دوشنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 27 May, 2024
مجله ویستا

۱۹ دسامبر ۲۳۰ ـ هون ها: خطر دوگانه برای ایران و روم


۱۹ دسامبر  ۲۳۰ ـ هون ها: خطر دوگانه برای ایران و روم

دو امپراتوری بزرگ جهان باستان – ایران و روم – در سال ۲۳۰ میلادی از جانب هونها Hun که دو قرن پیش از آن از شمالغربی چین به حرکت درآمده بودند تهدید جدی می شدند. یک دسته از هونها در همین سال …

دو امپراتوری بزرگ جهان باستان – ایران و روم – در سال ۲۳۰ میلادی از جانب هونها Hun که دو قرن پیش از آن از شمالغربی چین به حرکت درآمده بودند تهدید جدی می شدند. یک دسته از هونها در همین سال در آسیای میانه مستقر شدند و بعدا تعرض به ایران را آغاز کردند, و دسته یی دیگر از آنها تا فرانسه پیش رفتند و در اینجا از رومیان و فرانسویان تحت فرماندهی آنها شکست خوردند و سرزمین امروزی مجارستان را وطن خود نامیدند و همانجا ماندند. آنها Pannonia را Hungary ( سرزمین هونها - مجارستان فعلی) خواندند و دولت روم برای این که ساکت باشند با استقرار آنها در پانونیا موافقت کرد.

رنگ پوست و قیافه هون ها بر حسب دوری و نزدیکی شان از سرزمین مغولها با هم تفاوت داشت و آن دسته که به خزر نزدیکتر بودند پوستی سفیدتر داشتند و ایرانیان ایشان را هون سفید خطاب می کردند. ایرانیان همه هونها را بدقیافه ها می خواندند و این, برای هون ها عقده شده بود. به گونه ای که پس از رسیدن به اروپا و فتوحات متعدد , بر هر نقطه اروپا - از جنوب روسیه و سواحل دانوب تا آلمان و فرانسه که استیلا می یافتند زنان زیبا را به ازدواج خود در می آوردند تا فرزندانشان تغییر قیافه بدهند و زیبا شوند و زیبایی نسبی مردم مجارستان به همین دلیل است. هون ها پس از همسایه شدن با ایرانیان شیفته قانون و نظام قضایی شدند و به همین دلیل در مناطق متصرفی خود, کمتر به کشتار مغلوبین و تسلیم شدگان و تجاوزر به عنف به زنان دست زدند.

پریسکوس نوشته است: هون ها به هر تدبیر و نقشه جنگی که دست زدند تا وارد قلمرو اصلی ایران شوند موفق نشدند. یک بار به مدت ۱۵ روز از کوهها عبور کردند تا از حاشیه خزر وارد ایران شوند که به محض سرازیر شدن از کوه با سواره نظام ساسانی که در دنیای آن زمان نظیر نداشت رو به رو شدند و همین وضعیت باعث شد که روانه اروپا شوند و آنجا را مورد تاخت و تاز قرار دهند.

از سده های سوم و چهارم میلادی که هونها در ساحل دانوب استقرار یافتند, امپراتوری روم, دیگر روی آرامش ندید.

امپراتوران رومی پس از شکست هایی که در دوران اردشیر و پسرش شاپور و نیز شاپور دوم از ایران خوردند به سیاست تعرضی شان پایان دادن. اوگوستوس دکترین تازه ای ارایه داد و آن پایان یافتن سیاست جهانگیری رومیان و قناعت کردن به آن چه که تا آن زمان داشتند بود و این دکترین از زمان تیبریوس به صورت قانون نانوشته درآمد و از این تاریخ, این ایران بود که روحیه تعرضی خود را حفظ کرده بود به گونه ای که رومی ها از ترس مجبور شدند, نخست یک پایتخت شرقی (قسطنطنیه) برای خود به وجود آورند و سپس به تجزیه امپراتوری تن در دهند و آن گاه در غرب تسلیم مهاجران مهاجم شوند و از میان بروند.

برتری ایرانیان در عهد ساسانیان عمدتا این بود که از دست یافتن به سلاحهای تازه و تاکتیک جنگی جدید باز نمی ایستادند. نظام اداری و قضایی پیشرفته و خوبی داشتند. تلاش برای بهسازی تسلیحات و تقویت روحیه سربازان امری روزانه بود که متوقف نمی شد. ساسانیان به سواره نظام توجه کامل داشتند. دست سرباز در مصرف تیر باز بود و مانند رومی ها و هون ها به ۳۰ تیر محدود نبود. هر سوار دو اسب ذخیره و یک یدک داشت و ارتش ایران دارای یک نیروی ضربتی همیشه آماده بود و رومیان پس از استقرار در قسطنطنیه ابتکار نظامی ایران را تقلید کردند.

رومی ها درقرن پنجم میلادی پس از این که خود را زیر فشار آتیلا رهبر هونها دیدند او را هنگامی که در سواحل دریای سیاه سرگرم تاخت و تاز بود فریب دادند که به قلمرو ایران وارد شود, ولی ایرانیان در مرز شمالی ارمنستان چنان گوشمالی به او دادند که برای همیشه نام ایران را هم نبرد.

تاخت و تاز هون ها در قلمرو روم با مرگ آتیلا در سال ۴۵۳ میلادی به تدریج پایان یافت و سلطه ایشان تا مدتی محدود به قسمتی از مجارستان شد. آتیلا آن چنان محبوب مردم خود بود که در عزای او به جای اشک ریختن رگها خود را می زدند و خون خود را می ریختند. پیش از مرگ, آتیلا از خواهر امپراتور وقت روم خواستگاری کرده بود و نیمی از قلمرو امپراتوری را هم به عنوان جهیزیه عروس خواسته بود!.