چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

انتخابات سوریه و دلایل ابقای بشار اسد


انتخابات سوریه و دلایل ابقای بشار اسد

از فاصله سال های ۱۹۷۱ تاکنون, اداره نظام سیاسی سوریه بر عهده خاندان اسد بوده است

از فاصله سال‌های ۱۹۷۱ تاکنون، اداره نظام سیاسی سوریه بر عهده خاندان اسد بوده است. در راس قدرت سوریه حافظ اسد قرار داشت، فردی که مدارج نظامی را پس ازمدتی خدمت در ارتش، پله پله طی کرد و بنا به لیاقت فرماندهی وانضباط نظامی در نیروی هوایی سوریه به درجه ژنرالی رسید. او پس از نیل به درجه ژنرالی مناصبی چون وزارت دفاع و فرماندهی نیروی هوایی، نخست‌وزیری و دبیرکلی حزب بعث را به دست آورد. اما به جهت اختلافاتی که در درون حزب بعث آن‌هم پس از جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ و اشغال بلندی‏های جولان توسط رژیم صهیونیستی در گرفت، از ماه مارس۱۹۷۱ میلادی پس از انجام کودتایی رئیس‌جمهور سوریه شد و تا پایان عمر در سال ۲۰۰۰ م در این سمت باقی ماند. به این ترتیب، حافظ اسد با تمهید این مقدمات و با نشان دادن قدرت و لیاقتی که نظیر آن در نزد هیچ یک از هم قطارانش از جمله صلاح جدید و نورالدین آتاسی دیده نمی‌شد، راه خود را برای به دست آوردن صدارت سیاسی سوریه فراهم کرد. پس از مرگ حافظ اسد طبیعی بود که به جهت هژمونی حاکم که از سوی حزب بعث رهبری و هدایت می‌شد، قدرت در دستان خاندان اسد باقی بماند. بنابر این قدرت به دست پسر بزرگش باسل اسد وسپس بشار اسد رسید.

به این ترتیب بشار اسد از ژوئیه ۲۰۰۰ تاکنون رئیس‌جمهوری سوریه بوده است. راهبرد‌های بشار اسد بر خلاف راهبرد‌های پدر در فراگرد حیات سیاسی این کشور بود. حافظ اسد سیاست آشتی‌جویانه‌ای را با اعراب دنبال می‌کرد و به دنبال گسترش اتحاد دنیای اسلام و عرب در برابر دشمنان خارجی بود. اما بشار اسد اولویت را بر رویکرد‌های اقتصادی این کشور قرار داد وبا توجه به اولویت سوریه در ادوار پس از حافظ اسد، رویکرد‌های اقتصادی بر اولویت‌های سیاسی رجحان واولویت یافت. در این راستا او تلاش کرد که تا اقتصاد بسته سوسیالیستی سوریه زمان پدرش را به یک اقتصاد باز و غیر سوسیالیستی تغییر دهد.

به رغم همه راهبرد‌ها و اولویت‌هایی که بشار اسد در هدایت فراگرد حیات سیاسی به پیش گرفته بود و تا حدی همانند پدر تلاش داشت که راهبرد‌های آشتی جویانه را با کشور‌های منطقه علی الخصوص جریان‌های مقاومت و برخی از هم پیمانان استراتژیک منطقه‌ای ادامه دهد، تحولات بهار عرب که از فاصله دسامبر ۲۰۱۰ تا وقت حاضر در جغرافیای خاورمیانه عربی وشمال آفریقا به وقوع پیوست، موجب تحولاتی در این کشور گردید. به دنبال اعتراضات مردمی در جهان عرب، تظاهرات‌هایی نیز در شهرهای مختلف سوریه نظیر حمات، جبله، دمشق، لاذقیه، درعا و حمص به وقوع پیوست. تظاهرات‌های پراکنده‌ای در شهرهای دیگر سوریه نیز به‌وقوع پیوست که در سه شهر حمص، درعا و حماه شدیدتر بود.

بشار اسد در ابتدا در مورد این اعتراضات در رسانه‌های سوریه نظری نمی‌داد. اما پس از آنکه مبارزات ارتش بالا گرفت و همچنین در برخی شهرها بخصوص در شهر حمص قیام مسلحانه توسط ارتش آزاد سوریه علیه حکومت وی رخ داد، به مصاحبه با رسانه‌های دولتی سوریه پرداخت و علت این اعتراضات در سوریه را دخالت منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به ویژه رژیم صهیونیستی دانست. الگوی کنش سیاسی اسد در پاسخ به وقایع، مقاومت بود ودر مقام یک اصلاح طلب با شهامت اعلام کرد که با اقتدار در برابر این توطئه‌ها می‌ایستد. الگوی کنش سیاسی بشار اسد ابتدا موجب تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب و سپس ائتلاف ملی نیروهای مخالف سوریه شد. متعاقب آن تلاش برای حل بحران سوریه که وارد سال چهارم آن شد، با مساعی برخی از اعضای جامعه بین الملل به جایی نرسید. در این میان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آخرین راه‌حل بحران سیاسی این کشور برای برکناری یا بقای اسد در نظر گرفته شده است. در این میان طرفه آن است که پس از چندین دهه این اولین باری است که انتخابات ریاست‌جمهوری سوریه قرار است از طریق انتخابات سراسری نه از طریق یک همه پرسی آری یا نه بر گزار شود. بشار اسد نیز به‌عنوان کنشگر اصلی بحران سوریه یکی از نامزد‌های انتخابات پیش روست و شواهد نشان می‌دهد هنوز مرد شماره اول این این کشور برای تصاحب کرسی ریاست‌جمهوری است.

اینکه چرا او در کرسی ریاست‌جمهوری این کشور می‌ماند، دلایلی را به همره دارد. اولین دلیل به رقبای نه‌چندان جدی او یعنی ماهر حجار از فعالان سابق حزب کمونیست سوریه و عضو مجلس سوریه و حسان عبدالله نوری رئیس سابق اتاق صنعت بازرگانی سوریه که بیشتر حضورشان در کارزار انتخابات جنبه نمادین وسمبلیک دارد. دومین دلیل به وجود جنگ فرسایشی این کشور با رژیم صهیونیستی است. به این معنی که سوریه علاوه بر در‌گیری در بحران داخلی درگیر یک جنگ خارجی با اسراییل بر سر بلندی‌های جولان نیز می‌باشد. به واقع سوریه امروز به سال‌های پس از جنگ ۱۹۶۷ تعلق دارد نه قبل از آن. بنابراین فقط شخصیتی چون بشار می‌تواند خاطره زنگار بسته ملت سوریه را از مصائب از دست دادن بلندی‌های جولان در جنگ شش روزه را بزداید.

هر چند که این آروز در جنگ تشرین(۱۹۷۴) با مجاهدت ودکترین نظامی پدرش اعاده شد. سومین دلیل به نرمش قهرمانانه بشار با محافل بین الملل و ائتلاف نیروهای مخالف و انقلابی سوریه باز می‌گردد، تا از میزان بیشتر فاجعه انسانی جلوگیری نماید. چهارمین دلیل آن است که بشار اسد با راهبردی بی بدیل ارتش را در کنار خود نگه داشته و با حمایت علوی‌های سوری و بهره مندی از شکاف در میان مخالفانش شانس بالایی برای ادامه حضور در قدرت را به دست آورده است. در این میان ماموریت نافرجام دیپلمات پیر یعنی اخضر ابراهیمی چرخش قدرت را به نفع بشار تغییر داد. از دیگر سو بروز تنش وتشدید بحران اوکراین تمامی پتانسیل رقابتی غرب با سوریه را کاهش داده است، به این معنی بحران اوکراین سبب شده است قطعات پازل سوریه برای به دست گرفتن قدرت بشار اسد چیدمان شود. و سر انجام آنکه انتخابات ریاست‌جمهوری سوریه که خارج از مرزهای این کشور برگزار می‌شود، بار دیگر عرصه را برای به روی کار آوردن بشار اسد در نظام سیاسی پر آشوب سوریه فراهم می‌سازد.

دکتر صلاح الدین هرسنی

مدرس علوم سیاسی و روابط بین الملل