شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
ایران و نقد ادبی
چند نكته
۱. «در ایران نقد ادبی نداریم, هرچه هست یا تعریف و تمجید است, یا غرض ورزی.» تكرارِِ حیرت انگیزِ این مضمون در اكثر قریب به اتفاق نقدها, نوشتهها و مصاحبههای ادبی, انگیزه اصلی تدوین این گزارش است. پس سؤال این است كه آیا به راستی در ایران چیزی به نام نقد ادبی, در مفاهیم جدید آن (جدا از تذكره ها و شرح احوال و آثار) وجود داشته و دارد یا نه؟ گذشته از پاسخ به این سؤال, تلاش دیگری كه در اینجا صورت گرفته, سعی در ارائه چارچوبی تحلیلی از روندِ تحوّلِ نقد ادبی در ایران و سمت و سوی كنونی آن بوده است. متن آن مقاله در سال ۱۹۹۶ به صورت سخنرانی در دانشگاههای بركلی و آستین تگزاس ارائه شده است .
۲. نوشتههای تحلیلی و نظری صرفاً با تكیه بر دادههای كافی در حوزههای مورد بحث امكان بروز و ظهور پیدا میكند. در حوزه ادبیات و نقد ادبی, در سالهای اخیر, دوسه كار اساسی صورت گرفته است. در زمینه داستان نویسی : كتاب صدسال داستان نویسی در ایران, اثر حسن عابدینی, و در حوزه شعر كارهای محمد حقوقی(شعر نو از آغاز تا امروز) و محمد شمس لنگرودی(تاریخ تحلیلی شعر نو در سه جلد اوّل آن انتشار یافته است) قابل ذكر هستند. آثار یاد شده جدا از ارزشهای دیگرشان, به لحاظ گردآوری انبوهی از دادهها, راه تحقیق در این حوزه را هموارتر كردهاند و نگارنده نیز از آنها بهره فراوان برده است.
۳. اصطلاحاتِ «تقابلهای دوگانه» یا «تقابلهای دوتایی» و «سخن مسلط» در برابر واژگانِ انگلیسیِ binary opposition و dominant discurse به كار رفته اند.از این اصطلاحات در مفهومی كه متفكران پسامدرنیست به كار میگیرند استفاده شده است. شاید توضیحات كوتاه زیر در مورد این دو اصطلاح روشنگر باشد:
الف) تقابلهای دوتایی, بستر دیدگاهِ ساختگرایی كلاسیك را تشكیل میدهد و نشان دهنده نوعی شیوه بررسی نمونهوارِ ایدئولوژیهاست. ایدئولوژیها گرایش به آن دارند كه میان چیزهای قابل قبول و غیر قابل قبول, خط مرزهای مطلق ترسیم كنند: میان خود و غیر خود, صدق و كذب, مفهوم و غیر مفهوم, خرد و بی خردی, مركزی و حاشیهای, سطحی و عمقی و نظایر اینها.
ب) میشل فوكو براین باور است كه سخن همواره در پیوندی تنگاتنگ با قدرت است, زیرا سخن همان فضای حاكم بر كلیه نهادها و سامان دهنده آنهاست. این سخن است كه تعیین میكند چه چیز را میتوان گفت, معیارهای حقیقت كداماند, چه كسی مجاز است با اقتدار صحبت كند, و چنین صحبتی در كجا میتواند بیان شود و....
در آستانه مشروطیت: نغمههای تازه
تقریباً در این واقعیت تردید چندانی نیست كه انقلاب مشروطه حادثهای دگرگون ساز و همه جانبه بوده و تمامی عرصههای حیات اجتماعی مردم ایران را دستخوش تغییرات اساسی كرده است. این تحول در عرصه ادبیات و نقد ادبی نیز چشمگیر بوده است. «نقد ادبی», با مفاهیمی كه در دنیای امروز میشناسیم, در حول و حوش همان سالها آغاز میشود. پیش از آن, نقد ادبی در ایران به تذكرهها (شرح احوالِ سخنوران), صنایع لفظی و معانی و بیان محدود بوده است.
مطلب دیگری كه صاحب نظران و مورّخان ادبیات در مورد آن تقریباً اتفاق نظر دارند این است كه نقد, با مفهوم جدید آن, با رساله میرزا فتحعلی آخوندزاده به نام قریتقا(كریتیك) آغاز میشود. در این رساله كه در ۲۵ مارس۱۸۷۱(محرم سنه ۱۲۸۷ هـ. ق) تألیف شده است, آخوند زاده اصول و مبانی نقد ادبی جدید را اعلام میدارد و آن را یكی از لوازم اصلی وصول به پیشرفت و تجدّد و تمدّن به شمار میآورد. آخوند زاده در این رساله مینویسد:
به تجارت حكمای یوروپا و براهین قطعیه به ثبوت رسیده است كه قبایح و ذمایم را از طبیعت بشریه هیچ چیز قلع نمیكند, مگر كرتیكا و استهزا و تمسخر. اگر نصایح و مواعظ مؤثر میشد گلستان و بوستان شیخ سعدی رحمهٔالله, من اوله الی آخره وعظ و نصیحت است. پس چرا اهل ایران در این ششصد سال هرگز ملتفت مواعظ و نصایح او نمیباشند.... فن كرتیكا در منشات اسلامیه تا امروز متداول نیست. از این جهت شما از این فبیل چیزها وحشت میكنید. نهایت برای تربیت ملت و اصلاح و تهذیب اخلاق هم كیشان و برای نظم دولت و انفاذ اوامر و نواهی آن نافعتر از كرتیكا وسیلهای نیست.....
«آیا حرصِ تشنگی مانند به خواندن كرتیكا از چه رهگذر است؟ سبب فضیلت این است كه كرتیكا از این رهگذر است. این سرّی است خفی كه حكمای یوروپا این را دریافت كردهاند, ملت من هنوز از این سر غافل است آخوند زاده ضمن مقالات و نوشتههای خود در مبحث نقد ادبی, و چندین نقدی كه بر كار شاعران و مورّخان ایرانی مینویسد, معیارهای نقد اروپایی را توضیح میدهد, و این معیارها را به شیوهای خلاّق به كار میگیرد. وی در نقدِ شعر, نظم و شعر و«منظومه ساز» و «شاعر» را از یكدیگر تفكیك میكند و معیار سنجش شعر را «حسن مضمون» و «حسن الفاظ» یا «حسن بیان» میشناسد. او در انتقاد از شعر فارسی مینویسد: «در ایران نمیدانند پوئزی چگونه باید باشد؛ هرگونه منظومه لغوی را شعر میخوانند. چنان پندارند كه پوئزی عبارت است از نظم كردن چند الفاظ بی معنی در یك وزن معین و قافیه دادن به آخر آنها در وصف محبوبان با صفات غیر واقع یا در وصف بهار و خزان با تشبیهات غیر طبیعی» او در نقدهایی كه بر شعر سروش اصفهانی و مثنوی مولوی مینویسد, اوّلی را به لحاظ محتوایی بیارزش میشمارد و دوّمی را پرمحتوا امّا به لحاظ لفظی ناقص و معیوب میداند
. در فنِّ نثر نویسی نیز كاربردِ «قافیه و اغراقات كودكانه و تشبیهات ابلهانه» را مورد انتقاد قرار میدهد. همچنین استفاده از صنایع لفظی و سجع و قافیه در تاریخ نویسی را مورد انتقاد قرار میدهد و به این ترتیب احتمالاً نخستین متفكر ایرانی است كه از تداخل زبان و ادبیات در نوشتههای علمی پرده برمیدارد، آخوندزاده در این زمینه مینویسد «علاوه بر این قافیه پردازی و مظمون ساختن و الفاظ زاید آوردن چه چیز است؟ آنها هیچ معنی ندارند, كلام تاریخ را ناپخته میگردانند و از متانتِ معنی آن میكاهند» و در ادامه همین مطلب در مورد كتابهایی از قبیل تاریخ وصاف ودُرّه نادری میگوید: «به حقیقت جبر و مقابله شیخ بهایی را فهمیدن آسانتر است تا مقدمه چینیهای مورخان مارا.»
هرچند در سالهای اخیر تنی چند از صاحب نظران, نقد آخوندزاده بر سروش اصفهانی یا اشعار مولانا را افراطی یا ناشی از بی اطلاعی او دانستهاند, امّا در مورد نقش و سهم او در بنیانگذاریِ فكر جدید نقّد در ایران, در میان صاحب نظران اتفاق نظر وجود دارد, و كمتر كسی در این مورد تردید كرده است. باری به اختصار میتوان گفت كه معرفی فكر نقد جدید(ملهم از نظریات متفكران اروپایی), تفكیك شعر و نظم, ارائه ملاكهای نقد شعر (صورت و محتوا), تفكیك زبان علمی از زبان ادبی, و به كار بستن این مفاهیم در مقالات و نوشتههای گوناگون از مهمترین دستاوردهای آخوندزاده در عرصه نقد ادبی بوده است. آخوندزاده مروّج نوعی واقعگراییِ كلاسیك است, و نقشهای كه از سخنوران ایران به دست میدهد شامل فردوسی, نظامی, جامی, سعدی, مولانا و حافظ است. افكار آخوندزاده بر كلیه متفكران بعدیِ دوران مشروطه , و به واسطه آنها بر كلیه نسلهای بعدی تأثیر ماندگار برجای گذاشته است.
انقلاب مشروطه: شكاف دردیوار سنّتها
دوره بندی یا انواع دیگر طبقه بندی, به رغم محدویتها وتقریبهای ناگزیر, یكی از ابزارهای عمده شناخت علمی و نظام دار است. در عرصه نقد ادبی نیز صاحب نظرانِ ایرانی, طبقه بندیها یا دوره بندیهای گوناگونی را در عرصه نقد شعر و نثر فارسی به دست دادهاند گرچه این طبقه بندیها غالباً كلی و مبهم , یا گاهی بیش از حدِّ اقتضای علمی جزئی, و روی هم رفته آشفتهاند امّا برای تنظیم نقشهای از فرایند تكوین ادبیات و نقد, مراجعه به آنها اجتناب ناپذیر است.
در یك برش كلی و مورد توافق اكثریتِ قریب به اتفاقِ پژوهشگران میتوان گفت كه عرصه ادبیات و نقد طی یكصد سال گذشته آوردگاه جدال میان سنّت و تجدّد بوده است. هرچند نقشهای كه صاحب نظران مختلف از سنّت گرایان و متجدّدان به دست میدهند لزوماً بر یكدیگر انطباق نمییابد, و گاهی حضور عناصری از سنّت و تجدّد در افراد یا جریانهای واحد, قضاوت را دشوار میكند, امّا در مورد نفسِ این تقسیم بندی نوعی توافق عام وجود دارد. یكی از ویژگیهای بارزِِ نظریه ادبی در ایران طی یكصد سال گذشته وجود این قبیل تقابلهای دوگانه در قالبهای گوناگونی از قبیل كهنه/نو, متعهد/غیر متعهد, واقعگرا/ واقع گریز, هنر برای هنر/هنر برای اجتماع و نظایر آن است.
باری پیكار میان تجدّد طلبان و سنّتگرایان با درج مقالهای تحت عنوان «مكتب سعدی» به قلم علی اصغر طالقانی در روزنامه زبان آزاد آغاز میشود. طالقانی در این مقاله ضمن نقد تعالیم اخلاقی سعدی مینویسد: «منشاءِ كل بدبختیهای ملی و اجتماعی ما, فقط و فقط ناموزونی اصول تعلیمات ملی و خرابی دستور تربیت اجتماعی است كه از هشتصد الی نهصد سال قبل, مثل موریانه بطون ملت ما را خورده است» سنّت گرایان برمیآشوبند و ضمن جوابگویی شدید, چنان جنجالی به راه میاندازند كه بر اثر آن روزنامه زبان آزاد توقیف میشود.
در این گیر ودار تقی رفعت كه یكی از چهرههای درخشان و نواندیش ادبیات و نظریه ادبی است از فرصت استفاده میكند, و آراء و عقاید خود را در زمینه ادبیات در روزنانه تجدّد به چاپ میرساند. رفعت درنوشتههای خود از سعدی به عنوان شخصیتی هوشیار, شاعری مهرورز, ادیبی نكته سنج, نثرنویسی ظریف, ناظمی صنعتكار و متفلسفی تجدّدخواه یاد میكند كه در عین حال نباید اورا به درجه ربوبّیت ارتقاء داد و عیبهای كارش را نادیده گرفت. به علاوه نجاتِ سخنورانِ بزرگِ كهن از قبیل سعدی, فردوسی و حافظ را در پیروزی عصیان ادبی جدید میداند: «نجات آنها در موفقیت یافتن عصیان است. این عصیان حامی آنها را تولید خواهد كرد.......به ما جوانان مضطرب و اندیشناك این دوره انتباه, صحبت از سعدی و حافظ و فردوسی نكنید. به مامعنی حیات را شرح دهید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست