یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

مهندس یا بی سواد


مهندس یا بی سواد

جامعه بشری در حال عبور از عصر صنعتی به عصر اطلاعات و دانایی

● جدید

جیمی‌های عزیز! این یک صفحه جدید است، صفحه‌ای که قرار است کلی فوت و فن و مهارت به شما بدهد، صفحه‌ای که از همین امروز ورود خودش را به جیم و به شما تبریک می‌گوید، این صفحه با تمام قوا و با کمک استادها و کارشناس‌ها فوت و فن پول درآوردن و کار کردن و سالم ماندن را یادآوری می‌کند. در ضمن این صفحه پیشنهاد سرآشپز است!!

جای شما خالی دیشب بعد از مدت‌ها فرصتی پیش آمد و رفتم سراغ یک کتاب داستان که مدت‌ها بود مطالعه‌اش را نیمه‌کاره و به امان خدا رها کرده بودم. بماند که موضوع داستان چه بود و بماند که بعد از خواندنش لجم گرفت از خنک بودن کتاب! اما از قدیم گفته که در ناامیدی بسی امید است و پایان شب سیه سپید است! و نتیجه اخلاقی این‌که در خواندن این کتاب نکات مثبتی هم وجود داشت؛ در یک قسمت از کتاب که در دهه ۳۰ می‌گذشت، آقا موئنسی (همان مهندس خودمان) رفت برای امر خیر! خانواده عروس خانوم هم تا دیدند طرف تحصیلات عجیب و غریب! و خیلی عالیه‌ای دارد، دیگه بله و بادابادا مبارک... البته که زیاد هم غیرطبیعی نبوده این حرکت، بالاخره مهندس بودن، آن هم در آن زمان‌ها کار هرکسی نبوده و برای خودش آخر علم و دانش محسوب می‌شده است.

این را گفتم نه به‌خاطر تشویق شما مهندسان و محصلان عزیز برای اقدام به امر خیر! بلکه منظورم این بود که ملاک ارزیابی سطح دانش و مهارت یک فرد تحصیل کرده، از گذشته تا الان زمین تا آسمان تغییر کرده است؛ طوری‌که به قول یکی از دوستان چیزی که این روزها زیاد است، مهندس! در قدیم، یک مهندس یا دکتر، واقعا یک فرد توانمند در زمینه علمی به حساب می‌آمد و مدرک تحصیلی، مهم‌ترین ملاک برای این ارزیابی بود و بعدها، پژوهش و تحقیق و چند مهارت دیگر هم به این دسته اضافه شدند. همه این‌ها را که گفتم، مربوط می‌شود به ویژگی‌های عصری که گذشت؛ عصری که متخصصان در این زمینه آن را «عصر صنعتی» نامیده بودند. دورانی که ویژگی‌های خاص خودش را داشت. ویژگی‌هایی مانند فناوری‌های ثابت، تولید انبوه کالا. حافظه مداری و تأکید بر حفظیات در امر آموزش.

عصری که تمام جهان را در قرن بیستم درگیر خودش کرد و هر کشوری که بهتر توانست ویژگی‌های آن را بشناسد، به موفقیت بیشتری دست پیدا کرد. البته این شناخت در ابعاد کوچک‌تر، انسا‌ن‌هایی را هم که در این عصر زندگی می‌کردند، در بر گرفت؛ به طوری‌که انسان‌های شاخص و موفق در این زمان افرادی بودند که ویژگی‌های عصر صنعتی را به خوبی شناختند و توانستند متناسب با آن، اقدام به یادگیری مهارت‌های مورد نیاز کنند. اما مثل هر خصلت بشری دیگر که زوال‌پذیر است، این عصر هم رو به پایان است و جهان هم اکنون با شتاب زیادی در حال عبور از موج دوم تمدن به موج سوم تمدن است. یعنی موج اول تمدن که عصر کشاورزی بود، در روزگاری جایش را به عصر صنعتی داد و هم اکنون این «عصر فرا صنعتی» یا «عصر اطلاعات و دانایی» است که به سرعت از راه می‌رسد و قرار است با ویژگی‌های خاص خود، جهان را در قرن بیست و یکم، به جهانی تبدیل کند که آن را «جامعه دانش‌بنیان» یا «جامعه اطلاعاتی» نامیده‌اند.

به تبع گشوده شدن این فصل تازه، ما باید با یادگیری مهارت‌های مورد نیاز آن، که بسیار متفاوت از مهارت‌های عصر صنعتی‌ است، پیشرفت خود را دراین شرایط جدید تضمین کنیم. با این همه، جای تعجب است که مدارس و دانشگاه‌ها در اغلب نظام‌های آموزشی جهان، دانش‌آموزان و دانش‌جویان را هم‌چنان برای عصر صنعتی یعنی برای گذشته مهیا می‌کنند و به‌جای آن‌که مهارت‌های مورد نیاز آینده را به جوانان و محققان بیاموزند، هم‌چنان بر آموزش مهارت‌های منسوخ‌شده تأکید دارند که یکی از دلایل این امر، نبود فرهنگ آینده‌نگری و آینده ‍‌پژوهی در مدیران و برنامه‌ریزان آموزشی ا‌ست!

سؤال اساسی این است که یک فرد برای ورود به این عصر جدید، نیازمند یادگرفتن چه مهارت‌ها و دانش‌هایی است و یا به عبارتی، یک فرد موفق و توانمند در قرن بیست و یکم دارای چه مهارت‌هایی است. پژوهشگران، این مهارت‌ها را در ۴ گروه جای داده‌اند که در ادامه به‌طور مختصر به آن‌ها اشاره خواهیم کرد:

۱) سواد عصر اطلاعات

که خود شامل ۷ نوع سواد متفاوت (سواد پایه، سواد علمی، سواد اقتصادی، سواد فناوری، سواد بصری، سواد اطلاعاتی و سواد چند فرهنگی) به اضافه «هوشیاری جهانی» است که به معنای شناخت و درک روابط میان سازمان‌های بین‌المللی، بخش‌های اقتصادی دولتی و خصوصی، گروه‌های فرهنگی‌ اجتماعی و افراد در سرتاسر جهان، می‌باشد.

۲) تفکر مخترعانه

که در برابر تفکر مهندسی به کار می‌رود و به‌معنای «اندیشیدن به روش مخترعان و مکتشفان» است. این نوع تفکر مبنای اختراعات، اکتشافات و ابداعات فزاینده در عصر اطلاعات و دانایی خواهد بود.

۳) ارتباطات اثربخش

که خود شامل چند نوع مهارت است و به دارنده‌ آن اجازه می‌دهد که به‌عنوان یک شهروند اجتماعی یا سازمانی با سایر افراد و همکاران خود ارتباطات مناسبی برقرار کرده و قادر به انجام کار گروهی باشد.

۴) بهره‌وری بالا

در عصر جدید نشان دادن بهره‌وری بالا یک نوع مهارت عالی است که نیازمند مهارت برنامه‌ریزی و مدیریت پروژه می‌باشد. اغلب سازمان‌های آینده، اصطلاحا سازمان‌های پروژه‌ای خواهند بود و بیشتر کارها و فعالیت‌ها در این سازمان‌ها به‌صورت پروژه تعریف خواهند شد. هم‌اکنون در سازمان‌های حساس و پیشرفته، اغلب فعالیت‌ها به‌صورت پروژه‌ای تعریف و اجرا می‌شوند.

اگر به سوادها مجهز شدید و به آن‌ها عمل کردید که توی عصر جدید موفق شده‌اید وگرنه در آینده‌ای نه چندان دور به شما می‌گویند «بی‌سواد!» نه مهندس.

نویسنده: محمد مهدی اعتمادی