دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

اخلاق و روش در انسان شناسی فرهنگی


اخلاق و روش در انسان شناسی فرهنگی

انسان شناسان با آگاهی روز افزون از زمینه های حقوقی و اخلاقی کارشان, دریافته اند که برخی چیزها را صرفاً به خاطر جالب بودن یا دارا بودن ارزش علمی نمی توان مطالعه کرد انسان شناسان زبان شناختی و انسان شناسان فرهنگی, عمدتاً زندگی مردم را مطالعه می کنند و عمیق ترین تعهد اخلاقی انسان شناس متوجه مردمی است که مطالعه شان می کند

● رئوس کلی

انسان‏شناسان با آگاهی روز افزون از زمینه‏های حقوقی و اخلاقی کارشان، دریافته‏اند که برخی چیزها را صرفاً به خاطر جالب بودن یا دارا بودن ارزش علمی نمی‏توان مطالعه کرد.انسان‏شناسان زبان‏شناختی و انسان‏شناسان فرهنگی، عمدتاً زندگی مردم را مطالعه می‏کنند و عمیق‏ترین تعهد اخلاقی انسان‏شناس متوجه مردمی است که مطالعه‌شان می‌کند. پیش از این انسان‏شناسی فرهنگی به کار میدانی در جوامع دیگر نیاز داشته است. مردم‏نگاری، مطالعه شخصی و بی‏واسطهٔ مجموعه‏های فرهنگی محلی است. مردم نگاران در اجتماعات طبیعی کار می‏کنند. آنها در حین مطالعه زندگی مردم محلی با ایشان روابط شخصی به وجود می‏آورند.

جداول مصاحبه‏ ممکن است برای راهنمایی مصاحبه‏ها استفاده شوند و تضمین کنند که مجموعه‏های تولید شده توسط مردم‏نگاران اطلاعات قابل مقایسه‏ای هستند که از همه افراد به دست آمده‏اند. مردم نگاران همراه با مشاوران فرهنگی به طور فشرده‏ای روی زندگی محلی مناطق ویژه کار می‏کنند. زندگی‌نامه‌ها، تجربیات شخصی افراد را با استفاده از فرهنگ و تغییر فرهنگی مستند می‏سازد. اطلاعات تبارشناختی خصوصاً در جوامعی اهمیت دارد که در آنها زندگی اجتماعی براساس قوانین توراث خویشاوندی و ازدواج پایه‏ریزی شده است. تحقیقات زبان شناختی که اغلب توسط یک گروه انجام شده، مطالعهٔ نظام‏مند یک حوزه یا میدان کاری است که به شکل اضافه کار صورت گرفته است.

پیش از این، انسان‏شناسان فرهنگی در جوامع کوچک و جامعه‏شناسان در کشورهای مدرن کار می‌کردند. چرا تحقیق پیمایشی که نماینده جامعه‏شناسی است با مردم‏نگاری متفاوت است؟ تحقیقات پیمایشی با استفاده از پاسخگویانی که تحصیلات بیشتری دارند، از پرسشنامه‏هایی استفاده می‏کند که افراد مورد تحقیق آنها را پُر می‏کنند. جامعه‏شناسان نمونه‏ها را مطالعه می‌کنند تا نتایجی دربارهٔ جمعیت بزرگ‏تر به دست آورند. تنوع زندگی اجتماعی در کشورهای مدرن نیازمند آن است که حتی انسان‏شناسان نیز برخی روش‏های پیمایشی را به کار گیرند. هر چند انسان‏شناسان نیز ویژگی تحقیق دوستانه و بی‏واسطهٔ مردم‌نگاری را حفظ می‌کنند.

انتقادات گزارش انجمن انسان‏شناسی درباره محققان یانومی و منتقد آنها.

در سال ۲۰۰۰ انسان‏شناسی با اخبار تهمت‏هایی که به محققان زده بودند، دچار تنش شده بود. این محققان در میان سرخپوستان یانومامی ونزئلا و برزیل کار کرده بودند. در کتابی با عنوان تاریکی در اِل‌دو‌رادو، پاتریک تیرنی، روزنامه‏نگار محقق، از بین سایرین، مرحوم جیمز نیل پزشک و تبارشناس معتبر و ناپلئون چاگنون، انسان‏شناس مشهور را به اعمال خطاهائی در تحقیق متهم کرده بود. تیرنی ادعا کرده بود که نیل آگاهانه از واکسن سرخک خطرناکی استفاده کرده، که بجای آنکه به پانومامی‌ها کمک کند به آنها آسیب زده است و دیگر اینکه نیل از درمان پزشکی سرخپوستان برای حفاظت از درستی طرح تحقیقش دریغ کرده است.

انجمن انسان‏شناسی آمریکا (AAA) برای بررسی ادعاهای تیرنی گروه بازرسی را سازمان دهی کرد. به دنبال آن گزارش پایانی بازرسان که در یکم جولای ۲۰۰۲ به چاپ رسیده بود به شکل مقاله‏ای مطرح شد. در پاسخ به این سوال که آیا دکتر نیل بایستی برای واکسن‏های سرخکی که به یانومامی‌ها داده است محکوم شود، گزارش گروه بازرسی چنین تعیین کرده است که: واکسن‏ها «قطعاً... بسیاری از زندگی ها را حفظ کرده است» و «تدبیری مفید» بوده است. گزارش AAA بسیاری از اتهامات چاگنون را بیشتر اشتباه، غیرقابل اثبات، مبالغه آمیز یا نمونه‌ای از قضاوت نادرست دانست تا یک رابطه نامشروع اخلاقی. در برخی موارد ادعاهای تیرنی بر پایهٔ تحقیق مستقل او بنا نشده بود بلکه براساس مواردی بود که خود چاگنون در مجموعه کتاب ها و مقالات یانومامی‌ها منتشر کرده بود.

کتاب تیرنی و واکنش‏های انسان‏شناسان مختلف در برابر آن در حرفهٔ انسان‏شناسی هیجان شدیدی آفرید. پزشکان، تبارشناسان و انسان‏شناسان مشهور مختلف در حمایت از دکتر نیل گرد هم آمدند. بسیاری از انسان‏شناسان نیز از چاگنون حمایت کردند و در ادعاهای تیرنی نقایص ویژه‏ای را مورد شناسایی قرار دادند.

دیگران خودشان خواسته بودند که بدترین چیزها را دربارهٔ چاگنون باور کنند. شاید سوءظن آنها به وسیله گزارش ماجراجویانه خود چاگنون در کتاب‏ها و فیلم‏ها تحریک شده باشد. بسیاری از انسان‏شناسان گزارشات چاگنون، خصوصاً گزارش او را در مورد طراحی مدل‏های زیستی برای شرح پرخاشگری انسان، ناقص و باور نکردنی یافتند. بسیاری دیگر فکر می‏کردند کار چاگنون به خاطر دیدگاه های نظری غیر معمول‏اش یا به علت حسادت حرفه‏ای، با انتقادی غیرمنصفانه، برجسته شده بود. انتقادی هم بر ترکیب گروه بازرسی AAA وارد بود، گفته شده که برخی از آنها در برابر چاگنون و دیدگاه هایش سوگیری داشتند و لذا بعید بود که به نتایج منصفانه‏ای دست یابند. گزارش کامل پایانی در وب سایت AAA قابل دسترس است.

(http: // www.aaanet. Org/edtf/index. Htm)

مادامی که شما این مقاله را بخوانید، می‏بینید که چگونه نسبت به نتیجه گیری‏های گروه بازرسی و به بیرحمی اتهامات مختلف واکنش نشان می‏دهید. آیا شما فکر می‏کنید کتاب تیرنی برای انسان‏شناسی خوب بود؟ برای دست‏یابی به نتیجه یا دست کم برای رسیدن به وضعیت ثابت جدید، بحث در رساله‏ای، در انسان‏شناسی در گرفته بود. دوشنبه یکم جولای ۲۰۰۲، موسسه انسان‏شناسی آمریکا گزارش هیأت منصفه‏ای را منتشر کرد که مسؤول تجدید نظر اتهامات رفتار غیراخلاقی انسان‏شناسان سرشناسی بود که در پایان دهه ۱۹۶۰ در سرچشمه‏های رودخانه آمازون روی مردم یانومامی مطالعه کرده بودند.

گزارش ۳۴۰ صفحه‏ای، علاوه بر تحلیل که در آن هم از انسان‏شناسان متهم و هم از مدعیان آنها انتقاد شده است، شامل گزارشات بازتابی‏ای است که قصد داشته اعمال اخلاقی را در میان انسان‏شناسانی که با اجتماعات بومی کار می‏کردند، بهبود بخشد.

کتاب سال ۲۰۰۰ پاتریک تیرنی، تاریکی در اِل‌دورادوبراساس کار انسان‏شناسان در میان یانومامی (یک گروه قومی بومی در مناطق دور افتاده برزیل و ونزوئلا) نوشته شده بود. آقای تیرنی ادعا کرد در اواخر دههٔ ۱۹۶۰، ناپلئون چاگنون، که اکنون پرفسور بازنشسته انسان‏شناسی دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا است و جیمز او. نیل پرفسور قدیمی تبارشناسی انسانی در دانشگاه میشگان در آن آربور، بدون هیچ ملاحظه‏ای اجتماعاتی را که مطالعه می‏کردند به خطر انداخته بودند. در این میان یکی از جدی‏ترین اتهامات این است که آقای چاگنون به طور نامحسوسی دست به خشونت بی‏رحمانه‏ای در میان یانومامی‌ها زده بود و تلاش‏های آقای نیل برای توزیع و اکسن‏های سرخک میان یانومامی‌ها بیشتر برای کنجکاوی علمی انجام شده بود تا برای انجام عمل پزشکی مطمئن.

در انتقاداتی که به کتاب آقای تیرنی شده این اتهامات کاملاً رد شده است و دو گزارش قبلی ـ که به وسیله جامعه آمریکایی ژنتیک انسانی و دانشگاه کالیفرنیا درسانتا باربارا تهیه شده است ـ نیز این اتهامات را به درد نخور دانسته‏اند. کمیته هیأت اجرایی انجمن طی مقدمه کوتاهی در گزارش اعلام کرد که کتاب آقای تیرنی «شامل موارد متعدد بی‏اساس، تحریف شده و اتهامات جنجال برانگیزی درباره رفتار انسان‏شناسی در میان یانومامی‌ها می‏باشد.» علیرغم این، گزارش بیان می‏کند که کتاب هر چند عمیقاً ناقص است اما موضوعات اخلاقی‏ای را مطرح می‏کند که ما بایستی با آنها روبرو شویم. بازنمائی یانومامی ها در رسانه‏های جمعی مثال مناسبی بود، گزارش روشن می‏کند که چاگنون دچار ناکامی شد وقتی سیستم‏های خبری تصاویر کاریکاتوری ساده‏ای از یانومامی نمایش دادند که به اندازهٔ «مردم وحشی»‏ای که در گفته‏های چاگنون از آن یاد شده بود خشونت داشتند.

مثال دیگر کوتاهی کردن در کسب اجازهٔ آگاهانه هنگامی که از یانومامی‌ها نمونه‏های خونی می‏گرفتند بود. گزارش نتیجه می‏گیرد که آقای نیل و همکارانش موفق نشده‏اند که به یانومامی ها توضیح دهند که تشریفات خون‏گیری به طور قطع «فواید فوری برای سلامتی نشان نخواهد داد.» این کار هیأت منصفه، مجمع انسان‏شناسی را به چالش کشید و نتوانستند با استانداردهای اجازهٔ آگاهانه که در اواخر دهه ۱۹۶۰ ایجاد شده بود، مواجه شوند.

گزارش همچنین شامل رسائلی درباره مفاهیم مورد بحث اِل‌دو رادو برای سرمشق‏های اخلاقی کامل انسان‏شناسی می‏باشد. یکی از این رسائل توسط ای. واتکینز باستان‏شناس ادارهٔ آمریکایی امور سرخپوستی ـ که رئیس کمیته اخلاقی انجمن نیز بود، نوشته شده بود.آقای واتکینز می‏نویسد که قضیه یانومامی بایستی باعث شود که از میدان کار بازدید بعمل بیاید و رهنمون‏های میدان بر اجازهٔ آگاهانه تاثیر بگذارد و این به راحتی بین انسان‏شناسان و مردمی که مورد مطالعه قرار می‏گیرند ردّ و بدل شود.

نخستین واکنش به گزارش حالتی ترکیبی داشت. مایکل دی. فیشر یک سخنران برجستهٔ انسان‏شناسی در دانشگاه کنت، در انگلستان، طی یک ای‌میل بیان داشت که به اعضای هیأت نظارت دستور داده است تا در مورد قصورشان برای رسیدن به اجماع روی سؤالات مختلف درباره واقعیت و مفهوم، صریح باشند.

ارزیابی بسیار مبهمی نیز از سوی ریموند هایمز انجام شده است، پرفسور انسان‏شناسی دانشگاه نبراسکا درلینکل آقای هایمز به ماندی گفت که از عبارات خبری شکایت آمیز یانومامی در مورد رسانه‏های جمعی متعجب شده است. او گفت: گزارش، در این مورد که کاریکاتورهای یانومامی در رسانه‏های جمعی آمریکای شمالی چه نوع تخریبی ایجاد کرده، توضیح کاملی نداده است. او گفت: شاید علاقهٔ مجمع این است که چنین کاریکاتورهایی به عنوان دلایل استخراج معادن و قطع کردن درختان استفاده شده‏اند تا توجه کسانی را که امید به مصادره کردن زمین‏های یانومامی‌ دارند را به خود جلب کنند. هایمز معتقد است که جاذبه‏های تجاری راههایی را برای استثمار کردن یانومامی ها، با یا بدون کمک تحریف رسانه‏ای مطالعات انسان‏شناسی، پیدا خواهند کرد. او گفت: به این دلیل که علت گزارش چنین سؤالاتی مبهم است، لذا برای خواننده مشکل است که دقیقاً بسنجد که چگونه ممکن بود شرایط یانومامی‌ها متفاوت شده باشد اگر آقای چاگنون از کاریکاتورسازی رسانه‏های خبری از روی کارش ممانعت کرده بود.

جیمز اس. بوستر پرفسور انسان‏شناسی دانشگاه کانکتیکات، گفت: این برای کمیته احمقانه بود که درست همان وقتی که اشتباه بودن بسیاری از اتهامات آقای تیرنی روشن شده بود، انرژی زیادی را صرف کنند. «چاگنون به قتل متهم شد و مستوجب مرگ بود و به نظر می‏رسد که حالا برای یک اشتباه در پارک کردن ماشین مجرم شناخته شده است».

روبرت بروفسکی، پرفسور انسان‏شناسی دانشگاه هاوائی پاسیفیک، معتقد است که کمیته «نسبت به جلسه نوامبر پیشرفت چشمگیری حاصل کرده است» در جلسهٔ انجمن، کمیته گزارش مقدماتی‏ای را منتشر کرد که به سرعت در بحث‌ها پوشیده شد. دو نفر از اعضای کمیته گفتند که با شیوه بیان آن کاملاً موافق نبوده‏اند و خواستند که گزارش پس گرفته شود. آقای بروفسکی گفت او عمیقاً ناامید بوده با وجود اینکه گزارش پایانی شامل گزارشات اخلاقی در مورد کار کمیته که از نوامبر روی سایت انجمن پست شده بود، نبوده است.گزارش شامل دستورالعمل‏هایی برای یافتن تفاسیر کامپیوتری است، اما در متن خودش فاقد آنها می‏باشد. برخلاف تایید سازمان‏های پزشکی و قانونی، انجمن انسان‌شناسی آمریکا فاقد توانایی لازم برای مجازات امور غیراخلاقی است. هر چند انجمن انسان‌شناسی آمریکا می‏تواند به اتهامات وارد بر برخی رفتارهای اخلاقی، رسیدگی کند و یافته‏هایش را به اطلاع عموم برساند. همانطور که این کار را در موردی که درباره‏اش خواندید انجام داده بود.

مباحث اخلاقی مثل موارد فرضی‏ای که از موضوعات اخلاقی ناشی می‏شوند، بطور منظم در نشریه ماهانهٔ انجمن انسان‌شناسی آمریکا دیده می‏شوند. در فصل دوم شما قسمت‏هایی از نشانه‏های اخلاقی AAA را می‏خوانید که توسط انجمن بعنوان سرمشق‏هایی برای انسان‏شناسان پیشنهاد شده است تا از این طریق آنها تحقیقات شان را طراحی و اجرا کنند و با همکارانشان در داخل و خارج رابطه برقرار کنند. این فصل به بررسی اخلاق و روش در انسان‏شناسی زبان‏شناختی و انسان‏شناسی فرهنگی می‏پردازد. مسائل اخلاقی مشترک بسیاری در انسان‏شناسی فرهنگی و زبان‏شناختی مشترک است تا این دو با زندگی مردم به کار خود ادامه دهند. سپس بحث روش‏ها در این بخش روی انسان‏شناسی فرهنگی و خصوصاً بر مردم‏نگاری تمرکز خواهد کرد.

● اخلاق:

مردم‏نگاران (کسانی که در انسان‏شناسی فرهنگی روی میدان تحقیق می‏کنند) عموماً روی زمین تحقیق خارج از منطقه کشور خودشان کار کرده‏اند. در کشور میزبان، مردم‏نگار مجوز، کمک و دانش از مقامات رسمی دولت، متخصصین و بسیاری دیگر تقاضا می‏کند. خصوصاً اگر مردم آن اجتماع قبلاً مورد مطالعه قرار گرفته باشند. وقتی که سوژه تحقیق زندگی مردمی است که انسان‏شناسان در آن دخالت می‏کنند، میزان حساسیت فرهنگی بسیار زیاد می‏شود. انسان‏شناسان به بنیان‏ نهادن و حفظ روابط غیر استثمارگرایانه، مشترک و مناسب با همکاران شان در کشور مهمان نیاز دارند.

انجمن انسان‌شناسی آمریکا به انسان‏شناسان توصیه می‏کند که با نشانه‏های اخلاقی آن سازمان پیش روند. به یاد داشته باشید وضعیت نشانه‌هایی که انسان‌شناسان دارند الزاماتی برای زمین علمی، جامعه و فرهنگ وسیع‏تر و برای نژادهای انسانی و سایر نژادها و محیط‏ها، ایجاد می‌کند. شما ممکن است بخواهید نشانه‏ها را برای عمیق شدن در این بحث بازنگری کنید.

برای کار کردن در یک کشور و اجتماع میزبان، محققان باید مقامات و همکاران آنجا را درباره هدف و یافته‏ها و نتایج پیش بینی شده و تاثیرات تحقیق مطلع کنند. محققان مجبورند که موافقت آگاهانه همه هیأت‏های مربوط را به دست آورند. مثل مراجعی که راه های دست یابی به میدان‏های تحقیق را کنترل می کنند. پیش از شروع تحقیق محققان بایستی درباره هدف، نوع و روال کار تحقیقی ، سودها و هزینه‏های احتمالی‏شان برای آنها صحبت کنند. موافقت آگاهانه (موافقت برای انجام بخشی از تحقیق) باید از هر کسی که اطلاعات می‏دهد یا هر کسی که تحقیق ممکن است روی او انجام شود، کسب شده باشد.

روش شبکه‏سازی فرهنگی‏‌ای که از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، پیش از آنکه کار میدانی آنجام شود لازم است. برای این بحث توجه به اینکه من برای اولین کار میدانی‏ام در ماداگاسکار که از سال ۱۹۶۶ آغاز شده بود، چگونه آماده شدم،مثال خوبی است. پیش از رسیدن به ماداگاسکار برای انجام تحقیقم در آنجا از سفارت ماداگاسکار در فرانسه، جایی که ۶ ماه برای آمادگی زبان در آنجا گذراندم، روادید گرفتم. ابتدا به آنتانانویوو، پایتخت ماداگاسکار رسیدم و با انسان‏شناسان دانشگاهی آنجا برای یاری گرفتن از تبحر آنها و توصیه آنها درباره طرحم، ملاقات کردم. سپس وقتی که به منطقه گروه قومی بتسیلئو که تصمیم داشتم مطالعه‏اش کنم، رسیدم، با رئیس منطقه ملاقات کردم.

بالاخره من با روسای همهٔ بخش‏های اجرائی سطح پائین جائی که می‏خواستم کار کنم، ملاقات کردم. سپس با مردم مطلع شهر کوچکی که ابتدا در آن مستقر شده بودم، دوست شدم. مردم شهر شبکه‏های اجتماعی‏ای داشتند که ادامه‏اش به مناطق روستایی می‏رسید، جائی که من می‏خواستم بخش عمدهٔ مردم‏نگاری‏ام را در آن انجام دهم. من از میان ارتباطات شخصی شبکه‏ای بوجود آوردم که بالاخره مرا قادر ساخت تا در مناطق مختلف روستایی که یکی از آنها هم اولین مکان میدان کاری من بود، کار کنم. من تلاش کردم در تمام مدت اقامتم در ماداگاسکار با دانشمندان و کارمندان اداری‏ای که در آغاز به من کمک کرده بودند، در تماس باشم. بعدها وقتی من از بورس برای بازگشت به ماداگاسکار استفاده کردم، دو تا از آن دانشمندان را بعنوان همکاران اصلی در تحقیق به حساب آوردم.

براساس آئین نامه انجمن انسان‌شناسی آمریکا، انسان‏شناسان نسبت به مردمی که در میدان با آنها کار می‏کنند دینی دارند و باید متقابلاً با راه های مناسب پاسخگوی آنها باشند. برای مثال: برای انسان‏شناسان آمریکای شمالی مناسب است که در کشورهای دیگر کار کنند، زیرا:

۱) شامل همکاری کشور میزبان در طرح‏های تحقیقی‏شان و تقاضاهای بودجه‏ای می‏شود.

۲) برقراری روابط مشترک با همکاران و نهادهای آنها را در پی دارد.

۳) همکاری کشور میزبان در انتشار نتایج تحقیق را در پی دارد.

البته در انسان‏شناسی زبان‏شناختی و فرهنگی، مثل سایر شاخه‏ها، وظیفه اصلی انسان‏شناسی این است که مردم را مطالعه کند.

● طرح تحقیق

انسان‏شناسان برای انجام تحقیقات شان به سرمایه‏ نیاز دارند. بنیاد علمی بین‏المللی (NSF) و بنیاد ونر – گرن برای تحقیق انسان‏شناسی در بین ۴ زیر گروه انسان‏شناسی وام بلندمدت تحقیقات می‏دهند. شورای تحقیقات علوم اجتماعی (SSRC) هم مانند سایر ادارات و برنامه‏های مختلف دولتی از تحقیقات انسان‏شناسی فرهنگی پشتیبانی می‏کند. پیش از موافقت با طرح تحقیق، همه ادارات فدرال به «بررسی سوژه‏های انسانی» نیاز داشتند. شوراهای دانشگاهی طرح‏ها را بازبینی می‏کنند تا مطمئن شوند که تحقیق، مخاطره‏ای برای مردمی که مورد مطالعه قرار می‏گیرند، نداشته باشد.

یک طرح خوب بایستی به بسیاری از سوالات کلیدی پاسخ دهد.(دانشجویان کالج اگر می‏خواهند تحقیق خارج از کلاس انجام دهند بایستی از این سوالات به عنوان الگو استفاده کنند). موضوع و مشکل برای تحقیق کردن چیست؟ چرا تحقیق مهم است؟ کجا و چه موقع انجام خواهد شد؟ چه چیزی و چگونه آزمایش خواهد شد؟ آیا کسی که تحقیق را طرح می‏کند برای انجام آن آموزش می‏بیند؟ شوراهای تأمین کننده بودجه در این مورد که کدام تحقیق به درد حمایت کردن می‏خورند، تصمیم می‏گیرند. کسانی که بورسیه‏ها را رقم می‏زننند بایستی نشان دهند که به چه علت موضوع آنها برای بودجه گرفتن در یک زمان از بقیه موضوعات مطرح شدهٔ موجود مهم‏تر است. برخی طرح‏ها در مکان‏های مشخصی منطقی هستند و نه در بقیه جاها، نویسندگان بورسیه باید این ارتباط را نشان دهند.

بنابراین برای من آسان بود که تحقیقم را در مورد تاثیر فرهنگی تلویزیون در برزیل توجیه کنم، چرا که این کشور بیشترین تعداد بینندهٔ آگهی‏های تلویزیونی شبکه تلویزیونی را با نفوذ ملّی در سطح جهان دارد. در مقابل برای من اهمیت چندانی نداشت که تلویزیون را در ماداگاسکار مطالعه کنم، جائی که مجموعه‏ها و برنامه‏ها، تماشاگران محدودی را به خود اختصاص می‏دهند.

وقتی تعداد انسان‏شناسان اینگونه افزایش می‏یابد، عجیب نخواهد بود اگر چنین پیش بیاید که دو نفر بخواهند موضوعات مشابهی را در یک کشور بررسی کنند. مخصوصاً در این اتفاق یا در هر مورد دیگری، مهم این است که صلاحیت شخصی که قصد دارد در منطقه خاصی تحقیق کند، تشخیص داده شود. در اینجا عواملی نظیر تاریخ اقامت در کشور، آموزش یا فصاحت زبان و تجربهٔ موضوعی یا روشی در جای دیگر بایستی در نظر گرفته شود.

مباحث روش‏های استفاده شده و فرضیات آزمون شده، در تحقیق مهم هستند. کتاب هائی مانند: «تحقیق مردم‏شناسی، ساختار تحقیق» نوشته گرتل پهو پتی(۱۹۷۸) و مخصوصاً «روش های تحقیق در انسان‏شناسی»اچ.راسل برنارد و «روش‏های کمی و کیفی» (۲۰۰۲) به جریانات روش‏های انسان‏شناسی امکان شکوفایی در کالج‏ها و دانشگاه ها را داده است. یکی دیگر از منابع خوب در این زمینه «راهنمای روش‏ها در انسان‏شناسی فرهنگی» است (Bernard ed.۱۹۹۸).

● روش‏ها ـ مردم‏نگاری

در ابتدای قرن بیستم انسان‏شناسی آغاز به جدا شدن از جامعه شناسی نمود. دانشجویان اولیه مثل امیل دورکیم معروف، از جمله پایه‏گذاران جامعه‏شناسی و انسان‏شناسی بودند. دورکیم برای نظریه پردازی دربارهٔ سازمان‏دهی جوامع ساده و پیچیده به همان اندازه که به محاسبات ثبت شدهٔ مذاهب استرالیای بومی (دورکیم، ۱۹۶۱ ـ ۱۹۱۲) پرداخته بود، به پدیده‏های جمعی (مانند نرخ خودکشی) در جوامع مدرن نیز رسیدگی کرده بود. سرانجام طی این دوره تخصص انسان‏شناسی در گذشته و جامعه‏شناسی در بخش دیگر بوجود آمد. انسان‏شناسی در میدان جداگانه‏ای توسعه یافت، طوری که انسان‏شناسان اولیه روی محل اتراق سرخپوستان (امریکای بومی) کار می‏کردند و به سرزمین‏های دور سفر می‏کردند تا گروه های کوچک کشاورزان و علوفه‏کاران را مطالعه کنند. این نوع اولیهٔ مطالعهٔ شخصی مکان‏های محلی، مردم‏نگاری نامیده شده است. بطور سنتی روندی که یک نفر طی آن به انسان‏شناس فرهنگی تبدیل می‏شود نیاز به تجربه میدانی در جوامع دیگر داشته است.

مردم‏نگاران اولیه در جوامع نسبتاً پرت محدودی با تکنولوژی و اقتصادی ساده زندگی می‏کردند. بنابراین مردم‏نگاری بعنوان یک برنامه‏ریزی تحقیقی در جوامعی با یکپارچگی فرهنگی زیادتر و تفاوت‏های اجتماعی کمتر از آنچه در جوامع صنعتی مدرن یافت می شد، شکل گرفت. در چنین مکان‏های غیرصنعتی، مردم‏نگاران به راه های کوتاهتری از فرهنگ آموزی برای فهم زندگی اجتماعی نیاز داشته‏اند. بطور سنتی، مردم‏نگاران کوشیده‏اند که همه فرهنگ خاص را بفهمند (یا بطور واقع‏بینانه‏تری، تا آنجا که می‏توانند، محدودیت‏های زمان و ادراک را مشخص کنند) برای تعقیب این هدف، مردم نگارها برنامهٔ خانگی‏ای را برای جمع‏آوری اطلاعات اتخاذ می‏کنند. در جامعه یا اجتماع مفروض، مردم‏نگار از محلی به محل دیگر جابجا و سوژه به سوژه برای کشف ارتباطات و کلیت زندگی اجتماعی حرکت می کند. مردم‏نگاری با گسترش دانش ما از محدودهٔ تنوع انسان، ساختاری برای نتیجه‏گیری درباره رفتار و زندگی اجتماعی انسان تهیه کرده است. فصل یک خاطرنشان کرد که مردم‏نگاری شامل کار میدانی در جامعه‏ای خاص می‏شود. در حالی که مردم‏شناسی جنبه مقایسه‏ای انسان‏شناسی فرهنگی است. اهداف انسان‏شناسی شناسائی کردن، مقایسه کردن و توضیح شباهت‏ها و تفاوت‏های فرهنگی و ایجاد تئوری‏ای در این باره است که چگونه سیستم‏های فرهنگی و اجتماعی کار می‏کنند. شما ممکن است بخواهید بخشی از فصل ۱ را با عنوان «علم، تفسیر و آزمون فرضیات» بازنگری ‏کنید. در آن فصل بحث شد که چگونه اطلاعات مردم‏نگاری از میان تکنیک‏هایی که در این جا مطرح شده است، جمع‏آوری شده و برای مقایسه و سنجش و ساختن نتایجی در مورد فرهنگ‏ها و جوامع استفاده شده است.

در این فصل ما بر تکنیک‏های میدانی مردم‏نگاری متمرکز می‏شویم. مردم‏نگاران باز هم تکنیک‏هایی را برای بازسازی تصویر جداگانه‏ای از زندگی غریبه‏ای دیگر طراحی کرده‏اند. انسان‏شناسان معمولاً از همهٔ تکنیک‏هایی که در اینجا بحث می‏شود استفاده می‏کنند.

● تکنیک‏های مردم‏نگاری

تکنیک‏های میدانی ویژه مردم‏نگاران شامل موارد زیر است:

۱) مشاهدهٔ بی‏واسطهٔ رفتار روزانه، شامل مشاهده مشارکتی

۲) گفتگو با رعایت درجه‏های مختلف آداب، از گپ روزانه که به حفظ رابطه دوستانه و تهیه اطلاعات درباره اتفاقات روزمره کمک می‏کند، تا مصاحبه‏های طولانی که می‏تواند ساختارمند یا بدون ساختار باشد. برنامه‏های مصاحبه‌ای منتشر شدهٔ رسمی یا پرسش‏نامه‏ها نیز ممکن است برای حصول اطمینان از اینکه اطلاعات قابل مقایسه‏ای کاملی برای انجام هرگونه مطالعه در دسترس است استفاده شود.

۳) روش‏ تباری

۴) کار مفصل با مشاوران کلیدی در مورد مناطق خاص زندگی اجتماعات.

۵) مصاحبه‏ عمیق، که اغلب برای جمع‏آوری تاریخچه‏های زندگی مردم خاصی (گویندگان) انسان‏شناسان را هدایت می‏کند.

۶) کشف عقاید و احساسات محلی که ممکن است بوسیله مشاهدات و نتیجه‏گیری‏های خود مردم‏نگاران سنجیده شده باشد.

۷) تحقیق مسأله مدار درباره بسیاری جنبه‏های زندگی مردم

۸) تحقیق طولی ـ مطالعه‏ طولانی مدت پیوستهٔ یک مکان یا منطقه

۹) تحقیق گروهی ـ تحقیق هماهنگ که توسط مردم‏نگاران متعدد انجام می‏شود.

● مشاهده و مشاهده مشارکتی

مردم نگاران می‏خواهند میزبانانشان را بشناسند و گاهی در تمام زندگی‏شان جذب آن می‏شوند. مردم‏نگاران بایستی به جزئیات زندگی روزمره، وقایع فصلی و اتفاقات غیرمعمول توجه کنند. آنها بایستی رفتارهای فردی و گروهی را در مکان‏های مختلف مشاهده کنند. آنها باید آنچه را که می‏بینند، همانطور که دیده‏اند ثبت کنند. مسائل، مثل روزهای کوتاه‏مدت و هفته‏های اولیه در میدان، غریبه باقی نمی‏مانند. مردم‏نگار سرانجام با آشنا شدن با الگوهای فرهنگی (و پذیرش آن به عنوان مساله‏ای عادی) به اندازه‏ای که در ابتدا بیگانه به نظر می‏رسید، آنها را مشکل نمی‏بیند. مردم‏نگاران معمولاً بیش از یکسال در زمین تحقیق می‏مانند. این به آنها امکان می‏دهد که دورهٔ سالیانهٔ کامل و دست نخورده‏ای را مشاهده کنند. ماندن مردم‏نگار در میدان به مدت بیش از یکسال این امکان را می‏دهد که فصلی را که مردم‏نگار در آن به آن ناحیه رسیده بوده، تکرار کند، یعنی زمانی که وقایع ممکن بوده در اثر شوک فرهنگی و ناآشنایی اولیه از دست رفته باشد، تکرار می‏شود.

بسیاری از مردم‏نگاران آثارشان را به شکل خاطرات شخصی ثبت می‏کنند که از بسیاری یادداشت‏های میدانی رسمی متفاوت است. بعداً این ثبت خاطرات اولیه به یادآوری تعداد زیادی از جنبه‏های اساسی تنوع فرهنگی کمک خواهد کرد. برخی جنبه‏ها شامل بوهای خاص، صداهایی که مردم ایجاد می‏کنند، اینکه چگونه دهانشان را هنگام غذاخوران می‏بندند و چگونه به دیگران خیره می‏شوند، می‏باشد. این الگوها اساسی‏تر از آن هستند که به نظر می‏رسند و در واقع قسمتی از آن چیزی هستند که مالینوفسکی آن را «جنبه‏های غیرقابل محاسبهٔ زندگی طبیعی و رفتار خاص» نامید. (مالینوفسکی، ۱۹۶۱ـ ۱۹۲۲ ـ ض ۲۰). این خصوصیات فرهنگی آنقدر ریشه‏ای هستند که مردم بومی آنها را عادی می‏پندارند. اما چشم غریبهٔ انسان‏شناس بی‏تجربه آنها را به چنگ می‏آورد. آنگاه پس از آشنا شدن، گرایش پیدا می‏کنند که آگاهی از آن را در حاشیه قرار دهند. تاثیرات اولیه ارزشمند هستند و بایستی یادداشت شوند.

اولین و برجسته‏ترین انسان‏شناسان بایستی مشاهده‏گران، ثبت کنندگان و خبرگزاران دقیقی از آنچه که در میدان می‏بینند باشند. انسان‏شناسان حیوانات را در قفس‏های آزمایشگاهی مطالعه نمی‏کنند. آزمایشاتی که فیزیولوژیست‏ها روی کبوترها، جوجه‏ها، خوکچه‏های هندی و موشها انجام می‏دهند متفاوت است از روال کار مردم نگاری، بسیار انسان‏شناسان که بطور منظم تنبیهات و پاداش‏های سوژه‏ها یا نمایش آنها را در برابر محرک آشکار کنترل نمی‏کنند.

مباحث ما حیوانات غیرناطق نیستند بلکه انسانها هستند. بهره‏برداری از آنها، کنترل کردن محیطشان یا برانگیختن آزمایشی رفتارهای قطعی‏شان قسمتی از مردم نگاری نیست. مردم‏نگاران تلاش می‏کنند که رابطه محبت‏آمیزی با میزبانان شان برقرار سازند ـ رابطه کاری دوستانه و خوبی که بر ارتباط شخصی پایه‏گذاری شده است. یکی از فرایندهای ویژه مردم‏نگاری، مشاهدهٔ مشارکتی است. معنای آن این است که ما قسمتی از زندگی اجتماعی را که در آن مطالعه می‏کنیم، دریابیم. بعنوان انسانی که در بین دیگران زندگی می‏کند ما نمی‏توانیم در کل مشاهده گرانی بی‌طرف و مستقل باشیم. ما باید قسمتی از همهٔ روندها و عناصری را که مشاهده می‏کنیم، درک کنیم و تلاش کنیم که این طور باشد. ما با مشارکت می‏توانیم یاد بگیریم که چگونه و چرا، بومیان برخی از عناصر را معنادار می‏یابند یا اینکه چگونه آنها سازمان یافته و با هم مرتبط شده‏اند.

برای مثال در مورد مشاهده مشارکتی، اجازه بدهید جنبه‏های کار میدانی مردم نگاری خودم را در ماداگاسکار ـ جزیره بزرگ دور افتاده‏ای در ساحل جنوب شرقی آفریقا، و در برزیل ـ توصیف کنم. من ۱۴ ماه طی سالهای ۶۷ ـ ۱۹۶۶ در مادگاسکار زندگی کردم و در بسیاری از مراسم زندگی بتسیلومشاهده و مشارکت داشتم. من در فصل درو به بقیه مردم که بالا می‏رفتند تا کُپه‏هائی از ساقه‏های برنج را خارج و جمع‏آوری کنند، کمک کردم. در ماه سپتامبر برای جشن تدفین مجدد، پوششی ابریشمی برای نیای روستا خریداری کردم. من وارد مقبرهٔ روستا شدم و دیدم که مردم استخوانها و جسم پوسیده اجدادشان را دوباره می‏پوشانند. من دهقانان بتسیلو را تا شهر و بازار همراهی کردم و معاملات آنها را با غریبه‏ها دیدم و گاهی وقتی مشکلی ایجاد می‏شد، به آنها پیشنهاد کمک می‏دادم.

در آرمبپ برزیل ماهی‏گیری با قایق را در آتلانتیک و در قایقهای ساده از ماهیگیران محلی آموختم. ماشین جیپم را دادم که با آن کودکانی که دچار سوء تغذیه بودند، مادران باردار و یک بار هم دختر جوانی که توسط روح تسخیر شده بود به مرکز بروند. همهٔ آنها نیاز داشتند که به متخصصان خارج از روستا مراجعه کنند. در مراسم جشن آرمیپ رقصیدم، شراب‏های جشن تولدهای نوزادان را نوشیدم و پدر تعمیدی یک دختر روستایی شدم. بسیاری از انسان‏شناسان تجربیات میدانی مشترکی دارند. انسانیت مشترک بین دانشجو و آنچه مطالعه‏اش می‏کند، برای مردم‏نگار و جامعهٔ مورد تحقیق، مشاهده مشارکتی را اجتناب ناپذیر می‏سازد.

کنراد فیلیپ کوتاک

ترجمه: رایحه رضایی

این مقاله ترجمه فصل سوم از کتاب Cultural Ahthropoly اثر Conrad phillip KottaK

است که Kottak.ph, ۲۰۰۴(۱۰ed), Cultural Ahthropoloy, Mc Graw Hill, Newyork

. Conrad phillip kottak

. دانشجوی کارشناسی ارشد انسان‌شناسی

. Yanomami

. Darkness in El Dorado

. Patrick Tierney

. James Neel

. Naplelen chagnon

. Tierney

. Neel

. American Anthropological Association

. Santa Barbara

. Ann Arbor

. Informed - consent

. E-watkins

. Michael D.Fischer

. Kent

. e-mail

. Reymoud Hames

. Nebraska

. Lincon

. monday

. James S.Boster

. Connecticut

. Robert Brofsky

. Hawaii pacific

. Antananvivo

. Betsileo

. Wenner – Gern

. Gretle peho, Petti

. H.Russell Bernard

. Betsileo

. Arembepe

. Ivato

. Besileo

. Rakoto

. Tuesday father

. Emic

. Etic

. Marvin Harris

. postharvest

. pathogen

. Bronislaw Malinowslei

. realism

. adventure

. Terbriand

. Clifford Geertz

. Marcus and ficsher

. thayer scudders , Elizabeth cdson

. Isable Wagley Kottak

Doug janes

. Janes Dunn

. Chris o leary


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.