دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

نقد در فضای کثرت گرا


نقد در فضای کثرت گرا

ما اکنون در جهانی زندگی می کنیم که با یک کلیک می توانیم لااقل در جهان مجازی فضایی نوین را تجربه کنیم

ما اکنون در جهانی زندگی می‌کنیم که با یک کلیک می‌توانیم لااقل در جهان مجازی فضایی نوین را تجربه کنیم. به باور «بهمن بازرگانی»، کلان‌فضای نوین، فضایی است با انبوه باورهایی که تقریبا هیچ‌یک مشترک بین همگان نیست. جهان معاصر تبدیل به کلان‌فضایی شده است که درون آن تعداد بیشماری فضا وجود دارند. اینترنت یک کلان‌فضا است که در آن تعداد بیشماری سایت وجود دارد. در میان این فضاها، همه جور سلیقه و همه انواع شیوه‌های زندگی وجود دارند. از طالبان گرفته تا فرقه‌های افراطی، فضاهای عرفانی، مدیتیشن، کاراته، فوتبال، کوهنوردان، کلکسیونرها، آدمخوارها، پزشکان بدون مرز، انواع ان‌جی‌او و انواع محافل هنری و ادبی که هرکدام فضاهای خاص خودشان را دارند. هر روز فضاهای جدیدی به وجود می‌آیند و در همان حال فضاهای مشابه و هم هویت نیز در هم ادغام می‌شوند و البته برخی فضاها نیز با ترک آخرین نفر ناپدید می‌شوند.

اما در این کلان‌فضای کثرت‌گرا برای گسترش زبان نقد بالاخره مبنای مشترکی باید پیدا شود. از نگاه بهمن بازرگانی ما در این فضای کثرت‌گرا با نقدی دیگرگونه هم روبه‌روییم.

بهمن بازرگانی معتقد است عصر نقد مدرن سپری شده چراکه نقد مدرن از دیدگاهی سرکوبگرانه آغاز به نقد یک متن می‌کرد و نگرش خود را تنها نگرش درست می‌انگاشت و انحصارطلبانه بر هر آنچه تاکید می‌کرد راه را بر تاکیدهای دیگر، بر نگرش‌های دیگر و بر نتایج بالقوه دیگر می‌بست. او تصریح می‌کند این نقد مدرن نخبه‌گرا و محصول فضاهای هرمی‌شکل است و متقابلا به تکثیر فضاهای هرمی‌شکل می‌پردازد. در فضاهای هرمی‌شکل طبقه‌بندی ارزشی و زیبایی شناختی وجود دارد. یک دیدگاه، یک نظریه یا یک شیوه در بالا می‌نشیند، در راس هرم می‌ایستد و دیگر دیدگاه‌ها، نظریه‌ها و شیوه‌ها به ترتیب از راس تا پایه هرم طبقه‌بندی می‌شوند.

در مقابل، او از نقد کثرت‌گرا می‌گوید که حس آوانگارد و رسالت ناشی از آن را به بازی و بازیکاری تبدیل می‌کند. نقد در فضای کثرت‌گرا بازیکار است. با هر دیدگاهی بازی متفاوتی ارایه می‌شود. دیدگاه الف ما را به بازی الف و دیدگاه ب ما را به بازی ب می‌کشاند و این بازی و بازیکاری، هر بار که ماتریس نگاه ما اندکی دگرگون می‌شود، بازی‌های متفاوتی را ارایه می‌دهد. بازی‌هایی که در کنار بازی‌های پیشین و بازی‌های پسین ردیف می‌شوند. در چنین فضای بسته‌ای به راهی که انتخاب می‌کنیم و هدفی که در پیش داریم و مورد مصرفی که برای نقد وجود دارد این ما هستیم که انتخاب می‌کنیم. چیزی به ما تحمیل نمی‌شود. هیچ آمریتی در کار نیست جز الزاماتی که سمت و سوی نگاه ما به ما تحمیل می‌کند. اما این ما هستیم که به سمت‌و‌سوهای متفاوتی می‌چرخیم. بسته به اینکه چه چیز را چگونه و برای رسیدن به چه هدفی، برمی‌گزینیم. بهمن بازرگانی بر آن است در کلان‌فضای کثرت‌گرا ما از یک تصویر به تصویر دیگر و از یک طرح به طرحی دیگر حرکت می‌کنیم.

ما به سوی هیچ حقیقت یا زیبایی نهایی نه نزدیک می‌شویم و نه از آن دور. در این فضا هرکسی یک توریست است. او می‌تواند نظر و تاویل خود را بگوید. فقط بگوید. و دیگران بشنوند. فقط بشنوند. نظر و تاویل او شاید برای توریست‌های دیگر جالب باشد. این جالب بودن به معنی شگفت‌انگیز بودن یا زیبا بودن است. در اینجا کسی در پی حقیقت نیست. حقیقت فرآورده فضاهای کانون‌گراست. در کلان‌فضای کثرت‌گرا حقیقت معبد متروکه گمشده‌ای است که زایران شیفته را همانند سیمرغ عطار در نهایت به خودشان ارجاع می‌دهد. این توریست - منتقد از نگاه بازرگانی در پی کشف اصالت یک اثر نیست. اصالت در این فضای متکثر بی‌معناست. البته هنوز هم بسیاری این واژه را به کار می‌برند، اما توهم اصالت، مرده ریگ فضای مدرن است که الگوی عمومی و مشترکی را پیش‌فرض می‌گرفت و سپس به دنبال آن بود که کدام اثر اصیل‌تر و به آن الگو نزدیک‌تر است. آنها به دنبال کشف نشانه‌های اصالت و اشرافیت یک اثر بودند و منتقد، متخصص این نشانه‌یابی بود.

اینک در کلان‌فضای کثرت‌گرا این کار بی‌فایده است. کدام اصالت؟ کدام اشرافیت؟ توریست - منتقد، اصالت‌ها و اشرافیت‌ها را در همان فضایی که او بومی آن است جا گذاشته است تا در این توریسم زیبایی‌شناختی، با ذهنی آماده درک شگفتی‌ها، وارد فضای اثر شود. انگیزه او که در عین حال پاداش او نیز هست، لذت زیبایی‌شناختی است. همین حس است که محور و مرکز توجه او است. او در پی آن است که لذت زیبایی‌شناختی ببرد. مسابقه‌ای در کار نیست. پس کلان‌فضای کثرت‌گرا پر است از محفل‌ها و جامعه‌ها و فرقه‌ها و گروه‌ها از همه نوع و هر یک از آنها کم و بیش نگاهی مخصوص به خود دارند که آنها را تئوریزه کرده و به صورت نظریه‌هایی مطرح می‌کنند. و در این کلان‌فضا هویت و عناصری از هویت که منظور نظر جهان قدیم (جهان مدرن) بود، یعنی نوع و کیفیت محتوای اندیشگی صاحب اندیشه یا ارزش‌های اخلاقی یک شخص یا ایدئولوژی او یا متعلقات قومی و نژادی و فرهنگی او، همه و همه، تبدیل به اموری خصوصی می‌شوند.