جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

رهروان انقلاب


رهروان انقلاب

تأثیرپذیری حرکت های شیعی عربستان از انقلاب اسلامی ایران

در قرن بیستم انقلاب‌های سیاسی بسیاری رخ داد؛ انقلاب‌هایی که هر کدامشان به‌رغم شباهت‌هایی، ویژگی‌های خاص خود را نیز داشتند. از میان انقلاب‌ها می‌توان به انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷م روسیه، انقلاب‌های کوبا، چین، نیکاراگوئه و انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد. در این میان ویژگی بارز انقلاب اسلامی ایران در‌مقایسه با انقلاب‌های دیگر در این نکته نهفته بود که همة انقلاب‌های این قرن در میان انبوه شعارهای زمینی و قداست‌زدایی از معنویات به پیروزی رسیدند، اما آنچه در ایران روی داد نگاهی ماورایی داشت و ضمن توجه به معنویات، بنیان‌های عملی و نظری خود را نیز بر پایة مبانی دینی استوار کرده بود.

از همین رو انقلاب اسلامی درواقع تحولی اساسی در خاورمیانه و جهان اسلام به وجود آورد که آن هم مطرح کردن دین در این منطقه بود.

از سوی دیگر و در پی پیروزی انقلاب اسلامی موضوع شیعه و مباحث مربوط به شیعه‌شناسی چند دهه‌ای است که از موضوع‌های مهم پژوهش نزد محققان و حتی سیاست‌‌گذاران بوده است. اهمیت این مسئله با پیروزی انقلاب اسلامی دوچندان شد. از‌آنجا‌که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نخستین دولت شیعی در چند قرن اخیر پا به عرصة وجود گذاشت و همین دولت شیعی توانست در نقطة مقابل تمدن غرب قرار بگیرد و گفتمان معنایی غرب را با نقد جدی روبه‌رو سازد، در درجة نخست شیعیان و سپس مسلمانان دنیا نسبت به ایدئولوژی انقلاب اسلامی اظهار تمایل کردند و گفتمان آن را در ادبیات سیاسی و اعتقادی خود وارد نمودند. جنبش‌های شیعی و اسلامی در پی دست یافتن به چنین حکومتی آن‌را الگوی خود قرار دادند و کوشیدند راه انقلاب اسلامی را بپیمایند، از همین‌رو دولت‌های محلی سکولار و در پی آن قدرت‌هایی همچون امریکا و انگلیس با انقلاب اسلامی و در نتیجة آن با همه جنبش‌های اسلامی دنباله‌رو انقلاب مخالفت کردند.

از این میان جنبش‌های شیعی بیش از حرکت‌های اسلامی دیگر از الگوی انقلاب اسلامی استقبال کردند و پایه‌های مبارزة سیاسی اجتماعی خود را براساس اهداف انقلاب اسلامی قرار دادند. حرکت‌هایی همچون حزب‌الدعوه عراق‌، حزب‌الله لبنان و جنبش فقه جعفری در پاکستان از این دست هستند.

اما فعالیت‌های شیعیان در کشورهای حوزة خلیج فارس و به‌ویژه عربستان به صورت خاصی ادامه یافته است. این امر نیز به چند دلیل بوده است: نخست آنکه خفقان موجود در این کشور اجازة هیچ گونه فعالیت سیاسی پنهان و آشکاری را به هیچ گروهی نمی‌داد، دلیل دوم نیز آن است که مذهب شیعه در عربستان به رسمیت شناخته نشده و براساس آموزه‌های وهابی (آیین رسمی دولت)، پیروان آن مستحق تکفیرند، از این‌رو باید فعالیت‌های مبارزاتی شیعیان عربستان را افزون بر اهداف انقلاب اسلامی‌ با توجه به متغیرهای دیگری همچون سیاست‌های دولت سعودی، علمای وهابی، تحولات منطقه‌ای و منافع کشورهای غربی بررسی نمود.

پیروزی انقلاب اسلامی و در پی آن سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تحولی مهم در فعالیت‌های مبارزاتی شیعیان عربستان برای دست یافتن به فضای حیاتی مناسب یا محدود کردن قدرت سیاسی حاکم به‌منظور استیفای حقوق شیعیان عربستان پدید آورده، به گونه‌ای‌که دولت عربستان راهبرد مقابله با این فعالیت‌ها را در دو بعد سلبی و ایجابی پیگیری کرده است. در بعد سلبی دولت عربستان کوشیده است شیعیان را درگیر اختلافات عقیدتی با اهل تسنن کنند و با به حاشیه راندن آنها، از توجه ایشان نسبت به ایران جلوگیری کند. در بعد ایجابی نیز به طراحی سناریوهایی برای خنثی‌سازی توان نهفتة شیعیان این کشور اقدام نموده است. در این نوشتار کوتاه هرچند فرصت آن نیست که جزئیات حرکت‌های شیعی در عربستان شرح داده شود ــ که البته خوانندگان محترم به کتاب‌هایی که در این زمینه نگاشته شده‌اند ارجاع می‌گردند ــ اما تلاش شده است نمایی کلی از وضعیت اجتماعی و جایگاه سیاسی شیعیان عربستان ارائه گردد.

● جایگاه شیعه پیش از انقلاب اسلامی

با سقوط احساء توسط دولت نو‌پای سعودی در سال ۱۹۱۳م و اعتراف دولت عثمانی به اینکه حکومت سعودی را به رسمیت می‌شناسد، حاکم سعودی تسلط خود را بر مناطق شیعه‌نشین منطقة شرقی عربستان تحکیم بخشید. امروز منطقة شرقی مهم‌ترین استان‌های کشور عربستان از نظر مساحت، و موقعیت استراتژیک و همچنین قلب اقتصادی کشور به شمار می‌آید. مهم‌ترین شهرهای این منطقه عبارت‌اند از قطیف، احساء، دمام، ظهران و الخبر.

شیعه‌ها، پیش از انقلاب اسلامی به‌دلیل اینکه پشتوانة چندان نیرومندی نداشتند و هنوز فعالیت سیاسی آشکار فراگیری سامان نداده بودند، به‌طور عموم به مشاغل واسطه‌گری، دلالی، خرده‌پایی، خدماتی و کشاورزی روی می‌آوردند و به طور سنتی درون جامعة عربستان و متأثر از فضای سیاسی این کشور زندگی می‌کردند. از همان زمان تسلط حکومت بر مناطق شرقی، اقلیت شیعه در این کشور مورد تبعیض قرار گرفت. در این زمان هرچند در مقطعی کوتاه یکی از طایفه‌های مهم شیعی به نام «آل‌هاسا» توانست خود را به فاتحان نزدیک سازد و حق آزادی مذهبی و قضاوت را تا مدت کوتاهی به دست آورد، اما با گذشت فقط چند سال این حقوق و اعتبار خود را از دست دادند و دولت سعودی مقرر کرد که همة احکام این دادگاه‌ها باید توسط دادگاه «المحکمه الرعیه»، که علمای وهابی آن را اداره می‌کنند، تأیید شود. قاضیان وهابی نیز با هدف بی‌اعتبار کردن شیعیان، احکام آنها را نقض می‌کردند و احکامی مغایر با قاضیان شیعه صادر می‌نمودند.

در همین حال و مقارن دورة حکومت ابن سعود، هنگامی که وی شرع حنبلی را در همة سرزمین خود به رسمیت شناخت، شیعیان به اجبار با حکومت سعودی حنبلی (وهابی) بیعت کردند و از انجام دادن شعائر خود منع شدند. سال ۱۹۱۳م حکومت خاندان سعودی سومین و رسمی‌ترین مرحله از حکومت خود را آغاز کرد. در این مرحله شیعیان از مبارزه و رویارویی نظامی دست کشیدند و در عوض خود را تسلیم حکومت سعودی نمودند، اما در مقابل ابن سعود بر میزان سخت‌گیری‌های خود نسبت به این گروه افزود. از همین سال تا ۱۹۷۰م شکنجه‌ها و آزار‌ها علیه شیعیان شدت یافت که در عرصه‌هایی همچون محرومیت اقتصادی، سیاسی و مذهبی، و نادیده گرفتن حقوق شهروندی اعمال شد.

به‌کار نگماردن شیعیان در بخش‌های آموزشی و بهداشتی سبب انزجار آنها گردید. سابقة چنین رفتارهایی به‌صورت ویژه به دهة ۱۹۴۰م باز‌ می‌‌گردد. حتی با اجرای برنامه‌های توسعة پنج‌ ساله در کشور در دهة ۱۹۷۰م و در زمان ملک خالد نیز پول و منابع کمتری به این مناطق اختصاص یافت.

به طور کلی می‌توان گفت که علمای شیعه در عربستان تا پیش از انقلاب اسلامی خاموش بودند و از مداخله در امور سیاسی دوری می‌کردند. از‌آنجا‌که شیعیان منطقة شرقی در تعیین مرجع برای خود دچار اختلاف درونی بود‌ند، همواره چشم به سوی نجف یا قم داشتند و از‌این‌رو این مراجع نیز در شکل‌دهی جریان فکری شیعیان این مناطق تأثیر‌ بسیاری گذاشتند. نکتة مهم این است که همة حرکت‌های اعتراض‌آمیز شیعی کمونیستی، بعثی و قومی از مناطق شرقی آغاز شده است. تأثیر نهضت مصر نیز در ابتدا در مناطق شرقی مشاهده می‌شد، اما پس از انقلاب اسلامی جمیع حرکت‌های غیر‌دینی به حرکت‌های دینی تغییر ماهیت دادند‌.

از تأثیرات انقلاب بر این مناطق این بود که پیش از انقلاب مردم شیعة مناطق شرقی زیاد با دولت سعودی و به طور مستقیم رو‌به‌رو نمی‌شدند، اما پس از آن این رویارویی شدت یافت و آنها توانستند خواسته‌های خود را به گوش دولت برسانند. پیش از انقلاب شیعیان عربستان فقط داخل سرزمین عربستان محدود شده بودند، اما پس از انقلاب به دنیای خارج راه یافتند و از ایران خطوط اصلی را گرفتند. این تحول در آنها محصول ‌جنبش بیداری اسلامی بود که در ‌کشور سعودی از ایران انقلابی خط گرفته بود.

● انتفاضه‌ای به مثابة انقلاب

‌تا پیش از انقلاب اسلامی مسجدها و حسینیه‌های اندک مناطق شیعه‌نشین از پویایی خاصی برخوردار نبودند، اما پس از پیروزی انقلاب این مسجدها و حسینیه‌ها به پایگاه‌هایی برای جنبش‌های گوناگون مذهبی و سیاسی تبدیل شدند. به همین دلیل انتفاضة سال ۱۹۷۹م از میان همین مساجد آغاز شد. در این میان سخنرانی‌های متبحرانة شیخ حسن صفار در دهة اول محرم آن سال سهم اساسی داشت. صفار در صحبت‌های خود تصویری انقلابی از اسلام ارائه کرد و ترس را عاملی در به انفعال کشاندن شیعیان دانست. بدین ترتیب بسیج توده‌های شیعه آغاز شد و این آغاز احقاق حق‌خواهی شیعیان منطقة شرقی بود.

برای نخستین‌بار پس از چند دهه در نوامبر سال ۱۹۷۹م شیعیان مراسم محرم را، که از ‌مناسبت‌های مهم شیعه است و وهابیت به شدت نسبت به آن حساسیت دارد، به صورت علنی برگزار کردند.

در این ایام شیعیان دو منطقة احساء و قطیف در دهة اول محرم مراسم را با حضور سخنرانانی که بیشتر به سازمان انقلاب اسلامی وابسته بودند برگزار کردند. عزاداران این دو منطقه در شب ششم محرم پس از سخنرانی شیخ الصفار و سایر مبلغان تصمیم گرفتند عاشورای آن سال را در ملاء عام برگزار کنند. در شب هفتم حدود هفتاد هزار نفر از مردم آن مناطق عزاداری حسینی را به خیابان‌ها کشاندند، اما نیروهای امنیتی با آنها درگیر شدند و مراسم به خشونت کشیده شد. در روز عاشورا تظاهراتی همة مناطق شرقی را در بر گرفت. این تظاهرات پنج روز به درازا کشید و مأموران نیز آنها را سرکوب کردند. در نتیجة این درگیری‌ها بیست تن کشته و بیش از یکصد تن نیز دستگیر شدند.

این قیام‌ها حکومت سعودی را به این نکته رساند که انقلاب اسلامی ایران به صورت واقعی در بیداری شیعیان تأثیر گذاشته است. شیعیان منطقه شرقی‌ از زمان اشغال تا عاشورای سال ۱۹۷۹م هیچ‌گاه چنین جرئتی را به خود نداده بودند که حتی مراسم مذهبی‌شان را به صورت علنی برگزار کنند. در پی این ماجرا عربستان سعودی مقابله با انقلاب اسلامی را ضروری دید.

قیام عاشورا سبب شد بیشتر برای عمران و آبادانی منطقة شرقی سرمایه‌گذاری شود تا در پی آن حکومت بتواند کنترل خود را بر مناطق نفت‌خیز همچنان حفظ کند، هرچند که همچنان تبعیض‌های مذهبی به قوت خود باقی بود. یک سال پس از این رویداد (۱۹۸۰م) علمای شیعه منطقة شرقی طی نامه‌ای به ملک فهد خواسته‌های خود را دوباره مطرح کردند.

● جریان‌های شیعی در عربستان پس از انقلاب اسلامی

۱) سازمان انقلاب اسلامی

از نتایج انتفاضة عاشورا منسجم شدن شیعیان در قالب حرکت‌های سیاسی اجتماعی بود که به مرور و با توجه به اصول اعتقادی شیعی ظهور کردند. البته بعضی از این تشکل‌‌ها با یکدیگر اختلاف‌نظر نیز داشتند و به صورت موازی به فعالیت‌های خود ادامه می‌دادند. نخستین سازمان سیاسی مذهبی که در پی انتفاضة سال ۱۹۷۹م تشکیل شد سازمان انقلاب اسلامی جزیره‌العرب بود. روحانی جوانی که رهبری این سازمان را بر عهده داشت و پیش از انتفاضه نیز در دهة ۱۹۷۰م در جنبش‌الرسالیه آموزش سیاسی و تشکیلاتی دیده بود شیخ حسن صفار نام داشت. سازمان انقلاب اسلامی که دایرة فعالیت خود را روز به روز گسترش می‌داد توانست در میان جوانان شیعة سعودی راه نفوذ خود را باز کند. با دعوت همین سازمان بود که در سال ۱۹۷۹م یک تجمع عمومی گسترده‌ای برای دعا و طلب شفا برای امام خمینی(ره) در قطیف برگزار شد که طی آن دو نفر شهید و بیش از سه هزار نفر بازداشت شدند. همچنین به مناسبت پناهنده شدن شاه به مصر، سازمان دانش‌آموزان و دانشجویان شیعه را به اعتصابی یک‌روزه دعوت کرد که به گرمی پذیرفته شد.

در پی انقلاب اسلامی بسیاری از طلاب شیعی حجاز به جای نجف به قم رهسپار شدند و افزون بر آموزش علوم دینی آموزش‌های سیاسی را نیز فراگرفتند و با مراجعت خود به کشورشان در آغاز دهة ۱۹۹۰م تأثیراتی مهم بر جامعة شیعی مورد تبعیض گذاشتند.

۲) سازمان حزب‌الله

پس از پایان یافتن جنگ ایران و عراق و بهبود نسبی روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان، رهبران سازمان انقلاب اسلامی شبه‌جزیره نیز به فکر اصلاح‌طلبی در روابط خود با دولت سعودی برآمدند تا در این زمینه به‌شکل مطلوب‌تری بتوانند خواسته‌های شیعیان را برآورده سازند. در پی این تحول فکری دو گرایش در این سازمان پدید آمد: گرایش اول، گرایش اهل رضا و توکل، بعد‌ها به حرکه‌الاصلاحیه مشهور شد، و گرایش دوم گرایش سازمان حزب‌الله بود. سازمان اخیر را تنی چند از روحانیان پیرو امام خمینی‌(ره) در سال ۱۹۸۶م تشکیل دادند و نام حزب‌الله عربستان را برای خود برگزیدند. بعضی از رهبران این گروه عبارت بودند از: شیخ هاشم الشکوس، شیخ عبد الرحمن الجبیل و عبدالجلیل الما. تفاوت‌های این گروه با «حرکه‌الاصلاحیه» را در چند بعد می‌توان بر شمرد؛ نخست اینکه این گروه از اصل ولایت فقیه امام خمینی حمایت می‌کردند و پس از ایشان رهبری آیت‌الله خامنه‌ای را پذیرفتند و نیز از مقلدان ایشان به‌شمار می‌آیند. در حالی که حرکه‌الاصلاحیه نسبت به رهبری روحانیتی واحد (ولی فقیه) در امور سیاسی چندان اعتقادی ندارند؛ دوم اینکه پیروان خط امام دیدگاه سازشکارانة الصفار را رد کردند؛ زیرا به خاندان سعودی کاملاً بی‌اعتماد بودند. البته این رویکرد اغلب به انزوا و جدایی منجر شده است و گاهی به وادی خشونت نیز کشیده می‌شود.

مخالفان بر این اعتقادند که با مصالحة به‌وجود‌آمده میان دولت و جریان اصلاحیه هم اکنون امکان مبارزه از شیعیان سلب شده است؛ زیرا هر نوع حرکتی با این عنوان که شیعه با حکومت مصالحه کرده است انحرافی و علیه منافع ملی تلقی، و به شدت سرکوب می‌شود.

۳) شیعیان لیبرال

شیعیان لیبرال و سکولار به همان میزان همتایان سنی خود اقلیتی تقریباً کوچک در جامعة شیعی هستند که از سازماندهی مؤثر بی‌بهره‌اند. هرچند عده‌ای چون نبیل‌الخنیزی توانستند اندکی توجه ملی و بین‌المللی را به خود جلب کنند، نفوذ اندکی در جامعة شیعی دارند. آنها فاقد ساختار نهادی سازماندهی رهبران ملی و مجامع حمایتی هستند و بر تجمع هفتگی در منازل شخصی با تأثیر مردمی محدود متکی‌اند. به همین دلیل آنها تا کنون نتوانستند اهداف و برنامه‌هایی را تدارک ببینند که با تقاضاهای افکار عمومی شیعیان همخوانی داشته باشد. تمرکز آنها بر مسائل کلان ملی به جای علائق فوری محلی جاذبة آنها را محدود می‌کند؛ همچنان که دعوت آنها به اصلاح مذهبی و ایجاد نهادهای سکولار با اعتراض روحانیان شیعه روبه‌رو شده است.

۴) سنت‌گرایان و معترضان

کوچک‌ترین گروه سیاسی شیعه متشکل از تعداد معدودی روحانی مستقل است که بدون هماهنگی و سازمان‌دهی خاصی و با عنوان مخالفان الصفار یا طرفداران یکپارچگی ملی تأثیری حاشیه‌ای دارند. گروه آنها افراد مذهبی غیر سیاسی را دربرمی‌گیرد. آنها معتقدند جامعة شیعه باید از مداخله در سیاست ملی پرهیز کند و فقط بر امور جامعة شیعی تمرکز نماید بعضی از آنها حتی مخالف شرکت شیعیان در انتخابات شورای شهرند.

● تأثیر رویدادهای پس از یازده سپتامبر

تحولات مربوط به یازده سپتامبر، حمله به دو کشور مسلمان، روی کار آمدن دولت شیعی در عراق و پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه، به‌رغم هزینه‌های زیادی که برای مسلمانان و شیعیان داشت، سبب شد شیعیان بتوانند موقعیت خود را در منطقه استحکام بخشند و خواسته‌های خود را نیز بیش از پیش طلب کنند. در عربستان نیز شیعیان توانستند افزون بر حضور چهار نماینده در شورای سلطنتی سعودی، در رقابت‌های شورای شهر نیز، که البته برای اولین و آخرین بار برگزار شد، شرکت کنند و همة کرسی‌های منطقة شرقی را از آن خود سازند؛ هر چند این شورا نیز کاملاً دولتی است و قدرت اجرایی چندانی ندارد. دربارة شرکت در این انتخابات یا تحریم آن نیز بین گروه‌های گوناگون شیعه اختلاف نظرهای جدی وجود داشت، اما سرانجام جریان متعلق به شیخ صفار و حرکه‌الاصلاحیه در انتخابات شرکت کرد و توانست با استفاده از امکاناتی که دولت در اختیارش قرار داده بود به پیروزی برسد.

نویسنده: محمد - جمیزی

منبع: ماهنامه - زمانه - ۱۳۸۹ - شماره ۹۵، دی - تاریخ شمسی نشر ۰۰/۱۰/۱۳۸۹