سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

مفهوم مقاله علمی در هنر


مفهوم مقاله علمی در هنر

مقاله علمی حاصل پژوهش علمی است اما تجمع پژوهها و مقالات علمی, بما این مجال را میدهد که بانگاه به آراء متفکرین درمقالات چاپ شده به ارزیابی وتعریف وحتی آسیب شناسی آن دست یازیم

پژوهش به حوزه های علمی محدود نیست. چون باور قالب مفهوم پژوهش فراترازدانسته هاوداشته های علمی وتجربی است. گرچه امروزمراد ازپژوهش، امرکیفی وفرهنگی نیزاست اما این امر درآغاز راه مختص بررسیهای کمی بوده است. «کیفیت» بنا به خصلت اندازه‌گیری سخت آن، زبانی غیر از توصیف وتحلیل نمیشناخت. زمانیکه ریاضیات جدیدبرای درک بهتر اززبان کیفی بهره جست ومفاهیم غیر رقمی نیز به جهان عدد ورقم نزدیکترشدند، بتدریج ثابت شد کیفیت نمی تواند از کمیت گریزان باشد و برعکس.

گستره علوم طوری تغییرپیدا کرده است که عصرحاضر راعصرشبکه های اطلاعاتی توهم رفته معرفی می‌کنند. چیزی که قبلاٌجداجدا بوده ورشد هرکدام نه «ریزوم وار» که درختی وبوته‌ایی بوده است. بوته‌هاودرخت‌های شبکه اطلاعاتی بهم پیوسته وگسترده فعلا عمیق اند.امابتدریج عمق جای خودرا(دراین عصر)به عمق معکوس یا اوج میدهد.

اینجاست که فضاومکان محل تعاملات اطلاعاتی اند.بهرحال تجارب علمی غیرآزمایشگاهی نیزچون تجارب آزمایشگاهی ازنقطه شروع تا انتها روشمند شده اند.عددها میتوانندکیفی شوندوکیف ها میتوانند عدد. نگاهی به پژوهش‌های انجام شده در ایران بیانگرتوجه جامع دانشمندان ومتفکران به مفهوم پژوهش است.مفهومی که نشانه‌های بی‌شماری ازروش پژوهش رادر بطن خود جای داده است.

مقاله علمی حاصل پژوهش علمی است. اما تجمع پژوهها و مقالات علمی، بما این مجال را میدهد که بانگاه به آراء متفکرین درمقالات چاپ شده به ارزیابی وتعریف وحتی آسیب‌‌شناسی آن دست یازیم. بجای تولید مقاله علمی در (باب پژوهش)،کافی است نگاهی به مقالات نگاشته شده بیندازیم تاابعاداین مفهوم، آشکارترگردد.

● سلطه اطلاعات بر تحقیقات

بدون شک اعتبارمقاله علمی(بخصوص مقالات تحلیلی) تنهامستندات یامکشوفات ذهنی وفلسفی نیست که انکشافات و یافته های عقلی و درونی، اعتبار خویش را از استنتاجات فردی میگیرند واگر بپذیریم فرد خود حاصل زمان ومکان و استعدادهای ذاتی خویش بوده است،نمیتوان یافته های فردی را کافی دانست (نمیگویم معتبر).حداقل اینکه یافته های فردی مرتب با انباشتگی تجربی خود و دیگران درحال تغییرشکل و جهت بوده و حتی گاهی ابطال پذیر میشود. تفاوت تدریجی که بین یافته های فردی قدیمی باجدید، آرام آرام دیده میشودنحوه بهره گیری آنها ازاطلاعات مختلف بیرون خودرا نشان میدهد.

اگر اصل برتفهیم وانتقال یافته ایی تحلیلی درمتن باشد، این متن درصورتی معتبر محسوب میشود که تار و پود آن مبتنی برنتایج علوم قطعی و یا اطلاعات صحیح بوده باشد. ضرورت وجود اطلاعات در تحلیل وعلوم تحلیلی انکار ناپذیر است . اما چه نوع اطلاعاتی؟ نوع اطلاعات باید با موضوع تحقیق تناسب داشته باشد. حتی اگر گاه برخی از نحله ها ومکاتب فکری مصرباشندازهرعددی هرنتیجه تحلیلی استخراج کنند.بعنوان مثال بطور واضح نمی‌توان از«مقدارتولید گندم» به «تحلیل ارزش‌های هنری حاکم» رسید، گر چه چنین پیوندی حلقه‌های واصله و گم شده‌ایی دارد که حتی این مثال بعید الزهن را مسلم می‌کند.

زبانهای خارجی بخصوص انگلیسی،( واژگان و اصطلاحات این زبان) ومفاهیمی که ریشه تاریخی و لغوی دارند بخشی ازارزش ذاتی مقاله علمی رابخود اختصاص داده است. ترجمه واژه به واژه، کلمه به کلمه، فرمولهای علمی و حتی تک واژه ها در مقالات علمی- تجربی انتقال کیفیت ثابتی است که درهمه جای دنیابه یک اندازه معین شناخته می شود.

فرمول آب درهمه جای دنیا ثابت است. قطر کره زمین و یا تخمین عمر زمین. اما از آنجا که داشته های علمی حامل مفاهیم درونی شده ایی نیزهستند، انتقال معنادچارسکته میشود. اینجاست که ساختگرایی کلمه وادبیات به اوج ‌رسیده و ارزش فزونی بخودمیگیرند. ارزشی که گاهی اضافی وحذف شدنی است. دراینصورت چه بسا مفهوم یا بیانی علمی از ارزش ذاتی خود، دور وبه ناکجا آبادی دیگر منحرف گردد.

بسیاری ازکلمه‌های واحد انگلیسی درزبان فارسی دهها گونه معنی می‌یابند. با تب وموج جدید کلمه و واژه سازی،بسیاری ازاین کلمات ضد معنی خودشده ویاحداقل باتعدد کلمات به تششتت معنای ذهنی منجرمیشوند. این پریشانی واغتشاش بخاطرخلاء نظارتی علمی است.تشتت وپریشانی عرصه واژه‌سازی به اندازه‌ایی سریع و فراگیراست که گاه درحوزه‌های معرفت شناسی، مفهوم مکتب، تکنیک، فلسفه، و نحله فکری توهم رفتگی پیدا می‌کنند. مرزهای تمایزگر، از بین می‌روند و بسیاری از واژگان و مفاهیم روزمره و ژورنالیستی، معنی عمیق پیدا می‌کنند. بنابراین شناخت زبان خارجی به اندازه تسلط به زبان فارسی مهم است. اگر استفاده از منابع خارجی برخاسته ازنیازمتن علمی نباشد تدریجا به نوعی "مدگرایی" گرایش پیدا میکند. "پارامترهای هسته ای" از چنین توجهی بحث می‌کنند.

● مقاله علمی

آنچه یک مقاله را علمی میکند رعایت قوانینی است که در پژوهش‌های آکادمیکی مهم محسوب میشوند. هدف مقاله، جهت مقاله، منابع ، منطق بکاررفته، اطلاعات دقیق، نتیجه‌گیری روشن، ازجمله اعتبار یک مقاله علمی است. با توجه به جدا بودن مفهوم علم و هنر، مقاله علمی هنری مقاله‌ایی است که بواقع پژوهشی بوده باشد. چون اساسا علم، هنر نیست وهنرنیزعلم. حتی اگر این علم، شامل بررسی کیفیت(ونه ساخت) یک اثر هنری بوده باشد. علم با هنر متفاوت است . گرچه می‌توان از منظر علم به هنر و از منظر هنر به علم نگریست اما نتیجه هیچکدام برای نقش علمی روبرو، الزام آور یا تعهد آور نیست.

چرا که اساسا هنر به معنی نقدیاکیفیت نقد نیست. نقد هنر میتواند اثر هنری راقوام دهد. جریانی را قوی یاضعیف کند اما نمی تواند ادعای سازندگی هنری داشته باشد. یادمان باشد بدترین هنرمندان تارخ هنر بهترین منتقدان بوده اند. اثرهنری خاستگاه مجموعه استعدادهای بشری وذوق اوست. استعدادهایی که چون روحی به اثر هنری دمیده میشوند. درعالم هنر، یک هنرمند میتوانددر عالم دیوانگی یا شیدایی اثری شگرف خلق میکند اما یک منتقد نمی تواند در این عالم چیزی را نقد کند.

یک مقاله پژوهشی متشکل از۳مولفه است: تولید کنندگان،میانجی ها،مصرف کنندگان.مقاله علمی باهدف تاثیر بخشی برمصرف کننده وتعیین نوع مصرف نگاشته میشود. نویسنده ومحقق ازقبل میداند چراوچگونه میخواهد کیفیتی را به بیانی خاص مطرح کرده ونوع مصرف رامتناسب بانوع موادومصالح ومحتوای مقاله تنظیم کند.نویسنده مقاله پژوهشی حتی میزان تاثیر بخشی اثرش را اندازه گیری می کند.

ماهیت وجنس فرهنگ همانند علوم قطعی نیست. هرمیزانقوانین علمی ازتفسیر‌پردازی دورباشند قوانین و چهارراه‌های معانی علوم مفهومی،چون هنرتفسیربردارند.بنابراین سنجش مفاهیم وعلوم مربوط به فرهنگ را نمی‌توان همچون علوم قطعی مثل ریاضیات وشیمی معیارسنجی کرد. هدایت وجهت‌دهی تلاش ارباب فرهنگ و هنر، بخاطراقتدار سلطه روح کاپیتالیسم مصرف،بابن ‌ریشه‌ها وکنترل اعصاب جامعه،کاری است بسیارمهم، همانچیزی که درطول حیات کاپیتالیسم بارها مورد حمله متفکران غربی و غیر غربی قرار گرفته است. اگر این مجادله تاریخی را از زمان خویش برکنده و امروز آنرا ارزیابی کنیم، درخواهیم یافت کاپیتالیسم درخصوص اعتراض متفکرین دوگونه موضع گیری داشته است.

۱) اعتراضات را درون سیستم خویش تعریف کرده و خطر زدایی کرده است.

۲) با پیچیدگی فراوان این اعتراضات را به کنترل خود در آورده و جهت دار کرده است.

کنترل وجهت دهی اعتراضات خاص، فراتر ومهم‌تر ازاعتراضاتی است که باتوده گرایی اجتماعی شکل مپذیرد. سیستم کنترل مقاله‌های علمی درزمینه فرهنگ وادبیات بطور خودکار و طوری تنظیم شده است که احتیاج به هیچگونه بهره برداری ‌ابزاری ندارد.فضای تکنیکی، سلطه تکنولوژی وارزشگذاریهای علمی، هنری وادبی،تابع عوامل ثانوی اند.

امروزه جشنواره‌های سینمایی غربی،مسابقات مهم ادبی به ابزاربودن دردست سیستم کاپیتالیسم متهم اند. باتوجه به دو جهت متضاد ( و به زعم برخی حتی متخاصم)‌ نمی توان قضاوت علمی را با جباریت ثانوی که بیشترصبغه تکنولوژیکی دارد پذیرفت. به چه دلیل میباید مفهومی غیر قطعی وفرهنگی راکه خاستگاهی غیر ازماده ومادی گرایی داردتحت کنترل ماده در آورد؟ ارزش پژوهشی یک مقاله فرهنگی یا هنری می باید از سلطه غربی نگری مادی خارج شود. چرا که ادعا می شود جهت فرهنگی هر تمدنی ممکن است کاملا با دیگری متفاوت باشد. یکسان سازی و یکسان نگری فرهنگی در پدیده جهانی سازی با حفظ سلطه نگرش غربی تعمیم داده میشود. استقلال فرهنگی و حداقل باور تنوع فرهنگی اقتضاء می کند مقاله فرهنگی باید استانداردهای متغییر و حقیقی داشته باشند. این استانداردها وابستگی شدیدی به عوامل« هم زمانی» و « هم مکانی»دارند.

به نقل از http://www.artiran.blogsky.com/?Cat=۱۳

عبدالحسین لاله


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید