جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه ایران در تعامل منطقه ای و بین المللی در چشم انداز ۲۰ ساله کشور


جایگاه ایران در تعامل منطقه ای و بین المللی در چشم انداز ۲۰ ساله کشور

تحلیلی بر سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴

براساس سند چشم انداز در افق , ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی ایران بایستی الهام بخش , فعال و موثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی , توسعه کارآمد , جامعه اخلاقی , نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی , تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه ای براساس تعالیم و اندیشه های امام خمینی باشد.

براساس سند چشم انداز در افق , ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی ایران بایستی الهام بخش , فعال و موثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی , توسعه کارآمد , جامعه اخلاقی , نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی , تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه ای براساس تعالیم و اندیشه های امام خمینی باشد.

بنابراین تعاملی منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی طی ۲۰ سال آینده جایگاه ویژه ای در چشم انداز ۲۰ ساله کشور دارد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است .

جایگاه ایدئولوژیک و ژئوکالچر ایران در جهان اسلام , جایگاه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه , جایگاه ژئوپلتیک وژئو استراتژیک ایران در جامعه بین الملل و جایگاه ژئواکونومیک ایران در منطقه و جامعه بین المللی مهمترین عناوین این مقاله می باشد.

اصولا تهیه چشم اندازهای بلندمدت در کشورها موضوعی است که در سالهای اخیر توجه دولتمردان اکثر کشورها را به خود جلب کرده است .

خوشبختانه مراجع ذیصلاح جمهوری اسلامی ایران با توجه به عواملی همچون : ضرورت ها و الزام های ناشی از آرمان های قانون اساسی , تحولات بین المللی و حاکمیت فضای نوین اقتصادی در جهان , تحولات علمی و فناوری های نو , نظریات علمی , شناخت امکانات و محدودیت های محیطی , بهره گیری از تجارب خود و دیگران , و همچنین واقعیت های اقتصادی , اجتماعی , فرهنگی و سیاسی موجود کشور , سند چشم انداز در افق ۱۴۰۴ هـ ۲۰۲۵) میلادی ( را برگزیده اند تا کشور ایران در طی ۲۰ سال برنامه ریزی و اجرای درست , به کشوری توسعه یافته و دارای جایگاه اول اقتصادی , علمی و فناوری در سطح منطقه , توام با حفظ هویت اسلامی و انقلابی و الهام بخش در جهان اسلام , همراه با تعامل سازنده و موثر در روابط بین المللی تبدیل گردد. سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی , بر اساس مطالعات جامع کارشناسی مجمع تشخیص مصلحت نظام و اصول و جهت گیری های مقام معظم رهبری , در سال ۱۳۸۲ تصویب و به قوای مختلف ابلاغ گردید , و از ابتدای سال ۱۳۸۴ عمل مبنای قانون گذاری کشور و تصمیمات کلان نظام و سیاست دولت شده است .

بدیهی است سند چشم انداز مصوب ۲۰ ساله کشور , نه تنها نوعی انسجام و یکپارچگی در عزم و اراده ملی , در میان مسئولان و نخبگان کشور به وجود آورده و آثار و پیامدهای مثبتی چون الهام بخشی و پاسخگویی به نیازهای اساسی جامعه به دنبال خواهد داشت ; بلکه از تکرار تجربه جلوگیری نموده , به پیشرفت همه جانبه و رو به جلوی کشور شتاب می بخشد , و به بهینه سازی فرصت ها پرداخته , چالش های احتمالی را به فرصت تبدیل می کند.

به اعتقاد نویسنده , اگر چه تدوین سند چشم انداز ۲۰ ساله کشور , گامی بسیار مهم وارزنده در شفاف سازی مسیر طولانی مدت پیشرفت همه جانبه و جهت دار کشور است , اما دغدغه های جدی سند چشم انداز , تعیین الزامات و مقدمات اجرایی آن ; برنامه ریزی صحیح برای تحقق اهداف آن , رفع شکاف موجود میان امکانات اجرایی و اهداف دراز مدت آن ; یافتن روش های مشارکت فعال همه بخش های کشور در راستای تحقق اهداف آن , و بالاخره چگونگی استفاده از فرصت ها و مواجهه با چالش هایی است که در برنامه ریزی و اجرای آن به وجود می آید.

نویسنده در این نوشتار , درصدد تبیین اصول و اهداف سند چشم انداز ۲۰ ساله ایران در قلمرو داخلی نیست بلکه آن جهاتی را بحث می کند که در استقرار جریان رشد و توسعه پایدار و کم کردن فاصله کشور با کشورهای نوخاسته صنعتی و ارتقای موقعیت بین المللی و منطقه ای موثر است ; به گونه ای که ایران تا افق چشم انداز ۱۴۰۴ هجری شمسی , جایگاه اول خود را در منطقه به دست آورد.

نویسنده در مقام تحلیل از جایگاه ایران در تعامل منطقه ای و بین المللی در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی , در ابتدا ضمن بحث از تقابل انقلاب اسلامی ایران با نظام تک قطبی و تبیین جایگاه ایدئولوژیک و ژئوکالچر ایران در جهان اسلام , نحوه تحقق اهداف سند چشم انداز در حفظ و ارتقای جایگاه ایران در جهان اسلام را مورد کنکاش قرار می دهد.

آنگاه پس از بررسی جایگاه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه آسیای جنوب غربی به ویژه خاورمیانه و دریای خزر , چالش های جدی که ایران در این منطقه با آن مواجه است و چگونگی تحقق اهداف سند چشم انداز در حفظ و ارتقای جایگاه ایران در منطقه آسیای جنوب غربی را بررسی می کند.

نظر به اهمیت جایگاه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران در جامعه بین المللی , و شناخت محیط جامعه بین المللی بخصوص موضوع جهانی شدن و فضای حاکم بر آن , نویسنده در این نوشتار نحوه تعامل ایران با جامعه بین المللی را بررسی کرده و چگونگی تحقق اهداف سند چشم انداز در حفظ و ارتقای جایگاه ایران در جامعه بین المللی را تبیین می کند.

نویسنده پس از بحث از جایگاه ژئواکونومیک ایران در منطقه و جامعه بین المللی موضوع جهانی شدن اقتصاد و تعامل ایران با اقتصاد منطقه ای و بین المللی , به بیان چالش های اقتصادی ایران در منطقه و جامعه بین الملل پرداخته و نحوه تحقق اهداف سند چشم انداز در حفظ و ارتقای جایگاه ژئواکونومیک ایران در جامعه بین الملل را تبیین می کند.

خاتمه آنکه , این مقاله تلاش می کند عوامل و راهکارهایی که جمهوری اسلامی ایران را برای دستیابی به جایگاه اول اقتصادی , علمی و فناوری در سطح منطقه آسیای جنوب غربی و حفظ جایگاه خود در جهان اسلام و تعامل بین المللی هدایت کند را شناسایی وپیشنهاد کند.

قسمت اول )

ـ جایگاه ایدئولوژیک و ژئوکالچر فرهنگی ایران در جهان اسلام

الف ) جایگاه انقلاب اسلامی ایران در جهان اسلام

از نظر فرهنگی و اعتقادی , ایران در مرکزیت جهان اسلام قرار گرفته است ; به طوری که در روند تحولات آینده جهان , می تواند با بعضی از کشورهای منطقه نقش ارزنده ای را ایفا کند.

گستردگی تمدن ایرانی ـ اسلامی و فرهنگ پارسی و میراث گرانبهای آن و گذشته تاریخی درخشان این سرزمین , پیوند عمیق فرهنگی , فکری و جغرافیایی با کشورهای پیرامون خود دارد و میان اقوام مختلف غ ساکن در قفقاز , آسیای میانه , کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس , پاکستان و کشورهای همسایه غربی ; یعنی عراق و ترکیه تا شاخ آفریقا۳ منطقه ای استراتژیک را به وجود آورده که نشان دهنده امکانات بالقوه و بالفعل برای گسترش همکاری های دو جانبه و چند جانبه منطقه ای وجهانی می باشد.

داشتن تاریخ و تمدنی کهن , با غنای فرهنگ اسلامی و دینی و وجود آثار تاریخی مناسب فرهنگی و دینی در کشور و قابلیت صدور کالاهای فرهنگی و دینی به فراسوی مرزها در جهان اسلام , به جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه ای جهت نفوذ فرهنگی ـ تمدنی )ایرانی ـ اسلامی ( در جهان اسلام می بخشد.

ب) تقابل انقلاب اسلامی ایران با نظام تک قطبی

بخش قابل توجهی از موقعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در جامعه بین المللی متاثر از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ است .

شعارها , اهداف و آرمان هایی که همراه با انقلاب اسلامی در ایران مطرح گردید , هم در سطح منطقه و هم در سطح بین المللی , تاثیرات غیر قابل انکاری بر جای گذاشت و به دنبال خود , جایگاه جمهوری اسلامی ایران رانیز در سطح ژئوکالچر متحول ساخت .

انقلاب اسلامی ایران پیش از آن که یک کوشش مردمی برای متحول ساختن وضعیت داخلی در یک واحد ملی باشد , حاوی پیام هایی درمقابله با وضعیت زور و زر و تزویر موجود جهانی بود.

این پیام هانه تنها وضع موجود را زیر سوال می برد بلکه ماهیت آن را نیز غیر اخلاقی و مستحق دگرگونی می دانست .

در واقع از لحاظ تاریخی , انقلاب شکوهمند اسلامی ایران , نه تنها توانست به عنوان جریان مستقل و مخالف با جریان سیستمی )هژمونی ( در مقطعی از زمان و در اوج نهادینگی نظام دو قطبی حاکم , کارکرد جبر سیستمی )هژمونی ( را زیر سوال ببرد , بلکه نمونه ای استثنایی از ستیزه گری یک بازی گر میانی در مقابل قدرت های هژمونی حاکم بر سرنوشت جهان به ویژه پس از طرح نظم نوین جهانی توسط ایالات متحده امریکا می باشد.

توضیح آن که انقلاب اسلامی ایران در فضای درحال انجماد دو قطبی سخن تازه ای را مطرح ساخت که منطقا راه های متفاوت ایدئولوژی های دو گانه سوسیالیسم و لیبرالیسم , به سوی هدف مشترک بهشت زمینی را نفی می کرد و مدعی بود که بهشت زمینی تنها از راه دنبال کردن مسیر بهشت آسمانی قابل دسترسی است .

این پیام انقلاب اسلامی ایران در دنیای پس از جنگ سرد , که لیبرالیسم ایدئولوژی مسلط نظام یکپارچه بین المللی را تشکیل می داد , به صرف همین دلیل , ضد نظام حاکم جهانی تلقی شد.

قدرت هژمونی جهانی که براساس دیدگاه خود به دنبال تک قطبی کردن است و در حال حاضر , اسلام را به عنوان تنها رقیب واقعی خود می بیند , در یک هجمه نابرابر سیاسی ـ فرهنگی , اسلام گرایی را مترادف با تروریسم دینی تئوری پردازی کرده و با وارد کردن مفهوم تروریسم دینی به متون و ادبیات سیاسی جهانی , به دنبال شکل دادن اجماع جهانی برای انزوای همه جانبه مسلمانان و کشورهای اسلامی است .

بدون شک تشکیل و هدایت شبکه های انحرافی ; مانند القاعده و یا کنترل رفتار گروه ها و افرادی که در قالب تعاریف و معیارهای نظام بین المللی تروریست خوانده می شوند , در حال حاضر واقعیتی غیر قابل انکار و در عین حال تاثیرگذار بر جهان اسلام است .

جمهوری اسلامی ایران با آرمان ها و ارزش های ساختاری , هنگامی از حیات تثبیت شده ای برخوردار می گردد که بتواند به عنوان بازی گری فعال در چارچوب اصول و قواعد تعریف شده منطقه ای و نظام بین المللی به بازی خود استمرار و استحکام بخشد.

بدیهی است هر گونه تاثیرگذاری در منطقه و یا افزایش حوزه نفوذ مستمر خود در جهان اسلام , نظام تک قطبی جهان حال حاضر را به چالش جدی وادار می کند.

کاهش نقش منطقه ای و بین المللی ایران و ممانعت از الگوگیری دیگر ملت ها از جمهوری اسلامی ایران و فشار مضاعف بر جریانات ناب شیعی ; آسیب پذیری هویت ملی ایران و عدم تعریف درست از هویت ایرانی ـ اسلامی ; تبلیغ در جهت جایگزینی الگوهای مخرب بیگانه به جای اسلامی و ملی ; و در نهایت ترویج تفکرات غربی که سبب تخریب بنیان های اعتقادی و نظام سیاسی می شود; از جمله چالش هایی است که جمهوری اسلامی ایران در حفظ و ارتقای جایگاه خود در جهان اسلام با آن مواجه است .

ج) تحقق اهداف سند چشم انداز در حفظ و ارتقای جایگاه ایران در جهان اسلام

براساس سند چشم انداز در افق , ۱۴۰۴ جمهوری اسلامی ایران باید الهام بخش , فعال و موثر در جهان اسلام , با تحکیم الگوی مردم سالاری دینی , توسعه کارآمد , جامعه اخلاقی , نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی , تاثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقه ای بر اساس تعالیم اسلامی و اندیشه های امام خمینی )قدس سره ( باشد. بر این اساس :

پیشگامی جمهوری اسلامی ایران در طرح الگوی حکومتی مبتنی بر اسلام , تعهدات و الزاماتی را برای این کشور در قبال مسائل و مشکلات مربوط به جهان اسلام ایجاد کرده است ; به عبارت دیگر , جمهوری اسلامی ایران به دلیل اصول و اهداف انقلاب اسلامی و نقش تعیین کننده ای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در میان کشورهای مسلمان یافته است , نمی تواند نسبت به مسائل جهان اسلام بی توجه باشد.

تلاش برای اتحاد و همگرایی بیشتر میان کشورهای اسلامی و حمایت از مسلمانان و ملت های مظلوم و مستضعف , به ویژه ملت فلسطین , از اهداف سند چشم انداز می باشد.

البته اگر چه ممکن است با حمایت از مردم مظلوم فلسطین , برچسب مخالفت با نظم نوین جهانی , به خصوص ایالات متحده امریکا بر پیشانی نظام اسلامی ایران بخورد , اما باید توجه داشت که موضوع حمایت از مردم مظلوم فلسطین , یکی از مهمترین مسائل حال حاضر جهان اسلام بوده و مخالفت با آن , نادیده گرفتن اهداف انقلاب اسلامی و تعهدات جمهوری اسلامی ایران در قبال مسائل و مشکلات جهان اسلام تلقی می شود.

بنا نهادن جامعه ای که سیاست خارجی آن براساس معیارهای اسلامی , تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از همه مستضعفان جهان , نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری , حفظ استقلال و تمامیت ارضی , عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر محارب از اهداف سند چشم انداز در افق ۱۴۰۴ می باشد .

تحکیم روابط با جهان اسلام و ارائه تصویر روشن از انقلاب اسلامی و تبیین دستاوردها و تجربیات سیاسی , فرهنگی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و معرفی فرهنگ غنی و هنر تمدن ایرانی و مردم سالاری دینی و همچنین بنا نهادن جامعه ای که سیاست کلی آن بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی و وحدت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام استوار گردد , نیازمند به درک صحیح و متعارف از مقتضیات جهان اسلام و ظرفیت و نیازهای جامعه مسلمانان و برنامه ریزی درست و مناسب برای استفاده از فرصت های موجود و مواجهه با چالش های احتمالی است .

در پایان , حفظ هویت اسلامی و ملی , که الهام بخش جهان اسلام حسب چشم انداز جمهوری اسلامی در افق ۱۴۰۴ می باشد , از موضوعاتی است که در کنار جهانی شدن بایستی مورد ملاحظه جدی قرار گیرد.

سه عنصر اساسی هویت اسلامی و ملی , جهانی شدن و سیاست خارجی به عنوان سه جز جدایی ناپذیر بایستی به گونه ای مدیریت گردند , که جمهوری اسلامی ایران را به مقاصد خود در تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز هدایت کند.

علی رغم این که نه شرقی و نه غربی جز اصول بنیادین سیاست مستقل خارجی ایران پس از انقلاب بوده و هست , جریان های بین المللی , از جمله جهانی شدن , ممکن است آن را در برابر چالش های مهمی قرار دهد.

در هر حال , در تعامل با جهان اسلام , لازم است استراتژی و سیاست فرهنگی مناسب , از میان بردن بی تفاوتی مردم وتقویت روح مشارکت عمومی , تقویت باورها و ارزش های اصیل ملی و اسلامی )از طریق عمل به آنان ( اتخاذ شود.

قسمت دوم)

ـ جایگاه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه

الف) جایگاه ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران در منطقه آسیای جنوب غربی

جمهوری اسلامی ایران , به لحاظ جغرافیایی در آسیای جنوب غربی , که منطقه و محدوده توسعه ایران در سند چشم انداز افق ۱۴۰۴ هجری شمسی ایران ۲۰ ساله می باشد قرار گرفته است که شامل آسیای میانه , قفقاز , خاورمیانه کوچک , خلیج فارس و شبه قاره )افغانستان و پاکستان ( است .

قرار گرفتن ایران در این منطقه ژئوپلتیک وژئواستراتژیک از جهان , که محل تلاقی و راه ارتباطی اروپا به جنوب و جنوب شرق آسیا)محل زندگی بیش از یک سوم جمعیت جهان , ( و پل ارتباطی میان سه قاره اروپا , آسیا وآفریقا می باشد و امکان دسترسی کشورهای تازه استقلال یافته به آبهای آزاد از طریق ایران را فراهم می سازد , کشور عزیز ما را خواسته یا ناخواسته در متن تحولات مهم جهانی قرار می دهد. در ذیل به برخی از جنبه های ژئوپلتیک , ژئواستراتژیک , و ژئواکونومیک ایران در منطقه می پردازیم :

حساسیت های امنیتی ـ سیاسی حاکم بر منطقه , به ویژه نزدیکی جغرافیایی ایران به اسرائیل غاصب , که امنیت آن به لحاظ استراتژیکی برای امریکا از اهمیت زیادی برخوردار است , و همچنین موقعیت ژئواستراتژیک , جمعیت کمی و کیفی سرزمینی , منابع سرشار انرژی , و ظرفیت های بالقوه و بالفعل رشد و توسعه ایران , کشور عزیز ما را مرکز ثقل اهرم سیاست خارجی قدرت های بزرگ قرار داده است , به حدی است که حتی بی طرفی ایران در خصوص مسائل منطقه ای وبین المللی برای قدرت های بزرگ رضایت بخش و قانع کننده نباشد. براین اساس , با توجه به این که ایران در این منطقه حساس جهانی , دارای نقش وموقعیت حساسی است که امریکا در عرصه سیاست های استراتژیک خود در قبال خاورمیانه نمی تواند آن را مد نظرقرار ندهد , رفتار آمریکا با جمهوری اسلامی ایران و قراردادن ایران در محور شرارت از یک طرف و انتقال خط مهار ایران توسط امریکا از البرز به منتهی الیه زاگرس و در نهایت تکمیل محاصره ایران از جهات شمال و ( متحدان خود Ring Road , جنوب و قرار دادن ایران در حلقه انگشتری ) بسیار قابل ملاحظه و تامل است .

به دلیل ضعف ساختار اقتصادی کشورهای منطقه , به خصوص کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و عدم توانایی لازم برای همراهی با فرایند جهانی شدن , سرمایه گذاری ایران در این منطقه موجب تامین منافع ملی این کشور خواهد شد.

به نظر نمی رسد که توسعه یافتگی در ۵ حوزه پیش گفته بدون حضور ایران به آسانی ممکن باشد.

بنابراین , ایران باید آن قدر پیشرفت داشته باشد که امنیت ۱۲ , صلح و توسعه را در درون خود و منطقه پیاده کند.

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از میان رفتن مرکزیت سیاست خارجی امریکا در بلوک شرق , موضوعاتی مانند بروز شکاف میان امریکا و شرکای استراتژیک آن , رویکرد مخالفت جویانه چین , ناتوانی امریکا از کنترل تکثیر سلاح های هسته ای , گرایش روسیه به اقتدارگرایی , تقلیل جایگاه بی همتای اقتصادی , اطلاعاتی و نظامی و همچنین ناتوانی امریکا از ارتقای آزادی , همگی باعث شده است که امریکا در سیاست خارجی خود تجدید نظر کرده و منافع خود را در تعیین اولویت های سیاسی خارجی جدید به منطقه آسیای جنوب غربی به ویژه کشور ایران متمرکز کند.

سرمایه گذاری های طولانی مدت امریکا در سال های اخیر حتی به بهای از دست دادن اعتبار و وجهه بین المللی و حقوق بشری خود در تجاوزات اشغالگرایانه به عراق و افغانستان وقلع و قمع مبارزان فلسطینی با دستان رژیم سرسپرده و نامشروع اسرائیل , بدان جهت صورت می پذیرد که ایران دارای موقعیت ژئوپلتیک , ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک بالایی است که با توجه جدی به منطقه می تواند در نهایت جایگاه خود را در نظام بین الملل ارتقا بخشیده و به عنوان یک قدرت رقیب و یا حداقل یک مزاحم جدی برای ایالات متحده آمریکا تبدیل گردد.

بر خلاف دوران جنگ سرد , که بنیان قلمروهای ژئواستراتژیک بر اساس توان نظامی و جغرافیایی و ایدئولوژیک بنا شده بود , پس از پایان جنگ سرد به دلایل فراوان ; از جمله هزینه بسیار بالای تسلیحات نظامی , مسائل نظامی و ایدئولوژیک , اهمیت خود را در تعیین اهمیت مناطق ژئواستراتژیک از دست داد و عوامل انسانی و اقتصادی جایگزین آن شد.

نظر به این که ملاک قدرت در قرن بیست و یکم میلادی توانمندی اقتصادی در سطح بین المللی است , خاورمیانه و به ویژه منطقه خلیج فارس به دلیل داشتن این توانمندی , از مناطق مهم ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خواهد بود.

طبیعی است ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای منطقه , در قرن بیست و یکم , از لحاظ راهبردی و اقتصادی , از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود.

در هر حال , بدیهی است دستیابی به جایگاه هژمونیک و ایفای نقش موثرتر در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه , همواره یکی از اهداف سیاست خارجی ایران بوده است . آمریکا به عنوان ابرقدرت جهان در تلاش است تا از طریق به کارگیری دیپلماسی قهرآمیز , ایران را در چارچوب ساختارها و نهادهای بین المللی مجبور به پذیرش هنجارهای هژمونیک کند و این کشور را از دستیابی به جایگاه هژمونیک در منطقه بازدارد.

به دلیل ماهیت نظام ایران , جهت گیری سیاست خارجی , موقعیت جغرافیایی حساس و اهمیت استراتژیک و ژئواستراتژیک منطقه خاورمیانه , نظام بین الملل محافظه کار ـ اعم از هژمونیک و چندقطبی ـ محدودیت های ساختاری شدیدی را برای دستیابی این کشور به موقعیت هژمونیک منطقه ای تحمیل خواهد کرد و این امر یکی از چالش های عمده ای است که جمهوری اسلامی ایران در تحقق اهداف چشم انداز در افق ۱۴۰۴ با آن روبه رو است .

پیشگامی جمهوری اسلامی ایران در طرح الگوی حکومتی مبتنی بر اسلام , تعهدات و الزاماتی را برای این کشور در قبال مسائل و مشکلات مربوط به جهان اسلام ایجاد کرده است ; به عبارت دیگر , جمهوری اسلامی ایران به دلیل اصول و اهداف انقلاب اسلامی و نقش تعیین کننده ای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در میان کشورهای مسلمان یافته است , نمی تواند نسبت به مسائل جهان اسلام بی توجه باشد

نویسنده:سیدنصرالله ابراهیمی