چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
عشق از منظر پائولو کوئلیو
امروزه آراء و اندیشه های مختلفی در سراسر دنیا با نام” عرفان” وجود دارند . این عرفان ها که ما با عنوان عرفان های سکولار از آنها یاد می کنیم ، با به کار گیری شیوه های مختلف و تاثیر گذار سعی در جذب مخاطبان بیشتری دارند .
یکی از این شیوه ها استفاده از قالب داستان ، رمان و یا ادبیات است که در قالب آن بسیاری از مفاهیم خود را با زیرکی تمام به خواننده القا می کنند . بهترین نمونه برای این شیوه، شاید پائولو کوئلیو نویسنده زبردست برزیلی باشد که با استفاده از این روش توانسته مخاطبان بسیاری در سراسر دنیا و از جمله ایران را به سوی خود جذب کند . گذشته از قلم بسیار شیوا ، استفاده از معانی زیبا و مفاهیم مشترکی که در تمامی فرهنگ ها وجود دارد ، سبب شده او به عنوان یکی از ده نویسنده برتر دنیا به حساب آید .
اما آنچه بیش از همه در آثار او به چشم می آید ، تاکید فراوان بر عشق است ،چنانچه می توان عشق را
مهم ترین عنصر رمان های او معرفی کرد. عشقی که کوئلیو از آن یاد می کند چیزی است که خود وی آن را جوهره آفرینش می داند و اعتقاد دارد تنها چیزی که ما را منزه و آزاد می کند و هوش و خلاقیت را در ما فعال می سازد عشق است . او عشق را تنها راه رسیدن به حکمت و تجربه معنوی می داند و بر این عقیده است که هر چه میزان عشق ورزی بیشتر باشد ، تجربه روحانی و معنوی ما نیز بیشتر خواهد شد .
اما نکته اصلی این است که کوئلیو برای عشق میان انسان ها اهمیت بیشتری قائل است و آن را حساس تر از عشق به یک ذات برتر می داند . این مسئله را به راحتی می توان در آثار او دریافت تا آنجا که حتی در برخی از رمان هایش ، عشق مجازی و جسمانی فی نفسه مطلوب تلقی می شود . برای مثال در داستان “کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریستم” عشقی تصویر شده که رو به نزول دارد ، یعنی کشیشی که در مسیر عشق الهی قرار داشته و در این مسیر حرکت می کرده ، تغییر مسیر می دهد و به عشق دوران طفولیت خود مراجعه می کند و در این راه حاضر است از تمام توفیقاتی که داشته دست بکشد تا با او ازدواج کند .
در عرفان اسلامی نیز عشق از جایگاه رفیعی برخوردار است به قدری که برخی عرفا آن را فرض راه دانسته اند اما عشق از نقطه نظر عرفان اسلامی دارای مراتبی است . این مراتب را شاید بتوان این گونه توضیح داد که همان گونه که انسان ، مرکب از تن و نفس و روح است، طبعا از سه گونه عشق که بر او عارض می شود ، بهره مند می باشد: عشق جسمانی ، عشق روحانی و عشق الهی، که در این میان تنها انسان های فرزانه قادرند این سه گونه عشق را به صورتی متوازن و هماهنگ از قوه به فعل درآورده و عشق را رشته پیوندی میان خود و خدا قرار دهند . سایر انسان ها تنها در همان مرتبه عشق جسمانی و طبیعی باقی می مانند و فکر می کنند حقیقت عشق همان است . اینان کسانی هستند که از نردبان عشق مجازی بالا نرفته و به مراتب عالی عشق نرسیده اند و به همین خاطر است که آن را برتر از عشق حقیقی می دانند . کوئلیو یکی از این افراد است که علی رغم اینکه به عنوان نویسنده ای معرفی شده که درباره معنویت می نویسد، اما در آثار او از مراتب بالای عشق خبری نیست .
س. مرتجائی
منابع :
پائولو کوئلیو ، کنار رود خانه پیدرا نشستم و گریستم ، آرش حجازی ، تهران :کاروان ، چاپ نهم ،۱۳۸۴
پائولو کوئلیو ، بریدا ، آرش حجازی و بهرام جعفری، همان، چاپ سیزدهم ،۱۳۸۴
عین القضات همدانی، تمهیدات، تهران: منوچهری، چاپ پنجم۱۳۷۷
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست