعی است که مبنای سیاستگذاریها قرار گیرد. چهارم. قرار دادن پرورش در حاشیه آموزش، ضعف نیروی انسانی فرهیخته در حوزههای تربیتی و غفلت از تربیت جنسی در نظام آموزش رسمی و غیر رسمی.
۲) تضعیف اخلاق جنسی و عفاف؛ نگرانیها و نمودها
نگرانی از وضعیت اخلاق جنسی و کاهش رفتار عفیفانه به چهار محور باز میگردد:
۱) گسترش مفاسد اخلاقی؛
۲) کاهش حساسیتهای عمومی نسبت به کنترل ناهنجاریها و مشارکت در اصلاحات اخلاقی؛
۳) کم شدن احساس مسئولیت و ناتوانی خانواده در قبال تربیت جنسی فرزندان و نظارت سازنده و مستمر بر آنان؛
۴) فقدان باور مشترک، سیاستها، اصول مشخص و برنامههای جامع در مدیریت اجتماعی کشور.
تغییر شاخصهای فوق میتواند حاکی از نمودهای اخلاقی زیر باشد:
▪ کم شدن انگیزه تشکیل خانواده
آنچه در سالهای اخیر بیش از هر چیز به کاهش انگیزه ازدواج منجر شده، تغییر در فرهنگ اقتصادی، افزایش سطح انتظارات و کم شدن روحیه قناعت و مواجهه با مشکلات است.
نکته دیگر، تغییر در اخلاق جسمی است. جوانانی که به سهلانگاری جنسی عادت کردهاند ازدواج را نوعی محدودیت و محرومیت برای رفتار جنسی خود تلقی میکنند. همچنین جوانانی که در روابط نامشروع به تصویری نادرست از جنس مخالف دست یافتهاند، کمتر میتوانند برای زندگی مشترک به هم اعتماد کنند.
از سوی دیگر، شاهد کاهش حساسیتهای والدین و سهلانگاری آنان در مهارتآموزی به فرزند میباشیم؛ تا جایی که صلاحیت فرزندان برای مدیریت خانواده در مقایسه با نسلهای گذشته کمتر شده است.
▪ افزایش طلاق(۴) و اختلافات خانوادگی
درصد بالایی از اختلافات ناشی از اختلال در اخلاق و تربیت جنسی است. انتخاب همسر از طریق عشقهای خیابانی، بدون وجود همسازی فرهنگی و خانوادگی، زمینههای تفاهم در زندگی آتی را کم میکند و بیمبالاتی اخلاقی یکی از دو طرف، هم روابط عاطفی و خلوت جنسی طرفین را تحت تأثیر قرار میدهد(۵) و هم اعتماد به طرف مقابل را کم میکند.
▪ تغییر در الگوی روابط زن و مرد
این تغییرات را میتوان در مواردی از این قبیل مشاهده کرد: در روابط سهلانگارانه محارم و غیر محارم در خانواده گسترده، در چگونگی خودآرایی دختران و پسران در محیطهای عمومی و مختلط، در تمایل نسل جوان به برقراری ارتباط قبل از ازدواج، در ظهور پدیده دختران خیابانی، در رواج روسپیگری، بیمبالاتی جنسی و قاچاق دختران، در ملاکهای گزینش دختران در شرکتهای خصوصی و ادارات و در گسترش فضاهای مختلط در محیطهای کاری دولتی، غیر دولتی و محیطهای علمی.
در اینجا توجه به چند نکته لازم است:
اول. پایین آمدن سن روسپیگری و فرار از خانه در سالیان اخیر.(۶) آغاز انحراف جنسی در دختران خیابانی، ناشی از سادهلوحی و ناآشنایی با ویژگیهای جنس مخالف است. از سوی دیگر کسانی که در تجربه اول فرار از خانه ،تجاوز را غالباً در کمتر از ۴۸ ساعت(۷) تجربه میکنند، به دلیل فقدان مکانیزم بازپروری، خود را ناگزیر به ادامه مسیر غلط احساس میکنند.
دوم. کاهش آمار روسپیگری (مزدوری جنسی) و افزایش تمایل به بیمبالاتی جنسی در قالب دوست گزینیهای بدون هزینه بدان معناست که بیمبالاتی جنسی در وضعیت جدید آن بیشتر عملی انتخابگرانه است تا عکسالعملی از سر ناچاری و فقر.
▪ افزایش اعتیاد و بیماریهای جنسی
تغییر الگوی ابتلا به ایدز از اعتیاد تزریقی به روابط جنسی،(۸) گسترش رسانههای تصویری جدید (اینترنت، ماهواره و ویدئو CD) و اعتیاد به مشاهده تصاویر پورنو (هرزهنگاری) زمینهساز بروز رفتارهای ناسالم و پرخطر، از جمله خشونت جنسی است.(۹) به این موارد باید اعتیاد به استماع موسیقیهای محرک را که هم به تحریک شهوت و هم به ضعف اراده منجر میشود، افزود.(۱۰)
▪ افزایش شبکههای فساد
این شبکهها هم در قالب سنتی خود، در شکل ایجاد خانههای فساد به ویژه در نزدیکی مراکز تجمع جوانان و دانشجویان، فعالیت میکنند و هم در قالبهای جدید، با تأسیس پایگاههای اینترنتی فارسیزبان به منظور ترویج ابتذال و تابوشکنی اخلاقی. از سوی دیگر تغییر در الگوی طرح مباحث زنان، در دو دهه اخیر در قالب مباحث حقوق جنسی و طرح پرسشها و شبهاتی که از یک سو آزاد شدن از قیود جنسی را مطرح میکند و از سوی دیگر حقوق جنسی برابر زنان را خواستار میشود نشانگر نوعی فعالیت شبکهای و هماهنگ است.
▪افزایش افسردگی در نسل جوان
فرهنگ مسلط که برخورداری مالی، ثبات شغلی، تحصیلات و مسکن را پیششرط آغاز زندگی میداند، در مقام عمل چشم بر نیاز جنسی جوانان میبندد. از سوی دیگر نیاز به مونس و همسر،(۱۱) احساس برخورداری از حمایت عاطفی، مسئولیت و همدلی از عواملی است که با نشاط و آرامش فرد پیوند خورده است. محرومیت از تشکیل خانواده در سنینی که بهترین موقعیت برای برقراری ارتباط سالم است، فشارهای عصبی و عدم تعادل در برنامهریزی و عمل را نتیجه میدهد، به بروز افسردگی میانجامد و زمینهای برای اعتیاد به مواد روانگردان و ورود جوانان به عرصههای هیجانانگیز منفی را فراهم میآورد.
۳) اخلاق جنسی؛ ظرفیتها و امیدها
▪ تعلقات مذهبی در جامعه ایرانی
پیوندهای محکم مذهبی در جامعه ما همواره از مهمترین عوامل خودنگهداری، احساس مسئولیت و غیرت بوده است. اینکه در عصر اطلاعات و با سهولت دسترسی به روشهای حقیقی و مجازی برای ارضای نامشروع، اغلب مردم پاکدامنی قبل از ازدواج را یک ارزش میدانند و به شکل انتخابگرانه عفاف را برگزیدهاند، و اینکه بسیاری از مسئولان خواهان اصلاح اخلاق جنسیاند و اکثر مردم رسانهها و سیاستها را در مورد تضعیف اخلاق جنسی مقصر میدانند، نشانگر ظرفیتهایی است که میتوان بر آنها در تدوین سیاستها و برنامههای اصلاحی تکیه کرد.
▪ ویژگیهای جنسیتی
ویژگی طبیعی حیا سبب میشود که میل طبیعی زنان به رفتارهای عفیفانه بیشتر و از قرار گرفتن در موقعیتهای خاص جنسی هراسناکتر باشند. آنچه به عنوان ابتذال در پوشش و آرایش در زنان جامعه شهری مشاهده میکنیم، در بسیاری اوقات، ناشی از حس خودنمایی و ابراز وجود در میان همجنسان است و نباید از هر رفتار زنانه برداشتی جنسی ارائه نمود.
وجود زمینه طبیعی حیا، در صورتی که با آموزش و تربیت صحیح همراه باشد، میتواند هم ضمانتی برای خودنگهداری زنان باشد و هم آنان را در هدایت و کنترل خانواده(۱۲) و ایجاد فضای عفیفانه در محیطهای عمومی و محیط کار توانمندتر سازد. توجه به ویژگیهای جنسی مردان از جمله غیرتورزی که دارای زمینه طبیعی است نیز میتواند در مسیر اصلاح اخلاق جنسی کارآمد تلقی شود.
میتوان اذعان داشت که شعار برابریطلبی که گرایشهای چپ و فمینیستها بر آن اصرار نموده و بر آن اساس بر هر چه تفاوتهای جنسیتی مینامند تاختهاند، تا چه حد به نفی هویت جنسی زنانه و مردانه، تضعیف حیا و غیرت و آسیبپذیری اخلاقی زن و مرد منجر شده است.
▪ نهادهای آموزشی و تبلیغی
وجود مراکز سازماندهنده در امر تبلیغات مذهبی ظرفیت ویژهای است که میتواند با ایجاد حساسیت در میان مبلغان مذهبی، اطلاعرسانی مستمر به آنان و ایجاد هماهنگی، کارآمدتر باشد. همچنین استفاده از ابزارهای روزآمد تبلیغ و راهاندازی «جنبش تربیتی» با محوریت تربیت جنسی در نهاد آموزش رسمی کشور میتواند سهم مهمی در ترویج فرهنگ عفاف داشته باشد.
۴) اخلاق و تربیت جنسی؛ بایستهها
به منظور ارتقای اخلاق جنسی در جامعه دو نهاد اصلی سیاستگذار، مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی، موظفند تا سیاستهای کلان و راهبردی تعمیق اخلاق و توسعه عفاف جنسی را تدوین نمایند. چنانکه نهاد قانونگذار نیز لازم است طرح جامع ارتقای اخلاق جنسی را به تصویب رساند.
به طور خلاصه میتوان اهداف نظام اسلامی از تربیت جنسی را ارتقای سلامت جسمی و روانی، تقویت معنویت، استحکام و کارآمدی خانواده، و افزایش امنیت اخلاقی در جامعه به منظور تقویت کارآیی زن و مرد در حیات اجتماعی دانست.
این اهداف در چهار بخش «پیشگیرانه»، «تسهیلگرانه»، «مقابلهگرانه»، «درمانگرانه» پیگیری میشود.
▪ سیاستهای پیشگیرانه
از سیاستهای پیشگیرانه میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
ـ تقویت ایمان و باورهای مذهبی
احساس پیوستگی با منبع قدرت، حکمت و رحمت بیکرانی که پیوسته در تدبیر عالم است و همچنین غلبه بر مشکلات، شبهات و مخاطرات روانی از بزرگترین ثمرههای ایمان است که زمینه ابتلا به مفاسد اخلاقی را از میان برمیدارد.
برای تقویت ایمان مذهبی نباید صرفاً بر نقش خانواده یا آموزشهای رسمی با محوریت اطلاعرسانی مذهبی تکیه نمود، بلکه تقویت زمینههای محبت به خداوند و کم کردن موانع تأثیرپذیری دل به همراه برخی آموزههای اسلامی چون کمکرسانی به مستمندان و تکریم و نوازش یتیمان، پرهیز از لقمه حرام، شرابخواری و زورگویی از زمینههای مؤثر در رقت قلب و پرورش ایمان است.
ـ تربیت اخلاقی
در نظام اخلاقی اسلام انسان موجودی است که در مقابل عملکرد خود مسئول است. خداوند هدایت تکوینی خود را با الهام خوبی و بدی، در درون انسان قرار داده است. این نگاه به انسان با آنچه مکاتب لیبرالیستی و مادی تحت عناوین نسبیتگرایی اخلاقی، فردگرایی، روانشناسی لذتجویانه و جبرگرایی به دست میدهند تفاوتی بنیادین دارد.(۱۳)
در این راستا ابتدا باید سیاستهای اخلاقی و تربیتی حاکم بر رسانههای عمومی و نظام آموزشی را مورد خوانش انتقادی قرار داد و آنگاه به بازترسیم سیاستها و اصول حاکم بر این نهادها همت گماشت تا فرآیند پرورش اخلاقی به تقویت احساس مسئولیت، اهمیت یافتن عفاف و تقویت قدرت خویشتنداری منجر شود.
ـ تربیت جنسی فرزندان
تربیت جنسی کودکان به منظور پیشگیری از بروز احساس جنسی قبل از موعد، کم کردن زمینههای سوء استفاده جنسی، پیشگیری از بروز عادات منفی و پیدایش عادات پسندیدهای صورت میگیرد که سلامت جنسی کودک را در آینده تضمین مینماید. از سوی دیگر، فرزندان رفتارهای عفیفانه و حیاآمیز را در پوشش سلوک خانوادگی و اجتماعی فرا میگیرند.(۱۴) در این مقطع، رفتار عملی والدین بیش از توصیههای گفتاری در شکلگیری اخلاق جنسی مؤثر است.
حال این پرسش مطرح میشود که مسئولیت تربیت جنسی بر عهده چه نهادهایی است؟ مسئولیت تربیت جنسی در مقطع اول عمر (قبل از شش سالگی) بر عهده خانواده و در مقطع حساس شش سالگی تا زمان بلوغ باز هم بر عهده خانواده، به ویژه والدین است، اما نباید نظام آموزش رسمی و غیر رسمی از جمله رسانههای عمومی را نادیده گرفت.
با ورود به مقطع بلوغ، تغییرات شخصیتی در سنین نوجوانی به ویژه در باره دختران به گونهای است که اگر رفتار عاطفی و اطلاعات صحیح، راهنماییهای سازنده و نظارت عاقلانه از مجاری صحیح خود جریان نیابد نوجوان در دام اظهار محبتهای ساختگی گرفتار میشود و یا به مسیرهای دیگر کسب اطلاعات مراجعه میکند و فرصت بلوغ به یک تهدید بدل میگردد.
امروزه دو روش در آموزشهای جنسی مطرح است. در «روش مدرسهای» تعلیمات نظری مسائل جنسی یا به صورت مجزا و یا در ضمن دروس علوم طبیعی با پخش فیلمهایی راجع به تولیدمثل گیاهان، جانوران و بالاخره انسان، با تمام جزئیات آن، همراه است.(۱۵) این روش در بسیاری از کشورهای غربی متداول و در عین حال مورد انتقاد است.(۱۶) از جمله آنکه طرح مباحث جنسی، بدون پردهپوشی، خود از عوامل تحریکزاست و تأثیراتی چون تماشای تصاویر پورنو بر جای میگذارد؛ به ویژه آنکه این آموزشها صرفاً در چارچوب مباحث کالبدشناسی و بدون محوریت عنصر حیا و عفاف ارائه میشود. انتقاد دیگر آن است که تمرکز چنین آموزشهایی در مدرسه به ضعف جایگاه هدایتی و نظارتی والدین منجر میشود و آنان را به حاشیه میراند.
در آموزش به «روش خانوادگی» تربیت جنسی توسط والدین براساس اصول اخلاقی و با هدف تقویت خویشتنداری جنسی فرزندان صورت میگیرد. در اینجا مدرسه میتواند نقش مکمل خانواده را ایفا کند و انجمن خانه و مدرسه مسئولیت ارتقای آگاهی و تقویت احساس مسئولیت والدین را بر عهده گیرد.(۱۷) سیستم آموزشی هم در این عرصه با طرح مباحثی چون شیوههای کنترل و تعدیل غریزه جنسی، آشنایی با امراض و خطرات جنسی، پیامدهای مفاسد اخلاقی در حیات اجتماعی، بیان مسائل شرعی در باره بلوغ و تکلیف و پرورش فضایل اخلاقی از جمله حیا و عفاف به خانواده مدد میرساند و سعی میکند تا هم از نظارت و هدایت والدین پشتیبانی و از آن دفاع کند و هم فرزندان را به مراجعه به والدین تشویق نماید.
منبع:ماهنامه پیام زن ـ شماره ۱۸۶
پینوشتها:
۱) ر. ک: الحر العاملی، وسائلالشیعه، ج۲۱، ح۲۵۸۲۷ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۰، ص۴، ح۲.
۲) ر.ک: محسن آژینی، «نشانههای خط نفوذ»، روزنامه رسالت، ۳/۱۱/۷۴، ص۲.
۳) ر.ک: «تبدیل اعتراض علیه حجاب به جنش عام سیاسی»، ۳/۲/۸۶، (به نقل از: خبرنامه داخلی مرکز فرهنگی زنان، ش۵) www.akhbar rooz.com؛ جنشهای سیاسی در ایران با تأکید بر مطالبات زنان، ۲/۲/۸۶، (سازمان دانشآموختگان دفتر تحکیم وحدت) www.advarnews؛ نبرد بیپایان حجاب، www.shahrzadnews.org؛ طرح جدید سرکوب زنان محکوم به شکست است www.roshangary.net.
۴) در سال گذشته آمار ازدواج ۴ درصد و آمار طلاق ۸/۶ درصد افزایش نشان میدهد (توسعه، ۲۸/۱/۸۶ و کیهان، ۹/۱۲/۸۵، ص۱۵).
۵) چنانکه به گفته پیامبر اکرم(ص) زنا لذت همسر را میبرد (ر. ک: الحسن بنالفضل الطبرسی، مکارم الاخلاق، ص۲۳۸).
۶) ر. ک: «کاهش سن دختران فراری به ۱۳ سال»، آفتاب یزد، ۲۳/۴/۸۳، ص۹ و «۴۶ درصد دختران فراری دانشآموز هستند.» کارگزاران، ۱۵/۱۱/۸۵، ص۱۷.
۷) فاصله ۲۴ ساعته دختران فراری تا تجاوز (مصاحبه مدیر کل دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی با رادیوB.B.C) به نقل از: www.khabarchin.com۲۱/۱۰/۸۴.
۸) ر.ک: سید هادی معتمدی، «طرحهای ساماندهی روسپیان»، نظام اسلامی و مسئله روسپیگری، ص۲۷۵.
۹) ویکتور بی، کلاین، «هرزهنگاری و تهاجمات جنسی علیه زنان»، سیاحت غرب، ص۵۷.
۱۰) ر.ک: سید روحاللَّه موسویخمینی، چهل حدیث، ص۸.
۱۱) ر.ک: روم (۳۰) آیه ۲۱؛ اعراف (۷) آیه ۱۸۹ و محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۳۲۷، ح۷.
۱۲) به گفته ویلیام گاردنر این زنان هستند که میل جنسی مردان را به گونهای هدایت و محدود میکنند که در خدمت خانواده قرار گیرد (ر.ک: ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده، ص۲۰۴).
۱۳) امروزه میتوان جریان انتقادی مهمی را در جامعه علمی غرب یافت که نگاه مسلط در این عرصههای علمی را به چالش میکشد. (ر.ک: ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده).
۱۴) ر.ک: محمدرضا سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ص۱۴۷ و ۲۰۲.
۱۵) ر.ک: غلامرضا متقیفر، «آموزش جنسی در مدارس»، فصلنامه تربیت اسلامی، ص۱۵۳.
۱۶) مورلی دانینو، آندره، جامعهشناس روابط جنسی، ترجمه حسن پویان، ص۱۴۹ - ۱۵۴.
۱۷) ر.ک: ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده، ص۱۴۷.
۱۸) ویلیام گاردنر، جنگ علیه خانواده، ص۸۷.
۱۹) آموزههایی که اوایل سن رشد را برای دختران بهترین سن ازدواج میداند، تأخیر در ازدواج دختران و سختگیری والدین را زمینهساز بروز فتنه و مفاسد اخلاقی عظیم میداند، و والدین و بزرگان را به اقدام برای ازدواج جوانان ترغیب میکند، از مواردی است که میتواند بر این ادعا مهر تأیید بزند (ر.ک: الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج۲، ص۶۰ ۶۴، باب ۲۲ و ۲۳ و ص۷۶ - ۷۹، باب ۳۸).
۲۰) برای آشنایی با مباحث تفصیلیتر در موضوع اصلاح و بازپروری، ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی، نظام اسلامی و مسئله روسپیگری، ص۱۱۰- ۱۲۹.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست