دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
اخلاق و روش در انسان شناسی فرهنگی
● رئوس کلی
انسانشناسان با آگاهی روز افزون از زمینههای حقوقی و اخلاقی کارشان، دریافتهاند که برخی چیزها را صرفاً به خاطر جالب بودن یا دارا بودن ارزش علمی نمیتوان مطالعه کرد.انسانشناسان زبانشناختی و انسانشناسان فرهنگی، عمدتاً زندگی مردم را مطالعه میکنند و عمیقترین تعهد اخلاقی انسانشناس متوجه مردمی است که مطالعهشان میکند. پیش از این انسانشناسی فرهنگی به کار میدانی در جوامع دیگر نیاز داشته است. مردمنگاری، مطالعه شخصی و بیواسطهٔ مجموعههای فرهنگی محلی است. مردم نگاران در اجتماعات طبیعی کار میکنند. آنها در حین مطالعه زندگی مردم محلی با ایشان روابط شخصی به وجود میآورند.
جداول مصاحبه ممکن است برای راهنمایی مصاحبهها استفاده شوند و تضمین کنند که مجموعههای تولید شده توسط مردمنگاران اطلاعات قابل مقایسهای هستند که از همه افراد به دست آمدهاند. مردم نگاران همراه با مشاوران فرهنگی به طور فشردهای روی زندگی محلی مناطق ویژه کار میکنند. زندگینامهها، تجربیات شخصی افراد را با استفاده از فرهنگ و تغییر فرهنگی مستند میسازد. اطلاعات تبارشناختی خصوصاً در جوامعی اهمیت دارد که در آنها زندگی اجتماعی براساس قوانین توراث خویشاوندی و ازدواج پایهریزی شده است. تحقیقات زبان شناختی که اغلب توسط یک گروه انجام شده، مطالعهٔ نظاممند یک حوزه یا میدان کاری است که به شکل اضافه کار صورت گرفته است.
پیش از این، انسانشناسان فرهنگی در جوامع کوچک و جامعهشناسان در کشورهای مدرن کار میکردند. چرا تحقیق پیمایشی که نماینده جامعهشناسی است با مردمنگاری متفاوت است؟ تحقیقات پیمایشی با استفاده از پاسخگویانی که تحصیلات بیشتری دارند، از پرسشنامههایی استفاده میکند که افراد مورد تحقیق آنها را پُر میکنند. جامعهشناسان نمونهها را مطالعه میکنند تا نتایجی دربارهٔ جمعیت بزرگتر به دست آورند. تنوع زندگی اجتماعی در کشورهای مدرن نیازمند آن است که حتی انسانشناسان نیز برخی روشهای پیمایشی را به کار گیرند. هر چند انسانشناسان نیز ویژگی تحقیق دوستانه و بیواسطهٔ مردمنگاری را حفظ میکنند.
انتقادات گزارش انجمن انسانشناسی درباره محققان یانومی و منتقد آنها.
در سال ۲۰۰۰ انسانشناسی با اخبار تهمتهایی که به محققان زده بودند، دچار تنش شده بود. این محققان در میان سرخپوستان یانومامی ونزئلا و برزیل کار کرده بودند. در کتابی با عنوان تاریکی در اِلدورادو، پاتریک تیرنی، روزنامهنگار محقق، از بین سایرین، مرحوم جیمز نیل پزشک و تبارشناس معتبر و ناپلئون چاگنون، انسانشناس مشهور را به اعمال خطاهائی در تحقیق متهم کرده بود. تیرنی ادعا کرده بود که نیل آگاهانه از واکسن سرخک خطرناکی استفاده کرده، که بجای آنکه به پانومامیها کمک کند به آنها آسیب زده است و دیگر اینکه نیل از درمان پزشکی سرخپوستان برای حفاظت از درستی طرح تحقیقش دریغ کرده است.
انجمن انسانشناسی آمریکا (AAA) برای بررسی ادعاهای تیرنی گروه بازرسی را سازمان دهی کرد. به دنبال آن گزارش پایانی بازرسان که در یکم جولای ۲۰۰۲ به چاپ رسیده بود به شکل مقالهای مطرح شد. در پاسخ به این سوال که آیا دکتر نیل بایستی برای واکسنهای سرخکی که به یانومامیها داده است محکوم شود، گزارش گروه بازرسی چنین تعیین کرده است که: واکسنها «قطعاً... بسیاری از زندگی ها را حفظ کرده است» و «تدبیری مفید» بوده است. گزارش AAA بسیاری از اتهامات چاگنون را بیشتر اشتباه، غیرقابل اثبات، مبالغه آمیز یا نمونهای از قضاوت نادرست دانست تا یک رابطه نامشروع اخلاقی. در برخی موارد ادعاهای تیرنی بر پایهٔ تحقیق مستقل او بنا نشده بود بلکه براساس مواردی بود که خود چاگنون در مجموعه کتاب ها و مقالات یانومامیها منتشر کرده بود.
کتاب تیرنی و واکنشهای انسانشناسان مختلف در برابر آن در حرفهٔ انسانشناسی هیجان شدیدی آفرید. پزشکان، تبارشناسان و انسانشناسان مشهور مختلف در حمایت از دکتر نیل گرد هم آمدند. بسیاری از انسانشناسان نیز از چاگنون حمایت کردند و در ادعاهای تیرنی نقایص ویژهای را مورد شناسایی قرار دادند.
دیگران خودشان خواسته بودند که بدترین چیزها را دربارهٔ چاگنون باور کنند. شاید سوءظن آنها به وسیله گزارش ماجراجویانه خود چاگنون در کتابها و فیلمها تحریک شده باشد. بسیاری از انسانشناسان گزارشات چاگنون، خصوصاً گزارش او را در مورد طراحی مدلهای زیستی برای شرح پرخاشگری انسان، ناقص و باور نکردنی یافتند. بسیاری دیگر فکر میکردند کار چاگنون به خاطر دیدگاه های نظری غیر معمولاش یا به علت حسادت حرفهای، با انتقادی غیرمنصفانه، برجسته شده بود. انتقادی هم بر ترکیب گروه بازرسی AAA وارد بود، گفته شده که برخی از آنها در برابر چاگنون و دیدگاه هایش سوگیری داشتند و لذا بعید بود که به نتایج منصفانهای دست یابند. گزارش کامل پایانی در وب سایت AAA قابل دسترس است.
(http: // www.aaanet. Org/edtf/index. Htm)
مادامی که شما این مقاله را بخوانید، میبینید که چگونه نسبت به نتیجه گیریهای گروه بازرسی و به بیرحمی اتهامات مختلف واکنش نشان میدهید. آیا شما فکر میکنید کتاب تیرنی برای انسانشناسی خوب بود؟ برای دستیابی به نتیجه یا دست کم برای رسیدن به وضعیت ثابت جدید، بحث در رسالهای، در انسانشناسی در گرفته بود. دوشنبه یکم جولای ۲۰۰۲، موسسه انسانشناسی آمریکا گزارش هیأت منصفهای را منتشر کرد که مسؤول تجدید نظر اتهامات رفتار غیراخلاقی انسانشناسان سرشناسی بود که در پایان دهه ۱۹۶۰ در سرچشمههای رودخانه آمازون روی مردم یانومامی مطالعه کرده بودند.
گزارش ۳۴۰ صفحهای، علاوه بر تحلیل که در آن هم از انسانشناسان متهم و هم از مدعیان آنها انتقاد شده است، شامل گزارشات بازتابیای است که قصد داشته اعمال اخلاقی را در میان انسانشناسانی که با اجتماعات بومی کار میکردند، بهبود بخشد.
کتاب سال ۲۰۰۰ پاتریک تیرنی، تاریکی در اِلدورادوبراساس کار انسانشناسان در میان یانومامی (یک گروه قومی بومی در مناطق دور افتاده برزیل و ونزوئلا) نوشته شده بود. آقای تیرنی ادعا کرد در اواخر دههٔ ۱۹۶۰، ناپلئون چاگنون، که اکنون پرفسور بازنشسته انسانشناسی دانشگاه کالیفرنیا در سانتا باربارا است و جیمز او. نیل پرفسور قدیمی تبارشناسی انسانی در دانشگاه میشگان در آن آربور، بدون هیچ ملاحظهای اجتماعاتی را که مطالعه میکردند به خطر انداخته بودند. در این میان یکی از جدیترین اتهامات این است که آقای چاگنون به طور نامحسوسی دست به خشونت بیرحمانهای در میان یانومامیها زده بود و تلاشهای آقای نیل برای توزیع و اکسنهای سرخک میان یانومامیها بیشتر برای کنجکاوی علمی انجام شده بود تا برای انجام عمل پزشکی مطمئن.
در انتقاداتی که به کتاب آقای تیرنی شده این اتهامات کاملاً رد شده است و دو گزارش قبلی ـ که به وسیله جامعه آمریکایی ژنتیک انسانی و دانشگاه کالیفرنیا درسانتا باربارا تهیه شده است ـ نیز این اتهامات را به درد نخور دانستهاند. کمیته هیأت اجرایی انجمن طی مقدمه کوتاهی در گزارش اعلام کرد که کتاب آقای تیرنی «شامل موارد متعدد بیاساس، تحریف شده و اتهامات جنجال برانگیزی درباره رفتار انسانشناسی در میان یانومامیها میباشد.» علیرغم این، گزارش بیان میکند که کتاب هر چند عمیقاً ناقص است اما موضوعات اخلاقیای را مطرح میکند که ما بایستی با آنها روبرو شویم. بازنمائی یانومامی ها در رسانههای جمعی مثال مناسبی بود، گزارش روشن میکند که چاگنون دچار ناکامی شد وقتی سیستمهای خبری تصاویر کاریکاتوری سادهای از یانومامی نمایش دادند که به اندازهٔ «مردم وحشی»ای که در گفتههای چاگنون از آن یاد شده بود خشونت داشتند.
مثال دیگر کوتاهی کردن در کسب اجازهٔ آگاهانه هنگامی که از یانومامیها نمونههای خونی میگرفتند بود. گزارش نتیجه میگیرد که آقای نیل و همکارانش موفق نشدهاند که به یانومامی ها توضیح دهند که تشریفات خونگیری به طور قطع «فواید فوری برای سلامتی نشان نخواهد داد.» این کار هیأت منصفه، مجمع انسانشناسی را به چالش کشید و نتوانستند با استانداردهای اجازهٔ آگاهانه که در اواخر دهه ۱۹۶۰ ایجاد شده بود، مواجه شوند.
گزارش همچنین شامل رسائلی درباره مفاهیم مورد بحث اِلدو رادو برای سرمشقهای اخلاقی کامل انسانشناسی میباشد. یکی از این رسائل توسط ای. واتکینز باستانشناس ادارهٔ آمریکایی امور سرخپوستی ـ که رئیس کمیته اخلاقی انجمن نیز بود، نوشته شده بود.آقای واتکینز مینویسد که قضیه یانومامی بایستی باعث شود که از میدان کار بازدید بعمل بیاید و رهنمونهای میدان بر اجازهٔ آگاهانه تاثیر بگذارد و این به راحتی بین انسانشناسان و مردمی که مورد مطالعه قرار میگیرند ردّ و بدل شود.
نخستین واکنش به گزارش حالتی ترکیبی داشت. مایکل دی. فیشر یک سخنران برجستهٔ انسانشناسی در دانشگاه کنت، در انگلستان، طی یک ایمیل بیان داشت که به اعضای هیأت نظارت دستور داده است تا در مورد قصورشان برای رسیدن به اجماع روی سؤالات مختلف درباره واقعیت و مفهوم، صریح باشند.
ارزیابی بسیار مبهمی نیز از سوی ریموند هایمز انجام شده است، پرفسور انسانشناسی دانشگاه نبراسکا درلینکل آقای هایمز به ماندی گفت که از عبارات خبری شکایت آمیز یانومامی در مورد رسانههای جمعی متعجب شده است. او گفت: گزارش، در این مورد که کاریکاتورهای یانومامی در رسانههای جمعی آمریکای شمالی چه نوع تخریبی ایجاد کرده، توضیح کاملی نداده است. او گفت: شاید علاقهٔ مجمع این است که چنین کاریکاتورهایی به عنوان دلایل استخراج معادن و قطع کردن درختان استفاده شدهاند تا توجه کسانی را که امید به مصادره کردن زمینهای یانومامی دارند را به خود جلب کنند. هایمز معتقد است که جاذبههای تجاری راههایی را برای استثمار کردن یانومامی ها، با یا بدون کمک تحریف رسانهای مطالعات انسانشناسی، پیدا خواهند کرد. او گفت: به این دلیل که علت گزارش چنین سؤالاتی مبهم است، لذا برای خواننده مشکل است که دقیقاً بسنجد که چگونه ممکن بود شرایط یانومامیها متفاوت شده باشد اگر آقای چاگنون از کاریکاتورسازی رسانههای خبری از روی کارش ممانعت کرده بود.
جیمز اس. بوستر پرفسور انسانشناسی دانشگاه کانکتیکات، گفت: این برای کمیته احمقانه بود که درست همان وقتی که اشتباه بودن بسیاری از اتهامات آقای تیرنی روشن شده بود، انرژی زیادی را صرف کنند. «چاگنون به قتل متهم شد و مستوجب مرگ بود و به نظر میرسد که حالا برای یک اشتباه در پارک کردن ماشین مجرم شناخته شده است».
روبرت بروفسکی، پرفسور انسانشناسی دانشگاه هاوائی پاسیفیک، معتقد است که کمیته «نسبت به جلسه نوامبر پیشرفت چشمگیری حاصل کرده است» در جلسهٔ انجمن، کمیته گزارش مقدماتیای را منتشر کرد که به سرعت در بحثها پوشیده شد. دو نفر از اعضای کمیته گفتند که با شیوه بیان آن کاملاً موافق نبودهاند و خواستند که گزارش پس گرفته شود. آقای بروفسکی گفت او عمیقاً ناامید بوده با وجود اینکه گزارش پایانی شامل گزارشات اخلاقی در مورد کار کمیته که از نوامبر روی سایت انجمن پست شده بود، نبوده است.گزارش شامل دستورالعملهایی برای یافتن تفاسیر کامپیوتری است، اما در متن خودش فاقد آنها میباشد. برخلاف تایید سازمانهای پزشکی و قانونی، انجمن انسانشناسی آمریکا فاقد توانایی لازم برای مجازات امور غیراخلاقی است. هر چند انجمن انسانشناسی آمریکا میتواند به اتهامات وارد بر برخی رفتارهای اخلاقی، رسیدگی کند و یافتههایش را به اطلاع عموم برساند. همانطور که این کار را در موردی که دربارهاش خواندید انجام داده بود.
مباحث اخلاقی مثل موارد فرضیای که از موضوعات اخلاقی ناشی میشوند، بطور منظم در نشریه ماهانهٔ انجمن انسانشناسی آمریکا دیده میشوند. در فصل دوم شما قسمتهایی از نشانههای اخلاقی AAA را میخوانید که توسط انجمن بعنوان سرمشقهایی برای انسانشناسان پیشنهاد شده است تا از این طریق آنها تحقیقات شان را طراحی و اجرا کنند و با همکارانشان در داخل و خارج رابطه برقرار کنند. این فصل به بررسی اخلاق و روش در انسانشناسی زبانشناختی و انسانشناسی فرهنگی میپردازد. مسائل اخلاقی مشترک بسیاری در انسانشناسی فرهنگی و زبانشناختی مشترک است تا این دو با زندگی مردم به کار خود ادامه دهند. سپس بحث روشها در این بخش روی انسانشناسی فرهنگی و خصوصاً بر مردمنگاری تمرکز خواهد کرد.
● اخلاق:
مردمنگاران (کسانی که در انسانشناسی فرهنگی روی میدان تحقیق میکنند) عموماً روی زمین تحقیق خارج از منطقه کشور خودشان کار کردهاند. در کشور میزبان، مردمنگار مجوز، کمک و دانش از مقامات رسمی دولت، متخصصین و بسیاری دیگر تقاضا میکند. خصوصاً اگر مردم آن اجتماع قبلاً مورد مطالعه قرار گرفته باشند. وقتی که سوژه تحقیق زندگی مردمی است که انسانشناسان در آن دخالت میکنند، میزان حساسیت فرهنگی بسیار زیاد میشود. انسانشناسان به بنیان نهادن و حفظ روابط غیر استثمارگرایانه، مشترک و مناسب با همکاران شان در کشور مهمان نیاز دارند.
انجمن انسانشناسی آمریکا به انسانشناسان توصیه میکند که با نشانههای اخلاقی آن سازمان پیش روند. به یاد داشته باشید وضعیت نشانههایی که انسانشناسان دارند الزاماتی برای زمین علمی، جامعه و فرهنگ وسیعتر و برای نژادهای انسانی و سایر نژادها و محیطها، ایجاد میکند. شما ممکن است بخواهید نشانهها را برای عمیق شدن در این بحث بازنگری کنید.
برای کار کردن در یک کشور و اجتماع میزبان، محققان باید مقامات و همکاران آنجا را درباره هدف و یافتهها و نتایج پیش بینی شده و تاثیرات تحقیق مطلع کنند. محققان مجبورند که موافقت آگاهانه همه هیأتهای مربوط را به دست آورند. مثل مراجعی که راه های دست یابی به میدانهای تحقیق را کنترل می کنند. پیش از شروع تحقیق محققان بایستی درباره هدف، نوع و روال کار تحقیقی ، سودها و هزینههای احتمالیشان برای آنها صحبت کنند. موافقت آگاهانه (موافقت برای انجام بخشی از تحقیق) باید از هر کسی که اطلاعات میدهد یا هر کسی که تحقیق ممکن است روی او انجام شود، کسب شده باشد.
روش شبکهسازی فرهنگیای که از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، پیش از آنکه کار میدانی آنجام شود لازم است. برای این بحث توجه به اینکه من برای اولین کار میدانیام در ماداگاسکار که از سال ۱۹۶۶ آغاز شده بود، چگونه آماده شدم،مثال خوبی است. پیش از رسیدن به ماداگاسکار برای انجام تحقیقم در آنجا از سفارت ماداگاسکار در فرانسه، جایی که ۶ ماه برای آمادگی زبان در آنجا گذراندم، روادید گرفتم. ابتدا به آنتانانویوو، پایتخت ماداگاسکار رسیدم و با انسانشناسان دانشگاهی آنجا برای یاری گرفتن از تبحر آنها و توصیه آنها درباره طرحم، ملاقات کردم. سپس وقتی که به منطقه گروه قومی بتسیلئو که تصمیم داشتم مطالعهاش کنم، رسیدم، با رئیس منطقه ملاقات کردم.
بالاخره من با روسای همهٔ بخشهای اجرائی سطح پائین جائی که میخواستم کار کنم، ملاقات کردم. سپس با مردم مطلع شهر کوچکی که ابتدا در آن مستقر شده بودم، دوست شدم. مردم شهر شبکههای اجتماعیای داشتند که ادامهاش به مناطق روستایی میرسید، جائی که من میخواستم بخش عمدهٔ مردمنگاریام را در آن انجام دهم. من از میان ارتباطات شخصی شبکهای بوجود آوردم که بالاخره مرا قادر ساخت تا در مناطق مختلف روستایی که یکی از آنها هم اولین مکان میدان کاری من بود، کار کنم. من تلاش کردم در تمام مدت اقامتم در ماداگاسکار با دانشمندان و کارمندان اداریای که در آغاز به من کمک کرده بودند، در تماس باشم. بعدها وقتی من از بورس برای بازگشت به ماداگاسکار استفاده کردم، دو تا از آن دانشمندان را بعنوان همکاران اصلی در تحقیق به حساب آوردم.
براساس آئین نامه انجمن انسانشناسی آمریکا، انسانشناسان نسبت به مردمی که در میدان با آنها کار میکنند دینی دارند و باید متقابلاً با راه های مناسب پاسخگوی آنها باشند. برای مثال: برای انسانشناسان آمریکای شمالی مناسب است که در کشورهای دیگر کار کنند، زیرا:
۱) شامل همکاری کشور میزبان در طرحهای تحقیقیشان و تقاضاهای بودجهای میشود.
۲) برقراری روابط مشترک با همکاران و نهادهای آنها را در پی دارد.
۳) همکاری کشور میزبان در انتشار نتایج تحقیق را در پی دارد.
البته در انسانشناسی زبانشناختی و فرهنگی، مثل سایر شاخهها، وظیفه اصلی انسانشناسی این است که مردم را مطالعه کند.
● طرح تحقیق
انسانشناسان برای انجام تحقیقات شان به سرمایه نیاز دارند. بنیاد علمی بینالمللی (NSF) و بنیاد ونر گرن برای تحقیق انسانشناسی در بین ۴ زیر گروه انسانشناسی وام بلندمدت تحقیقات میدهند. شورای تحقیقات علوم اجتماعی (SSRC) هم مانند سایر ادارات و برنامههای مختلف دولتی از تحقیقات انسانشناسی فرهنگی پشتیبانی میکند. پیش از موافقت با طرح تحقیق، همه ادارات فدرال به «بررسی سوژههای انسانی» نیاز داشتند. شوراهای دانشگاهی طرحها را بازبینی میکنند تا مطمئن شوند که تحقیق، مخاطرهای برای مردمی که مورد مطالعه قرار میگیرند، نداشته باشد.
یک طرح خوب بایستی به بسیاری از سوالات کلیدی پاسخ دهد.(دانشجویان کالج اگر میخواهند تحقیق خارج از کلاس انجام دهند بایستی از این سوالات به عنوان الگو استفاده کنند). موضوع و مشکل برای تحقیق کردن چیست؟ چرا تحقیق مهم است؟ کجا و چه موقع انجام خواهد شد؟ چه چیزی و چگونه آزمایش خواهد شد؟ آیا کسی که تحقیق را طرح میکند برای انجام آن آموزش میبیند؟ شوراهای تأمین کننده بودجه در این مورد که کدام تحقیق به درد حمایت کردن میخورند، تصمیم میگیرند. کسانی که بورسیهها را رقم میزننند بایستی نشان دهند که به چه علت موضوع آنها برای بودجه گرفتن در یک زمان از بقیه موضوعات مطرح شدهٔ موجود مهمتر است. برخی طرحها در مکانهای مشخصی منطقی هستند و نه در بقیه جاها، نویسندگان بورسیه باید این ارتباط را نشان دهند.
بنابراین برای من آسان بود که تحقیقم را در مورد تاثیر فرهنگی تلویزیون در برزیل توجیه کنم، چرا که این کشور بیشترین تعداد بینندهٔ آگهیهای تلویزیونی شبکه تلویزیونی را با نفوذ ملّی در سطح جهان دارد. در مقابل برای من اهمیت چندانی نداشت که تلویزیون را در ماداگاسکار مطالعه کنم، جائی که مجموعهها و برنامهها، تماشاگران محدودی را به خود اختصاص میدهند.
وقتی تعداد انسانشناسان اینگونه افزایش مییابد، عجیب نخواهد بود اگر چنین پیش بیاید که دو نفر بخواهند موضوعات مشابهی را در یک کشور بررسی کنند. مخصوصاً در این اتفاق یا در هر مورد دیگری، مهم این است که صلاحیت شخصی که قصد دارد در منطقه خاصی تحقیق کند، تشخیص داده شود. در اینجا عواملی نظیر تاریخ اقامت در کشور، آموزش یا فصاحت زبان و تجربهٔ موضوعی یا روشی در جای دیگر بایستی در نظر گرفته شود.
