جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
همنشین خیالی, اسطوره واقعی
مجموعه شعر «سارائیسم» که از سیداحمد حسینی منتشر شده است شامل ۱۸ غزل و ۶ رباعی در ۴ دفتر است. مجموعهای که توسط نشر «فصل پنجم» به بازار کتاب عرضه شده است و ششمین اثر این شاعر پرکار و ۲۶ ساله به شمار میآید.
عنوان «سارائیسم» در نگاه اول مخاطب را جذب میکند. طرح جلد این کتاب که در آن بخوبی از طیف و حرکت رنگها استفاده شده، نمونه قابل قبولی است از استفاده این امکان بالقوه مجموعههای شعر.این که چرا «سارائیسم» عنوان این کتاب شده، سوالی است که در ذهن مخاطب شکل میگیرد. در نگاه کلان به اشعار این کتاب گمان میرود که این نام به اسطوره کهن «سارای» اشاره دارد. اسطورهای که در میان بسیاری اقوام ایرانی و بویژه آذریزبانان معروف و محبوب است. اسطورهای که مانند بسیاری از اساطیر ملل فریادگر، تلاش انسان برای حفظ آزادی، اختیار عمل و حق انتخاب است. معیارهایی که در بسیاری تعاریف، انسان رنجور را از انسان سالم متمایز میکنند، اما این اسطوره تفاوت مهمی با دیگر اساطیر مشهور و بویژه اساطیر ایرانی دارد و آن انتحار قهرمان است؛ آن جا که آزادی خود را برباد رفته میبیند.
این مجموعه ابتدا و پس از تقدیم بلندبالایش با دفتر «نامت را به پرندهها بخشیدی تا پرواز را بیاموزند» شروع میشود. حال و هوای ۶ غزل این دفتر جایگاه یکپارچهای در ذهن مخاطب حرفهای و فعال پیدا میکند. غزلهایی که به هم پیوستهاند و به بازپردازش به روز اسطوره «سارا» میرسند. این غزلها به نظر همه از زبان یک راوی اول شخص سروده شدهاند که با نگاه به «سارا» به توصیف جهان خود میپردازد و از معشوقی سخن میگوید که خود جزیی از وجود اوست. بر این باورم که راوی نخستین غزل این مجموعه با کودک درون شاعر همزیستی زیادی دارد و حتی گزافه نیست اگر «سارا» را «همنشین خیالی» این کودک بدانم. همنشینی که در بسیاری از انسانها به صورت طبیعی رخ میدهد و معمولا تا پایان سالهای کودکی جای خود را در ذهن کودک خالی میکند. اگرچه در میانه راه مانند راوی شعر ممکن است برای این همنشین درون، ما به ازای بیرونی پیدا کند.
سارا / جهان بی تو که / مفهومی ندارد / میترسم
این شعرم / همین جا کم بیاورد
سارا / نمیدانی.../ چه حالی بودم آن روز/وقتی نوشتی
ابر / تا
ب
ا
ر
ا
ن
ببارد
وقتی نوشتی/کوه
دستم تیشهای شد/تا داستانت را
به خطی خوش نگارد/سارا به شعرم
گفتهام:
در مصرع بعد/در چشمهایت
بذر آویشن بکارد/آن قدر
بی بی دوستت دارد/که حتی
نام تو را/روی عروسش میگذارد
انگار قلبم /در گسلهای تو
جا ماند/وقتی که
میخندی/دلم پسلرزه دارد
سارا/برایت
شعر / دم کردم بفرما!
در این غزل به وضوح شاهد تفکر جادویی کودکان پیش دبستانی و حضور مراقب اولیه نیز هستیم.
نکته: کتاب «سارائیسم»سروده سید احمد حسینی در روزگار امروز غزل پیشنهادهای قابل توجهی ارائه کرده و در مجموع به گمان نگارنده نمره قبولی گرفته است.
در ادامه این دفتر سارای راوی باز پردازش میشود و غزل دوم در محیط دبستان و غزل سوم در حال و هوای دانشگاهی راوی رخ میدهد و زمان حرکت میکند تا این که در غزل پایانی این دفتر بازپردازش اسطوره تکمیل میشود و «سارا»ی باز پرداخت شده به جای انتحار به انفعال دست میزند.
در دفتر دوم این مجموعه شاهد تجربههای نسبتا پراکنده شاعر هستیم. در این دفتر بار روایی غزلها کم میشود و حضور محوری «سارا» رنگ میبازد و به همین دلیل جایگاه مناسبی برای ارزیابی قدرت شاعری سیداحمد حسینی شکل میگیرد. در این بین شاهد تلاشهای ارزشمندی در غزل امروز هستیم. تلاشهایی که اگرچه شاید نه برای اولین بار، اما خود را بخوبی به جریان نه چندان خروشان غزل این روزها عرضه میکنند. به طور مثال غزل زیرحرکتی است پارادوکسیکال در جهت افزایش حق انتخاب مخاطب در شعری که حامل محتوایی نئوکلاسیک و عاشقانه است.
وقتی که عشق/مضحکه دست ماه شد
دیدی /خیال خام پلنگت /تباه شد
نفرین/به سرنوشت غمانگیز پیله
مردی که شعرهای سپیدش/سیاه شد
صد سال/ روزگار غزل تیره بود/تا
(صد سال آزگار/غزل / روسیاه بود)
نام شما/ برای غزل/تکیهگاه شد
بعد از تو/ باز/ عاشقی و باز/ آه
نه/ این داستان /تمام نشد /اشتباه شد
(این داستان/ حکایت شیرین و شاه شد)
(مصراعهای داخل پرانتز را میتوانید جایگزین کنید)
اما در این بین شاهد شعرهایی هم هستیم که به گمان من از میانگین کتاب پایینتر هستند و در بین غزلها خوش نمینشینند.
که شعارزدگی آن نیاز به توضیحی ندارد و قافیههای تنبل نیز بر مشکلات این شعر افزودهاند.
در شعر «تو پاداش شاعران جهانی» شاهد فرافکنیهای متعدد و کسالتآور احساسی شاعر هستیم که البته ما را بیش از هر چیز به یاد تلاشهای مرحوم منزوی در «از حنجره زخمی تغزل» میاندازد. رویکردی تکراری که در آن شاعر برای افزایش بار عاطفی اثر خود، اصرار میکند که معشوق، آرمانیترین اتفاق در تاریخ ادبیات و هنر روزگاران است!
در این مجموعه همچنین در دفترهای سوم و چهارم و بویژه شعرهای پایانی مجموعه، شاهد تلاشهایی هستیم که در شعر دهه ۷۰ و ۸۰ سابقهمند هستند، اما در غزل سابقه چندانی ندارند و هر کدام نشانهای هستند برای ذهن خلاق سیداحمد حسینی.
آخر سخن آن که اگرچه «سارائیسم» در روزگار امروز غزل پیشنهادهای قابل توجهی ارائه کرده و در مجموع به گمان نگارنده نمره قبولی گرفته، اما باید بر این نکته تاکید کرد که زبان غزلها کمتر اتفاقی را در خود سبب شده و آنگونه که از یک مجموعه پیشرو انتظار میرود، این عنصر خطیر به بازی گرفته نشده است. عنصری که میتواند بزنگاهی باشد حساس برای تبدیل شدن پیشنهادهای ادبی سیداحمد حسینی به اتفاق.
دکتر محمدرضا شالبافان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست