شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

ویژگی های حکومت ولایی


ویژگی های حکومت ولایی

پیرامون اصل ولایت فقیه

در اندیشه ساسی اسلام، مسئله ولایت فقیه، همواره یکی از نقاط برجسته و قابل بحث بوده است. در خصوص مسئله ولایت فقیه هر چند گاهی پرسشها و شبهاتی مطرح شده و می شود که لازم است به بازخوانی این شبهات و پاسخ بدانها پرداخته شود. در نوشتار قبل در خصوص معنای لغوی و اصطلاحی ولایت، اقسام ولایت و حکومت ولایی مطالبی عنوان شد. در این نوشتار به تبیین ویژگی های جامعه ولایی با استناد به آیات قرآن کریم و روایات می پردازیم.

واژه ولایت، در اصطلاح خاص قرآنی و روایی، نشان می دهد که جامعه ولایی دارای ویژگی ها و خصلت های متعدد بی نظیری است که عمدتا می توان آنها را در سه وجهه و قالب مشخص، معرفی و ارائه نمود:

▪ وجهه نخست جامعه ولایی، به هم پیوستگی و اتحاد و یکپارچگی گروهی موحد و مومن است که در مسیر اندیشه و هدف واحد گام برمی دارند؛ ایمانی مبتنی بر اندیشه صحیح و اعتقاد قلبی و آگاهی کافی دارند؛ با هم مهربان اند و به یکدیگر عشق می ورزند: “والم-ومنون والم-ومنات بعض-هم اول-یاء بعض”(توبه۷۱:)

جوشش مستحکم و جدایی ناپذیر مومنان با یکدیگر که بر اساس عشق به خداوند و ایمان شکل می گیرد و برای منافع حزبی یا جناحی و دنیوی و رسیدن به متاع مادی و طعمه چرب زر و زور نیست، نخستین مولفه تشکیل جبهه اهل ولایت و جامعه ولایی است.

▪ دومین وجهه جامعه ولایی، پرهیز از وابستگی به کافران، معاندان و دشمنان راه خداست. افراد این جامعه، ذره ای تحت فرمان آنان و تاثر از افکار، اندیشه ها و نظریه های جبهه مقابل قرار نمی گیرند. البته، منظور، قطع روابط سیاسی یا اقتصادی نیست؛ بلکه، پیوند جوهری و وابستگی به دشمن است که به شدت طرد می شود: “یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الیهود والنصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم؛ ای مومنان، یهودیان و مسیحیان را از اولیا و افراد جبهه خودی قرار ندهید، آنان اولیای یکدیگرند. هر کس از شما با آنان پیوند برقرار کند، از آنان به شمار می آید”(مائده۵۱:)

▪ رکن رکین و راس هرم تحقق جامعه ی ولایی، وجهه سوم آن است. برای پیوند قلب های مومنان به یکدیگر و تشکیل یک جبهه ی واحد در برابر بیگانه، وجود یک قلب تپنده ضروری است؛ یعنی رهبری نافذ و متمرکزی که آحاد مردم، با ارتقای آگاهی و بینش خود و با اعتقاد و ایمان قلبی خویش، از روی طوع و رغبت و با شوق و اشتیاق، با او ارتباط عقلانی و عاطفی مستحکمی برقرار کنند؛ محوری که، همانند قطب یک آسیاب، همه جناح ها را به دور خود جمع کند؛ از تعارض ها جلوگیری نماید و همه نیروها را به یک سمت و سو هدایت کند. مقام چنین رهبری، همان مقام امامت و ولایت امت است.

تحقق جامعه ولایی، بدون مشخص شدن ولی، غیرممکن است. به عنوان مثال، مسلمانان صدر اسلام، در شهر مدینه، دارای جامعه ی ولایی بودند؛ چرا که با گرد آمدن دور شمع وجود پیامبر اکرم(ص) تشکیل حکومت ولایی داده، یک امت را پدید آوردند؛ ولی پس از رحلت، جامعه از ولی الله روی برتافت و غیر ولایی گردید، و پس از بیست و پنج سال که دوباره به ولی الله روی آورد، جامعه ی ولایی تشکیل شد.

با این تفسیر از ولایت، حکومت ولایی، ترکیبی غیرمنطقی و ناصواب نیست. حکومت ولایی، در جامعه ای ولایی قابل تحقق است. حکومت ولایی، حکومتی است که مردم، با ایمان، آگاهی، بصیرت و اعتقاد قلبی، امام و رهبر خود را بر می گزینند و عاشقانه به سوی او می شتابند. امام و پیشوایی که در بصیرت و تدبیر، علم و آگاهی، عدالت و شجاعت، و تقوا و دوری از رذایل اخلاقی، شرایط امامت و ولایت را به طور کافی و کامل داراست؛ رهبری که همچون قلبی تپنده، تمام نیروهای جامعه را به پیکری واحد و متصل و همسو تبدیل می کند، و آنگاه جامعه با حرکت هماهنگ به سوی کسب کمالات و ارتقا در تمامی ابعاد، به راه خود ادامه می دهد.

جامعه بدون ولایت، جامعه ای مرده و ظلمانی است. چنان که در روایت است: “من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه؛ جامعه ای که امام خود را نشناسد در جاهلیت به سر می برد”.

جامعه ی دارای ولایت، جامعه ای است که تمام استعدادها در آن امکان رشد دارد و انسانها را به تکامل می رساند. در جامعه ی ولایی، ولی و حاکم، جامعه را در راه خدا قرار می دهد، و آحاد آن را اهل ذکر و یاد خدا می کند، عدالت اجتماعی برقرار و حقوق و شرف انسانها محترم شمرده می شود، نیکی ها اشاعه می یابد و از پلیدی ها جلوگیری می شود. در چنین جامعه ای ولی امر، مجری قانون خداست و از خود هیچ اراده و اختیاری جز اجرای دستورات شریعت و رعایت مصالح امت اسلامی نخواهد داشت: “الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و ءاتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر؛ همانان که وقتی در زمین تمکن و نیرویی بیابند، به اقامه ی نماز و پرداخت زکات و امر به معروف و نهی از منکر می پردازند”(حج۴۱:).

حکومت ولایی، قلعه استواری است که می تواند چاره دردهای بشر باشد. نمونه ای از تحقق حکومت ولایی، حکومت علوی است: “ولایه علی بن ابی طالب حصنی، فمن دخل حصنی امن من عذابی”.

ده سال حکومت ولایی نبی اکرم(ص) در مدینه و پنج سال حکومت ولایی مولای متقیان علی(ع) در کوفه، پایه گذار تمدن اسلامی در قرن های بعدی شد. هنوز، نه تنها جهان اسلام، بلکه جهان بشری، از برکات دو دولت نبوی و علوی متنعم است. در آینده هم، تنها، حکومت ولایی حضرت مهدی(عج) است که منجی بشر خواهد شد.

به کوشش: مصطفی یاسینی