سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

علل و عوامل نهضت امام حسین ع


علل و عوامل نهضت امام حسین ع

در سازوكار نهضت امام حسین ع سه عامل نقش تعیین كننده و موثری داشته است و همین امر موجب پدیدآمد پیچیدگی داستان و سوءاستفاده های مختلف از آن شده است, اما این سه عامل چیست

در سازوكار نهضت امام حسین(ع) سه عامل نقش تعیین‌كننده و موثری داشته است و همین امر موجب پدیدآمد پیچیدگی داستان و سوءاستفاده‌های مختلف از آن شده است، اما این سه عامل چیست؟ دعوت كوفیان كه طی نامه‌های متعدد و پی در پی ایشان را به كمك می‌خواستند و به عناوین مختلف وعده همكاری جان و مال می‌دادند از یك طرف و از طرف دیگر بیعت خواستن یزید از امام(ع) و پیگیری‌های عوامل او در مدینه و مكه و تهدیدهای شدید و غلیظ كه در صورت بیعت‌نكردن، ایشان را شامل می‌شد و امتناع امام به بیان‌های مختلف از این بیعت.

از سوی دیگر امام به‌طور كلی و بدون در نظر گرفتن مساله بیعت و یا دعوت كوفیان، با دیدن فساد موجود و ظلم حكام كه با عنوان خلیفه رسول‌ا...(ص) و با تعریف حیله‌گرانه جدیدی از دین خدا صورت می‌گرفت، می‌فرماید: وظیفه یك مرد مسلمان این است كه در مقابل چنین حوادثی ساكت نباشد. بررسی حادثه كربلا‌ و خطابه‌هایی كه حضرت در طول راه و در جریان كربلا‌ ایراد فرموده‌اند، نشان می‌دهد كه همه این عوامل به‌طور یكسان موجب پدیدآمدن حادثه یك روزه عاشورا است كه عمقی به اندازه كل تاریخ بشر دارد.

اما دعوت؛ در تاریخ نقل شده است كه پس از مرگ معاویه، مردم كوفه از امام حسین(ع) دعوت كردند كه آن حضرت را به خلا‌فت برگزینند و امام حسین(ع) به كوفه آمد و... اگر صرفا همین عامل در نظر گرفته شود، این سوءتفاهم پیش می‌آید (همانطور كه بعضی عوام فكر می‌كنند) كه امام حسین(ع) زندگی معمولی و آرامی داشته است و هیچ تأملی در حوادث واقعه نداشته و ناگهان نامه‌های مردم كوفه ایشان را به حركت واداشته و بعد بی‌وفایی آنان موجب شهادت ایشان و ۷۲ تن یارانشان شده است. در حالی كه امام در آخر ماه رجب كه اوایل حكومت یزید بود، مدینه را به قصد مكه ترك فرمود و به دلیل موقعیت خاص مكه و حرمتی كه اجبارا حكام نسبت به مكه قائل بودند، در مكه رحل اقامت گزید.

در آن روزها شاید خبر مرگ معاویه هنوز به كوفه نرسیده بود! علت انتخاب مكه همان‌طور كه بیان شد،‌یكی امنیت آنجا بود و دیگری موقعیت زمانی ماه رجب و شعبان كه مردم از اطراف برای عمره به مكه می‌آمدند و حضرت بهتر می‌توانست آنان را ارشاد كند و تبلیغات منفی حكومت را خنثی نماید. بعد موسم حج فرا می‌رسد كه فرصت مناسب‌تری برای تبلیغ است. بعد از حدود دو ماه نامه‌های مردم كوفه می‌رسد و این نامه‌ها در مكه به دست امام رسید نه در مدینه و این نشان می‌دهد كه امام حسین(ع) حركت خود را قبل از رسیدن نامه‌های مردم كوفه آغاز فرموده بود و دعوت مردم كوفه عامل اصلی حركت نبود بلكه عامل فرعی بود و به ظاهر فرصت مناسبی برای امام به وجود آورد و باعث شد امام(ع) پیشنهاد ابن‌عباس را برای رفتن به یمن و در كوهستان‌های آنجا پناه‌گرفتن و یا مكه را مركز قراردادن كه خود اشكالا‌تی داشت، نپذیرد بلكه به سوی كوفه حركت كند و این نهضت و قیام در عراق صورت گیرد.

▪ اما چرا امام حسین(ع) با یزید بیعت نكرد؟

آنطور كه در تاریخ ثبت‌شده است، امام حسن(ع) با معاویه قرارداد موقتی را امضا فرمود كه طی آن قرارداد معاویه مجاز بود خودش به حكومت ادامه دهد و پس از او رأی مردم باید خلیفه بعدی را تعیین كند، نه اینكه معاویه برای خودش جانشینی در نظر بگیرد! تا زمان معاویه خلا‌فت به صورت موروثی نبود و در این مورد دو تفكر وجود داشت. یك گروه كه خلا‌فت را منحصر به كسی می‌دانستند كه از طرف رسول خدا(ص) انتصاب می‌شد و گروه دیگر كه معتقد به انتخاب خلیفه توسط مردم بودند، ولی معاویه طور دیگری فكر می‌كرد. او بنا داشت كه خلا‌فت را مبدل به سلطنت كند. به این صورت كه هر خلیفه، خلیفه بعد از خود را منصوب می‌كرد و به این ترتیب اختیار خلا‌فت به‌طور كلی از دست مردم خارج می‌شد، ولی چون در هنگام حیات خود زمان را مناسب نمی‌دید، سخنی نیز در این باب اظهار نمی‌كرد. امام حسین(ع) برای مبارزه با این خشتی كه معاویه می‌خواست به صورت كج در مبنای اسلا‌م قرار دهد و كجی‌های دیگرش را با آن تكمیل كند، به شدت از بیعت با یزید امتناع كرد، به‌خصوص كه شخص یزید فرد بسیار فاسق و نالا‌یقی بود. او جوان بود و در زی اشرافزادگی پروده شده بود و با لهو و لعب و انواع فسادهای اخلا‌قی انس بسیار داشت. از سیاست و علم اداره مملكت چیزی نمی‌دانست و در عین حال غرور ریاست‌طلبی و ثروت و شهوت وجودش را پر كرده بود.

او علنا در مجالس شراب می‌خورد و یاوه‌سرایی می‌كرد. مسعودی در مروج‌الذهب می‌نویسد: <میمون را لباس حریر و زیبا می‌پوشانید و در پهلودست خود بالا‌تر از رجال كشوری و لشكری می‌نشاند>! و عجیب كه برای چنین شخصی از امام(ع) بیعت می‌خواستند! و امام‌(ع) با بیعت‌كردن با یزید كلیه اصول اسلا‌م را باید زیر پا می‌گذاشت و این امكان‌پذیر نبود.

چنان كه حضرتش فرمود: <هنگامی كه امت به رهبری مثل یزید دچار شود دیگر باید با اسلا‌م خداحافظی كرد.> و یزید و عمالش هم به هیچ‌وجه حاضر نبودند از بیعت امام صرف‌نظر كنند. اما عامل سوم یعنی امر به معروف و نهی از منكر كه امام حسین(ع) صریحا به این عامل استناد می‌كند و مكرر از احادیث پیامبر(ص) و هدف خود به این تعبیر بیان می‌فرماید، به طوری كه عامل سوم ارزش بسیار بسیار بیشتری به نهضت امام حسین(ع) می‌دهد و برای همین عامل است كه این نهضت شایستگی یافته است كه همیشه زنده باشد. زمان، زمانی بود كه همه جا را فساد گرفته بود، معاویه چنان اختناقی را حاكم كرده بود كه بردن نام حضرت علی(ع) هم جرم محسوب می‌شد و اگر كسی از راویان حدیث می‌خواست حدیثی نقل كند كه فضایل حضرت علی(ع) در آن گنجانده شده بود، باید در پستوی خانه‌ها و دور از انظار با یكی، دو نفر بسیار معتمد بیان می‌كرد.

حلا‌ل خدا، حرام شده بود و حرام خدا حلا‌ل. بیت‌المال مسلمین در دست افراد نالا‌یق قرار گرفته بود و در غیر راه رضای خدا صرف می‌شد. پیامبر اكرم(ص) فرمود: <هر كس چنین اوضاع و احوالی را ببیند و درصدد دگرگونی آن برنیاید، شایسته است كه خدا چنین كسی را به آنجا برد كه ظالمان، جابران و تغییردهندگان دین خدا می‌روند>! و در حدیثی دیگر می‌فرماید: <هرگاه مردم امر به معروف و نهی از منكر را به عهده همدیگر بگذارند، پس منتظر عذاب الهی باشند>!

▪ اما عذاب الهی چیست؟

در سوره انعام آیه مباركه ۶۵ می‌فرماید: <بگو خدا قادر است كه از بالا‌ی سر شما بر شما عذاب بفرستد یا از پایین پای شما عذاب بجوشاند تا شما را دسته دسته كند و یا اینكه زیان شما را به خود شما برساند.( >یعنی شما را به جان یكدیگر بیندازد)! یعنی رحمت خدا گرفته می‌شود. دعای نیكان اجابت نمی‌شود و یا به تعبیر غزالی، پستی و ذلت شما به حدی می‌رسد كه دشمن هم روی شما حساب نمی‌كند و با این اوصاف مسلم است كه امام حسین(ع) تكلیف خود و مومنین بدانند كه حتی در صورت كشته‌شدن باید قیام كنند و به هر قیمتی باید مهر سكوت را از لبان فلج‌شده جامعه آن روز بردارند و اسلا‌م مهجور را از قفس ظلم خارج كنند. خداوند ما را از شیعیان حقیقی آن حضرت قرار دهد. ان‌شاءا...

بدرالسادات میرموسوی



همچنین مشاهده کنید