سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
کارنامه نمایشنامه نویسی و کارگردانی فرهاد آئیش به مناسبت سالروز تولدش ۲۷ شهریورماه
فرهاد آئیش در سال ۱۳۳۱در شمیران متولد شد. او پس از اتمام تحصیلات متوسطه به ایالات متحده امریکا سفر کرد و مدرک کارشناسی سینما و تلویزیون و عکاسی را از دانشگاه کالیفرنیا کسب کرد و در سالهای اخیر به عنوان نویسنده وکارگردان و بازیگر بخصوص در تئاتر فعالیت داشته و همچنان در آثارتلویزیونی بسیاری مانند"قطار ابدی"، "بدون شرح" و"باجناقها" بازی کرده است
تاکنون ۵ نمایشنامه از این نمایشنامهنویس تحت عناوین"تقصیر"،" ۳۲ دقیقه از ماجرا"، "یک رابطه ساده"، "زن در خانه"، "نقش زن" و پنج نمایشنامه را چاپ و اجرا کرده است. همچنین نمایشنامههای"هفت شب با مهمان ناخوانده در نیویورک"، "سیمرغ"، "چمدان"، کمدی" شام آخر"، "پنجرهها" چاپ نشده اما اجرا شدهاند.
بهزاد صدیقی در یک جمع بندی درباره آئیش مینویسد: او در نمایشنامههای دیگرش نیز بر اساس شناخت خود از تئاتر مدرن گام برمیدارد و هرگز در پی آن نیست که اثری با بنمایههای تئاتر ایرانی بنویسد. نمایشنامههای"نقش زن"، "سیمرغ، "تئاتر تئاتر" از دیگر نمایشنامههای اوست که در شکلی کاملاً مدرن نوشته میشود. او در نوشتههای خود متأثر از بکت، یونسکو و پینتر است که همگی جزء مدرننویسان دوره معاصر محسوب میشوند.
آئیش، بازی در سینما را از سال ۱۳۷۹ و با فیلم شبهای تهران(داریوش فرهنگ) آغاز کرد. شبهای تهران(۱۳۷۹)، نورا(۱۳۷۹)، عزیزم من کوک نیستم(۱۳۸۰)، سیندرلا(۱۳۸۰)، عروس خوش قدم(۱۳۸۱)، مکس (۱۳۸۲) و در شهر خبری نیست، هست(۱۳۸۵) از جمله بازیهای سینمایی او به شمار میآیند. بازی در مکس(۱۳۸۲) تواناییهای او در عرصه بازیگری سینما را به همگان ثابت کرد.
● طنز، زبان و وضعیت مدرن
آییش همیشه تلاش کرده از مقولات انتزاعی خودداری کند. همچنین او سمبلیزم یا سخن گفتن با کنایه را دوست ندارد، بلکه قلب قصه را پیدا و آن را تعریف میکند. برخورد او با این اثر قدری رئالیستی است، بنابراین نمایش در مرزی میان واقعیت و انتزاع اجرا میشود و این گونه است که دکور آثارش هم قدری رئال است.
آخرین کار فرهاد آئیش نمایش"کرگدن" یکی از شاهکارهای اوژن یونسکو بود که سال گذشته در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه رفت.
آئیش بر آن بود تا"کرگدن" خود را به صحنه بیاورد تا این که مو به مو به متن یونسکو وفادار باشد. آئیش برای ترجمه نمایشنامه از انگلیسی، خود آستین را بالا زد و در زمان تبدیل آن به فارسی بر آن بود که از جملات مطول و بیهوده بکاهد و زبان را به لطافت و طنز نزدیکتر کند. آئیش دغدغه مخاطب دارد و نمی خواهد در یک سالن بزرگ با حداقل تماشاگران روبرو شود. پس از طرح و توطئه با افزودن کاراکترهایی سود برده و طنز هم بر خلاف اجراهایی که تاکنون از آن به صحنه آمده، خیلی بیشتر شده است. قبل از انقلاب حمید سمندریان و پس از انقلاب وحید رهبانی این نمایش را به صحنه آوردهاند اما فرهاد آئیش باز هم تاکید دارد که این"کرگدن" پر مخاطب و منحصر به خودش خواهد بود.
وی درباره این تغییرات اساسی میگوید: "به هرحال نمایشنامه کرگدن به دهه ۵۰ میلادی تعلق دارد که آن زمان زیادهگوییهای فلسفی و دیالوگهای آنچنانی در تئاتر مشکلساز نبوده است، در حالی که امروز یک اثر نمایشی باید از نظر ساختار درام و قصهپردازی، کمی جمع و جورتر باشد و برهمین اساس تغییراتی را بر متن اصلی اعمال کردهام. تلاش کردهام ضمن وفاداری به مفاهیم دلخواه یونسکو، نمایش"کرگدن" را بهصورت اثری امروزی و سرگرمکننده اجرا کنم."
وی همیشه تلاش کرده از مقولات انتزاعی خودداری کند. همچنین او سمبلیزم یا سخن گفتن با کنایه را دوست ندارد، بلکه قلب قصه را پیدا و آن را تعریف میکند. برخورد او با این اثر قدری رئالیستی است، بنابراین نمایش در مرزی میان واقعیت و انتزاع اجرا میشود و این گونه است که دکور آن هم قدری رئال است. با اینحال این نمایش آن اندازه رئال است که اتفاقی مانند تبدیلشدن آدمهای این شهر به کرگدن واقعی جلوه کند.
"کرگدن" یکی از مشهورترین نمایشنامه های ابزورد است که جریان مسخ شدن تدریجی مردم یک شهر به "کرگدن" در اثر یک بیماری مسری بیان میکند. این یک تراژدی است هر چند نمایشنامه ظاهری کمیک دارد اما در واقع یک کمدی تراژیک است. نمایشی که جزء آثار کلاسیک است و در هر نقطه جهان که اجرا شود، تماشاگر را به فکر وامیدارد تا خود و اطرافش را دوباره ببیند و موقعیت خود را در اجتماعی که در آن زندگی میکند بهتر درک کند و بتواند راه آیندهاش را تشخیص دهد.
● پنجرهها
تئاتر"پنجرهها" نوشته فرهاد آئیش و به کارگردانی او پس از تنها یک ماه تمرین روز پنجم شهریورماه ۸۴ به روی صحنه تالار اصلی تئاتر شهر رفت. در این نمایش علی نصیریان، مائده طهماسبی، فرهاد آئیش، مریم بوبانی، افسانه چهرهآزاد، شاهرخ فروتنیان، بهاره رهنما، لیلی رشیدی، سروش صحت، رحیم نوروزی، افشین هاشمی، سعید ذهنی، محمدرضا جوزی، علی هاشمی، و روژین صدرزاده ایفای نقش میکردند. طراح صحنه محسن شاهابراهیمی، موسیقی سعید ذهنی و نورپرداز غلامرضا یزدانی بودند.
آئیش درباره این نمایش با توجه به استفاده از ۹ اتاق و پنجره میگوید: این یک چالش بزرگ است، باید بتوانیم چشم بیننده را فوکوس کنیم به آن اتاق بخصوص. یا وقتی که میخواهیم، اجازه بدهیم کل را ببیند، بدون اینکه در جزئیات غرق شود. یکی از عوامل استتیک این کار گرافیک اتاقهاست که چگونه روشن شوند و به چه ترتیبی بیننده از جزء به کل و از کل به جزء برسد. به مرور زمان ۹ اتاق به هم ربط پیدا میکنند و کلیتی از زندگی را در مقابل چشم بیننده قرار میدهند.
وی درباره استفاده از ۹ اتاق معتقد است: ایده بخصوصی در کار نیست. شبیه به یک کلاژ است. نه کلاژی که هر لحظه تصاویرش تغییر میکند. من نوشتن این نمایشنامه را ۱۲ سال قبل آغاز کردم، زمانی که ویدئوآرت هنوز به شکل امروزیاش مرسوم نبود. در بعضی از کارهای ویدئوآرت تعداد زیادی صفحه تلویزیون در کنار هم قرار میگیرند و در هر کدام یک اتفاق میافتد. من در تئاتر، این اتفاق را به این صورت ندیدهام.
پس شما انتخاب میکنید که تماشاگر کدام قصه را دنبال کند؟ او در این مورد می گوید: اتفاقاً برعکس، این یک نوع ساختارشکنی است، منظورم ساختارشکنی پستمدرنی نیست، بلکه شکستن ساختار یک قصه است که موجب میشود دیگر قصهای وجود نداشته باشد. فرم و ساختار ترفندی میشود تا از قصه خطی فاصله بگیریم. آنوقت است که به بیننده این امکان را میدهیم تا به مفاهیمی دست پیدا کند که نه تنها در ظاهر متن که حتی در ظاهر نمایش نیز وجود ندارد؛ اتفاقی که میافتد این است که بیننده به مفاهیمی دست پیدا میکند که به ذهن نویسنده هم ممکن است نرسیده باشد. حالا اگر من به عنوان یک تماشاگر به نمایش نگاه کنم حتماً چیزهای جدیدی در آن خواهم یافت، چون فراتر از ذهن من ِ نویسنده است، فراتر از حرفی است که من بخواهم بزنم. اگر موفق باشم توانستهام از طریق فرم به آن برسم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در"پنجرهها" شما قصد دارید مشکلات اجتماعی را در قالب شهری و آپارتماننشینی بیان کنید؟، می گوید: البته تصویری که شما میبینید تصویر انتزاعی از زندگی آدمهاست. این در واقع یک آپارتمان نیست بلکه جعبهای است که ۱۴ آدم داخلش هستند و لزوماً اینها در یک مجموعه نیستند. وقتی این آدمها را داخل یک جعبه کادر میکنیم (و من خیلی هم اصرار دارم که میزانسنهای کادر در عمق نباشد و در سطح باشد، چون طبیعت این نمایش چنین میطلبد) تصاویر سطحی از زندگی آدمها در زمانهای متفاوت زندگیشان را میبینیم، یعنی یک سال زندگی یک سری آدم را بصورت سطحی میبینیم و وارد مسائلشان نمیشویم. این سطوح در کنار هم کلاژ میشوند و این کلاژ به صورت مجموعهای در میآید که شاید قوه خیال بیننده را به پرواز در آورد.
● شام اول و شام آخر
دو نمایش کمدی"شام اول" و"شام آخر" از دیگر نمایشهای فرهاد آئیش است که در سال ۸۰ به روی صحنه رفت. شام اول آدابته شده"آوازهخوان طاس" نوشته اوژن یونسکو است. در این نمایش یک زوج پس از سالها زندگی مشترک روزی هر دو پشت در آپارتمان خود همدیگر را به خاطر نمیآورند و در خانه نیز بعد از ورود با کلمات و جملات بیربط راهی برای ارتباط منطقی نمییابند. "شام آخر" یکی دیگر از آثار نمایشی فرهاد آئیش است که تداعیگر فضایی ابزورد و در برگیرنده طنز گروتسک است. این دو اثر در تالار نیاوران و بعد هم تالار اصلی تئاتر شهر اجرا شد. همچنین سال ۸۶ شاهد پخش"شام آخر" از تلویزیون بودیم.
داستان نمایش"شام آخر" درباره خانوادهای است که منتظر آمدن شش میهمان برای ضیافت شام خود هستند، اما بعد از آمدن میهمانها ناگهان با ورود میهمان ناخواندهای رو به رو میشوند. در این تئاتر تلویزیونی، بازیگرانی همچون فرهاد آئیش، مـــائـــده طــهــمـــاســبـــی، فـــلامـــک جــنــیـــدی، رامــیــن نــاصــر نـصـیــر، پرستو گلستانی و رضا یزدانی به ایفای نقش میپردازند.
این نمایش در قالب یک نمایش تک قسمتی ۹۰ دقیقهای از شبکه چهار سیما پخش شد.
● تقصیر و ۳۲ دقیقه
بهزاد صدیقی در مقالهای درباره دو نمایش"تقصیر" و" ۳۲ دقیقه" مینویسد: آئیش پس از چند سال دیگر زمانی که کاملاً تصمیم به بازگشت از آمریکا میگیرد تا در ایران نمایشهایش را کار کند، نمایش"تقصیر" و" ۲۳ دقیقه از ماجرا" را به صحنه میآورد. در این دو نمایش همراه، او تصویری از دو زن و شوهر دنیای امروز را نشان میدهد که میتواند متعلق به همه نقاط دنیا باشد. در این اثر او نیز باز هم به کمک زبان طنز یک زندگی متلاشی شده را در ۳۲ دقیقه از زندگی نشان میدهد. آئیش در این دو اثر بر آن است تا وحدت فرم و محتوا را نشان دهد که البته به خوبی هم موفق میشود.
او پس از آشنازدایی صحنه، تصویری را نشان میدهد که مرد یک پایش بر روی صندلی و پای دیگرش روی شانه زن است. با این تصویر تماشاگر درمییابد که تعادل زن و بهخصوص مرد با حرکتهای پیدرپی زن به هم میخورد و وضعیت نابسامانی را میبیند. مسئلهای که در نمایش "تقصیر" مطرح میشود حضور زبان و دیالوگها و معانی و مفاهیم آنها با شکل بصری و اجرایی اثر است که کاملاً با یکدیگر رابطهای مستقیم دارند و درهم تنیده شدهاند طوری که اگر هر یک از آنها به درستی بیان و اجرا نشود، کل ساختار نمایش به هم میریزد و از منظور خالق اثر، دور میشود.
● زن در خانه
از قلم صدیقی در این باره می خوانیم : نمایش"زن در خانه"، کوتاهترین نمایش آئیش به لحاظ زمانی است. کل نمایش با چند کلام زن که اسامی وسایل خانه است در یک دقیقه و سی و دو ثانیه اتفاق میافتد. تماشاگر پس از دیدن این اثر سنگینی بار زندگی بر روی دوش زن و نیز چرخش و تکرار زندگی او را به خوبی متوجه میشود و حس میکند. نشان دادن چنین تصویری البته دقیقاً با آکسسواری که فقط روی زن آویزان است (بسیاری از وسایل زندگی از جمله جارو، آفتابه، روزنامه، کاسه، بشقاب و...) امکانپذیر میشود.
● یک رابطه ساده
صدیقی در این باره معتقد است: نمایش یک رابطه ساده که در زمان حدود هشت دقیقه اتفاق میافتد، از آثار دیگر این نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر مدرن است. شاید بتوان این نمایش و نمایشهای این چنین را جزء نمایشهای مینیمالیستی به حساب آورد که در دوران مدرنیته پا به عرصه ظهور گذاشتند. در این اثر نیز تماشاگر قصه زن و شوهری را در قالب نمایش در نمایش که به کمک یک ضبط صوت و بازیگر نقش مرد امکان اجرا پیدا میکند، میبیند. مرد که نقش بازیگری را دارد، به کمک ضبط صوت و عقب بردن کات صدا سعی در حفظ کردن دیالوگهایش دارد که هر لحظه با طنزی جذاب همراه است. در واقع از یک موقعیت ساده به موقعیت طنزآمیز دیگری میرسیم که همان گفتوگو و کشمکش زن و شوهر قصه نمایشنامه دوم این نمایشنامه است و در دل اثر تنیده شده است.
● هفت شب مهمان ناخوانده در نیویورک
یک منتقد درباره این نمایش مینویسد: آئیش در نمایش"هفت شب با مهمان ناخوانده" که در سال ۷۲ در تالار اصلی تئاترشهر اجرا شد، در واقع تقابل میان سنت و مدرنیته را مطرح کرد و توانست با دو شخصیت پیرمرد و مرد جوان دنیای آدمهای تنها را به نمایش بگذارد. زبان نمایشی او متأثر از زبان اوژن یونسکو است که گاه به طنز پهلو میزند و گاه به پوچانگاری. در"هفت شب مهمان ناخوانده" مسئله پدرکشی در نمایشنامهای مدرن در گفتوگو با دو نسل (نسل سنتی و نسل امروزی) مطرح میشود.
● چمدان
نمایش "چمدان" به نوشته فرهاد آئیش و با کارگردانی"جیم کیو"، کارگردان آمریکایی در تابستان سال ۱۳۸۵ در سانفرانسیسکو روی صحنه رفت. این نمایش پیش از این در تئاتر اینترسکشن فورآرت Intersection for art اجرا شده بود. این نمایش به زبان انگلیسی اجرا شد و نقدهای متفاوتی در روزنامههای معتبر آمریکا درباره آن منتشر شد.
نمایش"چمدان" نخستین نمایشی است که فرهاد آئیش بعد از بازگشت خود از آمریکا در ایران کارگردانی کرده است. وی این نمایش را سال ۷۰ در تالار چهارسو تئاتر شهر روی صحنه برد.
نمایش چمدان که جزو آثار مدرن تئاتری است، درباره انسانهای سرگشتهای است که در فضای ناکجاآباد، چمدانهایشان را نمیبینند و مدام در یک دور باطل، خود را خسته میکنند تا برای زندگی خود معنایی پیدا کنند.
این نمایش با استفاده از طنزی ظریف، سرگشتگی انسانها را در جامعه مدرن، نشان میدهد.
رضا آشفته
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست