یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آزمونی برای دین مداری


آزمونی برای دین مداری

براساس آیات و روایات, یکی از بهترین اعمال, دعا کردن است خداوند در قرآن مومنین را دعوت به دعا کردن می کند و از آنها می خواهد که نیازهایشان را در از درگاه او طلب کنند دعا, به انسان آرامش و سکون می دهد و ذهن انسان را متمرکز می کند

براساس آیات و روایات، یکی از بهترین اعمال، دعا کردن است. خداوند در قرآن مومنین را دعوت به دعا کردن می‌کند و از آنها می‌خواهد که نیازهایشان را در از درگاه او طلب کنند. دعا، به انسان آرامش و سکون می‌دهد و ذهن انسان را متمرکز می‌کند.

دعا نشان دهنده باور قلبی به قادر مطلق بودن خداوند است. هنگام دعا، انسان به یاد می آورد که خداوند یکتا، خالق اوست و توانایی رفع نیاز های او را دارد. دعا، باعث می شود در برابر دیگران تعظیم نکند و کرامت انسانی خود را حفظ نماید.

اما یکی از مسائلی که در باب دعا وجود دارد این است که بسیاری از افراد، مدعی هستند خداوند را صدا می کنند و نیاز خود را از او می خواهند و او پاسخ نمی دهد.

از سوی دیگر، افرادی که در این زمینه به نحو تخصصی تر به بحث می پردازند، مسائل اینچنینی را از آزمون های صحت یا عدم صحت باور های دینی می دانند. به باور آنها، باور دینی نیز همچون هر دیدگاه دیگری، باید آزموده شود، تا در این آزمودن، در یابیم که آیا این باور صحیح است یا نادرست.

اگر باور دینی صحیح باشد، باید صحت ادعاهایی که مبتنی بر باور های دینی هستند، در دنیای واقع نشان داده شود. باید به عینه ببینیم فردی که خدا را صدا می کند، از خداوند پاسخ مثبت می گیرد. بنابراین، اگر دیدیم فرد گرسنه ای از خداوند خواست او را سیر کند، ولی در عین حال این فرد از گرسنگی جان داد، بنابراین باورهای دینی ای چون باور به وجود خداوند یکتا و قادر مهربان، زیرسوال می رود!

این دیدگاه تا حدی صحیح است ولی نه کاملا. براساس دیدگاه های اسلامی، باور های دینی، باورهایی منقطع و بی ارتباط با زندگی روزمره ما نیستند. یک مسلمان، حضور باور های اسلامی را در زندگی و معیشت خود حس می کند. او می داند بر مبنای اسلام، راه و رسم معیشت او، حد و مرزهای خاصی دارد. یک مسلمان از هر طریقی نمی تواند کسب روزی کند، وگرنه مکافات رزق حرام را، هم در این دنیا و هم پس از مرگ، خواهد دید. او می داند بر اساس دیدگاه های اسلامی، تهمت زدن، دروغگویی، غیبت کردن، فحاشی و بسیاری از کارهایی که مورد نهی باور های اسلامی است، در زندگی او آثار نامطلوبی به بار می آورد. بنابراین، باورهای دینی، در زندگی یک مسلمان، آزموده می شود و اگر در این آزمون ها، درستی آنها تایید نشود، فرد رفته رفته دیگر به آنها باور نخواهد داشت.

اما چرا برخی از باورهای دینی، به این سادگی تائید نمی شوند، بویژه باورهایی که درباره دعا کردن هستند. مثلا به این آیه قرآن توجه کنید: «و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا بخواند اجابت می‏کنم» (بقره ۱۸۶) اگر چنین است که ما هرگاه خداوند را بخوانیم، او دعوت ما را اجابت می کند، چرا برخی مدعی هستند که ما بارها خواسته خود را از خداوند طلب کردیم، و او پاسخ مثبت نداد؟

● مشروط بودن قوانین

در اینجا باید به نکاتی مهم توجه کرد. اول این که، هیچ قانون کلی ای بدون قید و شرط نیست. این مطلب حتی در باب دقیق ترین قوانین علمی نیز صادق است. قوانین فیزیکی ای که بارها صحت آنها در آزمایشگاه های مهم دنیا به اثبات رسیده، قید و شرط های بسیاری دارند. قوانین اقتصادی در باب عرضه و تقاضا و نیز تورم و کنترل آن و غیره نیز دارای شرایط بسیاری هستند. بسیاری از این قیود و شرایط، ابتدا، نزد خود کاشفان این قوانین، روشن نیستند و برخی از آنها دقیقا تمام این شروط و قوانین را نمی دانند.

بنابراین قوانین کلی، مشروط هستند. قوانین دینی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. دعا کردن دارای شرایطی است و در ضمن، قوانین اسلامی خواهان بی توجهی به علل و اسباب دنیوی نیستند. از نگاه اسلامی، حرکت و کوشش و تلاش مسلمان در راه کسب معیشت دنیوی، یک فضیلت ارزشمند است. انسان نباید از حرکت باز ایستد و به امید خدا بنشیند تا مشکل او را حل کند. بلکه باید با تعقل و تفکر، در راه حل مسائل خود گام بر دارد، ولی این اسباب دنیوی را کاملا تعیین کننده نداند، و امیدار باشد که خداوند به حرکت او، برکت داده و آن را به نتیجه مطلوب برساند.

بنابراین، آزمودن باورهای دینی و بویژه اسلامی، امکان پذیر است ولی این آزمون فرآیندی پیچیده دارد، چرا که برخی از قیود و شرایط آن، در معرض مشاهده همگان نیست و صرفا از درونیات فرد دارای باورهای دینی است (مثل شرط داشتن نیت صحیح و امید بستن به خداوند برای برکت دادن به حرکات انسان.)

حال که آنچه رخ می دهد، در معرض دید همگان نیست، بنابراین، هر کسی بهتر از دیگران می تواند قضاوت کند که آیا باورهای دینی او، در زندگی اش، صحیح از آب درآمده اند یا خیر.

● زمینه های مادی خداجویی

اما یکی دیگر از مسائلی که در این باب مطرح می شود، عبارت است از مقایسه عده ای زیاد از باورمندان به یک دین، با عده زیاد دیگری که به این دین، یا اصلا به هیچ دینی، باور ندارند.

مثلا دو جامعه که یکی اسلامی و دیگر لائیک است با هم مقایسه می شوند و چنین ادعا می شود، این که این جامعه اسلامی که اکثریت اعضای آن مسلمان هستند، دچار فقر و تنگدستی هستند و در مقایسه با آن جامعه لائیک، دچار مشکلات اخلاقی و قانون شکنی های بیشتر هستند، نشان دهنده این است که باورهای اسلامی، کارایی مثبتی ندارد، و مسلمانان را به سعادت نمی رسانند!

این گونه آزمودن باورهای دینی و بویژه اسلامی، بسیار شایع است، و عمدتا از سوی کسانی صورت می گیرد که می خواهند نشان دهند باورهای دینی، باورهای نادرستی هستند که کارایی مثبتی ندارند و حتی در رساندن انسان ها به وعده هایی که خود ادیان داده اند، ناتوان هستند.

در باره چنین اشکالی چند نکته را می توان ذکر کرد:

اولا این که عده زیادی از افراد یک جامعه، به شکل رسمی پیرو یک دین خاص شمرده می شوند، دلیل بر این نیست که همه آنها، باورهای دینی را در زندگی خود پیاده می کنند و چه بسا اکثر آنها از مسلمانانی باشند که دستورات دینی را از زندگی خود دور کرده و به آموزه های دینی، بها نمی دهند.

دوم این که در چنین آزمون هایی گاه جای علت و معلول، عوض می شود. تلقی افرادی که سعی دارند از طریق چنین مقایسه هایی بین جوامع دینی و جوامع غیردینی، نادرستی باورهای دینی را نشان دهند این است که باورهای غیر دینی، باعث پیشرفت جامعه لائیک، و باورهای دینی فلان جامعه اسلامی، باعث عقب ماندگی آن جامعه شده است. در صورتی که برخی از آموزه های قرآن و اسلام، ما را به فهم دقیق تری از این وضع راهنمایی می کنند. مثلا به این آیه توجه کنید:

«و چون به انسان آسیبی رسد پروردگارش را در حالی که به سوی او بازگشت‏کننده است می‏خواند سپس چون او را از جانب خود نعمتی عطا کند آن [مصیبتی] را که در رفع آن پیشتر به درگاه او دعا می‏کرد فراموش می‏نماید و برای خدا همتایانی قرار می‏دهد تا [خود و دیگران را] از راه او گمراه گرداند بگو به کفرت اندکی برخوردار شو که تو از اهل آتشی» (زمر، ۸)

و نیز به این آیه:

«و چون انسان را آسیبی رسد ما را به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده می‏خواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم چنان می‏رود که گویی ما را برای گرفتاریی که به او رسیده نخوانده است این گونه برای اسرافکاران آنچه انجام می‏دادند زینت داده شده است» (یونس، ۱۲)

براساس این دو آیه، انسان، طبیعتا، هنگام سختی ها و مصائب، بیشتر زمینه خداجویی دارد و هنگام رفاه و آسایش طبیعتا میل به فراموشی خداوند دارد. در هر صورت، از منظر اسلامی، رفاه و آسایش همان فردی که باوری به خداوند ندارد نیز از جانب خداوند است. هیچ منبع قدرتی غیر از او و بیرون از قلمرو قدرت او وجود ندارد که بتواند ذره ای منشأ اثر باشد. اما این نعمات خداوند، ممکن است خود باعث دوری فرد از خداوند شود. به این آیات از سوره هود توجه کنید:

و اگر از جانب خود رحمتی به انسان بچشانیم سپس آن را از وی سلب کنیم قطعا نومید و ناسپاس خواهد بود. و اگر پس از محنتی که به او رسیده نعمتی به او بچشانیم حتما خواهد گفت گرفتاری ها از من دور شد بی‏گمان او شادمان و فخرفروش است. مگر کسانی که شکیبایی ورزیده و کارهای شایسته کرده‏اند [که] برای آنان آمرزش و پاداشی بزرگ خواهد بود. (آیات ۹ تا ۱۱)

پس آزمون یاد شده، مبنی بر این که از آنجا که افرادی که در رفاه و پیشرفت بیشتر هستند، چندان اعتقاد دینی قوی ای ندارند، پس باورهای دینی، صحیح نیست، آزمون چندان دقیقی نیست، چرا که متن آموزه های دینی به این نکته تصریح دارد که همان نعمت های خداوند و همین موفقیت های مادی ـ که البته به خودی خود از منظر دینی، نه تنها ناشایست نیست، بلکه اتفاقا در صورتی که به حفظ کرامت انسانی بینجامد، بسیار شایسته و نیکو است ـ می تواند فرد را از خداجویی دور کند.

شاید از همین روست که عرفا قائل هستند که «هر که در این بزم مقرب تر است، جام بلا بیشترش می دهند» و نیز یکی از مزایای ریاضت های مشروعی چون روزه داری، همین است که انسان با دوری جستن از رفاه و لذت های دنیوی، زمینه نزدیک شدن خود به خداوند را میسر کند.

حسین آشتیانی



همچنین مشاهده کنید