شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
شروع دوفاكتو
شاه و دولتمردانش از موفقیتشان در بهرسمیتشناختن اسرائیل مسرور بودند و پیامهای تشكرآمیز دولت اسرائیل را با شادی و شعف میخواندند، اما درهمانحال مردم و رجال اندیشمند و مسلمان ایران و كشورهای همسایه، نگاه خشمآلود خود را به شاه، خیرهتر میدوختند. طولی نكشید كه دامنه اعتراضات و ناآرامیها بالا گرفت. ساعد بركنار شد و مصدق به نخستوزیری رسید تا همگام با آیتالله كاشانی، برای این اوضاع چارهای بیندیشند. مبارزه با اسرائیل و سرسپردگی به آن، به خط ممیز مردم و سلطنت تبدیل شده بود و هرچه مردان شاه بیشتر در دام بنگاههای صهیونیستی فرو میرفتند، مردم و رهبران مذهبی نیز بر انزجار خود میافزودند؛ چنانكه اسرائیلستیزی به نقطه مهمی در برپایی نهضت امامخمینی علیه شاه تبدیل گردید.
اسرائیل توانسته بود از طریق رژیم پهلوی به امتیازات فوقالعادهای در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی و تامین انرژی در ایران دست یابد و از طریق ایران، منافع ملی و منطقهای خود را تامین كند و ایران در حلقه تنگ استراتژی خاورمیانهای امریكا هر روز بیشازپیش فرو میرفت كه سرانجام امامخمینی(ره) با انقلاب اسلامی توانست این وضعیت را دگرگون سازد و كشور را از این دایره شوم بیرون آورد.
روابط ایران و اسرائیل، از جنبههای گوناگون قابل مطالعه و بررسی است. دولت ایران در سال ۱۳۲۸ با انتشار اعلامیهای دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت و برای توجیه عمل خود در برابر اذهان مسلمانان ایران، علت برقراری روابط با اسرائیل را حفاظت از منافع ایرانیان ساكن در فلسطین اعلام كرد.
دقت و تامل در شخصیت سیاسی سیاستمدارانی كه در برقراری روابط میان ایران و اسرائیل نقش اساسی داشتند، نشان میدهد چنین واقعهای فراتر از شعار حفظ منافع ایرانیان ساكن در اسرائیل بوده است؛ زیرا محمد ساعد مراغهای، نخستوزیر وقت ایران، و تمام اعضای كابینهاش، حتی در آن روزگار، به «امریكادوستی شدید» معروف بودند. بهاینترتیب برقراری روابط با اسرائیل و تعمیق آن در سالهای پایانی رژیم پهلوی را باید در راستای وابستگی ایران به امریكا بررسی نمود. نكته قابل توجه در تاریخ روابط رژیم پهلوی و دولت اسرائیل، این است كه دامنه مناسبات آنها، بهسرعت عرصههای اقتصادی را درنوردید و حوزههای امنیتی و سیاسی را نیز دربرگرفت. آنچه نقطه وحدت منافع دستگاه پهلوی و اسرائیل را تشكیل میداد، مبارزه و رویارویی با فرهنگ و دنیای اسلام بود. برای اسرائیل كه خود را با تمام كشورهای عربی و اسلامی رویاروی میدید، یافتن متحدی مانند ایران كه اكثریت قاطع مردم آن مسلماناند، میتوانست تاحدودزیادی فشار دنیای اسلام بر این رژیم را كاهش دهد. از طرفی دستگاه پهلوی نیز كه در دو دهه آخر حیاتش، سیاستی كاملا ضددینی در پیش گرفته بود، بیشازگذشته به اسرائیل نزدیك گردید. گسترش و تعمیق روابط رژیم پهلوی و اسرائیل، دولت ایران را در میان كشورهای اسلامی منزوی و حتی بدنام ساخت. شدت این وضعیت بهگونهای بود كه حتی بسیاری از اعراب، سكوت ایرانیها در برابر سیاست حمایت از اسرائیل توسط محمدرضا پهلوی را نشانه رضایت ایرانیان از اعمال فشار بر اعراب میدانستند.
● رابطه ایران و صهیونیسم پیش از كودتا
رابطه ایران با صهیونیسم، از همان آغاز تشكیل دولت صهیونیستی اسرائیل آغاز گردید. وقتی در هشتم آذر ۱۳۲۶ (بیستونهم نوامبر ۱۹۴۷) مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامهای مبنی بر تقسیم فلسطین به دو منطقه عربی و یهودی را به تصویب رساند، اسرائیلیها كه منتظر چنین فرصتی بودند، با استفاده از ضعف اعراب، حدود پنج ماه پس از آن، دولت صهیونیستی اسرائیل را تاسیس كردند و نخستین جنگ اعراب بر ضد رژیم صهیونیستی بهمنظور جلوگیری از استقرار حكومت جدید یهودی در قلب فلسطین، بینتیجه ماند. حكومت ایران به بهانه نظارت بر حفظ منافع اتباع ایرانی مقیم فلسطین اشغالی، عباس صیقل را به فلسطین اعزام كرد؛[i] اما بنا بر اظهارات محمد ساعد مراغهای، نخستوزیر وقت ایران، ازآنجاكه برای مامور ایرانی انجام وظایف محوله در شرایطی كه ایران اسرائیل را به رسمیت نشناخته بود، با مشكلاتی مواجه شده بود، دولت ایران بهناچار یا باید مامور خود را احضار میكرد و ایرانیها را بدون سرپرست میگذاشت و یا وضعیت مامور اعزامی را روشن میكرد؛[ii] ضمنآنكه تا آن زمان، حدود پنجاه كشور رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته بودند و این دولت به عضویت سازمان ملل متحد درآمده بود. بههرحال كابینه محمد ساعد مراغهای نیز در جلسه چهاردهم اسفند ۱۳۲۸ به اتفاق آرا تصمیم گرفت اسرائیل را به رسمیت بشناسد. این تصمیم در بیستوسوم اسفند همان سال بهصورت دوفاكتو به تصویب نهایی رسید و ایران در بیتالمقدس سركنسولگری دایر كرد.[iii]
رژیم صهیونیستی، شناسایی دوفاكتوی خود را با پرداخت رشوه قابلتوجهی به محمد ساعد مراغهای، نخستوزیر وقت، به دست آورد. هیات مذاكرات اسرائیل را یك امریكایی با نام مستعار «آدام» كه با موساد همكاری داشت، رهبری میكرد. وی ترتیبی اتخاذ كرد كه در ازای شناسایی دوفاكتوی اسرائیل توسط ایران، مبلغ چهارصدهزار دلار به ایران پرداخت گردد. قرار بود مبلغ مذكور در راستای انجام تبلیغات مطبوعاتی در ایران، جهت فراهمنمودن زمینه شناسایی دوفاكتوی اسرائیل از سوی ایران هزینه گردد. برای این منظور، مبلغ دوازدههزار دلار بلافاصله پرداخت شد. پس از آن نخستوزیر، برای ایجاد زمینه مناسب جهت طرح مساله، ابتدا با توجیه اینكه باید بین سیاست و مذهب تفكیك قائل شد، سعی كرد با روحانیان به مذاكره بپردازد. علاوهبراین، دكتر سیاسی، وزیر امورخارجه وقت كه با شناسایی اسرائیل مخالف بود، بركنار شد و به جای او دكتر علیقلی اردلان، به كفالت وزارت امورخارجه منصوب گردید. سرانجام، ساعد، موضوع را با شاه در میان نهاد. شاه بهظاهر گفته بود: «اگر نخستوزیر و وزیر امورخارجه موافق بهرسمیتشناختن اسرائیل هستند، من حرفی ندارم.» وقتی نظر شاه نیز تامین گردید، بقیه مبلغ چهارصدهزار دلار پرداخت شد و سرانجام شناسایی دوفاكتوی اسرائیل به تصویب رسید.[iv]
پس از مذاكرات مفصلی كه از طرف سازمان ملل و دولت امریكا با ایران به عمل آمد، برایاینكه دولت ایران بیشتر بتواند منافع اتباع خود را حفظ كند و اشكالاتی كه در كار چندهزار ایرانی مقیم فلسطین پیدا شده بود، مرتفع شود، سه ماه قبل از اعلام شناسایی رسمی، رضا صفینیا با سمت مامور مخصوص به فلسطین اعزام گردید و با این عمل، دولت ایران، درواقع دولت اسرائیل را عملا به رسمیت شناخت؛ اما برایاینكه این شناسایی بهصورترسمی درآید، طبق تصمیم هیات دولت، نصرالله انتظام، نماینده دایمی دولت شاهنشاهی در سازمان ملل متحد، به اطلاع نماینده دولت اسرائیل رساند كه دولت ایران، ازاینپس دولت اسرائیل را بهطوردوفاكتو به رسمیت میشناسد.[v]
بهدنبال شناسایی اسرائیل، پیامها و تلگرافهای تشكرآمیزی از طرف آن دولت برای محمد ساعد، نخستوزیر، و حسین علا، وزیر امورخارجه ایران، مخابره گردید.
محمد ساعد مراغهای، مدتی بعد، توسط شاه از نخستوزیری بركنار گردید و به عضویت در مجلس سنا منصوب شد. تعدادی از سناتورهای مجلس سنا، شناسایی اسرائیل را تقبیح كرده، از ساعد خواستند پاسخگوی عملكرد دولت خود در مورد بهرسمیتشناختن اسرائیل باشد. ساعد در جلسه سیام اردیبهشتماه ۱۳۲۹ در توجیه این عمل دولت خود، گفت: «حفظ منافع ایرانیان مقیم فلسطین و لزوم مطالعه از نزدیك امور دولت جدیدالتاسیس اسرائیل، ایجاب میكرد كه دولت ایران ماموری در این نقطه مهم و حساس خاورمیانه داشته باشد
. بهاینجهت ازیكسالقبل ماموری در آنجا تعیین و پنجماه پیش هم یك مامور مطلع و مجرب وزارت امورخارجه به فلسطین اعزام گردید كه بیشتر در كارها مراقبت و مواظبت نماید، ولی انجام وظایف محوله برای مامور ایرانی، بدون هیچ نوع رسمیت، مصادف با مشكلاتی شده بود و لازم میآمد یا مامور احضار و ایرانیها را بدون سرپرست به حال خود واگذاریم یا وضعیت مامور را روشن كنیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست