پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دلایل لزوم تعامل با حماس


دلایل لزوم تعامل با حماس

حماس در انتخابات پارلمانی منصفانه و آزاد فلسطین در سال ۲۰۰۶ پیروز شد محمود عباس از جنبش فتح نیز در انتخابات آزاد و منصفانه سال ۲۰۰۵ به عنوان رییس تشكیلات خودگردان انتخاب شد

در پی چندین ماه درگیری داخلی در فلسطین كه به كنترل جنبش حماس در نوار غزه و در پی آن انحلال دولت متحد ملی فلسطین از سوی محمود عباس، رییس تشكیلات خودگردان منجر شد، رهبران ارشد حماس تاكنون چندین بار از جنبش فتح خواسته اند تا مذاكرات میان گروه های فلسطینی را با هدف اتحاد فلسطین و حل مسایل مورد اختلاف آغاز كنند؛ درخواستی كه مكررا از سوی تشكیلات خودگردان كه اكنون تنها كنترل كرانه باختری را بر عهده دارد، رد شده است.این جنبش حتی طی اعلامیه آمادگی اش را برای برقراری آتش بسی بلند مدت با اسراییل اعلام كرده اما تمامی این پیشنهادات مثبت با بی مهری طرف های مقابل این جنبش روبرو شده است.

هفته نامه «صدای الوطن» چاپ آمریكا، در گزارشی ۱۰ دلیل را برای لزوم انجام مذاكره و تعامل با حماس یادآور شده است.این دلایل از دیدگاه این هفته نامه به شرح زیر است:

۱) دیپلماسی اساسا مذاكره با كسانی نیست كه با شما موافقند بلكه دیپلماسی با افرادی هم كه با شما مخالفند به انجام می رسد؛

۲) حماس در انتخابات پارلمانی منصفانه و آزاد فلسطین در سال ۲۰۰۶ پیروز شد. محمود عباس از جنبش فتح نیز در انتخابات آزاد و منصفانه سال ۲۰۰۵ به عنوان رییس تشكیلات خودگردان انتخاب شد. بر این اساس خارجی ها صلاحیت پذیرش یكی از این احزاب و كناره گیری و انتقاد از دیگری را ندارند؛

۳) حماس بیش از ۱۸ ماه به تعهداتش در خصوص آتش بس با اسراییل عمل كرد اگرچه این آتش بس از سوی اسراییل به صورت رسمی یا غیر رسمی نقض شد؛

۴) زمانی كه دولت انگلیس در نهایت متوجه شد نمی تواند ارتش آزادی بخش ایرلند (IRA) را با زور شكست دهد به توافق سیاسی با آنها روی آورد و دو پیش شرط را برای هر حزبی كه وارد مذاكرات صلح شود قرار داد؛ الف) عمل به آتش بس ب) داشتن اختیارات قابل توجه از جانب رای دهندگان. بدین ترتیب مذاكرات صلح با هدف موفقیت نهایی آغاز شد؛

۵) زمانی كه دولت وقت آفریقای جنوبی كه در دست سفید پوست ها بود متوجه شد نمی تواند كنگره ملی آفریقا (ANC) را با زور شكست دهد به مصالحه سیاسی با این كنگره و احزاب ضد نژاد پرستی در این كشور تن داد و تنها دو پیش شرط را برای هر حزبی كه وارد این مذاكرات صلح می شود قرار داد؛ الف) عمل به آتش بس ب) آمادگی مشاركت سالم در انتخابات و پس از آن روند صلح با سرعت به منظور حصول دستاوردهای دور از دسترس آغاز شد؛

۶) در این دو روند صلح و تلاش های موفق بی شمار دیگر در برقراری صلح در سراسر جهان این امر مبرهن است كه یك حزب باید مجبور شود پیش از پذیرفته شدن در هر مذاكره صلحی به طور كامل خلع سلاح شود و به حالت عادی در آید؛

۷) هر كسی در جهان باید مخالف اقداماتی باشد كه تروریسم، جنایت علیه بشریت، جنایت جنگی و دیگر نقض های قوانین جنگی را به وجود می آورد.

از تمامی احزاب باید به عنوان بخشی از یك روند آتش بس منطقی خواسته شود تا از فنون ضد انسانی دست بكشند. (اگر چه این امر در تعهد آتش بس واقعی گنجانده می شود) این در حالی است كه استفاده از فنونی برای برچسب زدن به یك طرف درگیر به عنوان «تروریست» و مطرح كردن این استدلال كه قرار دادن آنها در هر دیپلماسی صلحی امكان ناپذیر است و در عین حال نادیده گرفتن كامل نقض قوانین جنگی از سوی احزاب دیگر، اولا به طور كلی غیر منصفانه است و احترام به یكپارچگی اصول تاكید شده در روند صلح را از بین می برد و ثانیا تجربه ثابت كرده این اقدام در آفریقای جنوبی، موزامبیك و جاهای دیگر با موفقیت همراه نشده است.

این رویه مقابله با تروریسم، مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق انگلیس و دیگران را از دیدن واقعیت اوضاع در آفریقای جنوبی غافل كرد.

این رویه در عرصه اعراب و اسراییل توانمندی قدرت های اصلی غربی برای ایفای نقشی سازنده در دیپلماسی را نیز فلج كرده است؛

۸) حماس تفاوت زیادی با القاعده دارد. غربی ها باید سیاست های اطلاعاتی را كه میان این دو گروه تمایز قائل می شوند، دنبال كنند. بر اساس این سیاست جنبش های سیاسی اسلام گرایی وجود دارند كه در جوامع ملی هویت دار ریشه داشته و به آنها پاسخگو هستند و تمایل دارند ارتباطشان با این جوامع را از طریق مشاركت در انتخابات آزاد و منصفانه به اثبات رسانند و از سوی دیگر جنبش هایی وجود دارند كه هیچ تكیه یا پاسخگویی به جوامع خاصی ندارند و در هر كجای جهان كه پا می گذارند، تخم تنش و تخریب را می پراكنند. اگر ما و رهبران ما نتوانند این نوع تفاوت را درك كنند ما شاهد خواهیم بود هزاران یا صدها میلیون مرد و زن مسلمان جذب ایدئولوژی افراط گراها شوند؛

۹) دولت های غربی هم اكنون با استفاده از «دیپلماسی نیت سنجی» بابسیاری از فعالان بین المللی تعامل می كنند كه اقداماتشان بسیار مخرب تر از حماس است (نظیر كره شمالی). نگرانی درباره بخش هایی از ایدئولوژی محوری حماس كه موجودیت اسراییل را تهدید می كند، وجود دارد اما در عین حال رهبران حماس درباره آمادگی شان برای برقراری آتش بس بلندمدت با اسراییل كه از حمایت سیاسی برخوردار باشد، صحبت كرده اند. چرا نباید پیشنهاد حماس از لحاظ دیپلماتیك بررسی شود ؟

۱۰) در صورتیكه سیاست كناره گیری و انتقاد از مولفه چشمگیر نهاد سیاسی فلسطین حفظ شود، مساله فلسطین نمی تواند حل شود. صدها میلیون تن از مردم در سراسر جهان (اعراب مسلمانان و دیگران) به بررسی این مساله كه یكی از موارد مهم رویارویی میان كشورهای غربی و مابقی جهان است، ادامه می دهند. واقع گرایی از جمله واقع بینی نسبت به پایان مناقشات بر اساس دلسوزی و اصول نشان می دهد حماس باید فورا در دیپلماسی صلح گنجانده شود.