سعی کرده ام همه نقشها را تجربه کنم

گفتگو با ستاره اسکندری, بازیگر مجموعه «مرگ تدریجی یک رؤیا»

بیشتر شاهد هنرنمایی او در نقشهای مثبت بوده ایم که از محبوب ترین آنها می توان به مجموعه «نرگس» اشاره کرد، ولی این روزها از او چهره ای تازه در قالب نقش دختری عصیانگر با زندگی آشفته را می بینیم. به بهانه پخش مجموعه «مرگ تدریجی یک رؤیا» با ستاره اسکندری گفتگوی کوتاهی داشتیم که از نظرتان می گذرد.

▪ به عنوان اولین پرسش، «ساناز» چه جذابیتی برایتان داشت و چطور شد که این نقش را پذیرفتید؟

ـ مثل همه کارها با من تماس گرفته شد !وقتی که به دفتر تولید رفتم فقط شش قسمت از فیلمنامه آماده بود. بعد از مطالعه متوجه شدم که این نقش، بسیار متفاوت تر از کارهای قبلی ام است. هر چند که من سعی کرده ام همه جور نقشی را تجربه کنم و هر کدام با دیگری فرق داشته باشد، اما متفاوت بودن نقش ساناز برایم دوست داشتنی بود. یک جوری وسوسه ام کرد !چون سالهاست که چهره من برای بیننده مثبت بوده و من دوست داشتم که این ذهنیت را پاک کنم !از سوی دیگر، انتخاب نقش ساناز هم برای خودم و هم برای بیننده می توانست بسیار هیجان انگیز باشد. اینکه می توانستم برای اولین بار ایفاگر نقش زنی الکلی در تلویزیون باشم، برایم جذاب بود. جیرانی روی این نقش حساسیت زیادی داشت و می خواست که این نقش گسترده باشد و شما به مرور، شاهد گستردگی جنبه های دیگر این شخصیت خواهید بود.

▪ این گستردگی از چه چیزی ناشی می شود؟ از بازی ستاره اسکندری یا یک اتفاق از پیش تعیین شده در فیلمنامه؟

ـ جیرانی از اول هم می خواست که ساناز در روند پیشرفت داستان، نقش تأثیرگذاری داشته باشد و تمام تلاشش را هم کرد، ولی روی هم رفته هر بازیگری با تواناییهایش به فیلمنامه نویس و کارگردان این امکان را می دهد که بیشتر روی نقش کار کنند.

▪ همان طور که می دانید ما برای نشان دادن زندگی آدمهایی شبیه ساناز در تلویزیون با خط قرمزهایی مواجهیم. برای مواجه نشدن با این خطوط قرمز چه کردید؟

ـ من برای درآوردن این نقش با چند روان شناس و روانکاو صحبت کردم تا بتوانم برای ساناز یک شناسنامه و شاخصه های اولیه فراهم کنم. اینکه فردی مثل ساناز از صبح تا شب چه کارهایی می کند؟ چه ویژگی هایی دارد؟ و این قبیل چیزها ...

▪ و در این میان، جیرانی چقدر در رشد این شخصیت مؤثر بود؟

ـ او حساسیت زیادی روی کل کار و بخصوص این نقش داشت. ما در طول کار در خصوص نقش ساناز و حرکاتش زیاد صحبت می کردیم و جیرانی با تحلیلها و روشهای خودش مرا هدایت می کرد. در واقع، او بیشتر پرورش دهنده ساناز بود و من نمک و فلفلش را اضافه می کردم!

▪ ولی هر چه داستان جلوتر می رود، این بخش قضیه (الکلی بودن ساناز) که ظاهراً از ویژگیهای مهم اوست کمرنگ تر شده...!

ـ بله، متأسفانه الکلی بودن ساناز در اتفاقات قصه محو شده و بیننده الان بیشتر شاهد حضور یک آدم عصبانی و روان پریش است تا یک الکلی و بیشتر بعد منفی شخصیت او نمایش داده شده است. البته بخشی از این عصبانیتها، به همان الکلی بودن ساناز بر می گردد که من برای واقعی درآوردن آن خیلی زحمت کشیدم.

▪ پس به نظر خودتان، ساناز یک شخصیت منفی نیست؟

ـ معلوم است که نیست !هر کس که پرخاشگر بود و عصبانی شد که شخصیت منفی نیست !در قسمتهای بعدی خواهید دید که او یک قربانی است و بزودی شاهد عوض شدن نظر بیننده در خصوص ساناز خواهید بود!

▪ تحلیل خودتان از این شخصیت چیست؟

ـ او به دلیل تمام اتفاقاتی که در طول سالهای زندگی اش افتاده، قربانی شرایطی شده که برایش پیش آمده. او آدم بیماری است، بیمار دلبستگی هایش، خواسته هایش و... او زندگی از دست رفته اش را در مارال می بیند و شما می بینید که حساسیت او به مارال، واقعاً عجیب و بیمارگونه است.

▪ اینکه تصویر برداری بخشی از مجموعه در خارج از کشور انجام شد تأثیری روی بازی شما نگذاشت؟

ـ به هر حال هر جایی مشکلات خاص خودش را دارد و برای من که برای نخستین بار رو به روی یک بازیگر غیر ایرانی قرار می گرفتم، تجربه ترسناک و جالبی بود. چیزهایی مثل نداشتن زبان مشترک و هزار و یک چیز دیگر نگرانم می کرد، ولی بازیگر زنی که رو به روی من بازی می کرد، بازیگر تئاتر بود و با اینکه دست و پا شکسته با هم فارسی حرف می زدیم، ولی بازیهای همدیگر را می گرفتیم و پاس کاری خوبی داشتیم.

تکتم بهاردوست