شنبه, ۲۲ دی, ۱۴۰۳ / 11 January, 2025
مجله ویستا

سراج سعادت و فروغ هدایت


سراج سعادت و فروغ هدایت

دریای فضایل امام جواد ع بی کرانه است

امامت هدیه‌ای الهی برای همه آحاد امت است تا به مدد آن در صراط مستقیم قرارگیرند. امام ضامن اجرای احکام قرآن، مشعل هدایت در شب‌های تیره و وفروغ یقین افروز در پیچ و خمهای شک واضطراب است. امام جواد(ع) دردوران سیاه حکومت خلفای بنی عباس ،به رغم عمر کوتاه خود توانست کشتی امت را به خوبی هدایت کند و برای مومنان ، مشعلی تابان در شب سیاه انحراف و کج اندیشی باشد. آن حضرت با بیان مسائل بنیادی دین، از پرچم هماره برافراشته اسلام پاسداری کرد. دریای فضایل امام جواد(ع) بی‌کرانه است. او برگزیده خداوند ، قرآن ناطق، حقیقت مجسم و هدایتگر توحیدیان است. امام جواد(ع) در دوران کوتاه امامت خود، با کردار وگفتار خود معارف ناب را بر جان تشنه مومنان جاری می‌ساخت. سالروز شهادت امام جواد(ع) را به تمام شیعیان جهان تسلیت گفته وامیدواریم بتوانیم در قالب بیان نکاتی موجز، مروری مختصر بر زندگی آن امام همام داشته باشیم؛

۱) حضرت امام محمدتقی دهم ماه رجب سال ۱۹۵ هجری قمری درمدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت رضا (ع) و مادر ارجمندش بانویی مصری تبار به نام سبیکه بود که ازخاندان ماریه قبطیه همسر پیامبر (ص) به شمار می‌رود. از مادر آن امام با نام‌های دیگری نیز یاد کرده‌اند همچون نوبیه و سکینه، ( که شاید این نام آخر صورت تصحیف شده سبیکه باشد) خیزران و دره. امام رضا(ع) آن بانو را خیزران می‌خواند وگفته‌اند نامش ریحان و قبطی و مکنی به ام الحسن بود . از نظر فضایل اخلاقی در درجه والایی قرارداشت و برترین زنان زمان خود بود. حضرت رضا در مورد منزلت فرزندش امام جواد ومادر مکرمه آن حضرت، به یارانش فرمود: من دارای پسری شده‌ام که همچون موسی شکافنده دریاهای علم است ومانند عیسی مادری پاک دارد.

۲) حضرت جواد(ع) در داشتن تمام صفات زیبای اخلاقی وانسانی سرآمد خوبان روزگار بود. پارسایی، علم و دانش و بخشندگی‌اش موجب شده بود با القاب جواد، تقی، مرتضی و منتجب شناخته شود. اما در این میان لقب ابن الرضا به خاطر شکوه و جلال امام رضا(ع) درمیان مردم شهرت بیشتری داشت.

۳) امام جواد(ع) سه سال داشت که محمد امین فرزند هارون الرشید به دست برادرش در سال ۱۹۸هـ .ق به قتل رسید و حاکمیت مامون آغازگشت . مامون درسال ۲۱۸ هـ . ق درگذشت ومعتصم عباسی در ماه شعبان ۲۱۸ هـ. ق به خلافت رسید. از این رو باید گفت امام جواد(ع) در زندگی کوتاه و پربارخویش و در دوران هفده ساله امامت خود با سه خلیفه عباسی هم عصربوده است.

۴) امام جواد در سال ۲۰۳ هجری قمری پس از شهادت پدرش امام رضا(ع) و در سن هفت سالگی به امامت رسید. هنگامی که امام رضا(ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت امام جواد(ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا(ع) در مدینه ماند ودر سال ۲۰۲ هجری قمری برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.

۵) صفوان بن یحیی، از یاران مخلص امام رضا(ع) می گوید در مدینه به حضور آن حضرت شرفیاب شدم وعرض کردم؛ پیش از آنکه خداوند ابو جعفر(جواد) را به شما عنایت فرماید، درباره امام بعد، ازشما پرس وجو می‌کردیم وشما می‌فرمودید خداوند به من پسری عنایت خواهد فرمود. اکنون خداوند پسری به شما عنایت کرد وچشم ما به وجود وی روشن گردیده است. تکلیف ما پس ازشما چیست وامام ما چه کسی خواهد بود؟

امام رضا(ع) در پاسخ به امام جواد(ع) که در مقابلش ایستاده بود اشاره نمود. من در جواب گفتم فدایت شوم اوکه بیش ازسه سال ندارد؟! امام رضا فرمود:" کمی سن ایرادی ندارد؛ چون حضرت عیسی در حالی که کم تر از سه سال سن داشت به پیامبری رسید".

۶ ) مامون شیفته ابو جعفر بود. زیرا می‌دید آن امام با آن سن و سال اندک که در فضل و حکمت وعلم وآداب و کمال عقل تا چه اندازه پیش است. به طوری که هیچ کدام از مشایخ هم عصر آن حضرت با وی برابری نمی کردند. طبرسی نیز در اعلام الوری می‌گوید: آن حضرت در روزگار خویش با وجود سن و سال اندکش ، به مرحله ای از فضل ودانش و حکمت و آداب دست یافت که هیچ یک از بزرگان ومعمران را با وی یارای برابری نبود. از این رو مامون چون علو رتبت وبزرگی منزلت آن حضرت را در تمام فضایل دید، سخت شیفته و فریفته وی شد ودخترش را به همسری او در آورد وبر تعظیم و توفیر و بزرگداشت آن حضرت سعی وافر نشان می‌داد.

۷) امام جواد(ع) از همان آغاز امامت با سیل رنجها رویارو بود: مشکلاتی که گاه از سوی حاکمان، زمانی از طرف کارگزاران ومنسوبین به طاغوتها وگاهی ازسوی جاهلان، متعصبان ، گروههای انحرافی و ... ایجاد می‌شد. اینک نمونه‌هایی را مرور می‌کنیم:

۱) شکستن حریم امامت

محمد بن ریان می‌گوید :مامون به هر حیله‌ای متوسل می‌شدتا بر امام نفوذ پیدا کند،اما ممکن نمی‌شد، تا اینکه این فرصت هنگام ازدواج دخترش با امام به دست آمد. وقتی می‌خواست دخترش ،ام فضل را به خانه امام جواد(ع) بفرستد، دویست دختر از زیباترین کنیزکان خود را طلبید و به هریک جامی که داخل آن گوهری بود داد تا وقتی در جایگاه نشست ، از او استقبال کنند ، اما حضرت به هیچ یک توجهی نکرد. در آنجا مردی بود که مخارق نامیده می‌شد و صاحب صدا وعود و ضرب بود وریشی دراز داشت . مامون او را طلبید . درگفتگوی مامون ومخارق، مخارق گفت : اگر به چیزی از امور دنیا مشغول باشد من برای مقصود شما کفایت می‌کنم. آن گاه رو به روی امام نشست، و وقتی توجه همه را جلب نمود، شروع به نواختن کرد. امام دقایقی بی‌توجهی کرد وناگهان سربرداشت وفرمود:" اتق الله یا ذا العثون ؛ ای ریش دراز از خدا بپرهیز." مخارق چنان از فریاد امام وحشت کرد که ساز وعود از دستش افتاد وتا لحظه مرگ دستش فلج ماند. وقتی مامون از دلیل آن حالت پرسید ، گفت: ازوقتی ابوجعفر بر سرم فریاد کشید،وحشتی مرا فرا گرفت که هرگز از جانم بیرون نمی‌رود.

۲) تهمت

فضای تنگ و خفقان آلود حاکم بر جامعه چنان امام و یارانش را در تنگنا قرار داده بود که گاه افراد وابسته به طاغوت به آن حضرت توهینهای سنگینی می‌کردند وامام تنها به شکوه به درگاه الهی بسنده می‌کرد. از جمله عمر از خاندان فرج که با چپاول ورشوه ودزدی ثروت زیادی فراهم آورده بود ودر حکومت بنی عباس نفوذ داشت، مدتی فرماندار مدینه شد ودر همان زمان نسبت به خاندان نبوت خشونت به خرج می‌داد و کار را به جایی رساند که به امام گفت: به گمانم تو مست هستی! امام جواد(ع) در مقابل این گستاخی تنها به درگاه الهی پناه برد و فرمود:" اللهم ان کنت تعلم انی امسیت لک صائما فاذقه طعم الخرب وذل الاسر؛ خدایا! چنانچه تو می‌دانی امروز برای تو روزه بودم پس طعم غارت شدن و خواری اسارت را به او بچشان. " طولی نکشید که در سال ۲۳۳هـ ق متوکل بر او غضب کرد و دستور داد ۱۲۰ هزار دینار به عنوان مالیات و ۱۵۰ هزاردینار از برادرش بگیرند. او باردیگر به عمر غضب کرد ودستورداد هرچه می‌توانند برگردنش ضربه بزنند و ۶ هزار ضربه زدند وبار سوم کشان کشان به بغداد بردند و همان جا در اسارت مرد. واقعه توهین به امام جواد (ع) چنان سنگین بود ودل امام هادی(ع) را به درد آورده بود که وقتی خبر مرگ عمر را آوردند، ۲۴مرتبه " الحمدلله" گفت.

۳) توطئه قتل به اتهام خروج

قطب راوندی از ابن ارومه چنین نقل می‌کند: معتصم تعدادی از وزرایش را فرا خواند و گفت: علیه محمد بن علی بن موسی(ع) نزد من شهادت دروغ دهید و بنویسید که می‌خواهد خروج کند. آن گاه امام را خواست وگفت: تو علیه من توطئه کرده‌ای ! امام فرمود: " والله ما فعلت شیئا من ذالک؛ به خدا سوگند من چنین کاری نکرده‌ام".

مامون بر وجود شاهدان پای فشرد . امام هم دستش را بلند کرد وعرض کرد: " اللهم ان کانوا کذبوا علی فخذهم؛ خدایا اگر بر من دروغ بسته‌اند، آنها را بگیر." در آن لحظه ایوان لرزید وهریک ازاطرافیان معتصم که برمی‌خاست، بر زمین می‌افتاد. معتصم عرض کرد:" یا ابن رسول الله !انی تائب مما فعلت فادع ربک ان یسکنه ؛ ای پسر رسول خدا! از آنچه کردم توبه نمودم. از پروردگارت بخواه که آن را آرام سازد." این بار امام دست بلند کرد وعرض کرد: " اللهم سکنه وانک تعلم انهم اعداوک و اعدائی ؛ خدایا ! آرامش ساز و تو می دانی که آنها دشمنان تو ومن هستند" در پی این دعا آرامش به ایوان بازگشت.

هشتم) نضج گیری نحله‌ها وفرقه‌های گوناگون در عصر امام جواد(ع) ، فرایند عوامل گوناگونی چون گسترش جهان اسلام وورود اعتقادات و باورهای مذاهب وادیان دیگر، ترجمه آثارفلاسفه یونان ودرگیری‌ها، جناح بندی‌ها وبلوک بندی قدرت بود. امام جواد (ع) همانند پدر بزرگوارشان در دو جبهه سیاست و فکر و فرهنگ قرار داشت. موضعگیری ها وشبهه افکنی ‌های فرقه‌هایی چون زیدیه، واقفیه، غلات ومجسمه، امام را بر آن داشت تا درحوزه فرهنگ تشیع در برابر آنان موضعی شفاف اتخاذ کند.امام در موضعگیری در برابر فرقه زیدیه که امامت را پس ازعلی بن حسین زین العابدین (ع) از آن زید می‌پندارند، در تفسیر آیه " وجوه یومئذ خاشعه عامله ناصبه " آنها را در ردیف ناصبی‌ها خواندند.( رجال کشی، ص ۳۱۹- مسند الامام جواد(ع) ، ص ۱۵۰)

حضرت در برابر فرقه واقفیه که قائل به غیبت امام موسی کاظم(ع) بوده و بدین بهانه وجوهات بسیاری را مصادره کرده بودند، آنان را نیز مصداق آیه" وجوه یومئذ خاشعه عامله ناصبه " به شمار آورده و در بیانی فرمودند: شیعیان نباید پشت سر آنها نمازبخوانند.( رجال کشی، ص ۳۹۱- مسند عطاردی ، ص ۱۵۰)

حضرت در برابر غلات زمان خویش به رهبری ابوالخطاب که حضرت علی (ع) را تا مرز الوهیت و ربوبیت بالا برده بودند، فرمودند: لعنت خدا بر ابوالخطاب واصحاب او وکسانی که درباره لعن او توقف کرده یا تردید کنند.( رجال کشی ، ص۴۴۴)

موضعگیری تند حضرت درباره این فرقه تا بدانجا بود که حضرت در روایتی به اسحاق انباری می‌فرمایند:" ابوالمهری و ابن ابی الرزقاء به هر طریقی باید کشته شوند".( مسند الامام جواد، ص ۲۹۸)

حضرت در برابر فرقه مجسمه که برداشتهای غلط آنان از آیاتی چون" یدالله فوق ایدیهم" و " ان الله علی العرش استوی" خداوند سبحان را جسم می‌پنداشتند ، فرمودند: شیعیان نباید پشت سر کسی که خدا را جسم می‌پندارد نماز گزارده و به او زکات بپردازند .( تهذیب، ج ۳ ص ۲۸۳).

فرقه کلامی معتزله که پس از به قدرت رسیدن عباسیون به میدان آمد ودر سده نخست خلافت عباسی به اوج خود رسید یکی دیگر ازجریانهای فکری وکلامی عصر امام جواد(ع)است. موضعگیری حضرت امام جواد(ع) چون پدر بزرگوارشان در این برهه و در مقابل این جریان کلامی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است تا آنجا که مناظرات حضرت جواد(ع) با یحیی بن اکثم را که از بزرگترین فقهای این دوره به شمار می‌رفت،می‌توان رویارویی تفکر ناب تشیع با منادیان معتزله به تحلیل نهاد که همواره پیروزی با امام جواد (ع) بوده است.

نهم) امام جواد(ع) در مدت ۱۷ سال دوران امامت به نشر وتعلیم حقایق اسلام پرداخت و شاگردان و اصحاب برجسته‌ای داشت که هریک خود قله‌ای بودند از قله‌های فرهنگ ومعارف اسلامی مانند:

ابن ابی عمیر بغدادی، ابو جعفر محمد بن سنان زاهری ، احمد بن ابی نصر بزنطی کوفی، ابوتمام حبیب اوس طائی- شاعر شیعی مشهور- ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی و فضل بن شاذان نیشابوری که در قرن سوم هجری می‌زیسته‌اند. اینان نیز ( همچنان که امام بزرگوارشان همیشه تحت نظر بود) هرکدام به گونه‌ای مورد تعقیب وگرفتاری بودند. فضل بن شاذان را ازنیشابور بیرون کردند.

اسدالله افشار