مباحث روشهای استفاده شده و فرضیات آزمون شده، در تحقیق مهم هستند. کتاب هائی مانند: «تحقیق مردمشناسی، ساختار تحقیق» نوشته گرتل پهو پتی(۱۹۷۸) و مخصوصاً «روش های تحقیق در انسانشناسی»اچ.راسل برنارد و «روشهای کمی و کیفی» (۲۰۰۲) به جریانات روشهای انسانشناسی امکان شکوفایی در کالجها و دانشگاه ها را داده است. یکی دیگر از منابع خوب در این زمینه «راهنمای روشها در انسانشناسی فرهنگی» است (Bernard ed.۱۹۹۸).
● روشها ـ مردمنگاری
در ابتدای قرن بیستم انسانشناسی آغاز به جدا شدن از جامعه شناسی نمود. دانشجویان اولیه مثل امیل دورکیم معروف، از جمله پایهگذاران جامعهشناسی و انسانشناسی بودند. دورکیم برای نظریه پردازی دربارهٔ سازماندهی جوامع ساده و پیچیده به همان اندازه که به محاسبات ثبت شدهٔ مذاهب استرالیای بومی (دورکیم، ۱۹۶۱ ـ ۱۹۱۲) پرداخته بود، به پدیدههای جمعی (مانند نرخ خودکشی) در جوامع مدرن نیز رسیدگی کرده بود. سرانجام طی این دوره تخصص انسانشناسی در گذشته و جامعهشناسی در بخش دیگر بوجود آمد. انسانشناسی در میدان جداگانهای توسعه یافت، طوری که انسانشناسان اولیه روی محل اتراق سرخپوستان (امریکای بومی) کار میکردند و به سرزمینهای دور سفر میکردند تا گروه های کوچک کشاورزان و علوفهکاران را مطالعه کنند. این نوع اولیهٔ مطالعهٔ شخصی مکانهای محلی، مردمنگاری نامیده شده است. بطور سنتی روندی که یک نفر طی آن به انسانشناس فرهنگی تبدیل میشود نیاز به تجربه میدانی در جوامع دیگر داشته است.
مردمنگاران اولیه در جوامع نسبتاً پرت محدودی با تکنولوژی و اقتصادی ساده زندگی میکردند. بنابراین مردمنگاری بعنوان یک برنامهریزی تحقیقی در جوامعی با یکپارچگی فرهنگی زیادتر و تفاوتهای اجتماعی کمتر از آنچه در جوامع صنعتی مدرن یافت می شد، شکل گرفت. در چنین مکانهای غیرصنعتی، مردمنگاران به راه های کوتاهتری از فرهنگ آموزی برای فهم زندگی اجتماعی نیاز داشتهاند. بطور سنتی، مردمنگاران کوشیدهاند که همه فرهنگ خاص را بفهمند (یا بطور واقعبینانهتری، تا آنجا که میتوانند، محدودیتهای زمان و ادراک را مشخص کنند) برای تعقیب این هدف، مردم نگارها برنامهٔ خانگیای را برای جمعآوری اطلاعات اتخاذ میکنند. در جامعه یا اجتماع مفروض، مردمنگار از محلی به محل دیگر جابجا و سوژه به سوژه برای کشف ارتباطات و کلیت زندگی اجتماعی حرکت می کند. مردمنگاری با گسترش دانش ما از محدودهٔ تنوع انسان، ساختاری برای نتیجهگیری درباره رفتار و زندگی اجتماعی انسان تهیه کرده است. فصل یک خاطرنشان کرد که مردمنگاری شامل کار میدانی در جامعهای خاص میشود. در حالی که مردمشناسی جنبه مقایسهای انسانشناسی فرهنگی است. اهداف انسانشناسی شناسائی کردن، مقایسه کردن و توضیح شباهتها و تفاوتهای فرهنگی و ایجاد تئوریای در این باره است که چگونه سیستمهای فرهنگی و اجتماعی کار میکنند. شما ممکن است بخواهید بخشی از فصل ۱ را با عنوان «علم، تفسیر و آزمون فرضیات» بازنگری کنید. در آن فصل بحث شد که چگونه اطلاعات مردمنگاری از میان تکنیکهایی که در این جا مطرح شده است، جمعآوری شده و برای مقایسه و سنجش و ساختن نتایجی در مورد فرهنگها و جوامع استفاده شده است.
در این فصل ما بر تکنیکهای میدانی مردمنگاری متمرکز میشویم. مردمنگاران باز هم تکنیکهایی را برای بازسازی تصویر جداگانهای از زندگی غریبهای دیگر طراحی کردهاند. انسانشناسان معمولاً از همهٔ تکنیکهایی که در اینجا بحث میشود استفاده میکنند.
● تکنیکهای مردمنگاری
تکنیکهای میدانی ویژه مردمنگاران شامل موارد زیر است:
۱) مشاهدهٔ بیواسطهٔ رفتار روزانه، شامل مشاهده مشارکتی
۲) گفتگو با رعایت درجههای مختلف آداب، از گپ روزانه که به حفظ رابطه دوستانه و تهیه اطلاعات درباره اتفاقات روزمره کمک میکند، تا مصاحبههای طولانی که میتواند ساختارمند یا بدون ساختار باشد. برنامههای مصاحبهای منتشر شدهٔ رسمی یا پرسشنامهها نیز ممکن است برای حصول اطمینان از اینکه اطلاعات قابل مقایسهای کاملی برای انجام هرگونه مطالعه در دسترس است استفاده شود.
۳) روش تباری
۴) کار مفصل با مشاوران کلیدی در مورد مناطق خاص زندگی اجتماعات.
۵) مصاحبه عمیق، که اغلب برای جمعآوری تاریخچههای زندگی مردم خاصی (گویندگان) انسانشناسان را هدایت میکند.
۶) کشف عقاید و احساسات محلی که ممکن است بوسیله مشاهدات و نتیجهگیریهای خود مردمنگاران سنجیده شده باشد.
۷) تحقیق مسأله مدار درباره بسیاری جنبههای زندگی مردم
۸) تحقیق طولی ـ مطالعه طولانی مدت پیوستهٔ یک مکان یا منطقه
۹) تحقیق گروهی ـ تحقیق هماهنگ که توسط مردمنگاران متعدد انجام میشود.
● مشاهده و مشاهده مشارکتی
مردم نگاران میخواهند میزبانانشان را بشناسند و گاهی در تمام زندگیشان جذب آن میشوند. مردمنگاران بایستی به جزئیات زندگی روزمره، وقایع فصلی و اتفاقات غیرمعمول توجه کنند. آنها بایستی رفتارهای فردی و گروهی را در مکانهای مختلف مشاهده کنند. آنها باید آنچه را که میبینند، همانطور که دیدهاند ثبت کنند. مسائل، مثل روزهای کوتاهمدت و هفتههای اولیه در میدان، غریبه باقی نمیمانند. مردمنگار سرانجام با آشنا شدن با الگوهای فرهنگی (و پذیرش آن به عنوان مسالهای عادی) به اندازهای که در ابتدا بیگانه به نظر میرسید، آنها را مشکل نمیبیند. مردمنگاران معمولاً بیش از یکسال در زمین تحقیق میمانند. این به آنها امکان میدهد که دورهٔ سالیانهٔ کامل و دست نخوردهای را مشاهده کنند. ماندن مردمنگار در میدان به مدت بیش از یکسال این امکان را میدهد که فصلی را که مردمنگار در آن به آن ناحیه رسیده بوده، تکرار کند، یعنی زمانی که وقایع ممکن بوده در اثر شوک فرهنگی و ناآشنایی اولیه از دست رفته باشد، تکرار میشود.
بسیاری از مردمنگاران آثارشان را به شکل خاطرات شخصی ثبت میکنند که از بسیاری یادداشتهای میدانی رسمی متفاوت است. بعداً این ثبت خاطرات اولیه به یادآوری تعداد زیادی از جنبههای اساسی تنوع فرهنگی کمک خواهد کرد. برخی جنبهها شامل بوهای خاص، صداهایی که مردم ایجاد میکنند، اینکه چگونه دهانشان را هنگام غذاخوران میبندند و چگونه به دیگران خیره میشوند، میباشد. این الگوها اساسیتر از آن هستند که به نظر میرسند و در واقع قسمتی از آن چیزی هستند که مالینوفسکی آن را «جنبههای غیرقابل محاسبهٔ زندگی طبیعی و رفتار خاص» نامید. (مالینوفسکی، ۱۹۶۱ـ ۱۹۲۲ ـ ض ۲۰). این خصوصیات فرهنگی آنقدر ریشهای هستند که مردم بومی آنها را عادی میپندارند. اما چشم غریبهٔ انسانشناس بیتجربه آنها را به چنگ میآورد. آنگاه پس از آشنا شدن، گرایش پیدا میکنند که آگاهی از آن را در حاشیه قرار دهند. تاثیرات اولیه ارزشمند هستند و بایستی یادداشت شوند.
اولین و برجستهترین انسانشناسان بایستی مشاهدهگران، ثبت کنندگان و خبرگزاران دقیقی از آنچه که در میدان میبینند باشند. انسانشناسان حیوانات را در قفسهای آزمایشگاهی مطالعه نمیکنند. آزمایشاتی که فیزیولوژیستها روی کبوترها، جوجهها، خوکچههای هندی و موشها انجام میدهند متفاوت است از روال کار مردم نگاری، بسیار انسانشناسان که بطور منظم تنبیهات و پاداشهای سوژهها یا نمایش آنها را در برابر محرک آشکار کنترل نمیکنند.
مباحث ما حیوانات غیرناطق نیستند بلکه انسانها هستند. بهرهبرداری از آنها، کنترل کردن محیطشان یا برانگیختن آزمایشی رفتارهای قطعیشان قسمتی از مردم نگاری نیست. مردمنگاران تلاش میکنند که رابطه محبتآمیزی با میزبانان شان برقرار سازند ـ رابطه کاری دوستانه و خوبی که بر ارتباط شخصی پایهگذاری شده است. یکی از فرایندهای ویژه مردمنگاری، مشاهدهٔ مشارکتی است. معنای آن این است که ما قسمتی از زندگی اجتماعی را که در آن مطالعه میکنیم، دریابیم. بعنوان انسانی که در بین دیگران زندگی میکند ما نمیتوانیم در کل مشاهده گرانی بیطرف و مستقل باشیم. ما باید قسمتی از همهٔ روندها و عناصری را که مشاهده میکنیم، درک کنیم و تلاش کنیم که این طور باشد. ما با مشارکت میتوانیم یاد بگیریم که چگونه و چرا، بومیان برخی از عناصر را معنادار مییابند یا اینکه چگونه آنها سازمان یافته و با هم مرتبط شدهاند.
برای مثال در مورد مشاهده مشارکتی، اجازه بدهید جنبههای کار میدانی مردم نگاری خودم را در ماداگاسکار ـ جزیره بزرگ دور افتادهای در ساحل جنوب شرقی آفریقا، و در برزیل ـ توصیف کنم. من ۱۴ ماه طی سالهای ۶۷ ـ ۱۹۶۶ در مادگاسکار زندگی کردم و در بسیاری از مراسم زندگی بتسیلومشاهده و مشارکت داشتم. من در فصل درو به بقیه مردم که بالا میرفتند تا کُپههائی از ساقههای برنج را خارج و جمعآوری کنند، کمک کردم. در ماه سپتامبر برای جشن تدفین مجدد، پوششی ابریشمی برای نیای روستا خریداری کردم. من وارد مقبرهٔ روستا شدم و دیدم که مردم استخوانها و جسم پوسیده اجدادشان را دوباره میپوشانند. من دهقانان بتسیلو را تا شهر و بازار همراهی کردم و معاملات آنها را با غریبهها دیدم و گاهی وقتی مشکلی ایجاد میشد، به آنها پیشنهاد کمک میدادم.
در آرمبپ برزیل ماهیگیری با قایق را در آتلانتیک و در قایقهای ساده از ماهیگیران محلی آموختم. ماشین جیپم را دادم که با آن کودکانی که دچار سوء تغذیه بودند، مادران باردار و یک بار هم دختر جوانی که توسط روح تسخیر شده بود به مرکز بروند. همهٔ آنها نیاز داشتند که به متخصصان خارج از روستا مراجعه کنند. در مراسم جشن آرمیپ رقصیدم، شرابهای جشن تولدهای نوزادان را نوشیدم و پدر تعمیدی یک دختر روستایی شدم. بسیاری از انسانشناسان تجربیات میدانی مشترکی دارند. انسانیت مشترک بین دانشجو و آنچه مطالعهاش میکند، برای مردمنگار و جامعهٔ مورد تحقیق، مشاهده مشارکتی را اجتناب ناپذیر میسازد.
کنراد فیلیپ کوتاک
ترجمه: رایحه رضایی
این مقاله ترجمه فصل سوم از کتاب Cultural Ahthropoly اثر Conrad phillip KottaK
است که Kottak.ph, ۲۰۰۴(۱۰ed), Cultural Ahthropoloy, Mc Graw Hill, Newyork
. Conrad phillip kottak
. دانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی
. Yanomami
. Darkness in El Dorado
. Patrick Tierney
. James Neel
. Naplelen chagnon
. Tierney
. Neel
. American Anthropological Association
. Santa Barbara
. Ann Arbor
. Informed - consent
. E-watkins
. Michael D.Fischer
. Kent
. Reymoud Hames
. Nebraska
. Lincon
. monday
. James S.Boster
. Connecticut
. Robert Brofsky
. Hawaii pacific
. Antananvivo
. Betsileo
. Wenner – Gern
. Gretle peho, Petti
. H.Russell Bernard
. Betsileo
. Arembepe
. Ivato
. Besileo
. Rakoto
. Tuesday father
. Emic
. Etic
. Marvin Harris
. postharvest
. pathogen
. Bronislaw Malinowslei
. realism
. adventure
. Terbriand
. Clifford Geertz
. Marcus and ficsher
. thayer scudders , Elizabeth cdson
. Isable Wagley Kottak
Doug janes
. Janes Dunn
. Chris o leary
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست