شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دولت آمریكا و رسانه ها


«سازمان سیا همه افراد كلیدی را در رسانه های مهم در اختیار دارد» «ویلیام كلبی» رئیس سابق سیا گروه نو محافظه كار و لابی اسرائیل, عامل های مؤثری در تعیین چارچوب سیاست خارجی آمریكا در مورد خاورمیانه اند سایر گروه هایی كه تأثیر قابل توجه برابری در طرح مسیر جنگ داشته اند, عبارتند از عربستان سعودی و افرادی مشخص در صنایع نظامی ولی تنها نو محافظه كاران برای تحقق بخشیدن به یك تبلیغات وسیع بریا قبولاندن جنگ به نیروهای رسانه ای دسترسی دارند

در حال حاضر، مقایسه عراق با ویتنام بازی مورد علاقه افراد خارج از گود شده است. به این دلیل كه تاریخ به ندرت تكرار می شود. چنین مقایسه ای كاملاً بی معنی است. پی آمدهای غیر قابل پیش بینی رویداد ناگوار عراق به اندازه كافی اثبات این امر است كه عامل های بسیار متفاوت در بافت تار و پود زمینه رویدادهای انسانی دخیلند، بویژه در زمان جنگ.از بسیاری جهات، درگیری عراق منحصر به فرد است. به دلایلی شگفت، این جنگ كثیف آوای ضد جنگ اندكی را برانگیخته است. حتی سرودهای جنبش دوران ویتنام از رادیو و تلویزیون رخت بر بسته كه این امر بسیار شگفت انگیز است. وقتی می بینید كه تظاهرات ضد جنگ در جهان حتی پیش از این كه گلوله ای شلیك شود، انجام گرفت، ولی وقتی جنگ و خونریزی شروع شد، این جنبش به خانه ها محدود شد و پس از این كه به وسیله یك مشت خبرنگار و گوینده خبر رادیو و تلویزیون، جنگ افروز به شدت ضربه خورد، با بسته شدن دوربین ها، نقش كم رنگی پیدا كرد.

در زمان جنگ ویتنام، در «سایگون» سربازان آمریكایی و مشاوران غیرنظامی به آسانی با مردم ویتنام گرم می گرفتند و به اصطلاح با آنها قاطی می شدند، ولی در عراق، تنها جایی كه آمریكایی ها می توانند بدون خطر پرسه بزنند و بگردند، منطقه سبز است؛ مكانی كه كارمندان سازمان های دولتی، روزنامه نگاران و افسران ارتش در مورد آنچه پشت دیوارهای دارای استحكامات سنگین آن می گذرد، داستان هایی تخیلی می بافند.۲۸ ماه پس از اشغال بغداد، آمریكاییان جرأت نمی كنند به آن سوی این منطقه شاداب و دلنشین بروند و نظری به كشت و كشتار و آشفتگی هایی كه خارج از این مكان محصور جزیره مانند وجود دارد، بیندازند.اگر تنها یك تفاوت عظیم بین این دو جنگ وجود داشته باشد، نقش رسانه ها در تبلیغ و كمك به توجیه تهاجم به عراق و هماهنگی پوشش خبری با دولت بوش است. در نتیجه سانسور خبری پنتاگون، ما اكنون بسیار اندك از آن چه هر روز در عراق می گذرد، می دانیم. روزنامه نگاران منصوب نظامیان با جنگ عراق همراهی می كنند و این نظر را پذیرفته اند كه افشاگری های بیش از حد در جنگ و برخورد ویتنام به شكست آمریكا كمك كرد. سلطان های رسانه ای نه تنها دیدن رویدادهای تكان دهنده را از مردم دریغ كرده اند، بلكه مانع از افشای پی آمدهای سیاسی این تهاجم شده اند.چرا محاكمه صدام به صورت مخفیانه انجام می گیرد؟ آیا این نگرانی وجود دارد كه صدام فاش كند كه همدستان بی چون و چرای او در واشنگتن به او چراغ سبز نشان دادند كه به ایران حمله كند و وقتی او علیه كردها سلاح شیمیایی به كار برد، هیچ صدایی از آنها برنخواست؟

در این میان، تابوت های نظامی آمریكایی نیمه های شب برای مراسم تدفین سریع و دور از چشم های كنجكاو مردم به آمریكا وارد می شوند و ما به ندرت تصویر ۱۴ هزار تفنگدار و سربازان جوان زخمی را می بینیم و یا اطلاعات به درد خوری در مورد شدت آسیب ها و چگونگی مراقبت از آنها به دست می آوریم. تعداد تلفات عراقی ها چه نظامی و چه غیر نظامی هم جزو اسرار است. جان چند بی گناه از بین رفته و چند بدن كه به وسیله بمب های خوشه ای تكه پاره شده است، به عنوان تلفات جنبی برچسب زده شده و مدفون شده است؟ آیا این تهاجم انگلیسی - آمریكایی، غیرنظامیان بیشتری را كشته است تا افراد شورشی را؟

بدون هیچ تصویری و یا آمار دقیقی، ما با یك جنگ دور دست باقی مانده ایم كه خود را در زندگی روزانه مان وارد كرده است. در جنگ ویتنام رسانه ها همیشه با پنتاگون در یك بستر نبودند و بیش از تنها چند روزنامه نویس فاصله حرفه ای مناسبی را با زمامداران حفظ كردند در نتیجه، مردم تصویری كم و بیش واقعی از آنچه در ویتنام می گذشت، داشتند. حتی با تكنولوژی نسبتاً ابتدایی در آن زمان سرانجام آنچه واقعاً در جریان بود، گفته می شد. گزارش های دست اول روزنامه نگاران مستقل به وسیله كسانی كه خود در جنگل های جنوب شرقی آسیا در جنگ و در خونریزی ها شركت داشتند، تأیید می شد و به این ترتیب، اطلاعات غلط حساب شده دولتی را بر ملا می كردند. نقش رسانه ها در عراق كاملاً با نقش آنها در ویتنام تفاوت دارد. البته درست است كه آمریكایی متوسط در مورد جنگ در عراق چیز زیادی نمی داند، ولی شكی وجود ندارد كه دست هایی كه بر دروغ و كلك های مربوط به سلاح كشتار جمعی و شكست های بعدی اطلاعاتی پرده كشیده اند، دچار شكست شده اند.به موازات تلخ تر و ناگوارتر شدن درگیری ها در عراق، اربابان رسانه ای آن را از صفحات اول روزنامه ها بیرون كشیدند و برخلاف ویتنام، در مورد عراق، تنها سر و صدای بسیار ضعیفی وجود دارد. خیابان ها از تظاهرات ضد جنگ خالی است و هیچ كس ندای ضد جنگ سر نمی دهد و به جز در مورد سربازان و خانواده های آنها، كشتار در بین النهرین دور از چشم و دور از ذهن است.

پس از این كه «دیوید كی» از جست وجوی خود برای سلاح های كشتار جمعی در عراق دست خالی برگشت، یك بازرس اتمی سازمان ملل متحد اتهامات سنگینی را در واشنگتن مطرح كرد. «دیوید آلبرایت» اصرار داشت كه مسؤولان رده بالا از ماه مه ۲۰۰۳ می دانستند كه سلاح های كشتار جمعی هرگز در عراق پیدا نخواهد شد. آلبرایت ادعا می كند تنها كسانی كه این حقیقت را نمی داسنتند، مردم بودند. بنابر این پرسشی كه در این ساعت مطرح است، این كه مردم واشنگتن امروز چه می دانند؟ آنها می دانند كه مسؤولان به كمك هم پالكی های شان در رسانه ها، نظیر «جودیت میلر» - خبرنگار «نیویورك تایمز» كه حاضر نشد منبع اطلاعاتی خود را در مورد وجود سلاح های كشتار جمعی در عراق فاش كند و به این دلیل محكوم شد- به آنها در مورد سلاح های كشتار جمعی دروغ گفته اند. آنها می دانند كه این امر به خاطر كوتاهی و قصور سرویس های اطلاعاتی نیست و این كه «جوزف ویلسون» به خاطر برملا كردن این مطلب مجازات شد. مردم همچنین می دانند كه مسؤولان و شریكان رسانه ای آنها به چرخاندن واقعیت ها در مورد عراق ادامه می دهند. در واشنگتن، همه از راز كوچك و پلید جودیت میلر باخبرند. میلر یك تبلیغاتچی ارشد نومحافظه كار است. اگر او سقوط كند، به تنهایی سقوط نخواهد كرد بلكه نیویورك تایمز و مسؤولان آن را هم با خود به زیر خواهد كشید.رابطه صمیمانه جودیت میلر با «احمد چلبی»، «پل وولفوویتس»، «داگلاس فیث»، «آیپك» (كمیته امور عام مربوط به امریكا و اسرائیل) و سازمان نومحافظه كار تحقیقاتی «آمریكن انترپرایز»، همه جزیی از اسناد ملی است.میلر كار خود را با دفتر طرح های ویژه در پنتاگون هماهنگ كرده است؛ تشكیلاتی كه به وسیله وولفوویتس و فیث برپا شده - و با زد و بند با سازمان اطلاعاتی كار می كند تا شاهد و مدرك برای توجیه جنگ بسازد. جودیت میلر به اصل پنجم قانون اساسی آمریكا متوسل شده است - كه براساس آن شخص می تواند در دادگاه از اظهاراتی كه منجر به متهم شدن خود او شود، خودداری كند- تا از اعتراف به نقش برجسته ای كه در ارائه سلاح های فریب جمعی مردم آمریكا داشته است، اجتناب كند.

نوشته: احمد عمرو

برگردان: پوراندخت مجلسی



همچنین مشاهده کنید