چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تلاش برای زندگی در دنیای بهتر


تلاش برای زندگی در دنیای بهتر

امر به معروف و نهی از منکر از احکام اسلامی است که سالیان سال باعث شده است تا مسلمانان به اصلاح اجتماعی, فرهنگی و سیاسی بپردازند زندگی اسلامی همراه با توجه به خوبی ها و بدی ها هم در فرد و هم در جامعه است از این رو حساسیت مومن تنها نسبت به اعمال خود نیست

امر به معروف و نهی از منکر از احکام اسلامی است که سالیان سال باعث شده است تا مسلمانان به اصلاح اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بپردازند. زندگی اسلامی همراه با توجه به خوبی‌ها و بدی‌ها هم در فرد و هم در جامعه است. از این رو حساسیت مومن تنها نسبت به اعمال خود نیست.

قرآن کریم به واسطه این حکم مسلمانان را بهترین قوم خوانده است. (آل عمران، آیه ۱۱۰)

اصلاح، نتیجه مستقیم و فوری این حکم اسلامی است. در مقابل ظلم و ستم، فساد و نادرستی، ریا و تظاهر باید ایستاد. حرکت امام حسین(علیه السلام) را مصداق تاریخی روشنی از این اصل درخشان اسلامی خوانده اند؛ قیامی که تجلی آشکار عمل به اصلاح تا پای جان بود.

حضرت امیر در فرازی پرمعنا در تاکید بر این اصل فرموده اند: «کسی که در برابر منکر با دل و دست و زبان خویش اعتراض نکند، او مرده ای است در میان زندگان»

زندگی در جامعه به مثابه زندگی در کشتی افراد را متوجه دیگران می کند. آیا یک رفتار می تواند حیات اجتماعی را به خطر بیندازد؟ نگاهی عمیق تر به این اصل دینی می تواند محتوای عقلانی آن را برجسته و از این طریق این اصل را از دینی یا مذهبی بودن صرف به طرحی اخلاقی یا عقلی برای اصلاح اجتماعی در همه زمان ها برساند. بی شک در جامعه ای دینی فرآیند ها و عرف های مذهبی هر چند کارآمد است، اما شناخت نظری آداب و پتانسیل های عقلانی آن می تواند راه را برای کاربرد گسترده تری از کاربرد سنتی فراهم کند.

امر به معروف و نهی از منکر مانند هر حکم دینی شرایطی دارد، اما هدف ممکنی که می تواند داشته باشد چیست؟ اسلام به دنبال ساختن دنیایی الهی و انسانی‎تر بوده است و مسئولیت چنین کاری برعهده فرد گذاشته شده است.

امروزه دانشمندان علوم انسانی از اهمیت زبان در شکل گیری انسانیت انسان پرده برداشته اند. این زبان است که انسان با در جامعه بودن می آموزد و بی زبان (نه صرفا به معنای کلامی) تفکر ممکن نیست. رفتار انسان ها بر مدار اجتماعی شدن شکل گرفته و انسان در جامعه انسان می شود. این اصل به دنبال شکل گیری فرآیندی زبانی برای رسیدن به خوبی ها و پرهیز از بدی ها در زندگی اجتماعی است.

نگاهی به امر به معروف و نهی از منکر نشان می دهد که این حکم اسلامی در واقع متشکل از دو فعل کلامی است؛ امر و نهی. مسلمان در مواجهه با دیگران مکلف به در نظر داشتن دو امر کلی شده است؛ معروف و منکر. با نگاهی به این اصل می توان اطراف آن را بازشناخت. آمر (یا ناهی)، امر شونده (یا نهی شونده) و معروف (یا ضد آن منکر). این سه ضلعی توسط حکم کلی «امر به معروف و نهی از منکر» به هم متصل شده اند. شناخت فرد از معروف و نظام آموزشی همسو با این شناخت می تواند در دل یک جامعه نگران به آینده اجتماعی شکل گرفته باشد. تعهد در برابر معروف ایجاب می کند تا مومن نسبت به آن مسئول باشد. اسلام دینی فردی نیست و به جامعه نیز نظر دارد، از این رو نفس این اصل می تواند ضامنی مدنی برای بازتولید خویش باشد. داشتن مسئولیت اجتماعی و تنها خود را ندیدن روحیه ای است که مومن باید در حیات اجتماعی خویش در نظر بگیرد. اما از دیگرسو آنچه امروزه بعضا نادیده گرفته می شود مقتضیات زمان است. مولای متقیان در فرازی تاریخی که شاید خود امر به معروفی برای همه دوران ها باشد، می فرمایند: «فرزند زمان خود باش.» نشاختن زمان و مقتضیات آن می تواند تبعات ناگواری حتی در اجرای برخی از احکام دینی داشته باشد. بدون توجه به مقتضیات زمان ممکن است سرکنگبین صفرا فزاید. اهمیت تاریخی که بر آگاهی و گفت وگو و نیز حقوق متقابل به وجود آمده ​ و نیز تبلیغات چند میلیارد دلاری چند ساله فرهنگ غرب را می توان از شرایط امروز دانست. حال اجرای امر به معروف و نهی از منکر به شکل ساده و عیان می تواند مشکل ساز باشد.

نکته: مسلمانان باید بکوشند تا دنیای بهتری در پرتو امر به معروف و نهی از منکر ایجاد کنند، اما شناخت بیشتر این اصل و نحوه سرمایه گذاری و عمل به آن در دنیای حاضر می تواند راه ​ اجرای بهتر آن را فراهم آورد​

امروز براحتی نمی توان دیگران را در مورد ظاهر و یک رفتار شخصی مورد عتاب قرار داد. جهان امروز آن گونه که هگل معتقد است بر مدار آزادی فردی سامان یافته است. چه بخواهیم و چه نخواهیم این روحیه کم و بیش در همه جای جهان ریشه دوانده است و برای مقابله با آن باید به ابزار های جدید متوسل شد. سخن از درست استفاده کردن از توانایی هاست. بدون در نظر گرفتن مقتضیات زمان امر به معروف به شکلی خاص ممکن است نهی از معروف کند و به ضد خویش بدل شود. برخی معتقدند که می توان به زور دیگری را به سعادت و فلاح رساند. می توان با مواخذه دیگری را از منکر روگردان کرد؛ اما آیا امر به معنای فرمان نیست؟ برخی با برداشتی نادرست این حکم فرهنگی و اخلاقی را با رویکرد قانونی در آمیخته، مجال را از امر و نهی گرفته و جای نهاد را با فرد مسئول درهم آمیخته اند.

تعصب بر حقیقت که​ فی نفسه صفت خوبی است برخی را وا می دارد که تا حد جرح و خشونت در اجرای این حکم پیش روند، آنچه خود شرع آن را ناپسند دانسته و اجرای آن را منع کرده است. برخی این اصل را تنها در مورد معارف و منکرات ظاهری انجام می دهند و از فضایل و قبایح بزرگ تر چشم می پوشند. از این رو تلاش بی پایانشان بی ارج می شود، چه ابتدا باید با رفتار نشان داده شود که معروف و منکر شناخته شده است که بدون آن هرگونه تلاشی در شکل گیری معروف در جامعه بی معنا خواهد بود.

غایت و درون مایه چنین حکمی آیا تنها با امر و نهی علنی برآورده می شود؟ چنین به نظر نمی رسد. بارها تجربه ورود به محیطی جدید را داشته ایم. یک محیط جدید و ناآشنا ما را گیج می کند. درمی مانیم ​ چگونه رفتار کنیم و منتظر هستیم تا ببینیم مثلا دیگران چه کار می کنند. در این شرایط ما منتظریم راه و چاه را از محیط یاد بگیریم. فرهنگ در هر جایی به شکلی نامرئی نشان دهنده نحوه رفتار ماست. فرهنگ و عرف در هر جامعه اولین و محکم ترین آمر و ناهی است بدون آن که دیده شود. فرد که از یک سو خود را در جدایی از دیگران دریافته در تشابه با دیگران آن گونه که فرهنگ اقتضا دارد به عمل می پردازد. زمینه های اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر ابتدا در ساختن یک جامعه با اکثریت رفتار معروف ممکن خواهد بود. کثرت شر در جامعه وجود معروف را نادر و عجیب می کند. فرد با توجه به فرآیند اجتماعی شدن رفتار غالب در جامعه را پذیرفته و آن را براحتی انجام می دهد.

در یک جامعه دروغگو و درو غ پذیر براحتی نمی توان امر به صدق کرد. در جامعه ای قانون گریز براحتی نمی توان به قانون گرایی امر کرد، چه دیگران و بسیاری دروغ می گویند و قوانین دولتی را رعایت نمی کنند و فرد در چنین جامعه ای خو می گیرد و نمی توان انتظار داشت با یک امر یا نهی ساده اصلاح شود.این جامعه است که با تنظیم رفتار خود بر مبنای معروف می تواند محیطی را فراهم کند که خود آمر و ناهی است. با نگاهی به خود می توانیم تنظیم کننده یک عضو از جامعه باشیم و همین خود نگری می تواند مقدمه ای برای تشکیل جامعه بر مبنای معروف باشد. هرچند این توصیه نباید و نمی تواند رافع اجرای اصل مترقی امر به معروف باشد، اما می تواند اجرای چنین حکمی را تسهیل کند.

با توجه به اهمیت فرهنگ به عنوان آمر نامرئی به نظر می رسد با ایجاد زمینه معروف از طریق کارآمد کردن نهاد های اجتماعی و غنی سازی فرهنگ معروف در ساحت های ادبیات و هنر، می توان روح بشر امروز را راحت تر به سوی معروف سوق داد. از سوی دیگر نگاهی به نحوه برخورد و رفتار جامعه با مصادیق معروف و منکر نیز می تواند در زمینه اجتماعی اجرای این اصل موثر باشد. با افرادی که منکر می کنند چه برخوردی می شود؟ به بیان دیگر چه تشویق و تنبیه اجتماعی در قبال افراد وجود دارد؟ آیا جامعه نسبت به رفتار افراد مسوولیتی ندارد یا با نقد و رو ترش کردن، از طریق نهاد ها و رسانه های اجتماعی و در مرحله بالاتر توسط دولت برخوردی نسبت به افراد وجود دارد؟

مسلمانان باید بکوشند تا دنیای بهتری در پرتو امر به معروف و نهی از منکر ایجاد کنند، اما شناخت بیشتر این اصل و نحوه سرمایه گذاری و عمل به آن در دنیای حاضر می تواند راه​ اجرای بهتر آن را فراهم آورد.

میثم قهوه چیان