دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا

بازیگران بی نام و نشان


بازیگران بی نام و نشان

«کیفی ها» در بازار طلا و جواهر ایران

اگر فیلم‌های جویندگان طلا در قاره آمریکا را دیده باشید حتما صحنه‌های مهیج آن را بارها در ذهنتان مرور کرده‌اید. این تب طلا بود که این افراد را وادار به ماجراجویی در سرزمین‌های ناشناخته می‌کرد. اگرچه تب طلا در جامعه امـــروزی فروکش کرده و دیگر خبری از این فیلم‌ها نیست، اما هنوز هم گروهی در ایران هستند که در صنعت طلا و جواهر فعالیت می‌کنند و دقیقا شرایط و خطرات دوران تب طلا را به جان می‌خرند. این گروه -که به اصطلاح در بازار طلا به آنها کیفی می‌گویند- همان جویندگان قدیمی طلا در قرن هجدهم میلادی هستند.

فلسفه اصلی حضور کیفی‌ها در بازار طلا از آنجا ناشی می‌شود که هرچند تقریبا بسیاری از شهرهای کشور دارای بازار اصلی طلا و جواهر است، اما همگی آنها سازنده یا تولیدکننده این مصنوعات نیستند، بنابراین گروهی که معروف به کیفی‌ها هستند مسئولیت انتقال این مصنوعات زیبای فلزی را از مراکز تولید را به بازار‌های محلی برعهده دارند.

● کیفی‌ها چگونه وارد بازار طلا می‌شوند؟

کیفی‌های بازار طلا معمولا دارای سابقه‌ای طولانی در صنعت طلا و جواهر بوده و برای اکثر سازندگان و بنکداران طلا شناخته شده هستند، اما اگر سابقه‌ای طولانی در این حرفه نداشته باشند راهی بجز توصیه و تضمین افراد سرشناس بازار طلا ندارند و باید از طرف یکی دو نفر از این گونه افراد به بازار کار معرفی شوند. لذا این طور نیست که پس از خواندن این مطلب کسی تصمیم بگیرد وارد این حرفه شود و فردای آن روز با کیفی پر از طلای ساخته شده راهی بازار هدف شود.

از بحث ورود به بازارکار که بگذریم به تجربه حضور در این حرفه خواهیم رسید، پس از تائید صلاحیت فردی برای حضور در این عرصه از تجارت لازم است فرد تازه‌وارد برای مدتی همراه یکی از کهنه‌کارهای این صنف راهی سفر شده و به قول معروف پخته و با زیر و بم این حرفه آشنا شود. یادگیری نحوه محاسبه سود و اجرت کار، روش‌های سفر کردن و البته جمع‌آوری حساب از اصلی‌ترین کارهایی است که باید شاگرد از استاد خود بیاموزد تا در این حرفه موفق عمل کرده و سفرهایش را ایمن کند.

برخی از این افراد اگر امکانات مالی داشته باشند خود اقدام به خرید محصولات طلایی از سازنده می‌کنند و پس از انتقال و فروش آنها به مغازه دارهای و دریافت سود مورد توافق دو طرف، به این کار ادامه می‌دهند، اما بسیاری از آنها صرفا وظیفه نقل و انتقال طلای ساخته شده از کارگاه بهمغازه های شهرستان مورد نظر و برگرداندن حساب را برعهده دارند که در این میان درصد اندکی از اجرت ساخت طـــلای فروخته شده را به عنوان حق‌الزحمه خود از طرف سازنده یا همان ارسال‌کننده کار دریافت می‌کنند.

این گروه با دریافت طلای ساخته شده از کارگاه‌های تولید طلا و بنکداران که معمولا در مراکز استان مثل بازار تهران واقع شده است، اقدام به انتقال آن به شهرستان‌ها می‌کنند. هرچند امروزه شاید بتوان گفت سیستم توزیع کارگاه‌های بزرگ جای این گروه را گرفته، اما هنوز هم چند ده هزار نفر در این صنعت و حرفه بخصوص مشغول هستند. این گروه که معمولا یک نوع کار تولیدی کارگاهی خاص را به بازار مصرف انتقال می‌دهند از سوی اتحادیه کارت شناسایی دریافت می‌کنند و مورد تائید بازار هستند، بنابراین هیچ جایی برای سوءاستفاده نیست. این کارت شناسایی به این دلیل برایشان صادر می‌شود که گاهی در موارد امنیتی بتوانند از پلیس کمک بگیرند و در صورت سوال ماموران بتوانند ثابت کنند این مقدار طلای همراهشان مربوط به کجاست یا این که به کجا حمل می‌شود چون برخی از این افراد برای جابه‌جایی طلای همراهشان از بازار تولید به بازار مصرف مجبور به استفاده از خطوط هوایی داخلی هستند و این کارت شناسایی برایشان ضروری خواهد بود.

بتازگی این گروه با همکاری اتحادیه اجازه حمل وسایل حفاظت شخصی مثل اسپری فلفل یا شوکر را دریافت کرده‌اند و به این ترتیب به امنیت کارشان افزوده شده است. اگرچه هنوز هم این گروه به دلیل لو رفتن مسیر حرکتشان در خطر حمله سودجویان هستند، اما سعی می‌کنند یا گروهی به سفر بروند یا این که کاملا با یکدیگر در تماس دائم باشند تا سلامت به مقصدشان برسند و اجناس امانی را تحویل صاحبان آن بدهند و حساب‌ها را نیز جمع‌آوری کنند.

● کیفی‌ها چگونه دستمزد می‌گیرند؟

سازنده یا همان ارسال‌کننده طلا- با توجه به اعتبار و سابقه کیفی- برای او یک دوره پرداخت تعیین می‌کند. این دوره می‌تواند از یک هفته تا یک ماه متغیر باشد، اما درآمد اصلی این کیفی‌ها در واقع تخفیفی است که از سازنده می‌گیرند، این تخفیف شامل اجرت ساخت کالاست، نه قیمت اصل طلای مورد استفاده آن. بنابراین کیفی با افزودن اندکی سود روی اجرت کار آن را به خریدار تحویل می‌دهد و مبلغ را در موعد مقرر از خریدار دریافت و درآمد کسب می‌کند.

اما در مورد میزان طلا باید عینا آن را به صورت طلای شکسته، شمش یا مبلغ ریالی همان زمان معامله که طلا را از کارگاه و بنکداران تحویل گرفته‌اندمحاسبه و به صاحب بنکدارای یا کارگاه سازنده تحول نمایند. به عنوان مثال اگر صبح روز شنبه کیفی از سازنده یک کیلو کار تحویل می‌گیرد قیمت طلای آن روز را با سازنده تمام می‌کند و آنها را به شهرستان مورد نظر می‌برد. در واقع به سازنده یک کیلو طلا با قیمت روز شنبه بدهکار شده حالا پس از دریافت حساب از خریدار در موعد مورد توافقشان باید یا مبلغ ریالی طلای روز شنبه را به سازنده تحویل دهد یا این که باید یک کیلو طلا به او بدهد، البته معمولا کیفی‌ها علاقه‌مندند عوض طلا را به سازنده تحویل دهند تا از نوسانات قیمت آن مصون باشند.

کیفی‌ها پس از رسیدن به مقصد شروع به توزیع محصولاتشان به متقاضیان می‌کنند و تا بعدازظهر زمان سپری می‌کنند و پس از آن اقدام به جمع‌آوری مطالبات هفته قبل یا ماه قبل از خریداران می‌کنند و به اصطلاح حساب بازشان را می‌بندند. با این کار سود خود را از روی کل مبلغ کسر کرده و اصل طلا و کارمزد کارگاه سازنده را کاملا به کارگاه پس از بازگشت تحویل می‌دهند. این پروسه با توجه به حوزه فعالیت این گروه هر هفته یا هر ماه تکرار می‌شود و هر بار با توجه به سود حاصل درآمد کسب می‌کنند، اما لازم به یادآوری است که این گروه در واقع با جابه‌جایی چند کیلوطلای همراهشان با جانشان بازی می‌کنند.

به همین دلیل این افراد سعی می‌کنند ساعت حرکت از مبدأ به مقصد یا برعکس، مسیر حرکت، وسیله سفر و حتی لباس‌هایشان در طول مسیر را دائم تغییر دهند تا از سوءنیت دیگران در امان باشند و البته مدت طولانی‌تری را در این حرفه سپری کنند. وسیله نقلیه خصوصی، هواپیما و اتوبوس از اصلی‌ترین وسایل حمل و نقل آنهاست، اما در هر مورد سعی می‌کنند با ترفندهایی هویت و شغلشان را کاملا مخفی نگه دارند تا مورد تعرض سارقان قرار نگیرند. نظم و ترتیب سفرهایشان و البته نحوه محاسبه طلب و بدهی آنها یکی از منظم‌ترین روش‌های مرسوم در بازار است. چون بیش از سرمایه، آنها نیازمند اعتبار و اعتماد سازندگان و البته خریداران بازار طلا هستند که در صورت خدشه‌دار شدن اعتبارشان به هر دلیل، دیگر قادر به ادامه فعالیت اقتصادی در این حرفه نخواهند بود. بنابراین شاید بتوان گفت این حرفه در بازار گاهی اوقات موروثی شده و ورود افراد متفرقه در این بازار بسیار سخت یا کاملا غیرممکن است.

عماد عزتی