یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
تا از در اومد،...!
چند سطری در باب مهمان شناسی!
به این تقسیمبندی دقت کنید: آدمهای دنیا سه دسته بیشتر نیستند! یا میزبانند، یا مهمانند، و یا نه میزبانند و نه مهمانند. از دستهی سوم شروع میکنیم: دستهی سوم، همانها هستند که همیشهی خدا چراغهای رابطهشان تاریک است و نه حوصلهی آدم و عالم را دارند و نه عالم و آدمها حوصلهی آنها را. این دسته، البته تعداد معدودی را روی کرهی زمین تشکیل میدهند؛ اما بالاخره هستند، و تنفس و تولیدمثل میکنند! اگر این حرفِ «جبران خلیل جبران» را بپذیریم که: «اگر مهمان نبود، همهی خانهها قبرستان میشد»، باید آدمهای دستهی سوم را قبرهایی متحرک بدانیم که گرچه گرانقیمتترین ادکلن فرانسوی را به خودشان زدهاند، در شامهی نزدیکان و کسانی که با آنها آشنا میشوند، بوی غلیظِ سدر و کافور میدهند!
و اما در مورد آدمهای دستهی دوم که مهمانند، خوب است بدانید:
روزی خود را میآورند! پس، وقتی از چشمی پشت در نگاه میکنید و میبینید مهمان خوشخندهای برایتان آمده که با دو انگشتش، از همان پشت در، علامت پیروزی (V) بهتان میدهد، چارستون بدنتان ویبره نشود که:
مبادا پول کم بیاورم! اگر «مهمان حبیب خداست» که هست، خدا خودش حواسش به پذیرایی از حبیبش هست و روزیاش را ــ پیشپیش یا بعداً ــ به تو که میزبان حبیبش هستی و چند صباحی واسطهی روزیاش شدهای، میدهد!
گناهان اهل خانه را میبرند!
فرشتهها را پاگشا میکنند! فرشتهها رغبت نمیکنند به خانهای نازل شوند که مهمانی در آن آمدورفت نمیکند. معلوم هم هست که چرا رغبت نمیکنند. فرشتهها از همان وقتی که گِل آدم داشت خشک میشد، شدیداً به آدم بدبین بودند؛ تا حدی که نتوانستند جلو خودشان را بگیرند و رسماً در صحن عرش، تظاهرات کردند و شعارهای بنیادگرایانهی ناجوری هم دادند که:
«خدا! نکن! مگر ما فرشتهها چهمان است؟ مگر ما تا حالا کم گذاشتهایم در تسبیح و تقدیست؟ آخر چرا میخواهی آدم را بکنی خلیفهات؟!» البته آن بدبینی کهن، با حرفی که خدا زد («من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید») و شلتاقی که شیطان انداخت و به هیچ وجه حاضر نشد صحنهی تظاهرات را ترک کند، بر طرف شد و تمام فرشتهها (بجز همان شیطان) سجده کردند بر آدم و یک دل نه، صد دل عاشق او شدند. ولی، وقتی فرشتهها ببینند تو روی خوش به آدمهای دیگر نشان نمیدهی که مهمان خانهات شوند؛ انتظار داری چه کار کنند؟ همچنان عاشق چشم و ابروی کسی باشند و به خانهاش نازل شوند که هیچ حبیب خدایی رو ندارد به خانهاش بیاید؟!
خب، فرشتهها نیایند خانهام!! نه! شانهها را بالا نیاندازید و بیاعتنا بگذرید! لابد میدانید که نزول فرشتهها، یعنی نزول رحمت خدا. یعنی رحمت خدا، به واسطهی و با فرشتهها به عالم ما نازل میشود؛ و با هیچ جور دیگری نه. و لابد میدانید که رحمت خدا، هم رحمتهای مادی است (مثل:
سلامتی و برکت و یارانهی روزی!) و هم رحمتهای معنوی (مثل: حال عبادت و اشتیاق به خیرها و خوبیها و دل کندن از تعلقاتِ آزاردهندهی دنیا). بزرگانی در طول تاریخ بودهاند که توصیه میکردند: هر وقت زندگی بر شما سخت شد و روزگار تنگ گرفت بر شما، مهمانی بدهید؛ به برکتِ مهمانها مشکلاتتان برطرف میشود انشاءالله. (شما یکی، حالا دیگر خوب میدانید که این مشکلات، چطور برطرف میشوند. بله! با نزول فرشتهها!)
چرا امیرالمؤمنین را یک روز غمگین دیدند؟ این یک تیتر کاملاً خبری است! یعنی واقعاً کسی روایت کرده که یک روز امیرالمؤمنین را مردم غمگین و درخودفرورفته دیدند. وقتی که پرسیدند چه شده، جواب شنیدند که: «با امروز، ۷روز است که کسی مهمانِ من نشده. و من از این هفتروز بیمهمان بودن است که ناراحتم.»
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست