یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
زندان پایان تبهکاری نیست
میگویند زندان هتل است و غمی در آن نیست، اما زیستن در پشت دیواری بلند و نگهداشتن حساب روزها کمتر به هتل میماند؛ البته برای بعضیها، برای آنها که ناخواسته آمدهاند و قصد دوباره برگشتن ندارند. آنها که به زندان رفتهاند میگویند این چاردیواری آنقدرها هم که میگویند ترسناک نیست.
کافی است خودت را آنقدر خوب و سر به راه نشان دهی که مسوولان مرخصی رفتنات را قبول کنند. این رویا نیست. اتفاقی است که هر روزه برای برخی زندانیان میافتد. همان دربند افتادههایی که برای ادامه نقشههایشان دیگر نمیتوانند در زندان بمانند.
شاید این اتفاقها برای دزدی حرفهای که بیست و پنجم مهر امسال پس از مرخصی گرفتن از زندان ۱۲۵ فقره کیفقاپی و سرقت را در کارنامهاش ثبت کرد یا آن محکوم به حبسی که مهرماه ۲ سال پیش در دوران مرخصی دست به قاچاق انسان زد نیز افتاده باشد. بیستم مرداد امسال هم مشابه این اتفاق تکرار شد. همان روزهایی که تبهکار شیکپوش، هنگام مرخصی از زندان با قصد کلاهبرداری به خواستگاری دختری ثروتمند رفت. این یک واقعیت است که در سالهای گذشته همواره دادن مرخصی به برخی زندانیان سبب ناامن شدن اجتماع شده است. همان آدمهایی که در زمان پیمودن دوران محکومیت خویش آنچنان خوب نقش بازی کردهاند تا با مرخصی رفتن، نقشههای ناتمامشان را تمام کنند. آنگونه که قانون میگوید دادن مرخصی بستگی به رفتار و کردار زندانی دارد، به طوری که اگر مرام او مورد تایید زندانیان قرار گیرد، آنگاه درهای بسته محبس بر او باز میشود؛ اما سالهاست که برخی زندانبان در زمان مرخصی جرایمی خطرناکتر از جرایمی را که پیش از آمدن به زندان مرتکب شدهاند، انجام میدهند. برخی نیز به باندها و گروههای تبهکاری میپیوندند که در مدت حبس با آنها آشنا شدهاند. گروهی از زندانیان نیز هستند که با جعل سند یا مدارک فقط به دنبال راهی برای خروج از زندان میگردند. به مرخصی رفتن زندانیان شرایط سختی را روی کاغذ میطلبد، به گونهای که زندانیان در گام نخست درخواستشان را به مسوولان ارائه میکنند و شورای طبقهبندی شامل رئیس شورا به عنوان قاضی ناظر زندان، نایبرئیس شورا به عنوان مدیر زندان و اعضای آن با بررسی درخواست به اعطای مرخصی به آنان اقدام میکنند.
انگار فرآیند خلاصی موقت از بند آنقدرها هم که به نظر میآید دشوار نیست، چرا که اگر چنین بود هنوز پلیس در تعقیب مردی کلاهبردار نبود که پس از فرار از زندان با راهاندازی شرکتهای قلابی دست به کلاهبرداریهای میلیونی میزند. شاید هم اگر نظارتی ژرفتر بر این روند بود، مهر امسال سخنگوی قوه قضاییه اعلام نمیکرد که هیچ مانعی برای مرخصی دادن به شهرام جزایری وجود ندارد و اینکه اگر چنین بود شاید الیاس نادران، نماینده مردم تهران در خانه ملت نسبت به مرخصی رفتن سلطان شکر و بازنگشتن او به زندان، تذکری جانانه را ترتیب نمیداد.
ولی هر چه هست مدتی است وضع مرخصی دادن به زندانیان تفاوت کرده و وضعیت بهتری یافته است. هماکنون شورایی متشکل از نهادهای مسوول و مرتبط با زندانیان با بررسی پروندهها، مرخصی آنان را تصویب و عملی میکنند، کاری که در گذشته اختصاص به قاضی ویژه داشت و مسوولیت آن هم به عهده همان قاضی بود. بیگمان این وضع ناشی از بخشنامه جدید رئیس قوه قضاییه است که در آن مرخصی را تنها منحصر به محکومان حبس، جرایم غیرعمدی و مالی کرده و در آن، دیگر مرتکبان جرایم چون جرایم مخل نظم، امنیت و آسایش عمومی از این امتیاز محروم شدهاند.
با وجود این، بخشنامه نیز گریز گاههایی دارد که به واسطه آن مجرمان راهی برای فرار از زندان پیدا میکنند. وقتی محسن خدایی، رئیس کل دادگستری استان هرمزگان از این نقطه ضعف سخن به میان میآورد معتقد است اعطای مرخصی به متهمان جرایم مواد مخدر که به صورت عمده، قاچاق و مسلحانه صورت گرفته به مصلحت نیست. او وقتی این جملات را میگوید به نقطه ضعفی اشاره دارد که به واسطه آن اعطای مرخصی به زندانیان مواد مخدر قطعیت یافته است: «وقتی آییننامه موجود در مورد اینکه جرایم عمده مواد مخدر چیست یا چه میزان حمل و خرید و فروش آن مشمول محرومیت از مرخصی است، ابهام دارد مشکل سرباز میکند.
هماکنون به مرخصی رفتن زندانیان مواد مخدر موجب تکرار جرم شده و محکومان در برخی موارد مرخصی، اقدام به حمل مواد مخدر کردهاند، البته خدایی بیان میکند درصد کسانی که در زمان استفاده از مرخصی مرتکب جرم شده و دیگر به زندان باز نمیگردند اندک است، ولی جان کلام اینکه فرد محکوم به جرم مواد مخدر اگر پس از گذشت مدت کمی از حبس به او مرخصی داده شود، امکان دارد نتیجهای وارونه به دست آمده و به جای آنکه این کار موجب بازسازی شخصیت یا حل مشکل خانوادگی او شود، وی را جریتر کند و موجب تکرار جرم شود.
این همان روندی است که چندی پیش در اعدام «ح.ح» که در حین مرخصی از زندان سیرجان دست به حمل مواد مخدر و دیگر جرایم زده بود، نمایان شد. مشکل کار اینجاست که جرایم مواد مخدر بخشی از جرایم باندی است که از مصادیق محرومان از مرخصی در ماده ۲۲۶ آییننامه زندان به شمار میرود. در واقع سرقتهای مسلحانه باندی، حمل و قاچاق مواد مخدر یا سرقتهای همراه با آزار و اذیت که مخل نظم و امنیت و آسایش جامعه است، از جمله مصادیق جرایم باندی است که مرتکبان به آن به سبب خطرناک بودن از اعطای مرخصی مرحوم هستند. شاید همین کاستیها سبب شده است مجلس هفتم در گزارش تحقیق و تفحص خود از قوهقضاییه به این مساله اشاره کند که در ۱۱ استان کشور ۱۲۷۱ قاچاقچی مواد مخدر به مرخصی رفته و فرار کردهاند که نیمی از آنها به حبس ابد یا زندانهای بیش از ۱۰ سال محکوم بودهاند؛ همان افرادی که شمار بسیاری از آنها با استفاده از اسناد و وثیقههای جعلی به مرخصی رفتهاند.
شاید سبب حساسیت مجلسیها روی این مساله پیش از آنکه با نگاهی بدبینانه تفسیر شود، جای تفکر بر این موضوع است که آسانی به مرخصی رفتن زندانیان خطرناک مواد مخدر معنایی جز به هدر رفتن تلاشهای انجام شده برای ۱۲ هزار درگیری مسلحانه با قاچاقچیان، متلاشی شدن ۱۳ هزار باند قاچاق و کشف ۵ میلیون کیلوگرم مواد مخدر در ۲ دهه گذشته نداشته است.
● چرا فرار؟
اما وقتی کسی میگوید فرار از زندان و تمایل نداشتن به بازگشت برای یک زندانی به اندازه آدمهای عادی، طبیعی است جای شگفتی است. این باور دکتر حامد برماس روانشناس است. او میگوید همه ما از زندان میگریزیم و همه به دنبال فرار هستیم، مگر آن که زندان را مامنی برای خود بدانیم. البته او از مدافعان به مرخصی رفتن زندانیان نیز هست؛ چرا که معتقد است اگر فرد را از این امتیاز محروم کنیم از یک سو امکان متلاشی شدن نظام نیمبند خانوادگیاش وجود دارد و از سویی دیگر، برای تجربه ناکامیای دیگر اگر فرصتی برای خلاص شدن پیدا کند همانند فنری که یکباره رها شود، دچار لجام گسیختگی میشود. دکتر برماس در عین حال به مرخصی رفتن زندانیان را از منظر روانشناختی و نگاهی که خود، انسانی میخوانیش نیز مینگرد.
به گفته او، بعضی مجرمان چند جرمه هستند که یکی از جرایم مهم آنها مواد مخدر و اعتیادشان است. ولی گاهی در زندان به جای آن که اعتیاد آنها حل و منبع جرم خشکانده شود بدون بررسی و دقت نظر آزاد میشوند. پس چنین فردی مجبور است برای در آوردن خرج اعتیادش دست به جرم و جنایت بزند. برماس بحث را که به اینجا میرساند، از لزوم اجرای عادلانه و کارشناسانه قوانین زیر نظر یک روانشناس نیز سخن به میان میآورد و بر ضرورت آماده کردن روح و روان یک زندانی برای به مرخصی رفتن دست میگذارد. او میگوید: ما باید به زندانیان مهارت زندگی را بیاموزیم و در عین حال به افراد جامعه نیز آموزش دهیم که به جای نگاهی دفعی، نگاهی پذیرا به زندانیان داشته باشند. این روانشناس ضرورت آموزش را تا به اندازهای میداند که حتی معتقد است زندانیانی که ارتکاب به جرم شغل آنهاست نیز با آموزش، اصلاح شدنی هستند. او البته یک شرط برای این کار قایل است و باور دارد که تاثیرگذاری آموزشها به شخصیت فرد،نوع جرم و کسی که مسوول آموزش دادن است، بستگی دارد. آن گونه که او میگوید ما باید به زندانیان آموزش دهیم که زندان نه برای زجر کشیدن که برای ادب شدن و بازنگری درباره خود است.
● مرخصی بلی یا نه؟
به هر حال سبب هر چه باشد، برای مخالفان دادن مرخصی به زندانیان فرقی ندارد، همانگونه که موافقان به امواج منفی توجهی نمیکنند. سهراب سلیمانی، مدیرکل زندانهای استان تهران از این دست موافقان است که با دادن آماری عجیب توجه صاحبنظران را به سوی خود جلب میکند. نخستین روز از آبان امسال این گفته او که «تمامی زندانیان پس از پایان مرخصی به زندان باز میگردند» بر خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. البته سلیمانی پیش از این، این آمار را شامل ۲ تا ۳ درصد زندانیان دانسته بود. ولی محسن خدایی، رئیس کل دادگستری استان هرمزگان هم که به بخشی از بخشنامه مربوط به مرخصیها اعتراض دارد در زمره موافقان این طرح است. او میگوید: آمار و ارقام بیانگر این است که دادن مرخصی به زندانیان در بازسازی شخصیت و بازآموزی و بازگشت آنان به جامعه موثر است.
کسانی که توانستهاند از مرخصیها و اشتغال به کار در مدت تحمل محکومیت استفاده کنند، در مقایسه با کسانی که نتوانستهاند وثیقهای بسپارند و به مرخصی بروند، در روحیهشان اثرات مثبتی به وجود آمده است. او البته بدون آن که رقمی دقیق را بیان کند، اعلام میکند: آمارها نشان میدهد مرخصی رفتن به طور معمول تاثیر مثبتی بر فرد دارد. در گذشته این نگاه وجود داشت که باید در این موارد سختگیری کرد؛ اما رئیس قوه قضاییه این نگاه را تغییر داد و اگرچه برخی ایراد گرفتند که افراد در مدت مرخصی یا پس از دوران محکومیت یا در زمان اشتغال به کار، مرتکب جرم میشوند؛ اما آمارها بیانگر این است که درصد کمی از این افراد مرتکب تخلف بعدی میشوند. به باور خدایی، درصد بسیاری از محکومان در مدت مرخصی با حضور در جمع خانواده مانع از افسردگی فرزندان یا آسیبپذیری همه خانواده میشوند و اگر فردی بدون استفاده از مرخصی تمام دوران محکومیت خود را در زندان سپری کند، بیگمان لطمههای جبرانناپذیری به او و خانوادهاش وارد میشود. البته این گفتههای خدایی را آوایی، همتای او در دادگستری استان تهران نیز با زبانی دیگر تایید میکند. به گفته آوایی، «دادن مرخصی به زندانیان فکری خوب و ناشی از نیتی مقدس است. این که افراد به میزان شایستگیشان بتوانند با خانواده خود ارتباط برقرار کنند، در سلامت روانی زندانی و خانواده آنها موثر است. زندانیانی هم که بدهکارند با دریافت مرخصی ممکن است بتوانند بدهی خود را ادا کنند.» آوایی که به اثبات این عمل در کشورهای پیشرفته جهان نیز اشاره دارد، در عین حال به خردهگیری مخالفان نیز پاسخ میدهد و میگوید: هر کار بزرگ و مهمی ممکن است دارای ضایعاتی هم باشد.
چند هزار زندانی به مرخصی میروند، تعداد زیادی انسان بازسازی شده و تعداد زیادی از خانوادهها خوشحال میشوند. حال اگر بین این افراد شخصی مرتکب جرمی شود، نباید اصل قضیه را نادیده گرفت. در این میان یساقی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور هم موافقت خود را در قالب آمار و ارقام بیان میکند: وقتی در سال ۶۰۰ هزار نفر وارد زندانهای ایران میشوند، یعنی کیان زندگی نزدیک به ۳ میلیون نفر (مستقیم و غیرمستقیم) مورد تهدید واقع میشود. این مساله آستانه و حریم خانوادهها را تهدید و اعضای خانواده را از روابط عاطفی پدرانه و همسرانه محروم میکند. به گفته یساقی، در سال ۸۶ بیش از ۴۰۰ هزار فقره مرخصی اعطا شده که درصد وقوع جرم در دوره مرخصی از سوی زندانی کمتر از یک درصد بوده و مصادیقی که به عنوان ناهنجاری بیان شده، حدود ۳۰ مورد را در بر گرفته است که برابر بررسیهای انجام شده حدود ۱۰ مورد از این تعداد هم واقعیت نداشته است. البته یساقی با این آمار به این نتیجه میرسد که وقوع جرم نسبت به جمعیت جامعه عادی حدود ۲ درصد است، پس چگونه میتوان توقع داشت در میان زندانیان که مجرم هستند در دوره مرخصی کمتر از یک درصد جرم واقع شود. البته سخنان موافقان هر قدر نیز با استدلال محکم همراه باشد، ضروری است تا نظر پلیس به عنوان بزرگترین مخالف مرخصی دادن به مجرمان نیز مورد توجه باشد. سردار رادان، فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ بود که مخالفت روشن و بیپرده خود را با دادن مرخصی به زندانیانی که موجب بروز ناامنی در جامعه میشوند اعلام کرد که «اگر چه دادن مرخصی به زندانیانی چون دیه و برخی مشکلات مالی ممکن است موجب ایجاد ناامنی درجامعه نشود و نتایج مثبتی هم داشته باشد، اما دادن مرخصی به سارقان و تبهکاران هیچ سودی نخواهد داشت.» شاید این جمله برای آنان که از درون زندان، باندی را رهبری میکنند قابل لمستر باشد، ولی زندان هر چقدر هم شبیه هتل باشد چاردیواری تو در تویی است که فکر را اسیر اوهام میکند، حتی آنانی که برای فرار از خطرهای بیرون چند صباحی به آنجا پناه آوردهاند. حساب دو دوتا چهارتاست.
باید درست فکر کرد. اگر نمیشود در زندان ماند پس باید رفت، اما فرار از در و دیوار خطرش بالاست؛ ولی ترفندی هست که بعضی وقتها به کار میآید، البته به این آسانیها نمیتوان به مرخصی رفت، ولی همیشه جای امید هست.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست