چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

نخبگان, نیازمند حمایت همیشگی


نخبگان, نیازمند حمایت همیشگی

کارشناسان می گویند بالا بردن سرانه پژوهش دانشگاه ها می تواند مهاجرت نخبگان را معکوس کند

مهم‌ترین عامل ارتقای سطح علمی و صنعتی در هر جامعه‌، نیروی انسانی است و تجهیزات و وسایل مدرن، تنها در صورتی می‌تواند مسیر توسعه را هموارتر سازد که این ملزومات در اختیار نیروی انسانی ماهر قرار بگیرد.

ویترین نیروهای فنی و ماهر، نخبگان هر جامعه هستند که با توجه به توان و تخصصی که دارند می‌توانند میانبرهای علمی و فرهنگی بیافرینند که کشور را از وابستگی‌های ابزاری به دیگر کشورها بی‌نیاز سازد.

گرچه در محافل غیرعلمی، مردم به هر فردی که احساس می‌کنند از نظر تحصیلی یا شغلی پرتوان است نخبه می‌گویند، اما تعریف نخبه با معیارهایی که احساس می‌کنیم متفاوت است.

یعنی این‌طور نیست که حتی اگر دانشجویی معدل تمام ترم‌های تحصیلی‌اش ۲۰ باشد و خط به خط کتاب‌های درسی‌اش را هم از حفظ بخواند، او را نخبه خطاب کنیم؛ بلکه اغلب تعریف علمی یک فرد نخبه با آن چیزی که در ذهن داریم، متفاوت است.

● نخبه چه می‌کند؟

بر اساس تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی، نخبه به فردی برجسته و کارآمد اطلاق می‌شود که در خلق و گسترش علم، فناوری، هنر، ادب، فرهنگ و مدیریت کشور در چارچوب ارزش‌های اسلامی اثرگذاری بارز داشته باشد و همچنین فعالیت‌های وی بر پایه هوش، خلاقیت، انگیزه و توانمندی‌های ذاتی از یک‌‌سو و خبرگی، تخصص و توانمندی‌های اکتسابی از سوی دیگر، موجب سرعت بخشیدن به پیشرفت و اعتلای کشور شود.

یعنی مطابق این تعریف، دو عامل هوش ذاتی و تخصص اکتسابی برای اطلاق عنوان نخبه به یک فرد از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و اگر هر کدام از این دو عامل کنار یکدیگر قرار نگیرد، نمی‌توان برای آن فرد عنوان نخبه را به کار برد.

همچنین بسیار مهم است که یک فرد نخبه، فعالیت تولیدی داشته باشد، یعنی صرف مطالعات تئوریک در هر حوزه ای، بدون یک خروجی درخشان و تولیدی قابل توجه، نمی‌تواند عنوان نخبه را برای فرد یدک بکشد.

● یک گام تا نخبگی

دانشجویی را تصور کنید که توان علمی خوبی برای حل مسائل پیچیده دروس رشته‌های فنی دارد، اما به‌دلیل این که هنوز کسی متوجه این استعداد ذاتی‌اش نشده است یا حتی خود دانشجو هم به این توان ویژه‌اش اشراف ندارد، این توان علمی در گستره یک استعداد شخصی مانده است.

حتی برخی اوقات، دانشجویان و دانش‌آموزان بسیار با هوشی در کشور پیدا می‌شوند که به‌دلیل نبود امکانات علمی و تجهیزات آزمایشگاهی، استعداد‌های بالقوه شان به مرحله بالفعل نرسیده است.

این‌گونه افراد تا رسیدن به مرحله نخبگی فاصله زیادی ندارند و در صورتی که امکانات و تمهیدات لازم برای رشد و ارتقای سطح علمی آنها اندیشیده شود، می‌توانند با تولید علم و فرهنگ، به سمت نخبگی گام بردارند.

شورای عالی انقلاب فرهنگی در اصطلاح به این افراد، «صاحب استعداد برتر» می‌گوید و این عنوان به فردی اطلاق می‌شود که با توجه به ویژگی‌های ذاتی خود امکان رسیدن به مرحله نخبگی را دارد ولی هنوز زمینه‌های لازم برای شناسایی کامل و بروز استعدادهای ویژه او فراهم نشده است.

● آیا نخبه همان مخترع است؟

یکی از عمده بحث‌هایی که درباره نخبگان مطرح می‌شود این است که آیا نخبگان همان مخترعان هستند یا این‌که هر دو گروه، فعالیت‌های غیر مرتبطی دارند؟

نکته: اگر امکانات مالی و تجهیزات لازم در اختیار نخبگان یک جامعه قرار گیرد، نه تنها نخبگان آن کشور به اقامت در زادگاهشان علاقه مند می‌شوند، بلکه حتی آن کشور می‌تواند نخبگان سراسر دنیا را جذب کند

واقعیت این است اگرچه بسیاری از نخبگان از گروه مخترعان هستند، اما این‌طور نیست که هر فردی با داشتن چند اختراع، یک فرد نخبه به حساب بیاید.

یک فرد نخبه می‌تواند یک تولید فرهنگی موثر داشته باشد یا این‌که با توان و استعدادی که دارد، بخشی از مشکلات مدیریتی کشور را حل کند؛ اما هیچ اختراع ثبت‌شده‌ای نداشته باشد.

در عین حال بسیاری از مخترعان هم هستند که در تولیداتشان، نبوغ و ابتکار چندانی دیده نمی‌شود و حتی فرآورده‌ای هم که تولید می‌کنند، دردی از جامعه دوا نمی‌کند.

بنابراین شاید بتوان گفت هر مخترعی این قابلیت را دارد که به عنوان فردی نخبه شناخته شود، اما نمی‌توان هر مخترعی را یک نخبه به حساب آورد.

● چرا باید از نخبه حمایت شود؟

در اغلب کشورهای جهان، برای افراد نخبه تسهیلات ویژه‌ای را در نظر می‌گیرند تا یک فرد نخبه با خاطری آسوده به کارش ادامه دهد.

یعنی تصور کنید اگر فرد نخبه‌ای، درگیر رفع نیازهای اولیه اش باشد و مشکلات معیشتی، مسکن و درآمد ذهن و توان او را درگیر خود کند، در آن صورت نباید انتظار داشت آن فرد نخبه با آرامش خاطر به فعالیت‌های نخبگی ادامه دهد؛ زیرا علاوه بر این که شناخت نخبگان و حمایت از آنها یک الزام برای توسعه هر کشوری محسوب می‌شود، «تداوم فعالیت‌های نخبگان» نیز بسیار حائز اهمیت است.

در واقع اگر فعالیت‌های نخبگان، مقطعی و گذرا باشد، در آن صورت نباید انتظار تغییرات ماندگار و توسعه‌ای پایدار را در جامعه داشت.

● یک نخبه کجا کار می‌کند؟

چون موضوع مورد مطالعه یک نخبه فعالیت‌های علمی، هنری و فرهنگی است، بنابراین نخبگان می‌توانند در بسیاری از محیط‌های مختلف فعالیت کنند.

اما از آنجا که نخبگان به محیط‌هایی برای ارتقا و پیشرفت نیاز دارند تا بتوانند فعالیت‌های تولیدی و علمی خود را به صورت عملی پیاده کنند، بهترین محیط‌های شغلی برای آنان، پژوهشگاه‌ها، دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش بنیان است.

شرکت‌های دانش بنیان شرکت‌هایی است که علم را به فناوری تبدیل می‌کند و در واقع این شرکت‌ها وظیفه دارند با تجاری سازی علم، ایده‌های علمی را به محصولی کاربردی در جامعه تبدیل کنند.

این شرکت‌ها در سراسر جهان می‌توانند پذیرای نخبگان باشند و از ایده‌های ناب و کاربردی آنان استقبال کنند.

● مهاجرت نخبگان چیست؟

معمولا در کشورهایی که شرکت‌های دانش بنیان، حضوری فعال در جامعه ندارند یا از فعالیت‌های نخبگان در آن کشور حمایت نمی‌شود، نخبگان ترجیح می‌دهند به کشورهایی مهاجرت کنند که فعالیت‌های دانش بنیان در آنجا نهادینه شده باشد.

بالا بردن سرانه پژوهشی دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و ارائه تسهیلات به شرکت‌های دانش بنیان می‌تواند جریان «مهاجرت نخبگان» را معکوس سازد.

یعنی اگر امکانات مالی و تجهیزات لازم در اختیار نخبگان یک جامعه باشد، نه تنها نخبگان آن کشور به اقامت در زادگاهشان علاقه مند می‌شوند، بلکه حتی آن کشور می‌تواند نخبگان سراسر دنیا را جذب کند.

البته در جوامع در حال توسعه به شرکت‌های دانش بنیان به دید شرکت‌هایی هزینه بر و بی تاثیر در فرآیند توسعه نگاه می‌شود، اما در کشورهایی که در آن سیستم حمایت قوی از شرکت‌های دانش بنیان و نخبگان فعال در این شرکت‌ها وجود دارد، تجاری‌سازی علم به‌عنوان یک منبع اصلی درآمدزایی شناخته می‌شود؛ آن هم درآمد و توسعه‌ای که پایدار است، از نوسانات بازار کمترین تاثیر را می‌پذیرد و برای آیندگان آن کشور نیز به یادگار می‌ماند.

امین جلالوند