چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
گزارش تحلیلی درباره مطبوعات سینمایی
● نشریات تخصصی سینما از آغاز تا امروز
▪ بر اساس اسناد مکتوب، نشریه «سینما و نمایشات» اولین نشریه تخصصی سینما در ایران بود.
▪ مجله «سینما و نمایشات» چند ماه زودتر از نمایش اولین فیلم سینمای ایران «آبی و رابی» در تابستان سال ۱۳۰۹ منتشر شد.
▪ انتشار مطبوعات تخصصی سینما از نیمه دوم سال ۱۳۳۵ وارد مرحله تازه و جدیتری شد.
بیگمان «برادران لومیر» هرگز به ذهنشان خطور نمیکرد که شعبدهبازی تصاویر متحرک و اختراع شگفتیسازشان با شکستن مرزهای زمانی و مکانی و پس از یک قرن تحول و تکامل به نیرومندترین ابزار انقلابهای فرهنگی بدل خواهد شد. نخستین نمایش تصاویر متحرک در گراند کافه پاریس (۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ میلادی) شور و هیجانی در اندازه یک شعبدهبازی خارقالعاده ایجاد کرد. همزمان با تلاش اگوست و لویی لومیر (برادران فرانسوی) در تکمیل اختراع سینماتوگراف و جهش بلند صنعت عکاسی، در نقاط دیگری از جهان نیز گامهای بلندی در این زمینه برداشته میشد. توماس ادیسون مخترع نامدار امریکایی هم یکی از رقبای برادران لومیر در این عرصه بود. اگرچه در همه تاریخ نوشتههای جهان صنعت و هنر، برادران لومیر اولین پیشگامان صنعت سینماتوگراف و تصاویر متحرک معرفی شدهاند. توماس ادیسون همه نامآوری و اشتهار بیمانندش را مدیون اختراعهای پرشماری است که نقش عمدهای در تحول جهان صنعتی دارد. همانگونه که در آغاز اشاره شد، سینماتوگراف در دهههای آغازین ابداع و اختراع وسیلهای مفرح و سرگرمیساز بود و به نظر میرسید که با سپری شدن زمان، همه جاذبههای خود را از دست خواهد داد. این داوری و تلقی تا پیش از کشف قابلیتهای تبلیغاتی و فرهنگساز سینما، قضاوتی بسیار منطقی و قابل قبول بود. سرشت تنوعطلب انسان اگر نبود همه اختراعات و اکتشافات تاریخ تمدن در همان مرحله ابتدایی متوقف میماند. اما بر اساس همین ویژگی سرشتی، پدیدههای ساخت دست و ذهن بشر همواره در یک فرایند تکاملی، کارکردهای متفاوت و غالباً کارآمدتری پیدا میکند. تکامل تدریجی و اوجگیری شگفتیساز پدیده سینماتوگراف از نمونههای مثالی و کمنظیر این روند روبه رشد است. در حالی که همزمان با اختراع ابزار عکاسی و متحرک کردن تصاویر، همگان این پدیده را یک نوع شعبدهبازی جذاب و البته با عمر کوتاه تصور میکردند، با گذر زمان و نوبهنو شدن ابزار تکنیکی سینما و کشف قابلیتهای خارقالعاده آن در تغییر الگوهای رفتاری، ناگهان سینما به نیرومندترین ابزار تبلیغاتی و بسترساز انقلابهای فرهنگی تبدیل شد. در دهههای آغازین قرن بیستم جنبههای تخدیری و سرگرمکننده سینما بیشتر مورد توجه بود اما در بحبوحه جنگ جهانی دوم تجربههای تازهای از کارکردهای این پدیده به دست آمد.
با ابداع سینما پروپاگاندا و بهرهگیری از ویژگیهای تبلیغاتی بهشدت اثرگذار آن، چشماندازی گسترده به جهانی تازه کشف شده میگشود. جنبههای تبلیغاتی و بهشدت اثرگذار سینما آنقدر نیرومند و تغییرآفرین بود که در پایان جنگ جهانی دوم، نقش بسیار مهم و قابل اعتمادی در مجموعه عرصههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و علمی جهان معاصر پیدا کرد. با اختراع تلویزیون و همهگیر شدن آن در دهه پنجاه میلادی دوره جدیدی از کارکردهای تحولبرانگیز تصاویر متحرک آغاز گردید. اگرچه تفاوتهای آشکاری در اساس تکنولوژی سینماتوگراف و امواج تصویری تلویزیون وجود داشت، اما اشکال بیرونی و شیوه کاربری همانندی در اثرگذاری و تسخیر اذهان عمومی پیدا میکرد. درواقع اختراع تلویزیون انرژی نهفته در جوهره تصاویر متحرک را بهشدت تقویت و گسترش میداد. هالیوود بهعنوان مرکزیت کارخانههای رؤیاسازی از آغاز دهه هفتاد میلادی وارد دوره تازهای از حیات خود میشد. بانفوذ و حضور جهتدهنده عوامل اطلاعاتی دولتها جنبههای مفرح و سرگرمیساز آثار سینمایی همچنان محفوظ و چه بسا پررنگتر از همیشه جلوه میکرد. اما در عرض و عمق این جاذبههای بیرونی هدفمندیهای از پیش طراحی شده و بسیار مهمی جریان داشت و با سرمایهگذاری در زمینه روانشناسی مخاطب و جهتدهی افکار و باورها الگوهای تازهای در عرصه رفتارشناسی جوامع خلق و تعریف میشد. سردمداران حکومت سلطه با هدف کنترل و جهتدهی افکار و رفتارهای اجتماعی در جهان صنعتی همزمان با صرف هزینههای سرسامآور در زمینه ساخت تسلیحات جدید کشتار جمعی، حضور و نفوذ در ذهنیت افکار عمومی جهانیان و تعریف و تحمیل الگوهای جدید شخصیتی و رفتاری را روش مطمئنتری برای سلطه و سیطره پایدار خود میدیدند. تقریباً از آغاز دهه هشتاد میلادی سرمایهگذاری در زمینه تکنولوژی مدرن و گسترش برد مؤثر ابزار فرهنگی ــ بهویژه تصاویر متحرک سینما و تلویزیون ــ را در اولویت قرار داده بودند. بهرغم تبلیغات گسترده و تهدیدآمیز در زمینه ساخت ابزار و تسلیحات فوق مدرن جنگی و انواع و اقسام بمب و موشک و غیره... سرمایهگذاری بسیار کلانتری در حوزه فنآوری تسلیحات فرهنگی به جریان انداخته بودند. بدینترتیب از نیمههای دوم دهه نود میلادی ناگهان فنآوری انواع و اقسام ابزار ماهوارهای با چنان سرعت و شدتی به مرحله تکاملی خود رسید که تقریباً از آغاز هزاره سوم میلادی شاهد ظهور و حضور هزارها چشم همیشه بیدار و تیزبین در جو کره خاکی میشویم. سرعت و دقت گزینش و رصد و پردازش تصاویر در نقطه دید این گیرندههای ماهوارهای چنان حساس و بالاست که صرف نظر از برخی تبلیغات و زیادهگوییها، همین حالا هم مطمئن نباشید که با کنار زدن پرده چشم خیره و کنجکاو یک ماهواره جاسوسی از فراسوی ابرها و در سکوت جو آبی زمین روی چهره شما زوم نکرده باشد!
در چنین فضا و شرایطی حتی اگر چارهای جز هجوم تسلیحاتی و کاربرد بمب و موشک وجود نداشته باشد، کاشفان فروتن امواج تصویری و مخترعان بزرگوار تصاویر متحرک و سینما، ناخواسته در خدمت نجات انسان قرار میگیرند.
هدفگیری کور و فرو ریختن بمب و موشک در جنگ جهانی دوم در شرایط کنونی امکان تکرار نخواهد داشت. بمبها و موشکها با دقت بسیار بالا و با حداقل اشتباه بر روی هدف منفجر میشوند. اگرچه در عمق هدفهای مشخص هم همیشه جان انسانهای بیگناهی در مخاطره و بازیچه خودبینی و خودخواهی نفرتانگیز معدودی از زیادهطلبان جهان قرار میگیرد. اما هیچ تردیدی در بیگناهی کشتهشدگان نیست، چون انسان در اصل «بیگناه» آفریده شد. اما ای کاش همان بمبها و موشکهای معدود هم از جنس امواج تصویری بود. و ای کاهش همه انسانها برکنار از نوع و نژاد و فرهنگ و کشور امکان برابری برای فرو ریختن بمبهایی از جنس امواج تصویری داشتند. زمانی که فرصت برابری برای انتشار عقاید، باورها، و نقطهنظرهای انسانی همه ساکنان کره خاکی وجود داشته باشد، نیازی به فرو ریختن بمبها و موشکهای انفجاری نخواهد بود...
سینما و تصاویر متحرک با این جایگاه حساس و فوقالعاده هم نیازمند نقد و شناخت و تفسیر با زبان و بیانی متفاوت است. کلمات نقش تعیینکننده و ارزشمندی در این کالبدشکافی و ارزششناسی دارند. از آنجا که ارزش کلمات و اصالت جایگاه واژه تنها در رود جاری نوشتار شناخته میشود، پس برای نقد و تفسیر و بازشناخت نیک و بد سینما و تصاویر متحرک چارهای جز رجوع و توسل به نوع جدیدی از سینما نیست... سینمایی با شمایل دیگرگون و با نام «سینمای کاغذی»... اما... تاریخچه پیدایش و رونق سینمای کاغذی هم داستانی طولانی و جداگانه دارد. در این مقال و مجال چارهای جز محدود کردن چشمانداز پیشرو و تمرکز بر سینمای کاغذی بومی و وطنی نداریم. این محدودیت در زمینه شرح پیدایش و اوج و فرود نشریات سینمایی نیز رعایت خواهد شد.
در آغاز گذر و نظری به تاریخچه انتشار نشریات سینمایی در سالهای دور لازم به نظر میرسد. بنابراین بخش اول گزارش بهعنوان مدخل ورود به بحث، کندوکاوی اگرچه گذرا در زمینه تاریخچه پرفراز و نشیب سینمای کاغذی و انتشار نخستین نشریات سینمایی در ایران اختصاص مییابد. اشاره به دوران دور و سپری شده از آن روی اهمیت پیدا میکند که در این بازگشت به گذشته متوجه خواهیم شد که پیدایش اولین نشریه هنری ـ سینمایی در ایران با یک فاصله نزدیک و تقریباً همزمان با ساخته شدن اولین فیلم تاریخ سینمای ایران مصادف است.
براساس اطلاعات مکتوب و البته پراکنده مورخان درباره تاریخچه صنعت سینما در ایران، اولین نشریه تخصصی سینما و هنر نمایش ایرانی با نام «سینما و نمایشات» در تابستان سال ۱۳۰۹ منتشر شد. این همان سالی است که اولین فیلم تاریخ سینمای ایران «آبی و رابی» توسط آوانس اوگانیانس (فیلمساز مهاجر ارمنی) ساخته شد. اگرچه در آن دوران هنوز قابلیتهای مهم و فرهنگساز پدیده سینما کاملاً شناخته نشده بود و بیشتر جنبههای مفرح و سرگرمکننده آن مورد توجه قرار داشت. بر همین اساس انتشار نشریات تخصصی سینما و هنر هم هدف اطلاعرسانی و تعریف و تبلیغ درباره فعالان عرصه سینما را دنبال میکرد. هنوز وجه نظارتی و جنبههای ارزششناسی این هنر صنعت نوظهور در نشریات سینمایی جدی گرفته نمیشد. در حالی که هدفمندی اساسی وجوهری مطبوعات تجزیه و تحلیل و نقد آگاهیدهنده مجموعه پدیدههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است.
آن تعریف معروف و آشنایی که مطبوعات را رکن چهارم مشروطیت میداند، معطوف به همین ویژگی است. البته در سایر ممالک جهان زبان و بیان متفاوتی برای تعریف جایگاه مطبوعات به کار میرود که به لحاظ مفهومی همان هدفمندی مورد اشاره در قوانین حکومتی ایران را مد نظر دارد.
فراز و فرود مطبوعات در نزدیک شدن و فاصله گرفتن از این هدفمندی اساسی، مقوله قابل تأمل و دقتی است که در شرایط و دورانهای متفاوت همواره با فراز و نشیب همراه بوده است. این ویژگی در مواجهه با نشریات تخصصی هنری و سینمایی هم مصداق پیدا میکند. اما پیش از ورود نقادانه و ارزششناسی کمی و کیفی جایگاه نشریات سینمایی و ریشهیابی دلایل این همه فراز و فرود در دورانهای متفاوت، مرور زودگذر و اشارهواری به تاریخچه پیدایش نشریات سینمایی در ایران لازم به نظر میرسد. اگرچه به دلیل فقدان یک آرشیو دقیق و کامل از منابع مکتوب در این عرصه ــ حتی در مراکز مهم دولتی نظیر کتابخانه ملی، کتابخانه مجلس، موزه سینما و... ــ دسترسی به اطلاعات پراکنده در مراکز مختلف و حتی کتابخانههای شخصی افراد مرتبط به حوزه هنر و سینما با دشواری همراه بود. با این وجود جمعبندی اطلاعات ارایه شده در ادامه این گزارش میتواند تصویری نسبتاً دقیق و کم و بیش قابل استفاده از تاریخچه مطبوعات سینمایی در اختیار مخاطب قرار دهد.
مجموعه گزارشهایی که زیر عنوان «تاریخچه سینمای کاغذی در ایران» در پی خواهد آمد بهعنوان چند سرفصل، بیش از هر چیز میتواند نقطه حرکت هدفگذاری شدهای برای محققان علاقهمند و پیگیر مقوله سینما و هنرهای نمایشی باشد. بهویژه دانشجویان و محققانی با گرایش مطبوعات با گزینش نقطههای حرکت مشخص شده در این مجموعه گزارش، فرصت مناسبی برای ردگیری نشانهها و ورود به جزئیات تاریخی و تحلیلی کاملتری را خواهند داشت.
● سینمای کاغذی و مطبوعات سینمایی؛ تاریخچه پیدایش و تکوین
همانگونه که اشاره شد در تاریخچههای مکتوب و قابل دسترس سینمای کاغذی، در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی اولین محصول مستقل تاریخ سینمای ایران با عنوان «آبی و رابی» ساخته آوانس اوگانیانس نقطه مبدأ و پیدایش صنعت سینما در ایران بود. در تابستان همین سال نخستین نشریه تخصصی سینما و نمایش با نام «سینما و نمایشات» در ۴۸ صفحه و با بهای ۳ ریال در اختیار علاقهمندان سینما و هنرهای نمایشی قرار گرفت. انتشار اولین نشریه سینمایی دریچه تازهای پیش روی دوستداران سینما در ایران میگشود و برای اولین بار ابعاد فرهنگی و هنری سینما را در قاب و قالبی جدیتر مطرح میکرد.
اولین شماره مجله «سینما و نمایشات» هفتهها پیش از نمایش عمومی اولین فیلم ایرانی یعنی «آبی و رابی» انتشار مییافت، چون در آن دوران بخش قابل توجهی از جامعه شهری و حتی روستایی ایران با سینما و تصاویر متحرک آشنایی داشتند. علاوه بر تأسیس سالنهای سینما در شهرهای بزرگ و ازجمله تهران، سینهموبیلهای سیار دولتی ــ بهویژه با کمک و سرمایهگذاری هدفمند دولتهای خارجی بهویژه امریکا ــ با مراجعه به روستاهای دور و نزدیک در نقاط پراکنده ایران جلسه نمایش فیلمهای آموزشی و خبری و کمدیهای صامت هالیوودی را همزمان و در تداخل با فیلمهای تبلیغاتی هدفدار برای روستانشینان نمایش میدادند. به تعبیری میتوان گفت که ورود سینما به ایران و آشنایی مردم با پدیده سینماتوگراف فاصله چندان قابل توجهی با شناخت مردمان اروپا و امریکا نداشت. شاید در فاصلهای کوتاهتر از یک دهه پس از غافلگیری و شور و هیجان مردم اروپا و امریکا با این پدیده نوظهور، شاهان قاجار با خرید دوربین فیلمبرداری و دستگاه نمایش وسیله سرگرمی و تفریح جذابی به ساکنان کاخ سلطنتی هدیه میکردند. فاصله آشنایی مردم عادی کوچه و بازار با این پدیده هم چندان طولانی نبود. با افتتاح سالنهای سینما در گوشه و کنار شهرهای ایران، اغلب مردم آشنایی کم و بیشی با این پدیده داشتند. بنابراین انتشار اولین نشریه تخصصی سینما ــ حتی پیش از نمایش اولین فیلم ایرانی ــ چندان تعجبآور نیست.
پس از اکران عمومی فیلم «آبی و رابی» در تهران، یکی از نویسندگان نشریه «سینما و نمایشات» یادداشت نقدگونهای درباره اولین فیلم سینمای ایران نوشت. این نوشتار اگرچه فاقد هرگونه اصول زیباییشناختی سینما و تصاویر متحرک بود و هیچ رد و نشانی از یک نقد هنری و تجزیه و تحلیل عناصر بصری و محتوایی فیلم مورد بحث نداشت، اما در تاریخنگاری سینمای کاغذی و نشریات سینمایی از همین یادداشت بهعنوان اولین نقد سینمایی در مطبوعات ایران یاد میشود. این نوشتار که نام نویسندهاش مشخص نیست در هفته دوم نمایش فیلم «آبی و رابی» بار دیگر در روزنامه اطلاعات ۱۲ دی ماه سال ۱۳۰۹ چاپ شد.
درواقع انتشار مجله «سینما و نمایشات» و چاپ نقد و یادداشت فیلم «آبی و رابی» در روزنامه اطلاعات را میتوان نقطه آغاز و تاریخ پیدایش ادبیات مکتوب سینمایی در ایران دانست.
با جدی شدن فعالیتهای سینمایی و تأسیس استودیوهای فیلمسازی در ایران، بازار ادبیات مکتوب و نشریات سینمایی هم کمکم رونق بیشتری گرفت. از سال ۱۳۰۹ تا میانههای دهه ۱۳۳۰ فصل تازه اما غالباً زودگذر و کمدوامی در عرصه ادبیات نوشتاری مربوط به سینما آغاز شده بود. طی نزدیک به دو دهه هرازگاه یک هفتهنامه، ماهنامه و گاهنامه تخصصی سینما و هنرهای نمایشی در میان عناوین کمشمار مطبوعات و روزنامهها پدیدار میشد. به دلیل اقبال و استقبال عمومی از پدیده مفرح و سرگرمیساز سینما، هر نوع فعالیت وابسته و پیوسته به هنر نمایش و سینما هم مورد توجه و علاقه مردم قرار داشت. شور و شوق دیده شدن و مورد توجه بودن که از نیازهای سرشتی و وسوسهکننده آدمی است، رؤیای بازیگری بر صحنه تئاتر و یا بر پرده سینما را در شمار آرزوهای قابل دسترس جوانان قرار داده بود. افتتاح مدارس و آموزشگاههای مرتبط با کار نمایش و ازجمله مدرسه بازیگری تئاتر و سینما رواج و رونق روزافزونی داشت. اگرچه بنابه شرایط و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و پا در هوا بودن دولت و حکومت در آن روزگار، فعالیت در عرصههای متنوع هنری نیز وضعیت بادوام و قابل اتکایی نداشت. با این همه در آن دوران رکود و سکون هم سینما جزو آسانترین و ارزانترین تفریحات جامعه بود. اگرچه استودیوهای فیلمسازی ایران در فاصله ۱۳۱۰ تا ۱۳۳۵ هجری شمسی فعالیت بسیار محدود و هرازگاهی داشتند و طی نزدیک به دو دهه مجموعه محصولات صنعت سینمای ایران از تعداد انگشتان دو دست هم تجاوز نمیکرد و با وجود آنکه همین آثار کمشمار هم بیشتر در خارج از مرزهای ایران و توسط پارسیان مقیم هندوستان ساخته میشد، اما نمایش فیلمهای امریکایی، هندی و عربی در سینماهای تهران و برخی شهرستانها همچنان داغ و پررونق بود. در حاشیه همین بازار پررونق و میل و رغبت آشکار مردم به سینما و هنرهای نمایشی، هرازگاه سر و کله یک نشریه تخصصی سینما و هنر در دکههای مطبوعاتی پیدا میشد. اگرچه از همان آغاز کار هم مشخص بود که عمر اینگونه نشریات بسیار کوتاه و زودگذر است. در کنار این دسته از هفتهنامههای تخصصی، روزنامهها و مطبوعات سیاسی و اجتماعی نیز از پرداختن به سینما و سرگرمی مورد علاقه عامه مردم غافل نبودند. با وجودی که کل عناوین روزنامهها و مطبوعات آن دوران بسیار معدود و کمشمار بود اما همین چند عنوان روزنامه و مجله هم با هدف جذب مخاطب و افزایش شمارگان نشریه، صفحه و یا ستون ویژهای از روزنامه و مجله خود را به انعکاس اخبار مربوط به سینما و بازیگران سرشناس و محبوبالقلوب امریکایی و اروپایی و حتی بازیگران فیلمهای هندی و عربی اختصاص میدادند. این روش جذب مخاطب با سپری شدن یک دوران طولانی هفتاد ساله هنوز هم تداوم دارد. با وجود افزایش قابل توجه و چشمگیر عناوین نشریات تخصصی سینما و هنرهای نمایشی در ایران و جهان، و بهرغم تعدد کمی و کیفی انواع و اقسام مطبوعات در قالبهای متنوع و گوناگون، هنوز که هنوز است بسیاری از مطبوعات معتبر و پرتیراژ سیاسی و اجتماعی نیز صفحه و ستون ثابتی در حوزه سینما و هنر دارند. البته مقایسه کمی و کیفی مطبوعات در عصر حاضر با آن چند عنوان روزنامه و مجلهای که در دهههای بیست و سی هجری شمسی در ایران منتشر میشد، با هیچ متر و معیاری نمیتواند یک مقایسه منطقی و معقول به حساب آید. بهعنوان مثال با اعتماد و اطمینان میتوان مدعی شد که تعداد عناوین نشریات و روزنامههای محلی که در یک شهر و استان متوسط منتشر میشود از تعداد کل عناوین مطبوعات سراسری در دوران مورد اشاره هم بیشتر و متنوعتر است.
به هر روی در یک مرور زودگذر تاریخی از حال و هوای مطبوعات آن دوران به سادگی میتوان اصل این مقایسه را نوعی قیاس معالفارق و غیرمنطقی به شمار آورد. گفتیم که اولین نشریه تخصصی سینما در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی و با عنوان «سینما و نمایشات» منتشر شد. از این زمان تا تحولات عمیق تاریخی در سال ۱۳۳۲ که با کودتای امریکایی ۲۸ مرداد همراه بود، نشریات تخصصی دیگری با عمر و دوام بسیار کوتاه منتشر میشد. اطلاعات پراکنده و اغلب گموگوری درباره شمایل و عناوین این نشریات وجود دارد که دستیابی به آن نیازمند کند و کاوی طولانی و دشوار در تاریخچههای مکتوب و البته دور از دسترس مطبوعات آن روزگار است. ادبیات سینمایی این دوران به لحاظ کمی و کیفی از قابلیت اثرگذار و تحولبرانگیز چندانی بهره نداشت. روی همین اصل در انتقال آگاهی و دانش هنری و سینمایی به مخاطبان بسیار ضعیف عمل میکرد و در جلب علاقه و اعتماد مخاطب موفقیتی نداشت. این روند تقریباً تا سالهای میانی دهه سی بر همین منوال جریان داشت. اما از آغاز سال ۱۳۳۵ و همزمان با فعال شدن استودیوهای فیلمسازی و رشد نسبی صنعت سینما در ایران، بازار نشریات تخصصی سینما بار دیگر وارد یک دوره رونق و تحول گردید. «هولیوود» و «جهان سینما» معروفترین نشریات تخصصی سینما و هنرهای نمایشی این مقطع تاریخی بود.
از طرفی به دلیل علاقه و اشتیاق فزاینده مردم و بهویژه نسل جوان به پدیده مفرح و سرگرمکننده سینما، بسیاری از مطبوعات غیرسینمایی هم با هدف جذب مخاطب و افزایش شمارگان نشریه، بخش ویژهای از روزنامه و مجله خود را به انعکاس اخبار هنری و سینمایی و معرفی هنرپیشگان سرشناس و محبوب خارجی اختصاص میدادند. تقریباً از همین دوران بود که مقوله نقد فیلم و تجزیه و تحلیل زیباییشناختی آثار سینمایی مورد توجه قرار گرفت. اگرچه نوشتارهای چاپ شده در قاب و قالب نقد فیلم از کیفیت بسیار نازلی برخوردار بود و پیش از آن که نقد و تجزیه و تحلیل تخصصی و زیباییشناسانه بیان تصویری و سینما باشد، یادداشتهای ابتدایی و خامدستانهای در تعریف و تمجید از فلان ستاره و بازیگر و خلاصهنویسی داستان فیلمها بود.
به هر روز در یک جمعبندی و توجه دقیق، سالهای پایانی دهه سی را میتوان سرآغاز دوران رواج و رونق نشریات تخصصی سینما دانست. توجه جدی به سینما و کشف راز و رمزهای خیالانگیز آن بهعنوان یک پدیده هنری جایگاه تثبیتشده و قابل تأملی برای ادبیات سینمایی و بهویژه نشریات تخصصی این عرصه پدید آورد.
در این دوران چند نشریه معتبر سینمایی به خانواده مطبوعات پیوست. برخلاف گذشته، این نشریات در یک قالب تخصصی از کیفیتهای محتوایی و وزن و اعتباری بهرهمند بود که زمینهساز حضور مستمر و دیرپاتر آن در عرصه مطبوعات کشور میشد.
هفتهنامه سینمایی «هنر و سینما» از نمونههای شاخص این قبیل نشریات تخصصی بود که در مقایسه با سایر نشریات سینمایی آن روزگار از دوام و بقای نسبتاً قابلقبولتری برخوردار شد. اما در مجموع نشریات تخصصی هنرهای نمایشی و سینما در سالهای میانی دهه سی و چهل شمسی همواره با افت و خیز و وقفه در انتشار مواجه بود.
هفتهنامههایی چون «هولیوود»، «جهان سینما»، «عالم سینما» «پیک سینما»، «هنر و سینما» و بسیاری دیگر با همه رفت و برگشتهای پیدرپی و وقفه کوتاه و بلند در زمینه انتشار هرگز حیات مستمر و پیوستهای در گستره فعالیتهای مطبوعاتی کشور نداشتند. اغلب این نشریات پس از چند شماره انتشار پیوسته، ناگهان با توقف از صحنه کنار میرفت تا چند سال و چند ماه بعد با سرمایهگذار تازه و با پیشدرآمد جمله آشنا «دوره جدید» قبل از عنوان نشریه بار دیگر و برای زمانی نامشخص و غیرقابل پیشبینی در شکل و قالبی معمولاً متفاوت با گذشته فرصت انتشار مییافت. با رجوع به سابقه و مرور شکل و شمایل مطبوعات تخصصی آن دوران با اشکال متنوع و متفاوتی از یک عنوان مشخص نشریه تخصصی مواجه میشویم. این تنوع در شکل ظاهری نشریه معمولاً با بهرهگیری از یک امتیاز مشخص و وابسته به یک فرد، با تغییر در شکل و شمایل و قد و قواره مجله و حتی تفاوت در لوگو و عنوان روی جلد همراه بود. بر این اساس چند جمله کوتاه و آشنا بر روی جلد و کنار نام این نشریات همواره جلب توجه میکرد.
● «دوره جدید» و شماره مسلسل و...
این تغییرات در قالب محتوایی و شیوه ارایه مطالب نشریه هم رعایت میشد. بنابراین تعجبی ندارد که یک عنوان شناخته شده از یک هفتهنامه تخصصی سینما را طی چندین سال در قالب و قواره جدید مشاهده میکنیم. در این تغییر و جابهجایی تنها نام هفتهنامه و نام صاحب امتیاز همچنان پابرجاست در حالی که گردانندگان و نویسندگان دوره جدید نگاه و نگرش و سلیقهای کاملاً متفاوت در تجزیه و تحلیل و ارایه مطالب و مقالههای خود دارند. این روش واگذاری و یا اجاره امتیاز نشریه به گروههای جدید سابقهای طولانی و دیرین دارد و هنوز هم در روابط و مناسبات درون حرفهای مطبوعات رایج است.
از نیمههای دوم دهه سی شمسی شاهد ظهور چند نشریه جدید تخصصی سینما و هنرهای نمایشی میشویم که در مقایسه با رقبای فراموش شده خود از عمر و دوام بیشتری برخوردار میشوند. بویژه دو هفتهنامه معروف «ستاره سینما» و «فیلم و هنر» که در آغاز به شکل دو هفته یک بار منتشر میشدند، با سپری کردن دورههای متزلزل آغازین، اندکاندک جایگاه تثبیتشدهای در میان مطبوعات به دست آوردند. «ستاره سینما» و «فیلم و هنر» بهعنوان موفقترین نشریات سینمایی دهه چهل حضور پررونق و تأثیرگذاری در ارتقاء سطح ادبیات سینمایی داشتند. صرفنظر از اشکال متفاوت محتوایی و شمایل ظاهری این دو نشریه که در آغاز با افت و خیزهای ناگزیری همراه بود، حضور اثرگذار و تاریخی این دو هفتهنامه سینمایی در پرورش و معرفی استعدادهای تازه و جوان در زمینه ادبیات و نقد سینمایی در نوع خود بیسابقه بود.
نسل اول منتقدان و نویسندگان سینمایی کشور فعالیت جدی خود را همزمان با انتشار مستمر دو هفتهنامه تخصصی «ستاره سینما» و «فیلم و هنر» آغاز کردند.
این گروه از نویسندگان در تداوم حضور خود تا نیمه دوم دهه ۵۰ شمسی، نسل جدید نویسندگان و منتقدان جوان حوزههای هنری و بویژه سینما را تشویق و ترغیب به فعالیت پیگیر در این عرصه کردند. به تعبیری میتوان گفت که نسل دوم از منتقدان جوان سینما از اوایل دهه ۵۰ پا به این حیطه از ادبیات هنری و سینمایی گذاشتند. تعداد انگشتشماری از این گروه در سالهای پس از انقلاب نیز فعالیت گستردهای در حوزه ادبیات و نقد سینمایی داشتند و چند تن از ایشان با کولهباری از سی سال حضور حرفهای در حال حاضر نیز از نامهای آشنای ادبیات سینمایی ایران به حساب میآیند. اگرچه تعداد قابل توجهی از نویسندگان جوان دهه ۵۰ با ورود به حوزههای حرفهای فعالیت سینمایی به جمع کارگردانان و فیلمنامهنویسان سینمای ایران پیوسته و نامآشنایی در این عرصه دارند.
گردانندگان هفتهنامه «ستاره سینما» از همان آغاز انتشار به سینمای جهان توجه داشته و بخش عمدهای از صفحات نشریه خود را به معرفی و نقد آثار سینمای امریکا و اروپا اختصاص میدادند. غالباً حدود بیست درصد از مطالب و مقالههای هفتهنامه «ستاره سینما» به معرفی و نقد فیلمها و بازیگران و کارگردانان سینمای ایران اختصاص داشت. معرفی آثار برجسته سینمای جهان و تغییر و تقویت زاویه دید علاقهمندان نشریه به سینمای جدی و مطرح ازجمله رسالتهای این هفتهنامه تخصصی سینما بود. نقد و تحلیل آثار برجسته و مهم سینمای جهان ابعاد تازه و متفاوتی از مسایل فرهنگی و هنری را پوشش میداد. علاقهمندان سینما در ایران که عموماً به جنبههای مفرح و سرگرمکننده آن توجه و گرایش نشان میدادند با مطالعه نقدها و مقالههای تخصصی و جدیتر هنری در «ستاره سینما» با چشماندازهای تازهای روبهرو میشدند و تغییر و تحولی اساسی در نوع نگاه و نگرش ایشان به پدیده سینما به وجود میآمد. تقریباً همزمان با انتشار پیوسته و موفق «ستاره سینما» نشریه جدیدی با عنوان «فیلم و هنر» و بهعنوان جدیترین رقیب «ستاره سینما» به جرگه مطبوعات تخصصی سینما پیوست. در این دوران که عناوین روزنامهها و مطبوعات سراسری به شکل چشمگیری افزایش یافته بود، سنت دیرپای بخشهای ویژه سینمایی در اغلب مطبوعات و حتی روزنامههای کثیرالانتشار پابرجا بود. تقریباً اغلب روزنامهها و مجلههای هفتگی و ماهانه بخش ویژه و ثابتی در زمینه خبر و تحلیلهای سینمایی داشتند.
هفتهنامه «فیلم و هنر» با گرایش به بررسی و انتشار اخبار مربوط به صنعت سینما و هنرمندان ایرانی، خط مشی و جهتگیری کاملاً متفاوتی با مجله «ستاره سینما» داشت. درواقع این دو هفتهنامه رقیب با نگاه و نگرش ناهمگونی که در پیش گرفته بودند، بهعنوان دو نشریه تخصصی سینما، نه رودررو که آشکارا در عرض هم حرکت میکردند. «ستاره سینما» با گرایش و جهتگیری در زمینه پوشش اخبار سینمای جهان، بخش محدودی از صفحات خود را به سینمای ایران اختصاص داده بود. در حالی که هفتهنامه «فیلم و هنر» با یک جهتگیری معکوس در عمده صفحات نشریه به انعکاس مطالب و اخبار مربوط به هنرمندان و فعالان صنعت سینمای ایران میپرداخت و تنها بخش محدودی از نوشتههایش به سینمای جهان اختصاص داشت. بدینترتیب بسیاری از خوانندگان پیگیر هفتهنامه «ستاره سینما» همزمان به مجله «فیلم و هنر» هم رغبت نشان میدادند.
تقریباً از آغاز دهه چهل شمسی جنب و جوش و فعالیت استودیوهای فیلمسازی ایران به وضع قابل توجهی افزایش یافته بود. به تعبیری میتوان گفت که دهه چهل، پررونقترین دهه فعالیت صنعت سینما در ایران بود. در این دوران مجله «فیلم و هنر» بهعنوان ارگان مطبوعاتی سینمای ایران شناخته میشد. همزمان با اولین جرقههای تحول و دگرگونی در ساختار کیفی آثار سینمای ایران در سال۱۳۴۸، مطبوعات سینمایی و غیرسینمایی با علاقه و جدیت بیشتری به مقوله سینما توجه نشان دادند.
نمایش عمومی «قیصر» و «گاو» بهعنوان دو نمونه متفاوت از سینمای صاحب تفکر ایرانی، صنعت سینما و فیلم ایرانی وارد اولین دوره شکوفایی و دگرگونی خود شده بود. از نیمه دوم دهه چهل شمسی مقوله نقد فیلم و مباحث تئوریک و جدی سینمایی جایگاه ویژه و بااهمیتی در مطبوعات پیدا کرد. درواقع کمتر روزنامه و نشریهای بدون توجه و تأمل از کنار مقوله سینما و هنرهای نمایشی عبور میکرد. سینمای موج نو و پیشرو ایرانی پس از موفقیت دور از انتظار «قیصر» و «گاو» وارد مرحله جدیتری از تحرک و پویایی شده بود و زمینه برای ظهور استعدادهای جدید و خوشقریحه فراهم بود. رونق صنعت سینمای ایران، تحول و دگرگونی در سایر عرصههای هنری و فرهنگی را به دنبال داشت. ادبیات سینمایی هم از دایره این تحول و نوگرایی برکنار نبود. از سالهای پایانی دهه چهل تا نیمه اول دهه پنجاه فعالیت استودیوهای فیلمسازی ایران پررونق بود. سالنهای سینما در تهران و شهرستانها بازار گرم و پرشوری داشتند. نمایش جدیدترین آثار سینمای جهان و انواع و اقسام فیلمهای ایرانی، سینما را بهعنوان مهمترین و در عین حال ارزانترین تفریح و سرگرمی عامه مردم در موقعیت مطلوب و محبوبی قرار داده بود. بزرگترین کمپانیهای سازنده و پخش فیلم هالیوود نمایندگیهای بسیار فعالی در ایران داشتند. هرازگاه اتفاق میافتاد که آثار مطرح و پرسروصدای جهان سینما همزمان و حتی پیش از نمایش در شهرهای بزرگ اروپایی و امریکایی در تهران به نمایش درمیآمد. کارگزاران فرهنگ سیاسی کشورهای سلطهگر که به درک هوشمندانهای از قابلیتهای دگرگونکننده پدیده سینما رسیده بودند، با هدفمندی از پیش طراحی شده تغییر و تحمیل الگوهای فرهنگی، نمایش فیلمهای جنجالی و جهتدهنده سینمای هالیوود در کشورهای همواره در حال توسعه را بستر مناسب و اثرگذاری برای تغییر نگرش و باورها یافته بودند. بنابراین با یک سرمایهگذاری هدفمند بازی پنهان سیاست در قاب و قالب پرجاذبه و مؤثر سینما در کشورهای مستعدی چون ایران ادامه داشت. در آن دوران صنعت سینما در ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای آسیایی و افریقایی و حتی برخی کشورهای اروپایی، صنعت بسیار پررونق و پرخواستاری بود. در آسیا تنها صنعت سینمای هندوستان ــ البته در یک محدوده بومی و با ویژگیهای همواره عامهپسند و تخدیری ــ از سینمای ایران فعالتر بود. فعالیت صنعت سینمای هند به لحاظ کمی و تولید سالانه فیلم حتی قابل مقایسه با هالیوود مرکزیت صنعت سینمای جهان بود. اگرچه آثار تولیدی در استودیوهای فیلمسازی هندوستان در آن روزگار بیشتر مصرف داخلی داشت و هراز گاه برخی از فیلمهای تولیدی سینمای هند در برخی کشورهای عربی و آسیایی و ازجمله ایران طرفدارانی داشت. اما درمجموع به دلیل کیفیت و سطح نازل آثار سینمای هند کمتر اتفاق میافتاد که تعداد قابل توجهی از فیلمهای هندی در اروپا و امریکا مشتری داشته باشد.
نویسنده :محسن سیف
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست