پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

مردم فقط تماشاگرند


مردم فقط تماشاگرند

صنعت گردشگری مجموعه یی است که می توان از آن درآمد خوبی به دست آورد و زیر ساخت های توسعه ملی را بر آن بنا نهاد مالزی , تایلند, ترکیه و اسپانیا از کشورهایی هستند که توریسم فعال را نمایندگی می کنند و بخش عمده اقتصادی و درآمد ارزی را بر عهده دارند

فردریش‌ نیچه‌ روایت‌ جالبی‌ از سرشت‌ رفتاری‌ آدمی‌ و خلق‌ و خوی‌ او در تحولات‌ تاریخی‌ دارد. به‌ اعتقاد او آدمی‌ برای‌ ماندگاری‌ در تاریخ‌ و پویندگی‌ در جامعه‌ باید در برابر دیگر عرصه‌ها مقاومت‌ کند، بجنگد و با غلبه‌ بر چالش‌های‌ پیش‌ رو قدرت‌ سالاری‌ پیشه‌ کند.

اگر بخواهیم‌ دیدگاه‌ نیچه‌ از جامعه‌ را مبنای‌ مناسبات‌ بشری‌ قرار دهیم‌ و پدیده‌ توریسم‌ را از نگاه‌ او تفسیر کنیم‌ باید توجه‌ داشته‌ باشیم‌ که‌ بالندگی‌ توریسم‌ از لحاظ‌ وجوه‌ فرهنگی‌ و اقتصادی‌ هنگامی‌ ممکن‌ است‌ که‌ متولیان‌ گردشگری‌ برای‌ تکامل‌ بخشیدن‌ به‌ آن‌ کوشش‌ مثمرثمری‌ داشته‌ باشند. در همین‌ رابطه‌ ناصرالدین‌ قاضی‌زاده‌ پژوهشگر رسانه‌یی‌ و سردبیر هفته‌نامه‌ گردشگری‌ آساره‌ می‌گوید: از آنجایی‌ که‌ تلاش‌ برای‌ ماندن‌ و تکامل‌، موتور محرکه‌ قدرت‌ در صنعت‌ روبه‌ رشد گردشگری‌ است‌ این‌ صنعت‌ با سرعت‌ چشمگیر خود منتظر کشورهای‌ عقب‌مانده‌ نمی‌ماند و هر کشوری‌ که‌ از قافله‌ تحولات‌ دور بماند، بنابر قاعده‌ تنازع‌ بقا از چرخه‌ بازی‌ رانده‌ می‌شود.

اگر ایران‌ امروز با داشتن‌ استعدادهای‌ تاریخی‌ و جاذبه‌های‌ طبیعی‌ بی‌شمار در متن‌ گردشگری‌ و تحولات‌ جهانگردی‌ قرار ندارد از آن‌ جهت‌ است‌ که‌ در مدیریت‌ این‌ صنعت‌ توانمندی‌ و انسجام‌ لازم‌ وجود نداشته‌ و به‌ جهانیان‌ آنچه‌ باید ارایه‌ نشده‌ است‌ و این‌ شرایط‌ بیش‌ از هر عاملی‌ به‌ کاهش‌ تولید فرهنگی‌ و ضعف‌ تئوری‌های‌ واقع‌بینانه‌ در کنار فقدان‌ هماهنگی‌ بین‌ صنایع‌ و زیرساخت‌های‌ گردشگری‌ ایران‌ است‌. شکاف‌ میان‌ میراث‌ فرهنگی‌ و صنعت‌ گردشگری‌ ایران‌ نشانگر آن‌ است‌ که‌ عدم‌ توسعه‌ گردشگری‌ در ایران‌ یک‌ چالش‌ درون‌ سازمانی‌است‌ که‌ بر اثر عدم‌ تعامل‌ میان‌ اجزای‌ بخش‌ دولتی‌ و زیر ساخت‌هایی‌ مانند حمل‌ و نقل‌، هتل‌داری‌ و فقدان‌ مدیریت‌های‌ پاسخگو و... به‌ وجود آمده‌ است‌. گردشگری‌ دولتی‌ به‌ لحاظ‌ آنکه‌ ماهیتی‌ غیررقابتی‌ و فاقد انگیزه‌ تولید است‌ بیش‌ از آنکه‌ به‌ بازارهای‌ واقعی‌ توجه‌ داشته‌ باشد مانع‌ ایجاد رقابت‌ و سرمایه‌گذاری‌ خصوصی‌ در کشور می‌شود.

در این‌ میان‌ هر چند که‌ هزینه‌های‌ بسیاری‌ صرف‌ می‌شود اما به‌ دلیل‌ رقابت‌ ناسالم‌، فرصت‌ها و همین‌ طور امکانات‌ از میان‌ می‌روند بی‌آنکه‌ روند جدیدی‌ همراه‌ با تکامل‌ و رشد این‌ صنعت‌ به‌ وجود آید. این‌ کارشناس‌ گردشگری‌ می‌ افزاید: در مدل‌ گردشگری‌ دولتی‌ همه‌ عناصر، منابع‌ و زیرساخت‌ها وجود دارند اما این‌ منابع‌ همانند جزیره‌های‌ جدا ترسیم‌ شده‌اند. در این‌ چرخه‌ تقریبا نامنظم‌، نه‌ مدیر و نه‌ تولیدکنندگان‌ صنعت‌ گردشگری‌ هیچ‌ کدام‌ آنچنان‌ که‌ شایسته‌ است‌ راضی‌ نیستند. مردم‌ نیز به‌ عنوان‌ مصرف‌کنندگان‌، تنها تماشاگران‌ این‌ بازی‌ هستند و حتی‌ از یک‌ سفر معمولی‌ هم‌ با امکانات‌ مناسب‌ محروم‌ هستند. به‌ همین‌ ترتیب‌ فرصت‌ها از دست‌ می‌رود و اگر هم‌ در این‌ میان‌ مدیر دلسوزی‌ هم‌ از سر هوشیاری‌ فریادی‌ سر دهد به‌ دلیل‌ عدم‌ انسجام‌ بین‌ زنجیره‌های‌ سرگردان‌ گردشگری‌ و بوروکراسی‌ پیچیده‌، گروهی‌ از این‌ کلاف‌ سردرگم‌ باز نمی‌شود. اما باید به‌ دلایل‌ مختلف‌، از جایی‌ شروع‌ کرد تا هر آغازی‌ امیدی‌ بر دل‌ دوستداران‌ توسعه‌ ایران‌ باشد.

او می‌افزاید: صنعت‌ گردشگری‌ مجموعه‌یی‌ است‌ که‌ می‌توان‌ از آن‌ درآمد خوبی‌ به‌ دست‌ آورد و زیر ساخت‌های‌ توسعه‌ ملی‌ را بر آن‌ بنا نهاد. مالزی‌، تایلند، ترکیه‌ و اسپانیا از کشورهایی‌ هستند که‌ توریسم‌ فعال‌ را نمایندگی‌ می‌کنند و بخش‌ عمده‌ اقتصادی‌ و درآمد ارزی‌ را بر عهده‌ دارند. اما توریسم‌ شکل‌ و جلوه‌ دیگری‌ هم‌ دارد که‌ به‌ جای‌ آنکه‌ موجب‌ شکوه‌ و شکوفایی‌ فرهنگی‌ و رونق‌ اقتصادی‌ و اشتغالزایی‌ و درآمدزایی‌ گردد بار سنگینی‌ از هزینه‌یی‌ گزاف‌ را به‌ گردن‌ ملت‌ می‌گذارد و به‌ جای‌ اینکه‌ درآمدی‌ در سبد ارزی‌ کشور ایجاد کند به‌ دلیل‌ سرشت‌ غیررقابتی‌ از جیب‌ ملت‌ می‌خورد. سربار بودن‌ و میراث‌ خواری‌ گردشگری‌ ایران‌ از ملت‌، پدیده‌یی‌ تلخ‌ اما واقعی‌ بر مناسبات‌ اداری‌ و اقتصادی‌ جامعه‌ ما است‌. ما چه‌ بخواهیم‌ و چه‌ نخواهیم‌ آسمان‌ گردشگری‌ ایران‌، آسمانی‌ کم‌ بار و فاقد زایندگی‌ است‌. اما نباید ناباروری‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ و گردشگری‌ در ایران‌ را تنها به‌ پای‌ نوع‌ و چگونگی‌ مدیریت‌ توریسم‌ گذاشت‌ و از بقیه‌ عوامل‌ تخریب‌ و آسیب‌زای‌ گردشگری‌ چشم‌پوشی‌ کرد.

او همچنین‌ تصریح‌ می‌کند: در واقع‌ آسیب‌شناسی‌ گردشگری‌ در ایران‌ بیش‌ از آنکه‌ محصول‌ اراده‌ مدیران‌ سازمان‌ میراث‌ فرهنگی‌ و گردشگری‌ باشد، معلول‌ اراده‌های‌ واقع‌گریزانه‌ و برنامه‌ریزی‌ و عملکرد مدیران‌ اجرایی‌ است‌. او در خاتمه‌ می‌گوید: شاید گام‌ اول‌ تحول‌ در پیش‌ فرض‌ها و ذهنیت‌های‌ عوامانه‌ جامعه‌ و دست‌اندرکاران‌ باشد. از این‌ رو اگر امروز قوی‌ترین‌ مدیران‌ بخواهند در پارادایم‌ غلط‌ کنونی‌ اعمال‌ قدرت‌ کنند، فرجامی‌ بهتر از مدیران‌ کنونی‌ نخواهند داشت‌ و کارنامه‌یی‌ قوی‌تر را ثبت‌ نخواهند کرد. گردشگری‌ به‌ منزله‌ یک‌ گستره‌ ملی‌ هنگامی‌ از ظرفیت‌های‌ ملی‌ برخوردار می‌شود که‌ از تئوری‌های‌ تنگ‌ و تاریک‌ و... دست‌ بشویند و اطراف‌ خود را بر اساس‌ اهرم‌های‌ ملی‌ استوار کند. این‌ تحول‌ هنگامی‌ میسر می‌شود که‌ ذهن‌ مدیران‌ با این‌ دگردیسی‌ موافق‌ آید و تا زمانی‌ که‌ این‌ تحول‌ ذهنی‌ شکل‌ نگیرد، فرایند عقب‌ماندگی‌ در صنعت‌ گردشگری‌ ایران‌ بر همین‌ پاشنه‌ خواهد چرخید.

فاطمه‌ آقاقلی‌زاده‌