یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

می توانستیم در مجارستان با چهار طلا قهرمان شویم


می توانستیم در مجارستان با چهار طلا قهرمان شویم

گفت وگو با «حمید سوریان » درباره رقابتی که تماشاگرش بود

مدال گرفتن، دلیل موجهی بر درک همه زوایای کشتی نیست و یک قهرمان، به صرف فتح قلل افتخار، نمی‌تواند حتما کارشناس زبده‌یی هم باشد و از زوایای مختلف به بررسی امور فنی و غیرفنی بپردازد. حمید سوریان اما از آن‌دست قهرمانانی است که گاه در صحبت‌هایش، خواسته یا ناخواسته علل قهرمانی‌اش را به بهترین شکل ممکن برمی‌شمرد و گهگاه به تدریس این علل و ادله می‌پردازد. حال، این به هوش و فراست مستمع مربوط است که به فراخور درک خود، از این اظهارات بهره ببرد. به عنوان مثال، وقتی نماینده وزن اول کشتی فرنگی کشورمان -محمد فقیری- در مسابقات جهانی بوداپست تن به شکست داد، سوریان در گفت‌وگو با گزارشگری که از او درباره دلایل باخت فقیری پرسید، به نکته‌یی اشاره کرد که شاید فقط خودش و عده قلیلی از قهرمانان بزرگ به ارزش ماجرا واقف باشند. دارنده شش مدال طلای جهان و المپیک در گزارش یادشده گفت: «به نظر من وقتی فقیری سه امتیاز از حریف پیش است و۵۰ ثانیه به پایان مسابقه باقی مانده، دیگر معنایی ندارد با حریف خود کشتی بگیرد و باید در آن ثانیه‌ها به جنگ و دعوا با حریف روی آورد و با چنگ و دندان امتیازاتش را حفظ کند.» و چه با‌مسما گفت حمید؛ که دو روز بعد «کیم هیون‌وو»ی کره‌یی نه یک مبارزه صرفا تکنیکی و تاکتیکی، که یک جنگ و دعوای واقعی را با چاشنی شکافتن چانه حریف، از «استاد ولاسوف» روس برد تا نظریه «استاد سوریان» را تایید کند و قهرمان ایرانی، با یک گونی مدال، به افتخار قهرمان چشم‌بادامی سرپا بایستد و‌۱۰ دقیقه تمام برایش کف بزند. بعد از بازگشت تیم ملی کشتی فرنگی کشورمان از مسابقات جهانی، با حمید سوریان گفت‌وگویی داشتیم که در این مصاحبه، دارنده۶ مدال طلای جهان و المپیک به نکات جالبی اشاره کرد و استدلال خود را درباره تغییر قوانین و نتایج کسب‌شده توسط فرنگی‌کاران ایرانی ارائه داد.

آنهایی که چند سالی است پیگیر زندگی ورزشی حمید سوریان هستند، به‌خوبی می‌دانند که او وقتی برانگیخته است و مشتاق کشتی گرفتن، چشمانش چه حالتی دارد. در بوداپست وقتی داشتی درباره علل شکست محمد فقیری مقابل حریف مجار صحبت می‌کردی، چشمانت همان حالت را داشت و انگار آرزوی آن را داشتی که کت و شلوارت را با دوبنده کشتی تعویض کرده و پنجه در پنجه رقبای خارجی می‌انداختی.

دقیقا همین‌طور است. وقتی نقاط ضعف و قوت رقبا و راه‌های استفاده کردن از نقاط ضعف و شیوه‌های مسدود کردن نقاط قوت آنها را در ذهن مرور می‌کردم، دائم به خود می‌گفتم که چرا مسابقات امسال را از دست دادم؟ چرا هفتمین مدال را تقدیم رقبا کردم؟ همه این چراها و تکرار آنها، حتی گاه عصبی‌ام می‌کرد. برخی افراد زاییده شده‌اند برای مبارزه کردن و رقابت و وقتی شرایط جنگ را مهیا می‌بینند و قادر به حضور در میدان نیستند، احساس خوبی ندارند. خلاصه اینکه من در بوداپست احساس خوبی نداشتم و نمی‌توانستم یک مدال مسلم را روی سینه خارجی‌ها ببینم.

با این وجود تردیدی نیست که حضورت در سالن برگزاری مسابقات جهانی و تماشای رقابت‌ها بعد از تغییر قوانین، کم از مسابقه دادن نبود و حالا با آگاهی بیشتری به استقبال رقبا و قانون جدید خواهی رفت.

بله. حضور در بوداپست آنقدر برایم مفید بود که در بحث کسب تجربه در قانون جدید، انگار خودم در این پیکارها کشتی گرفته‌ام.

وضع کشتی فرنگی ما را در قانون جدید چگونه می‌بینی؟

شک ندارم در همین قانون هم می‌توانیم بهترین نتایج ممکن را خلق کنیم.

پس ضعف گذشته کشتی فرنگی را اعمال قوانین قبل از سال ۲۰۰۵نمی‌دانی؟

نه. نقطه ضعف کشتی فرنگی ایران در این بود که ملی‌پوشان این رشته، همچون قهرمانان ایرانی و نامدار کشتی آزاد خرج خود را از تمرینات تیم ملی سوا نکرده بودند و خیلی از آنهایی که لایق درخشش در سطح جهانی و المپیک بودند، همچون یک قهرمان زجر نمی‌کشیدند.

پس خرج شما مدال‌آوران نسل بعدی، از تمرینات تیم ملی جدا شد؟

نه! چهره‌یی چون ناصر نوربخش فرهنگ انجام سخت‌ترین برنامه‌های تمرینی را نهادینه کرد و فرنگی‌کاران را به این باور رساند که اگر هنگام انجام تمرینات، جان‌شان به لب‌شان برسد، تازه مستحق کسب مدال جهانی خواهند شد.

خودت هم از چنین برنامه‌هایی تبعیت می‌کردی؟

بله. حتی در این راه کشتی‌گیران کم‌نام و نشان‌تر از حمید سوریان هم باعث می‌شدند تا او در پاره‌یی از مواقع به خودش بیاید و انگیزه‌اش مضاعف شود.

چطور؟

به عنوان مثال گاهی ساعت۶ صبح کنار دریاچه آزادی می‌رفتم تا مشغول دویدن صبحگاهی شوم، به یک‌باره می‌دیدم که بعضی از هم‌تیمی‌هایم با چراغ‌قوه در حال برگشتن به خانه کشتی هستند و ساعتی قبل از من کار خود را به پایان رسانده‌اند. اشاعه چنین فرهنگی در میان فرنگی‌کاران باعث شد تا آنها بهترین نتایج را خلق کنند.

در این میان نقش محمد بنا چه بود؟ اگر خودت قصد بازگشت به میدان را داشته باشی، نظر خاصی درباره همکاری با او داری؟

من دیگر آنقدری بالا و پایین کشتی را دیده‌ام که بتوانم تا حدودی گلیم خود را از آب بیرون بکشم. با سه کادر مختلف (بابک، سیمخواه و بنا) هم مدال طلای جهان را به سینه زده‌ام و شاید دیگر برایم تفاوت چندانی نداشته باشد که مسوول رتق و فتق امور فنی کشتی چه کسی باشد؛ اما از انصاف به دور است که یادآوری نکنم مسبب اصلی القای حس خودباوری به فرنگی‌کاران، شخص محمد بنا بود. او بود که تابوی ستاره‌های موبور اروپایی را برای ما شکست و این اطمینان خاطر را به سوریان‌ها، اخلاقی‌ها، عبدولی‌ها و... داد که با انجام تمرینات سخت، بهترین‌ها را زمین خواهند زد و خوشرنگ‌ترین نشان‌ها را به گردن خواهند آویخت. تخصص بنا، دریافت گل و حفظ آن، به بهترین شکل ممکن بود. البته خودش هم گل‌شناس قابلی است و می‌داند روی چه کسانی سرمایه‌گذاری کند. به همین خاطر معتقدم کشتی فرنگی همیشه به یک محمد بنا نیاز دارد.

با این تفاسیر به عنوان یک دلسوز کشتی فرنگی هیچ نگرانی‌ای هم بابت ضعف مفرط کشتی فرنگی در رده‌های پایه نداری لابد!

وضعیت کشتی فرنگی در رده‌های پایه را رصد نکرده‌ام و نمی‌دانم اوضاع چگونه است؛ اما شک نکنید خاک مناطقی چون خوزستان، کرمانشاه، تهران و همین حضرت عبدالعظیم خودمان و... آنقدری حاصلخیز است که دوباره نسبت به پرورش گل‌های خوشرنگ و لعاب، دلخوش باشیم.

به نظرت اگر تیم ملی کشتی فرنگی با تمام قوا در مسابقات بوداپست حضور می‌یافت، قهرمانی جهان دور از دسترس بود؟

اصلا خودم در بوداپست به عبدالله چمن‌گلی گفتم که در صورت مهیا بودن شرایط و دسته و پنجه نرم نکردن المپیکی‌ها با مشکلات ریز و درشت و حضورشان در مسابقات مجارستان، تیم ایران می‌توانست با کسب چهار مدال طلا در بوداپست به مقام قهرمانی دست یابد و رکوردی خارق‌العاده از خود به‌جا بگذارد.

عملکرد کدام‌یک از کشتی‌گیران ایرانی نظرت را جلب کرد؟

در وهله اول باید از طالب نعمت‌پور و امیر علی‌اکبری بگویم. طالب آمده بود که قهرمان جهان شود و شد. او آنقدر در مسابقات جهانی جسور ظاهر شد که وقتی در دیدار با حریف لهستانی برای لحظه‌یی با فریاد یادآور شدم که نیازی به «کمرتو کمر» شدنش با حریف نیست، خیلی خونسرد و با اعتماد به نفس نگاهی به من انداخت و با چشمکی سریع یادآور شد که حواسش به همه جا هست! وقتی این صحنه را دیدم متعجب شدم و با خودم گفتم طالب آنقدر آماده است و به‌قدری خود را مهیای کسب مدال جهانی می‌داند که در سخت‌ترین مرحله ممکن، واکنشی غیر‌قابل تصور از خود بروز می‌دهد و آنهایی که مدال گرفته‌اند، به‌خوبی می‌دانند که یک قهرمان، در روز مسابقه بیش از هر کس دیگری نسبت به درخشش خود اطمینان خاطر دارد. امیر علی‌اکبری هم به اعتقاد من، دلاور به دنیا آمده و انگار وظیفه‌اش است که همیشه از غیر‌ممکن‌ها، ممکن بسازد. چنین قهرمانانی با چنین روحیاتی، طوری به دل حریف می‌زنند که تغییر قوانین و... دیگر اثری نخواهد داشت. درباره سایر نفرات هم نباید از این موضوع غافل باشیم که کم‌تجربه بودند و برخی از آنها چوب میدان ندیدن را خوردند. به عنوان مثال گنگ بودن فقیری در دقیقه آخر مبارزه‌اش به این علت بود که مدت‌ها در هیچ میدان خارجی کشتی نگرفته بود و مهدی علیاری هم اگر کمی تجربه داشت، می‌توانست در همین مسابقات بدرخشد.

عملکرد کدام‌یک از رقبا را پسندیدی؟

بعد از مطلع شدن از قرعه وزن‌۵۵ کیلوگرم، نظر شخصی‌ام این بود که فقیری حتما فینالیست خواهد شد؛ چرا‌که کشتی‌گیران کره‌جنوبی و ارمنستان را برای او خطرناک می‌دانستم و شک نداشتم که مودوس مجار را شکست خواهد داد. ضمنا اصلا و ابدا تصور نمی‌کردم کشتی‌گیر کره شمالی که در بازی‌های آسیایی به‌صورت یکطرفه شکستش داده بود، چنین قلدر ظاهر شود و همه را از لب تیغ بگذراند. به هر حال کشتی‌گیران کره‌جنوبی و شمالی عملکرد درخشانی داشتند؛ گرچه در همین قانون، نقاط ضعف‌شان کم نیست.

با وجود تغییر قوانین، انگار دست و بال خودت هم بازتر شده است؛ چرا‌که هم در سرپا «پُرفن» هستی و هم در خاک.

بعد از تماشای مسابقات جهانی به این نتیجه رسیدم که کشتی برخلاف تصور ما، آنقدری که فکر می‌کردیم دشوار نشده و خوشبختانه در این قانون کسی که توانا‌تر است، قطعا به عنوان نفر برتر دست خود را مقابل حریف بالا خواهد دید و شاید اگر مسابقات المپیک ۲۰۰۸‌پکن هم با این قوانین برگزار می‌شد، خیلی راحت‌تر از حد تصور حریف روس خود را شکست می‌دادم و مدالی ارزشمند از دست نمی‌رفت.

در جمع خارجی‌ها عملکرد چه کسی را پسندیدی؟

به جرأت می‌گویم که طی۱۰ سال گذشته مبارزه‌یی زیباتر از دیدار فینال وزن۷۴ کیلو را به چشم ندیده‌ام. کشتی‌گیر کره‌یی با تمام وجود آمده بود تا رومن ولاسوف روس را شکست دهد و در این راه حتی از شکستن چانه ولاسوف هم باکی نداشت!

پس با دیدن این مسابقه حسابی هیجان‌زده شدی؟

پس از پایان مسابقه سرپا ایستادم و شاید نزدیک به‌۱۰ دقیقه به افتخار این کشتی‌گیر دست زدم. او واقعا یک مبارز واقعی بود و جنگ تمام‌عیار را برای همه معنا کرد.

برنامه خودت برای بازگشت به میادین چیست؟

هیچ کس از فردای خود باخبر نیست. فعلا انگیزه زیادی برای بازگشت به دنیای قهرمانی دارم و دلیلی نمی‌بینم که بخواهم از میادین دور باشم. حتی از اینکه مسابقات امسال را از دست دادم، بسیار ناراحت هستم و به اعتقاد خودم، این فرصت مفت و مسلم از دست رفت.

جای خالی مدال بازی‌های آسیایی در ویترین افتخاراتت خالی است. دوست نداری طلسم ناکامی در این مسابقات را بشکنی؟

همان طور که گفتم، هنوز هیچ‌چیز مشخص نیست؛ اما شخصا به قضیه این‌طور نگاه نمی‌کنم و به عقیده خودم ارزش مدال جهانی تحت هیچ شرایطی با مدال بازی‌های آسیایی قابل قیاس نیست و افزودن بر تعداد مدال‌های جهانی، مزه و شیرینی دیگری دارد.

حسین زارعی



همچنین مشاهده کنید