پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

خواندنی هایی از عصر پهلوی دوم


خواندنی هایی از عصر پهلوی دوم

بخش عمده مفاسد اداری, مالی, اخلاقی و اجتماعی و عوامفریبی های عصر پهلوی دوم در دوران ۱۳ ساله نخست وزیری هویدا صورت گرفت

بخش عمده مفاسد اداری، مالی، اخلاقی و اجتماعی و عوامفریبی‌های عصر پهلوی دوم در دوران ۱۳ ساله نخست‌وزیری هویدا صورت گرفت. بدون ذکر مقدمه با هم نمونه‌هایی از رویدادهایی که در آن دوران به وقوع پیوسته بود، می‌خوانیم:

نویسنده کتاب «ایران، سراب قدرت» در مورد اشرف خواهر دوقلوی شاه می‌نویسد: «نقش اشرف از سال‌های اول دهه ۱۹۷۰ به بعد کمتر علنی بوده است ولی با وجود این اشرف یکی از چهره‌های اساسی حکومت شاه سابق بود، او را صاحب زیرک‌ترین مغز خانوادة سلطنتی می‌دانند و هم با اراده و بی‌رحم‌‌ترین آنها، شاه از اشرف در مأموریت‌های حساس سیاسی استفاده می‌کرد؛ حتی در زمان جنگ دوم جهانی وقتی او را که زن جوانی بود برای مذاکره با استالین فرستاد، سخنگوی حقوق بشر و آزادی زن از جانب شاه در خارج بود قبل از فرح او چهرة نوعدوستانه پهلوی را تبلیغ می‌کرد، دفتر مخصوص اشرف اهمیت ویژه‌ای داشت، مقامات ارشدی که به خاطر مصالح سیاسی برکنار می‌شدند و اما شاه نمی‌خواست از نظر سیاسی مملکت برکنارشان بدارد در آنجا جمع می‌شدند، و این دفتر به همین جهت به «گورستان فیلها» معروف شده بود. اشرف با اینکه اغلب در خارج بود در تغییرات و تصمیمات مهم دست داشت (ایران سراب قدرت، نوشته رابرت گراهام، ترجمه فیروزه فیروزنیا، ص ۱۷۲).

ما سال‌های زیادی فاصله، از سال‌های رژیم سلطنت نداریم و همه تقویم‌های آریامهری را دیده‌ایم ولی برای اینکه نسل‌های آینده نمایی از جشن‌های سلطنت داشته باشند، قسمتی از این جشن‌ها را رقم می‌زنیم. البته رونق تمام آنها یکسان نبود بعضی همه‌گیری بعضی اختصاصی و بعضی لااقل برنامه‌های تلویزیونی برای مردم داشت. ۷ فروردین جشن زادروز شاهدخت لیلا، ۲۱ فروردین تجلیل از شجاعان شهید (منظور استوارانی است که شاه را از خطر نجات دادند)، ۴ اردیبهشت سال روز تاجگذاری رضاشاه کبیر، ۱۶ اردبیهشت زادروز علیاحضرت ملکه مادر، ۸ اردیبهشت زادروز والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی، ۲۵ اردیبهشت زادروز والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی، ۴ مرداد سالروز درگذشت رضاشاه، ۲۸ مرداد سالروز رستاخیز ملی، ۲۵ شهریور سال‌روز آغاز سلطنت شاهنشاه آریامهر، ۹ مهر زادروز والاحضرت عبدالرضا، ۲۰ مهر سال روز جشنهای دوهزار و پانصدمین سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران، ۲۲ مهر زادروز علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران!، ۴ آبان سالروز میلاد اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر!، سالروز تاجگذاری، زادروز والاحضرت اشرف (سه جشن مهم در یک روز!)، ۵ آبان زادروز والاحضرت شهناز پهلوی، ۶ آبان زادروز والاحضرت شمس، ۸ آبان زادروز والاحضرت محمودرضا، ۲۹ آذر سالروز ازدواج فرخنده شاهنشاه و علیاحضرت فرح!، ۱۷ دی سالروز اعطای حقوق اجتماعی به زنان، ۶ بهمن سالروز انقلاب شاه و ملت، ۱۵ بهمن روز شکرگزاری به مناسبت رفع خطر از شاهنشاه، ۳ اسفند روز رضاشاه کبیر (کودتای ۱۲۹۹)، ۸ اسفند روز اعطای حقوق سیاسی به زنان وسیله شاهنشاه آریامهر، ۲۱ اسفند زادروز والاحضرت فرحناز، ۲۴ اسفند زادروز اعلیحضرت رضاشاه (روز پدر). البته این روزها اختصاصی خاندان پهلوی و غالباً مربوط به تولد آنها بود اما روزهایی که اقدامات مهمی انجام داده بودند، روزی که شاهنشاه لژیون خدمتگزاران بشر را طرح کرد! روزی که وزارت فرهنگ کشورها به ایران آمدند! روزی که شاهنشاه آذربایجان را فتح کرد! روزی که جنازة رضاشاه به ایران آورده شد! روزی که شاهنشاه حزب رستاخیز را تأسیس کرد. همه سوژه‌هایی بود که روزنامه‌ها مقالات خاص و تبریک نامه‌ها داشتند. و مهمتر، روزهایی چون روز پدر، روز مادر، روز پرستار، روز ارتش، روز جذامیها و... هم وسیله تبلیغات برای تحکیم رژیم سلطنت شده بود!

در عصر پهلوی دوم، خزانه دولت به مثابه حساب شخصی شاه بود و پرداختها به دلایل مختلف انجام می‌گرفت.

یکی از پرداخت‌ها به مؤسسات علمی آمریکا را که اسناد آن ارائه شده عیناً می‌آوریم: «... وزیر دربار شاهنشاهی در نامه محرمانه به هویدا نخست‌وزیر می‌نویسد حسب‌الامر مطاع مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر مقرر است مبلغ یک میلیون دلار جهت کمک به دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا از طرف دولت حواله گردد، خواهشمند است دستور فرمائید اقدام مقتضی در این باره به عمل آورند و نتیجه را اعلام فرمائید تا از شرف عرض پیشگاه مبارک همایونی بگذرد. هویدا به خط خود در زیر نامه خطاب به مجیدی وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه می‌نویسد در امتثال مطاع مبارک ملوکانه ظرف دو هفته از هر محل که امکان دارد نسبت به تأمین وجه مزبور اقدام نمایید.

در همین زمان قرار می‌شود نود و پنج هزار لیره نیز به کالج سنت آنتونی در انگلستان کمک شود، یک میلیون دلار تلگرافی از طریق اردشیر زاهدی به دانشگاه جرج واشنگتن هدیه می‌کند و قراردادی به این شرح تنظیم می‌گردد: «وزارت علوم و آموزش عالی دولت شاهنشاهی ایران به منظور تأسیس کرسی آریامهر در «دانشگاه جرج واشنگتن مبلغ یک میلیون دلار به دانشگاه کمک هدیه کردند» بعد دنبال قرارداد می‌آید که دانشگاه جرج واشنگتن به هزینه دولت شاهنشاهی عده‌ای استاد و محقق به ایران می‌فرستد، حقوق و مزایای استادان مطابق موازین دانشگاه به دلار آمریکا به دانشگاه پرداخت می‌شود. به علاوه یک فوق‌العاده ماهانه به ریال برای اجاره‌ خانة هر یک از اشخاص مزبور جداگانه تعیین و مادام که در ایران اشتغال داشته باشند پرداخت خواهد کرد و برای هر یک بلیط رفت و برگشت خود و خانواده‌اش را فراهم بنماید، در ایران از خدمات بسیاری مجانی استفاده کنند...»!!

نخست‌وزیر هویدا طی نامه‌ای به فریدون هویدا برادرش سفیر و نماینده دائم در سازمان ملل مبلغ پنج هزار دلار مورخ ۹/۴/۷۴ حواله می‌کند که بابت کمک به بخش فارسی دانشگاه نیویورک پرداخت نماید.

از نخست‌وزیر به امیر شیلاتی سفیر ایران در پاریس مبلغ ده هزار فرانک مقرری ۹ ماهه آخر سال ۵۳ آقای پروفسور گریشمن و همچنین سیزده هزار و پانصد فرانک مستمری ۹ ماهه ورثة بالتازار حواله می‌شود. رژیم شاه با این پول‌ها تبلیغات می‌نمود و آبرو کسب می‌کرد.

... پرویز راجی آخرین سفیر شاه، در لندن در خاطرات خود از این بخشش‌ها هم گاهی نام می‌برد. در یادداشت مربوط به ۲۴/۴/۵۶ می‌نویسد: «امروز ناهار را با امیرخسرو افشار که به تازگی از ایران آمده صرف کردم... افشار همچنین می‌گفت: اخیراً توسط دربار مبلغ پنجاه هزار دلار به لسلی بلانک که قرار است کتابی درباره شهبانو بنویسد پرداخت شده است... اسدالله علم وزیر دربار این طور تشخیص داده که انتشار این کتاب می‌تواند هدیه جالبی برای تقدیم به شهبانو باشد.»

کار کتاب به آنجا می‌رسد که نویسنده با وجود دریافت مبالغ هنگفتی اظهار غبن می‌کند و شهرت و آبروی خود را در خطر می‌بیند! همان سفیر در خاطرات ۳۰/۴/۵۶ عیناً چنین می‌نویسد: «خانم لسلی بلانک به سفارتخانه آمد و گفت کتابی را که درباره شهبانو نوشته به پایان برده است ولی ضمناً خوب می‌داند که پس از انتشار کتاب متهم خواهد شد که نویسنده‌ای مزدور است و شهرت خود را به پول فروخته است».

گویا در خارج ایران مسابقه‌ای در اخاذی با عنوان نوشتن کتاب برای خاندان سلطنت وجود داشته و سفرای ایران در کشورهای اروپا معمولاً دلالی این کار را عهده‌دار بوده‌اند. همین پرویز راجی در یادداشت مربوط به ۲۸ تیر ۵۶ می‌نویسد: «امروز با جرج وایدن فله در سفارتخانه نهار خوردم که او پس ازمقداری گفتگو راجع به مسائل بین‌المللی صحبت را به اصل موضوع کشاند و رغبت خود را به نوشتن کتابی درباره شاه اعلام کرد وایدن فله می‌گفت: چنانچه با او همراهی شود می‌تواند کتابی درباره شاه بنویسد که همتای کتاب ادگار استو درباره مائو باشد با نام ستاره‌ای بر فراز ایران!» به صفحات ۸۱ و ۸۲ کتاب خدمتگزار طاووس، خاطرات پرویز راجی مراجعه شود.

۱) در نامة ۳۱/۱/۵۳ اسدالله علم به هویدا می‌نویسد: «چنانچه خاطر عزیز مسبوق است علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی محبوب ایران! در شب‌نشینی که در هتل والدرف استریانیویورک به منظور جمع‌آوری اعانه جهت مبارزه با سرطان برپاست ریاست عالیه را قبول فرموده که پیام بفرستند و هدایایی مرحمت فرمایند که عبارت است از یک عدد قالی به مبلغ ۴۸۰۰۰۰۰ ریال و ۲۰ هزار دلار نقد که از طرف وزارت دربار حواله شد دستور فرمائید این پول را به امور مالی دربار شاهنشاهی حواله نمایند که در ۷/۲/۵۳ تصویب و ارسال می‌شود.

در نامة دیگری دربار به هویدا می‌نویسد: از طرف اعلیحضرت... چهار تخته قالی و قالیچه به شرح زیر:

۱) قالی کرک و ابریشم به ارزش ۴۸۹۰۰۰

۲) قالیچه نائین گل ابریشم به ارزش ۳۶۰۰۰

۳) قالیچة پرده‌ای نائین ۲۵۰۰۰۰، جمعاً ۷۶۰۰۰۰ ریال به ترتیب به سه نفر اشخاصی که لیست آنها ضمیمه می‌باشد مرحمت گردید. مبلغ فوق را در وجه دربار حواله نمایند. اسدالله علم، چهار روز بعد در هیأت دولت تصویب و مبلغ خواسته شده تقدیم می‌گردد.

اینها نمونه‌هایی از هزاران برداشتهای سالیانه است).

در نامة دیگری خیلی فوری و محرمانه،‌دربار از دولت می‌خواهد ۴۲۳۴۵ لیره چک ارسال دارند تا بابت ۵۰ درصد ارزش سرویس غذاخوری و کارد و چنگال والاحضرت ولیعهد پرداخت شود.

نامه‌ای دیگر تقاضا می‌شود مبلغ ۱۸۵۹۸۸۳ فرانک فرانسه بابت ارزش اثاثیه کاخ والاحضرت همایون ولیعهد در کیش حواله گردد ۱۹/۷/۳۵.

در نامه دیگر در ۲۱/۷/۵۲ دربار به هویدا می‌نویسد که حسب‌الامر شهبانو ۷۸۹/۵۴ لیره انگلیسی برای سرویس غذاخوری و کارد و چنگال حوالة دربار صادر گردد. نظیر این اسناد زیاد است و نمایانگر صرف وجوه ملت (اسناد در کیهان ۲۶ تیر ۵۸ انتشار یافته).

طبق اسناد به دست آمده در همین دوره در یک مورد ۱۳۴ میلیون تومان صرف تعمیر کاخهای سلطنتی می‌شود و در همان زمان ۲۸ میلیون تومان هزینه تعمیر مدرسه ولیعهد می‌گردد. (سند منتشره در کیهان، ۲۳ تیر ۵۸)

در سند دیگر چنین آمده: «جناب آقای نخست‌وزیر به فرمان مطاع اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر مقرر گردید آپارتمان بانو اسکندر میرزا همسر مرحوم اسکندر میرزا در لندن خریداری گردد، به منظور تسریع در اجرای فرامین مطاع آپارتمان مذکور به قیمت ۱۴۰ هزار پوند (هم ارز ریال) ۲۰۶۷۳۵۲۰ ریال و مبلغ ۳۴۵۰ ریال بابت کارمزد جمعاً ۲۰۶۷۶۹۷۰ ریال از بودجه سازمان خریداری گردید مستدعی است اوامر عالی را در مورد واگذاری مبلغ فوق صادر فرمایید، نصیری. مبلغ فوق در ۱۹/۸/۵۴ در جلسه هیأت دولت مطرح و تصویب گردید و به سازمان تأدیه شد. (اول مرداد ۵۸ کیهان).

در کیهان ۱۶ خرداد ۵۸ هاشم صباغیان گزارشی داد که قابل توجه است... خاندان پهلوی از لحاظ تلفن و تلکس ۳۰۸ میلیون ریال بدهی گذاشتند (از جمله شهناز ۳ میلیون، مادر شاه ۵/۷ میلیون و شمس ۱۳ میلیون) بدهی دربار از لحاظ خاویار به شیلات بیش از ۲ میلیون ریال بود. بودجه سفارتخانه‌ها هم از دستبرد این گروه مصون نبود. فریدة دیبا در سفر به دهلی‌نو ده عدد سفرة کوچک مخصوص به مبلغ ۲۱ هزار روپیه از بودجه سفارت می‌خرد و در سفر فرح به عراق فقط کرایة ۴ نفر از خانم‌های خیاط ایتالیایی (به نام باتینی، والنتینو، مرکوری و موریس) که برای تهیه لباس فرح ۱۴ مرتبه رفت و آمد داشته‌اند بیش از ۲ میلیون ریال پرداخت شده و در آذر ۵۷ بهای آخرین لباس به مبلغ ۲۲۱۱۰۶۲۰ ریال توسط سفارت داده شده است. یک دست لباس ساتن صورتی برای فرحناز در ۲۰/۹/۵۶ از مزون ایتالیا به مبلغ ۸۵۱۵۹۳۲ ریال خریده شده. بدهی خاندان پهلوی به بانکها که در تاریخ گزارش جمع شد ۲۱۷۰۷۸۹۱۲۹۳ ریال بوده است. دفتر فرح یکی از مراکز مهم فساد مالی بود، خریدهای آن نشان می‌دهد مثلاً سه عدد ستون و یک گوی از مفرغ از ایتالیا به مبلغ یک میلیون دلار خریداری شده. یک مجسمة نیم تنة برنزی از فرح توسط ژاپنی‌ها به مبلغ ۵۰ هزار دلار، کتابی در پنجاه جلد تهیه شده هر جلد ۵۰ هزار ریال. همین دفتر از جری لوئیس هنرپیشه آمریکایی که خودش اظهار علاقه نموده برای برنامة هنری به ایران بیاید دعوت کرده هزینه‌های گزاف مسافرت وی را دولت پرداخته و مبلغ پنجاه هزار دلار هم دستمزد دریافت داشته و البته بلیط هواپیمای دوسره او و همراهانش از آمریکا و تدارک ارکستر ۲۰ نفری خاص! جداگانه بوده است. تمام این اقدامات برای ۶۰ دقیقه برنامه هنری انجام گرفته است.

در مورد هوسرانی و شهوت‌پرستی شاه و خاندان سلطنت و به طور کلی هیأت حاکمه بسیار نوشته و گفته‌اند. در اینجا ما بدون هیچ‌گونه توصیف یکی از خاطرات پرویز راجی که به شکل یادداشت ۲۲ خرداد ۵۷ در کتابش چاپ کرده و ترجمه آن با عنوان خدمتگزار طاووس از جانب انتشارات اطلاعات در سال ۶۴ منتشر شده و از جریانات معمولی و روزانه شاه بوده عیناً نقل می‌کنیم:

«دوشنبه ۱۲ ژوئن ۱۹۷۸ (۲۲ خرداد ۱۳۵۷) امشب حدود ده نفر را به شام در سفارتخانه میهمان کرده بودم که بین آنها لرد دادلی و همسر جذابش «مورین» نیز حضور داشتند. بعد از صرف شام موقعی که به اتفاق میهمانان در سالن پذیرایی نشسته بودیم لرد دادلی گفت: «همسرم مورین اولین بار نیست که در سالن پذیرایی سفارت ایران به عنوان میهمان نشسته است». و بعد خود مورین به توصیف ماجرا پرداخت و گفت: «دقیقاً یادم نیست سال ۱۹۵۹ بود یا ۱۹۶۰ در آن موقع که هنوز با همسر فعلیم ازدواج نکرده بودم و تنها به عنوان دوست‌دخترش با او معاشرت داشتم یک شب به من تلفن شد که آیا حاضرم شام میهمان شاه ایران باشم یا نه؟ و بعد هم یک اتومبیل لیموزین به دنبالم آمد تا مرا برای شرکت در میهمانی شام به سفارت ایران ببرد.

موقعی که وارد سفارت‌خانه شدم دیدم که حدود ۲۰ نفر مرد در همین سالن حضور دارند و هنوز چندی نگذشته بود که شاه هم وارد شد. او که به نظر من مرد جذابی نمی‌آمد یکی دو بار با بی‌اعتنایی نگاهی به من انداخت و بعد که در همین اطاق شام خوردیم میهمانان شروع به بازی کاردینال یا چیزی شبیه آن کردند به این شکل که هر کدام می‌بایست یک لیوان مملو از ویسکی را یک نفس بنوشد و به دنبال آن بعضی حرکات پرپیچ و تاب را انجام دهند، بعد از مدتی میهمانان یکی یکی سالن را ترک کردند و موقعی که دیگر هیچ‌کس دیگر غیر از من و شاه در سالن نماند، شاه به طرفم آمد و در حالی که این بار به نظرم مردی باوقار و جذاب و دوست‌داشتنی می‌رسید ابتدا یک صحنه موزیک تانگو روی گرامافون گذاشت و بعد از من تقاضای رقص کرد که البته از پذیرفتن درخواست او سر باز زدم. ضمناً هم باید بگویم صرفنظر از حرفهایی که دیگران ممکن است پشت سرم بزنند من آن شب واقعاً دست از پا خطا نکردم و همچنین هر آنچه را که در مورد روابطم با ملک‌حسین هم می‌گویند تکذیب می‌کنم...»

شاه با این همه مفاسد، زمانی با اوریانا فالاچی در مصاحبه‌ای گفت: نیرویی که دیگران نمی‌بینند مرا همراهی می‌کند، یک نیروی عرفانی، وانگهی من پیام‌هایی دریافت می‌کنم! پیام‌های مذهبی، من خیلی مذهبی هستم به خدا باور دارم و همواره گفته‌ام که اگر هم خدا وجود نمی‌داشت باید اعتراف می‌کردیم... من از پنج سالگی با خدا زندگی می‌کنم از زمانی که الهاماتی به من شد، ... تعجب می‌کنم که از الهاماتی که به من شده شما نمی‌دانستید. همه می‌دانند که الهاماتی به من شده است من حتی این را در زندگینامه‌ای نوشته‌ام... دوبار به من الهام شده است: یک بار در پنج سالگی و بار دوم در شش سالگی... من حضرت قائم را دیدم من دچار یک حادثه شدم، روی یک صخره افتادم... او خود را میان من و صخره جا داد، من او را دیدم نه در رؤیا، در واقعیت... کسی که همراهم بود او را ندید (مصاحبه با تاریخ، فالاچی، ج ۲، ص ۸).

در مجله نیویورک تایمز سلسله مقالاتی به عنوان افشاگری مایکل بارنر نماینده ایالت مریلند و عضو حزب دمکرات آمریکا دربارة رشوه دادن‌های هنگفت مأمورین سفارت ایران و ساواک به مسئولین بلندپایه آمریکا داشت که روزنامه اطلاعات در شماره‌های مورخ ۷ و ۸ اسفند ۱۳۵۷ ترجمه آن را آورد. قسمتی از آن مربوط به استفاده از فحشا و مواد مخدر است که می‌نویسد: «... استفاده از حربة سکس و تریاک در منزل اردشیر زاهدی سفیر ایران برای جلب سیاستمداران متنفذ آمریکا ورد زبان محافل واشنگتن است... بعد از ساعتی معارفة زاهدی به جوانی که محافظ بود دستور داد تا منقل تریاک و حشیش را بیاورد همه دور و بر او لم داده بودند وافور تریاک را به هم رد می‌کردند بعد از مدتی زاهدی به یکی از زنان مجلس (آنها اغلب فاحشه بودند که معمولاً ... آنها را پیدا می‌کرد ولی بعضی نیز از کارمندان سفارت بودند!) می‌گفتند برقصد او در جمع شروع به رقصیدن و لخت شدن می‌کرد در حالی که ایرانی‌ها و میهمانان تماشا می‌کردند. جملات رکیک و زننده بر زبان می‌آوردند و به اعمال جنسی مشغول می‌شدند ... در یکی از پارتیها... نماینده کنگره ال اف را دیدم او میهمانی افتخاری بود... او تریاک نکشید ولی زاهدی زن‌های مجلس را به نوبت جلو او رژه برد و انتخاب اول را به او محول کرد و او یکی از زنان ایرانی را انتخاب کرد و...».

یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اواخر سال ۵۹ توسعة فحشا در رژیم سابق را با آمار مربوط به تهران چنین نشان داد: «۴۰ کارخانه تولید مشروب، ۶۰۰ اغذیه‌فروشی با مشروبات الکلی در تهران، ۲۰۰ مشروب‌فروشی الکلی علنی. مصرف روزانة آبجو تهران روزی ۴۰۰۰۰۰ بطری بوده. ۱۶۰ عشرتکده دائر بوده. در یکی از مراکز فساد ۱۴ هزار ژتون در یک روز فروخته شده. ۲۷۰۰ زن فاسد و ۱۱۲۰ خانه فساد دائر بوده است...» (به صورت مجلس مذاکرات مجلس رجوع شود.)

منبع:

تاریخ سیاسی معاصر ایران

دفتر انتشارات اسلامی ج دوم

دکتر سیدجلال‌الدین مدنی