شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

حیات مؤمنانه


حیات مؤمنانه

آگاه باشید که بر دوستداران خداوند ترسی و هراسی نسبت به آینده نیست و نه غمگین می شوند نسبت به گذشته همانا کسانی که ایمان آورده اند و پرهیزگاری می کنند برای آنان است بشارت در دنیا و آخرت, سخن خداوند دگرگون نمی شود, این است رستگاری بزرگ

اعوذ بالله بسم الله والصلاة علی رسول الله وآله وصحبه و من والاه «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرَی فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» (یونس:۶۴)

«آگاه باشید که بر دوستداران خداوند ترسی و هراسی (نسبت به آینده) نیست و نه غمگین می‌شوند (نسبت به گذشته) همانا کسانی که ایمان آورده‌اند و پرهیزگاری می‌کنند برای آنان است بشارت در دنیا و آخرت، سخن خداوند دگرگون نمی‌شود، این است رستگاری بزرگ»

تمامی انسانها در طول تاریخ بشریت همواره، در تفکر و اندیشه‌ای بوده‌اند که بتوانند راهی و برنامه‌ای را بیابند که در پناه آن سراسر زندگی خویش را آنطور که در آن هیچ شر و ضرری در او را نیابد و همیشه در خیر و سعادت بسر ببرند، اما عده‌ی زیادی از آنها این سعادت و دوری از شر را می‌خواستند فقط از طریق عقل و تجربیات خود و یا دیگران بدست بیاورند که هیچگاه به آن دست نیافتند و هرگز هم به آن دست نخواهند یافت. اما عده‌ای دیگر با تکیه بر وحی و عقل بر این مهم دست یافتند و توانستند که شر و ضرر را هم از خود و هم ازدیگران دور کنند و با این کار به سعادت در دنیا و آخرت نایل آیند. «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ» (۴- بلد)

« همانا که انسان را در رنج و سختی آفریده‌ایم»

همانگونه که می‌دانیم زندگی تمامی انسانها باسلامتی و بیماری با فقر و ثروتمندی با خوشی‌ها و ناخوشی‌ها و با سختی‌ها و آسانی‌ها با قهرها و آشتی‌ها همراه است. در زمانی محبوب دیگران هستی و زمانی دیگر از تو بیزار، گریزان و رویگردان هستند. ایامی می‌گویند بی تو به سر نمی‌شود روزگاری دیگر می‌گویند با تو به سر نمی‌شود.

مدت زمانی امیر هستی و وقتی دیگر اسیر، مدتی در میان جمع هستی و مدتی دیگر تنهای تنها، مدتی در رفاه و مدتی در سختی و مرارت، مدتی از سلامتی کامل برخوردار هستی و مدتی نیز بیمار و رنجور می‌باشی.

زندگی تمامی انسانها در هر وضعیت و موقعیتی همیشه یک نواخت نبوده و نیست و نخواهد بود، بلکه همیشه با فرازها و نشیب‌هایی همراه است، که خود این فراز و نشیب‌ها نشانه‌ی زندگی و زنده بودن است.

پس انسان را می‌توان این طور دید که در زندگی خویش مدتی در سود و مدتی در زیان است، و چون که انسان موجودی است که از ضرر بیزار و همیشه در جستجوی خیر و منفعت و سعادت می‌باشد تحمل اینگونه زندگی برای او بسیار سخت و طاقت‌فرسا می‌باشد، و همیشه در فکر راه‌حلی برای این معضل که در تمام حیات همراه اوست می‌باشد.

خوب برای اینکه ما انسانها همیشه و در هر حالتی در خیر و برکت بسر ببریم و زندگی سعادتمندانه‌ای داشته باشیم باید چکار کنیم و چه نوع زندگی را برای خود انتخاب نماییم.

تنها راه نجات از این ظلمت و ضرر این است که باید به وحی خداوند چنگ بزنیم و گوش جان را به فرمان تبیین‌کننده وحی رسول خدا حضرت محمد - صلی الله علیه وسلم- بسپاریم و عقل خویش را نیز برای فهم دقیق به یاری بطلبیم. بله درست حدس زدید باید مؤمنانه زندگی کنیم.

حیات انسان مؤمن حیاتی است پر از خیر و برکت حیاتی که از شروع تا پایان آن هیچ شر وضرری در او راه ندارد. حیاتی همراه با آرامش و آسایش وسعادتمندانه. برای این که بتوانیم زندگی سعادتمندانه‌ای برای خود ودیگران مهیا کنیم چاره‌ای نداریم جز اینکه باید مؤمنانه زندگی کنیم.

زندگی انسان مؤمن در واقع بسیار شگفت‌انگیز و خارق‌العاده می‌باشد، چون در تمام مسیر‌های زندگی خود با تمام پیچ وخم‌هایش با تمام خوشی و ناخوشی‌هایش در او هیچ شر و ضرری را ه نخواهد داشت. و این شگفتی اینقدر عجیب است که حتی پیامبر رحمت - صلی الله علیه وسلم- در تعجب می‌باشد که چطور ممکن است که انسان مؤمن که او نیز مانند سایر مردم گرفتار و دچار سختیها و مصایب و ضرر‌ها و زیان‌ها بشود، اما همچنان در خیر و خوشی بسر ببرد. بدین خاطر است که رحمة للعالمین - صلی الله علیه وسلم- می‌فرماید:

عَنْ صُهَیْبٍ قَالَ :قَالَ:- رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ- عَجَبًا لِأَمْرِ الْمُؤْمِنِ إِنَّ أَمْرَهُ کُلَّهُ خَیْرٌ وَلَیْسَ ذَاکَ لِأَحَدٍ إِلَّا لِلْمُؤْمِنِ إِنْ أَصَابَتْهُ سَرَّاءُ شَکَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ وَإِنْ أَصَابَتْهُ ضَرَّاءُ صَبَرَ فَکَانَ خَیْرًا لَهُ.

(کار مؤمن، انسان را به تعجب وا می‌دارد، چون همه کارهایش برای او خیر است، و این امر برای هیچکس جز مؤمن نیست، اگر برای او فراخی و آسانی و نعمتی روی دهد، شکر می‌کند پس این برایش خیر است، و اگر به او هم مصیبتی و سختی برسد، صبر می‌کند پس این هم برایش خیر است.)

برای رسیدن به این زندگی پر خیر و برکت و سعادتمندانه باید مؤمن بود و دو شرط اساسی را نیز سرلوحه کار خویش قراردهیم تا بتوانیم هم در دنیا و هم در آخرت موفق و سربلند باشیم.

برای زندگی مؤمنانه باید خود را به دو نیرو یا دو اسلحه یا دو قوه مهم، مسلح سازیم، یکی شکر و دیگری صبر می‌باشد.

هر آنچه که در زندگی به ما می‌رسد در دو چیز خلاصه می‌شود یا خیر است و یا شر است البته اینکه می‌گوییم شر نسبت به ما و فهم و درک ضعیفمان از اسرار و حکمت‌های خداوند حکیم در انجام امور می‌باشد که رسول رحمت نیز برای فهم ما این کلمه (شر) را بکار برده است، اما در واقع در جهان هیچ شری وجود ندارد و همه چیز خیر و برکت است.

● شکر

شاید بتوان گفت که سخت‌ترین مقام بندگی که دسترسی بدان بسیار دشوار خواهد بود شکر است. در تعریف شکر تعاریف متعددی شده است که بعضی از علماء گفته‌اند: بکارگیری تمامی نعمتهای خداوندی همانطوری که خداوند امر فرموده است. یعنی از دست، پا، چشم، گوش، مقام، منصب، جاه و منزلت آنطور استفاده کنیم که خداوند امر فرموده است. تعاریف دیگری را در باب شکر گفته‌اند:

تلاش و جدیت در انجام طاعت و دوری از معصیت و نافرمانی در نهان و آشکار. و یا شکر فروتنی و محافظت بر انجام حسنات و مخالفت شهوات و تلاش در انجام دادن صحیح اوامر و احساس مراقبت از طرف خداوندی که دارای قدرت شکننده و نابود کننده ناسپاسان است.

در حقیقت تعریف اول در باره شکر بسیار دقیق‌تر و عمومی‌تر است که این تعاریف را نیز شامل می‌شود.

اما تعداد کسانی که این امر مهم و بسیار حیاتی را به حق انجام می‌دهند به تعبیر قرآن بسیار اندک و کم می‌باشند

«....اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ» (۱۳- سبأ)

«(و گفتیم) ای خاندان داوود شکرگزار باشید، و اندکی از بندگان من بسیار سپاسگزارند.»

و خداوند در قرآن نام دو تن از پیامبران خود را به این صفت وصف نموده است یکی حضرت نوح (ع) و دیگری حضرت ابراهیم (ع).

در مورد حضرت ابراهیم (ع) در آیه‌ی ۱۲۱ سوره نحل می‌فرماید: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ شَاکِرًا لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ»

« همانا ابراهیم در برابر خداوند رهبری مطیع و حق گرا بود، و از مشرکان نبود شکرگزار نمعمتهای خداوند بود، خداوند او را برگزید و به راه راست هدایت کرد »

و در مورد حضرت نوح (ع) در سوره إسراء می‌فرماید : ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا (۳)

« ای فرزندان کسانی که با نوح آنها را در کشتی قرارداریم همانا که او بنده‌ای بسیار سپاسگزار بود »

● صبر

به معنای شکیبایی و خودداری نفس بر آنچه که عقل و شرع حکم می‌کند و آنرا می‌طلبد، یا آنچه که عقل وشرع، خودداری نفس از آن را اقتضاء می‌کند، می‌باشد.

صبر نیرو، قوه و اسحله‌ای است که تمام انسانها در هر سن و موقعیتی بدان نیازمند هستند. و صبر کردن فقط مختص کسانی نیست که دارای هیچ مکنت و قدرتی نیستند بلکه بزرگان و کسانی که دارای مکنت و جاه هستند، بدان نیازمندتر از دیگران هستند.

صبر انواع مختلفی دارد که فقط فهرست‌وار به بعضی از آنها اشاره خواهم کرد. که شرح و تفصیل آن در این مجال اندک محال است، که آن را اگر عمری باقی بود و توفیق خداوندی همراه به وقتی دیگر واگذار خواهم نمود. إن شاءالله

▪ صبر بر انجام طاعت و ترک معصیت

▪ صبر در برابر بلا.

▪ صبر بر اذیت و آزار از طرف مردم

▪ صبر در میدان دعوت مردم بسوی خدا

▪ صبر در میدان جهاد و قتال

خداوند انسان را آفریده و به او استعداد و توانایی‌های بیشماری را داده و جهان هستی را برای او رام و مسخر گردانده است تا بدینوسیله او را بیازماید و او را مورد امتحان و آزمایش قرار بدهد.

امتحان و ابتلای انسانها به شیوه‌های مختلفی می‌باشد، کسی را با ثروت زیاد امتحان می‌کند و دیگری را با فقر یکی را با سلامتی وصحت و دیگری را با بیماری و رنجوری، یکی را با امیری و دیگری را اسیری و یکی را ارباب می‌کند و دیگری را رعیت و... مهم در همه اینها این است که داده‌ها را با شکر بیاراید، و نداده‌ها را با صبر مزین گرداند.

نویسنده‌: عزیز کردبهمنی-کرمانشاه‌